شهریور ومهر هر ارت ات رفن ۳ ۱
مه
۱ () نشانتاج برای " میکل آنجلو آنتونیونی "
: ( باستر کیتون و
1 و (6 نیکلاس ری »کا رگردان درنقش آموزکار فیلمسا زی
6 داکلاس فوستکسی» تامی فراموشنشدمی وپنجمین جضنواوه فیلم تهران
)6 گزارشهای اختصاصی ازجشنوارههایبرلین .کارلو ویواری . کان
3
اه
شهر بور و مهر سال ۳۵۹۳۵ شاهنشاهی رم 5 7
نشریه جشنواره جهانی فیلم تهران 2 سرت ۱ 2 2
۱ کر ی
زیر نظر : بهرام ریپور 3 و 7۱
دییر شورای نویسندگان : جمال امید / ۶ ۵
در امورتی . : درخشنده زعیمی 0 "یرل
طراحیصفحات زیر نظر : مر تضی ممیز
ادرس : خیابان تخت جمشید - شماره ۳۰ - جشنواره جهانی فیلم تهران - تلفن ۱۸۸6۸ - چاپخانه وزارت فرهنگ وهنر - تلفن ۳۰۳۵۸۱
ٍ
3 اگ «میکلانجلو آنتونیونی»
فك " چهره احساس (برنامهای ازپنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران)
سس * بت کارخانه رویا (برنامهای از پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران)
تس در ازدیدگاه دا گلاس فربنکس پسر ۱
خلیلی ازاثار «کنراسل») ۱ ۱ ۳ ۱
و ۱ روی جلد: «میکلانجلو آنتونیونی» بهنگام دریافتنشان
وشته : فرانسوا تروفو) تاج از سفیر شاهنشاه آریامهر در «رم»
سا ج و تام ام هر وت مت ات منم
گ سینمای آسیا (بمناسیت برنامهی افق شرق درپنجمین جشنواره جهانی منفحه : باسترکیتون : چهره احساس برنامای از
پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران
صفحه ٩4 : پوستر جشنواره کان
8 و «فیلموفونو» ۱
از ی
, ی ( کار گردان در نقش ۱ موز گار افتدونی با نیکلاسری)
۳
1
2 صی از جشنوارههای : «کارلوواری» برلین» کان, قاهره»
۰ (چند خبر و . . . برنامها و ابعاد پنجمین جشنواره فیلم تهران نبرد
1 ۳ در روند اول «تائورمینا» پیروز است - تصویرهای شهر درسینما تب
7 ۲« بومی کوچك صنعت نوستالژی - نگاهی بهسینمای ایران در نیمسال
(9
۸ شده
و3 فک جوز
ازجهانپوشید » دوستانش درتابوت وی بکدست
ورقباز یگذاردند. «باستر کیتون» عاشق بازی
بر بج بود. دوستانشعقیده داشتن دکه بعدازم ر کت
هم دست ازبازی بریج نخواه دکشید. دروافع
تنها چیز ی که «باستر کیتون» بهنگام م رک
بر اش باقیمانده بود » دوستان نزدبکش بودند.
علیرغم رقابت یکه د رکار بازبگر شوجود داشت»
هیچگاه ا زکمك به همکارانش خودداری نکرد»
مثلا" وقتی «فنی آر و کل» گرفتار ماجراهای
افتضا ح آمیز شد واستودیوها اورا طردکردند »
«باستر کیتون» بباریش شنافت و درفیلمهای
خودش اورا شر کت داد .
«باست رکیتون» ازسال ۱۹۱۷ با بازی در
فیلهها ی کو تاه کمدی و ارد سینماشد. درابنفیلمها
اکثر با «فتیآرب و کل» همبازیبود. فیلمهائ ی که
«باستر کیتون» را در ردیف بازبگران بز رک
سینما یکمدی زبان صامت رساندند . فیلمهای
عمده وی دراین سالها عبارتند از : مهماننوازی
ما (۱۵۳۴) - ملوان (۱۵۹۴۳4) - هفت شانس
(۱۵۲۵) - فیلمبردار (۱۵۴۳) - جنرال
(۱۵۲۷) .
«باست رکیتون» نیز مانن دکمدینهایبز رک
دوران صامت يك تیپ کدی خلق کرد وبمردی
که ه رگز نمیخندد شهرت بافت. قیافه عبوس
وجدی» چشمهای درشت بیحالت و کلاه کوچکی
یم لایت ۱۹۵۲
مب
سر داشت ازاي نکمدینبكنیپ سرشناس
بت کیتون» از کودکی همراه پدر و
۲کروبات سیر لگ بودند » درنمابشات
آد. بعدها به موزيك - هال راهیافت
های بر نامههایش را شخصاً تنظیم
» نیز سیاری ازصحنهها ی کميك
, محصول فکر وذوق او بودند.
گنای سی فیلمهای«باستر کیتون»
یت تجاریفیلمهایاو لیهاش ررانداشتند.
عهت «لوئی . ب . مابر» 0
لین مایر تصمی مگرفت او را همر اه با
نت» کمدین محبوب روز درفیلمی
. این فیام برای «باست رکیتون»
کی بود . بعدازاین شکست وی روانه
ودرفیلم متوسطیبنام«سلطانشانزهلیزه»
د. درقر ارداد این فیلم ذکر شده بو دکه
لیتون» باید حتماً لبخند بزند . در
ی فیلم نیز باین مطلب اشاره شبه بود .
۲ «باستر کیتون» قراردادش را با
خکرد وا زآن پس توانست شخصاً درباره
اتصميم بگیرد . با اینحال دیگرهیچگاه
فقبت فیلمهای صامتش را تکر ا رکند
رو به سقوط رفت . درزندگی داخلینیز
ای پیدرپی روبر وگردید ازهسرش
تالماج» جدا شد. این جدائی بر اشبنج
دلار تمام شد. دومین ازدواجش نیز به
مید ودلقك عبوس بکلیتنها » افسرده
الی باند. دراین سالها زندگیاش را
وشتن شوخی برای فیلمها یکدی بازی
ی کوتاه وفروش فیلمهای قدیمیاش به
اند( باستر کیتونحقوقبهرهبرداری
ژفیلمهایصامتش را خر بدار ی کر دهبود) .
مین ا زد و اجش درسال ۸۰ با «النتور
» بو دکه تاآخر عمر د رکنارش زندگی
رگذشت باستر کیتون» فیلمی بود که
پارامونت اززن دگی وی تهیه کرد . این
. با موفقیت یکه انتظارش میرفت رویبرو
(«باست رکیتون» درابنفیلم دورب
ار ره بخت کمدین بز رک سینمای صامت
۶ درسینما برای همیشه افو لکرده
,سالهای آخرعمر به ناچاری تن به بازی
ای گو نا گون داد ونقشهای بیاهمیتی در
ده گرف ت که عمده فیلمهای این دوره
اه ۰
۰
بك ستاره (۱66۰)- دور دنیا در
8 (۱۵۷)- ماج اهای هاکل بریفین
3 دنیای دیوانه » دیوانه » دیوانه
1 دوملوان ويك ژنرال (۱۵۲6 - با
وثرانکو) .
به راحتی صحبت کن (۱۵۴۳۱)
«باربارا آرول» مدرن (۱۹۵۲)
۳ (- سهعصر
۷- جنرال
۳ (- برای هميشه ویک روز
۳ (- دنیای دیوانه » دیوانه »
دیوانه »دیوانه
سامت
۰ [- پیشگامان ها لیوود
۵ - در تابستانهای خوب گذشته ۶- باربارا آزول مدرن
۵ - انفاق سخره درراه فوروم ۵- بینگو روی پتوی کنار دربا
تس
۰ ۲ ی
سك
۲۳
است: میکل] نجلوآ نتونیونی وشاهپانیبافتخار نشان ارزشمندی که دریافت کردهاست
ثپ (بالا) : سفیر کبیرشاهنشاه آریامهر متنفرمان نشان تاج را برای «آنتونیونی»
لت میکند . . ۱ 1
7 (پائین) : میکلآنجلو آنتونیونی وسفیر کبیر شاهنشاه آریامهر در رم
بدنبال بر گزاری موفقیتآمیز برنامه ارائه آثار میکلانجلو-
آنتونیونی کار گردان بزر گایتالیاگی و چهره سرشناس سینمایمعاصر
در چهارمین جشنوارهجهانی فیلمتهران, بهاستدعای جشنواره کهوزیر .
فرهنگ ور شاهنشاه آریامهر رسانید» بخاطر ارزشهای
اسانی و عاطفی اثار این هنرمند يك قطعه نشان «تاح» بهویاعطاء :
روت ۱
این نشان و فرمان مربوط به آنکه به توشیح شاهنشاه رسیده
بود در روز ۲۵ تیر هاه» در طیضیافتیدر محل اقامت ب تاه ۳
آریامهر در رم » آقای علینقی انصاری » ازطرف ایشان بهآ نتونیونی
اهداء شد . دراین مراسم , که درآن جمعی ازهنررمندان ابتالیائی »
دبیر کل جشنواره تهران و نیز نمایندگان رسانه های جمعی حضور
داشتند» آقای سفیر طی نطقی توجه خاص شاهنشاه آریامهر را بههنر
و هنرمندان در سطح جهانی یادا ور شده از نقش سازنده میکلانجلو
آ نتونیونی در کسب افتخاراتبیشتر برایسینمای ایتالیا تجلیل کردند.
آ نتونیونی که مردی عبوس وعصبی است » دراین مراسم که درحدود
سه ساعت بطولانجامید» به وضوح شادمان ومفتخرمینمود» وازنمابنده
سیاسی ایران بخاطر این قدرشناسی صمیمانه تشکر کرد.
بدنبال اعطای نشان «تاج» بهسررچارلزچاپلین» آنتونیونیدومین
استاب سینماست که پس ازاجرای برنامهبزر گداشتش در جشنوارهتهران
بهچنین افتخاری نائل میشود. "
دالاس فرپنکس
بتکارخانه رویا
بر نامهای ازینجمین جشنواره جهانی فیلم تهر ان (۳۰ آبان- ۱۸ آذر)
۱۰
فریدون معزی مقدم
۱۹5
دنیا » آمریکا » هالبوود
دا گلاس فربنکس
سینمای امروز ازفربنکس چه بخاطر
میا وره ؟ او سیوهفت سال است که ازاین جهان
رفته است . پسرش . که فیلمهایش سهم نسل ها
بود » الان هفتاد سالی دارد . میبينيیم که عمر
فعال سینما هنوز په يك قرن نرسیده اما آتهاکه
آنرا پایه گذاردهاند بنیادش کردند وشکلش (ا
ازتوی سنگگ هنر درآوردند آزقرن نوزدهم براه
افتادند. یکی از آنها جولیوس اولمن فربنکس
نام دار (داشت , فعل آدمهای بیفعل است)
کواینکه تن بحاک داده است. ۲
جولیوس هفده سال قبل ازاینکه دنبای
شجاع جدیدآ قای ها کسلی چشم با زکند - دنیائی
که «شجاعتش» را دردوجنگک زمین براندال
پاثبات رسانده است - در دنور کلرآدو بدتیاا ۳
(۱۸۸۳) . هنوز با بر تس فاصله داشت.
نه چندان مشتاقانه و باه ۱۰
دیکری رای ود ای ندارد. گرب 2
۱ شاج ۳
دنیای نتینماشت : : 0 وود یل
الهامبخش اولین آفرینش سینمائی درتصویرز۴
خونآشام زنان شب - خفاش میشود . واولین
ویگر این نفش«ندابارا» ری سیر ی
رف «احمقی انحا بود» کسب میکند .
۲ تدابارا» تکرار نمیشود. سینما زنان نلعنده و
۹ اس سباری می فربند. اما مارها کحا
نوند.
نام «تدابارا» با واژههای اغوا گر و
وهوس برای هميشه همراه است . چاپلین هفده
فیلم دوپردهای را تمام کر ده است آنهم در ازای
جفته ۱۲۵۰ دلار دستمزد وبرای شرکتی بنام
ابانی . «کارمن» و «قهرمان» ازجمله همین
فیلمهای هفتهای ۷۱۳۹۰ دلار ات سیسیلبی ۰
ول کارمن را میسازد. ماری پیکفورد گر فتار
آولف زو کور است با مزدی ۱۰۰۰۰۰ دلاری
درسال . اولین فیلم با موضوعی حول وحوش
آمراض مقاربتی ساخته میشود : (اجناسفاسد) -
«پونیورسال سیتی» روی ثبه سن فرناتدو بالا
میر ود وشر کت «فو کس» - نامی که بعدازپنجاه
سال دیگر توضیح وتفسیری نمیطلبد - آغازبکار
میکند. شاعری با نام «وبچل لیندسی » اولین
«هنر عکس متحرك» بچاپ میدهد. اما دنیای
شجاع جدید آقای ها کسلی دنبای سینما نیست .
دنیای وبرانهایست با انواع تجربههابی که دیگر
با برسرغیررممکن میگذاشت وغیرممکنرابصورت
مبالغه | میزی حتی بدروغ و با خودفریبی تحقیر
می گرد ۰
سال «تولد يك ملت است» . هنریفوره
دارد آخرین پیج ومهرههای اولین تراکتور
8 سفت میکند. کاثال پاناما که کارساختمانی
درسال پیش باتمام رسیده است روی برسفاین
بینالمللی میگشاید. سن - سان بمناسبت نمایشگاه
باسيفيكت پاناما «درود » ولد ادتتا» را اشاه
میکند وهمراه خود به سانفرانسیسکو میبرد .
کثتی لوزیتانیا را يك زیردریایی آلمانی بزبر
8 مبکنشد.
۵ سال آبستنیهاست » سال حرکت »
سال نر (ك » سالآغاز. هیچ کس وهیچ چیزساکت
نست. آبل گانس درفرانسه فیلم (دیوانگی نگی دکتر
توب) میسازدکه برای مردم نشان داده نمیشود
۵ فیلمی پیشقدم درتوسعه تكنيك سینماست .
زرژبراك دار < خی زخمی شده است مودیلیاتی
قدپس کاری را بخاطر نقاشیکنار میگذارد»
خواص مکعب تمام حواس پیکاسو را بخود جلب
3ومن رولان جایزه نوبل برایادییات را میبرد.
دیوسی کار نصنیف «دوازده تمرین برای پیانو»
را بپایان میررساند.
«پیروزی» جوزف کنراده «از همبستگی
شری» سامرستمو ام » بهچاپ میرسد و «رنگین
۳ ان دی آچ رش اند اعلام شده
بر آن نحت تعقیب فرارگرفته و کلیه نسضهای
ب معدوم میگردد . هنری جیمز تبعیت
انگلستان را میپذیرد .
] لمانها برای اولینبار بمبهای ۳
و گازهای سمی بکارمیبرند. اتشتیننظربه نسبیت
خودراباقاطعیتاعلام میدارد و ربچارداشتراوس
تصنیف ستفونی] لپاین را بنابان میبرد . پیر اندلو
درحال نگارش نولیست درباره دنیای سینما .
ایتالیا به جنگ میپیونده و رم شاهد
اولین احرای «سنفونی: دراماتيك» رسییگیست.
درروسیه داستانتصویر دوریان گریاسکار
وایلد را بزبان سینما از گو میکنند و زنی نقش
دوریان گری را بعهده دارد .
چالیاپین خواننده افسانهای اپرا درفیلمی
براساس اپرای ابوان مخوف تصنیف ریمسکی
کرساکف ظاهر میشود . اتريش وآلمان لهستان
را تسخیر ميکنند.
شاگال تفاش به خدمت نظام وظیفه برده
میشود. وراسپوتین دیگرحاکم مطلقر وسیهاست.
زنان دردانمارك حق رأی میگیرند شاندور کردا
(بعداً درانگلستان سرالکساندرکردا) ومیهائیل
کرتز (بعداً مایکلکریتس) درمجارستان اولین
فیلمهایخودرا میسازند. ابتالیابرعلیه مجارستان
اعلام جنگ میکند. فیلمبرداریاولینفيلم تر کی
درت رکیه بعلت وقوع جنگ متوقف میگردد این
فیلم که گفته میشود اقتباس آزادی از ازدواج
(اثر مولیر) بوده عنوان «عروسی همت آقا»
دارد وسه سال بعد (۱5۹۱۸) باتمام مر سد. ترکها
را از کانال سوثر بهعقب میرانند ودربینالنهرین
شب مدهتد یار فانل را ساران میسنند .
یادا سا الک لش ملس اهنت راواساش
فیلمهای اساطیری مذهبی به خود اختصاص
میدهد. تماشاچیان هندی مسحور حقههای
سینمائی او میشوند. انگلیسها سربازان هندی
پسیاری را در جنگهای بینآلنهرین سپر بل
میکنند. بيستويك ادعای ژاپن درمورد چین
کاملا" پذیرفته نميشود. ژاپن متعهد میگردد که
قرارداد جدا گانه صلح با آ لمان منعقد نکید.
ارات اه زین ات
در ۱۹۱۵ . وبلی سالی که فیلمی بامعرفیدا گلاس
فرینکس ساخته میشود وا گراغراقنباشد درچنین
دنیای آشوبزده وپرتبوتاب وتنش اما امیدوار
وجاهطلب میبایست مردی با امکانات او بر تخت
فرارهای شیرین ن ازواقعیت تکیه زند. او يت
فازیگر ساده نیست او دستی درنگارش داراد .
امکانات فنی سینما را برای تصویر افسانه دریافته
است . جاهطلبیهای او درسینما ازدنیای باشکوه
گربفیث فراتر میرود اما تفاوتی درمیان است .
او مردم را بهتر از گریفیث میشناسد. یعنی او
تاجر است سازماندهنده است . مدیر است و
گریفیث هیچکدام ازاینها نیست . ازهمینروست
که میبينيم هالیوود وسینما - تجارت بیش از
آنکه به گریفیثها مدیون باشد به فرربنکسها
مدیون است . او پدر همهی سه تننکیارها»
بالا : نقاب آهنین (۱۹۲۵)
پائین : علامت زورو (۱۵۲۰)
۱۱
علیباباها» دزدبغدادها, دزد عربائیهاء زوروها,
رایینهودها» کابویها و دونژوانهاست .
او سازماندهندهی اولین «ضد تراست»
هنررمندان سینماست (شرکت یونایتدآرتیست با
همکاری گریفیت» چاپلین ومریپیکفورد کهالبته
بعداً خود مبدل به تراست دیگری شد) .
سینمای فربنکس ازاستعداد کار گردانانی
چون آلنداون ورائول والش سود میجوید .
سینمای آو دقیقهای برایگربه کردن و لحظهای
برای یس ندارد . سینمای او سینمای عشق است
وپیروزی » وجدان هالیوود» شرفی به ناحق
تحقیر شده وازیاد رفته . حضور فربنکس حضور
امید است امیدی برای دفیای چر کین امروز
برای بادآ وری روحیهایکه ملتی جوان را طی
دوقرن به اوج رسانید. حضور فربنکس حضور
روحهای آمریکائست » روحیهای برای تلاش»
کار ساختن وامید داشتن . جشنواره جهانیفیلم
تهران با برنامه زر گداشت فرربنکس درصدد
ادای احترام بهاین روحیه مثبت وامیدوار است
وسرزمین وملتی با همه مشکلات وناکامیها -
دراغاز دوپستمین سال هستی خود .
فربنکس : فیلمنگاری
۵ - اولین فیلم - معرفی : بره (کرپستی
کابین)
مشگل مضاعف
- عادت خوشبختی (آ لن داون)
مرد بد خوب (آلن داون)
نیمه تربیت شده (آلن داون)
دیوانگی مانهاتان (آلن داون)
آمریکائی (امرسون)
«آخرین فیلم درترایانگل»
تصویر او درروزنامه
رگی قاطی میکند
لاس با تقدبر
راز ماهی پرنده
اشرافیت آمریکائی
دیوانه ازدواج
۷ - دوباره داخل دوباره بیرون(امرسون)
«آغا کار درشرکت جدید»
مردی ازیاسگاه رنگآمیزی شده
(جوزف هنابری)
تیا مدرن 8 آلن داون)
وحشی وپشمالو
اهل عمل (بیشیلهپیله)
رسیدن به ماه
۸ - آقای درست - کن (آ لن داون)
او لبخندزنان میاآید (آلن داون).
آریزونا (آ لبرت پارکر)
«تأًسیس بونایتدآرتیست با چاپلین- گریفیث
بالا : دزد بعداد وپیکفورد»
پائین : دزد دریاتی سپاهپوش پسوی جنوب
۱۲
بگو ببینم » مرد جوان
زندانی مرراکش _
۵ - کاوبوی هلندی (] لبرت پارکر
عالیجاه آمریکائی(هنابری) .
بجه ثله
وقنیکه ابرها میگذرند
۰ - علامت زورو (فردنیبلو)
فیلمنامه از فربنکس
۰۱ - بدقلق (تیودور رید
فیلمنامه از فربنکس
«شهافيلم باداستان درزمان معادر 1 ٩
۴ سه تفنگدار (نیبلو) ِ
۲ - رابین هود (داون)
فیلمنامه از فرشکس
«پرخرجترین فیلم زمان که دور
گریفیث که تا آنزمان پرخرجترینفیلم شا
میشد خرج تهیه آن شد» .
ع ۷ - دزد بغداد (رائول والش)
۱۹۷۲۹ - دزد دریاپی سیاهپوش (پار کر)
۷ - کاوچران ( گاچو) (ف.ریچاردجوا
فیلمنامه از فوتکی
۵۹ - نقاب [ هنین وان داون)
رام کردن زن سر کش (سام تیلور)
«اولینفیلم ناطق او - مردم صدای فربن
را نمیپسندند وازاین موضوع گذشته او
سال دارد » غیغب آشکاری پیدا کرده |
رو به پیری میرود» ۰
۱۹۳۱ -رسیدن به ماه (ادموند گولدينك)
«تکرارفیلمی که در ۱۹۱۷ یکبار درآن
کرده بود» .
دوردنیا درهشتاه دقیقه (ویکن و 1
۰ ۲ فلعتتت)
۳۲ - آقای رابیسون ۷ (ادوار
ساترلند)
۳۶ - زندگیخصوصی دونژوان (1
کوردا)
«آخرین فیلم فربنکسکه ضمناً تتها 9[
غیرآمریکائیاوست که درانگلستانساخته تِ
ک
لسلی هالیول مورخ سینمایی » نوسند ی |
کارگردانی این فیلم را نیز متعلق به فربنکس 3
کرده است .
با استفاده ا زکتابهای :
عصرناطق : پال مایکلن
نظری طولانی : بازیل رایت
سینما سازان : سول چاتلز وا لبرت و
فرهنگک سر گذشتی سینما
همدم ستهارف. سای حال رت
: دیوید تامپسوا
۴ دزد بغداد .
۷ او چرانمکزیکی ۶ - دزد دریایی سیاهپوش ۵ (- دان کیو» پسر زورو
۱ - دور دنی در هشتاد دقیقه
۴ - زندگی خصوصی دون ژوان 3 ۲ -آقای رابینسون کروزئه
31 گلاس فر بنکس (پسر)
زاهدی
بیاغراق یکی ازخلاقترین هنرمندان فاریخ سینما بود که
ورسبد,
5 بس فر بنکس (پدر) روز پیست وسوم ماه مه ۱۸۸۳ درشهر
*گولورادو (ابالات متحده آمربکا) چم به جهان گود.
ازعمرش تگذشته بودکه پدرومادرش ازهم جدا شدند
8 ات بسیار برومندانهاش درنیویورك بر گشت . اما
1 پرادر ومادرش - که زاد گاهش درایالت ویرجینیا بو
, ازشانزده سالگ ی که دا گلاس به مدرسه هنرهای دراماتيك
به تناتر دل باخته است . وقنی چنده سبال بعدکار:
۵ صحنه نئاتررا آغازکرد» همه نوع نقش از زکمدیهای
شهای درامانيك به او واگذار میشد وطولی نکشیدکه
1 3 او نظر بعضی از مدبران برجسته تثاثر نیویورك را
بت وسرزندگی بینظیری برخوردار بود وهبچ چیز
اساسا خوشبینانه اورا نسبت به زنددگی تغییر دهد.
بهمراه شوخطبعی خاصی که او درایفایتقشها
7ودی اورا به صف مقدم هنرپیشگان تراز اول برادوی
8 ۶ با «آغابت سالی» وارثه يك خانواده سرشناس از
3 بو رل اند گی هد د . ازدواج کرد ۵ این زن مادر
سال بعد من په دنیا آمدم پدرم يك ستاره مشهور
حنه محدود نتاثر او نمیتوانست از نمام قدرتها
استفاده کند» این بودکه درسال ۱۹۱۵ تصمیم
گرسانه هنوز نسبتاً جدید سینما بیازماید. او دعوت
را برای بازی دریکی ازمحصولات کمپانیاش
2 پرتکاپوی او دردوران سینمای صامت به اوج شهرت.
بالا : دا گلاس فربنکس پدر ودا گلاس فربنکس پسر درسال ۱۵۲۵
پائین : نمائی ازفیلم «روبین هود» (۱۹۲۲)
تن
پ ات ارف اتار همه انیت ی وم ای فیلم که «بر ۳۹۵
طسما 16 نام داشت با موفقیت روبرو شد وپدرم پس از انجام
ناقیمانده نعهداتش درتتئاتر وارد عالم سینما شد.
طی تقریباً پنج سال بعد او حدود پیستوپنج فیلم بازیکرد .
زمان نمایش بیشترفیلمهای اولیه او طبق روال وسلیقه آن زمان حدود
يك ساعت بودند. اما فیلمهای بعدیکمی طولانیتر بودند وتفریباً همه
این فیلمها با موفقیت روبرو شدند.
ازآنجاکه آمریکا تا سال ۱۹۱۷ وارد جنگ نشد » صنعت
فیلمسازی این کشور درغیاب رقیب قدرتمند بربازار جهانی تسلط بافت .
با اینهمه تنها معدودی آزهنرپیشگان آمریکائی به شهرت بینالمللی دست
یافتند که البته یکی ازآ نها دا.گلاش فربنکس بود . تماشا گران بینالمللی
اورا به صورت فهرمانی ازدنیاهای شاد وبیغم رژباها میدیدند که قادر
بود حر کات گستاخانه وخطرفاك آ كروباتيك را با ظرافت وسهولت انجام
آدهد ودرعینحال نقشعاشق کمرو ونا زکدل راهم بازی کند. او بهرئالیسم
خودش را به تماشا گر بدهد » مانند ارزش شجاعت »"اهمیت سرزندگی
وسلامت » امنیازات ظرافت و کمال تناسب اندام » پیروزی امید بریلس
وبدبینی» پیروزی نیکی بربدی» واپمان به خودکه انجام غیرممکن را
مارد .شاید این فاسفه تخیلیساده و حتی بجکانه بود . اما قدرت
شخصیت واستعداد او برایالقاینظرش بهدیگرانبو که حتی بدبینترین
روشنفکران » سالننمایش فیامهای اورا راضی وسرحال ترك میکردند.
۱ تا پاغان جنگ در ۱۹۱۸ پدر ومادرم ازهم جدا شده بودند .
کمی بعد ازآن پدرم با بزرگترین ستاره آن روز یعنی عری پیکنورد
ازدوا ج کرد . این واقعه همه سینماروهای جهان را تحت تأثیر قرارداه.
نه فقط بررایآآنکه دا گلاسفربنکس معبود همه پسرهای جوان (ومردهائی
که هنوز خودرا پسربچهای میدانستند پا میخواستند پسربچهای باشند)
بود » پلکه همچنین بخاطر اپنکه مریپیکفورد مشهور رین ومحبو بتربن
زن جهان بود . هیچ زوجی درجهان نمایثتات با پیش ازآن آنچنان نظر
جهانیان را به خود معطوف نداشت .
«عزیز دردانه دنیا» با «قهرمان همه مردم جهان» ی وه
بود ودتیا قدم به قدم ازطربقگزارشهای مطبوعات جربان زندگیآندو
را دتبال میکرد . در ۱۹۱۹ ایندو باتفاق «چارلی چاپلین» ویکی از
بر ر کر بن کار گردانان تاریخ.سیتما . «دی . دبلیو ۰ کریفیث» کمیانی
پونایتدارتیستر را برای تولید وتوزیع فیلمهای خودشان بنا نهادند.
پدرمن همیشه شیفته داستانها ی کلاسیاك وافسنانههاواسطورههای
قلیمی بود . در ۱۹۲۰ او يك داستان پرماجزا را که ریشههائی در
واقعبتهای تاریخی داشت ودرسالهای اولیه پیدایش ابالت کالیفرنیا رخ
میداد به نام «نفرین کاپیسترانو» برای فیلم کردن اتتخابکرد . این
اولین فیلم او با لباسهای تاریخی بود . عنوان فیلم به «علامت زورو»
تغییر داده شد وفیلمنامه توسط خود او برای تطبیق پا سبك خاصئن ازنو
نوشته شد. موفقیت ابنفیلم بیسابقه بود . به دنبال اینموفقیت » فربنکس
تصمیم گرفت فیلمهای بعدی خودرا درهمین روال اما درابعادی گستردهتر
بسازد .
سالبعد - ۱۹۲۱ - پدرم فیلمیازرویاثرمعروف الکساندردوما
تهیهکرد وخود نقش شخصیت محبوبش دارتانیان را بعهده گرفت . تهیه
مقدمات فیلمبرداری این فیلم ماهها طول کشید ووقتی که بعد ازیکسال
. کار» فیلم به نمایش درآمد همه متفقالقول بودندکه این فیلم بهترین
اثری اس ت که تاآن زمان ازفربنکس دیدهاند.
موضوعیکه فربنکس برای فیلم بعدیاش انتخابکرد داستان
رابینهود بود . يك بار دیگر او بهترین محققهای تاریخ » بهترین
کار گر خانان هنری ویهتر بن «فکنینتینها (. انتعابکرد ودستور. ذاه
ال
عظیم ترین قاعهای که نا آن زمان برای كك فیلم ساخته شد » وشاید در
طول تاریخ سینما » بسازند. ومثئل همه فیلمهایش صحنههای ب
9 وحقههای سینمائی به دقت ازپیش برنامهریزی شد وازنم ۱
پیش ازشروع فیلمبرداری تمرین شد. ساختن فیلم ۰«رابینحو ۳9
یکسال طول کشید باضافه چند ماه ی که صرفتدو ین و نهیه مقدمات: ۳
شب نمایش ی این فیلم بلافاصله به عنوان يك اثر كلاسيك
درا مت, نهتنها بخاطر زیباثی تصوبریان؛ بلکه ازایننظر که اثرفوال ۳
سررگرم کنندهای بود . چهار عضو بز رگ کمپانی بونایتدآرتیستز ری
هر کدام درحوزه مخصوص بخود پیوسته يك استاد بلامنازع بودند ۰ بل
پیوسته ازخود پیشی میگرفتند و با 94 چه ازنظر هنری وچه از
مالی موفقیت بر کتر عکسست میکرد
تاآنجا که ممکن بود پدرم هميشه اشخاص معینی برای انس
وظا یف مختلف فیلمسا زیانتخاب میکرف. معمولا هميثد «آرتور ادهسو: 3
فیلمبردار بود » «لوتاوودز» مشاور فیلمنامه وپژوهشگر» و «تام کر
که بث نویسنده وآزدوستان نرديك پدرم بود هميشه سمت مشاورت ویژه
داشت . دوشخص دیگ رهم بودند که فربنکس چه درزنددگی خصوصی و
درحرفه و کار بهآنها متکی بوه : دوبرادرش جان و رابرت فربنکس ,
درجوانی پدرم مانند ساپر اعضای خانواده به شم پازر گانی جان که راار
رک بود عقیده داشت . عقاید وتصورات پدرم همانند حرکاتتش
روی پرده سینما اغراقآمیز ودور ازواقعبت بود واین «عموجك» ,۲
که آنها را به صورت طرحهای عملی وقابل اجرا درمیاً ورد . بر
دیگرش رابرت مهندسی بسیار با استعداد ویکی ازعوامل اصلی فعا
فیلسیازی پدرم بود . او نهتنها نقثههای استودپوها را طرح ۳
بلکه تقریباً همه وسایل تکنیکی موردنیازبرای حقههای سینمائیفیامها
مانند «دزد بغدراد» را نیز ] ماده میساخت .
درفیلمهای اولیهاش» پدرم معمولا" با هر کار گردان چند فبل
میساخت , اهنا بعدها که دست به ساختن فیلمهای بزرکگ ویرهزینهای زد
تعویض کار گردان تنها تغییری بودکه او در گروه همکارانش میداد
نعیین دقیق وظایف کار گردانی که با او کار میکرد مشکل است وال
حدود مسئولیتها واختیارات آنها بسته به کیفیت کار وشخصیت خودشال
فرقی میکرد . حتی وقتیکه پدرم آنها را به همکاری بیشتر تشویق میکره
و بادقت به پیشنهادات آنها گوش میداد » همه شان میدانستند که نصمب
نهائی با اوست . بیشتر کار گردانان او مردانی صاحب نام و با 3۳۰.۱
بودند. آما چه ]نها وچه کسان دپگری که با پدرم کار میکردند شی
نداشتند که او خودکار گردان واقعی فیلمهای خودش است . او ۶۰
میدانست که هرجزء ازفیلمش را چگونه میخوراهد بسازد وتغییر حالات
و ریتم صحنههای مختلف بچه نحو باید باشد. اما ازآنجاکه صبر وحومل
کافی برای تظارت اجرای جزئیات را نداشت » حیچوقت نخوا
کار گردان ی کند: اوترجیح میداد این وظیفه را مشروط به محدودیتهای
بالا به کسانی که تصورمیکرد لیاقت انجام آن را دارتد وا گذار کند و
به مسائل کلیتر کارفیلمسازی بپردازد .
او بازیگرانش را دردرجه اول بخاطرشکل وقیافه شان انتخال
میکرد ؛ استعداه بازیگری] نها برای او دردرجه دوم اهمیت قرار داشت؛
مهمترین خصوصیات زنان اول فیلم او زیبائی» ظرافت زنانه وحالت
درماندگی وبیپناهیشان بود . الگوی شخصیت قهرمانان زن او نقریا
هميشه یکی بود بیشتر آنها در «خانوادههای خوب» و زیرنظر بدد
ومادرهای با محبت تربیت شده بودند ومفرورانه خواستگارهای نامناسب
(معمولا" مرد شرور داستان) را طرد میکردند-اما نسبت به قهر ۳
(پدرم) حالتتسلیم ورضای شرم گینیداشتند. والبتهآ نهاازپا کدامنیشالا
سرسختانه دفاع میکردند وعلیرغم ضعف بدنی درهیچ موقعیت امید
به نجات را ازدست نمیدادند. فهرست این زنان اول بسیار طولانی است
اما آنها همه به يك اندازه زیبا بودند مارگریت, دولاموت » جولاا
ال یداو » بیبدانیلز پینیبار نس » بسیلاو » مرل
۱ . تنها به پك زن » يك کثف مکزیکی سر کش
نام لوبه ار درفیلم «گاوچران مکزیکی» 16
۳ و بکه به او امکان ابرازقدرت وسرزندگی بیشازحد
8 را میداد . ی
م دان بدجنس فیلمهای او میبایست بطرز کاملا" مشخص
اج نا پذیبر ی شرور وبدذات وقادربهارتکاب هرنوع جنایت
. پاشجاعت وسرسخنلی تا خرین لحظه مبارزه میکردند.
> از یشتیبانی مزدوران دستوپاچلفتیشان برخوردار بودند.
هنر پیشگان هم بسته به اپنکه به کدام بك ازدوجبهه خوب
بودند » متفاوت بودند » گواینکه همیثه شخصیتشان از
3 آشکاربود . بیشتر آنها درفیلمهای متعددی با فربنکس
مخصوصاً «هنرپیشه خوش شانس» او چارلز استیونس
ت که اسم حقیقیاش چارلی عقاب - چشم بود .
93 8 بیشگان او ۲ کتور فوق لعاده با استعدادی بودند »
لف منجو» درنقش لوئی سیزدهم و «نابجل دوبرولیه»
8 و شیلیو در «سه تفنگدار» » «والاس بیری» به نقش
و «] لنهیل» درنقش لیتلجان در «رابینهود» » «جین
«وارنر اولاند» در «دانکیو» نتوآحبیری در «زورو» »
7 و «سام دو گرباس» در «دزد سیاهپوش» وغیره غیره .
هایدوره کلاسيك او علیرغم تفاوتهایفراوان خصوصیات
محبوپیت آنها را نزد مردم تضمین میکرد . بعد از
قسمت دوم «زورو» را با عنوان «دانکیو » پس
ینفیلم بسپارزیبا وسر گرم کننده بود والبته ازاحناسات
لانه هم بینصیب نبود . دراین فیلم او هم نقش زورو وهم
۰ پر ژورو را ایفا میکرد وبدین ترتیب بهآرزوی
دريك فیلم واقعاً نقش ایفا کند » رسید.
عمله تردستیهای جالب او دراین فیلم (او درهرفیلم همیشه
8 در د) استفاده ازيك شلاق بسیار بلند بود .
ب» دیگرچه میتوانست بکند؟ چطورمیتوانست بازهم کاری
ی قبلیاش به نمايش بگذارد؟ سرانجام او به این فکر
فیلم تمام رنگی (تکنی کالر) را بسازد. برای این فیلم او
توان «دزد سباهیوش» نحت نام مستعار «التون توماس» که
ونام میانی خودش بود نوشت . اینبارهم تهیه مقدمات
چند ماه طولکشید. تحفیقاتی که به دستور او برای بررسی
ی انجام گرفت نان دادکه همه صحنهها ولباسها باید باتوجه
ی خاص طراح یگرده . فیلمبرداری صحنه خیره کننده حمله
هرمان فیلم به کشتی مرد شرور فیلم درزی رآب «وهمچنین
ح(
رین ترستی او به پائین لغزیدن ازروی بادبان کشتی :
جرش آنرا میدرد وبه پائین میاید » توسط برادرش رابرت
را ن فیلم به تماشا گر هشدار داده ميشدکه فیداوت نهائی
تماشاکند : دختر ی که درراین صحنه درآغوش فر بنکس
ربین است برخالاف آنچهکه تصور میشود بیلیداو نیست
ازسفرهایش به اروپا فرینکس از کلیسای لورد بازدبد
شدید قدرتی که ایمان برمردم داشت قرار گرفت . این
دیدکه او ایمان وقدرت آن را موضوع اصلی فیلم بعدی
وچران مکزیکی» محعبو6 1۳6" قرار دهدکه البته
نی ملودرام » لودگی وماجراجوئی را هم بهآن افزود .
درعکانی خیالی درآمریکای جنوبی رخ میدهد واینبار
. متصل به سه وزنه منتهی میگردد ٩
3 ربرابر مرد شرور فیلم توعیکمند آمریکای جنوبیاست .
موفقیتهای بهتانگیز فیلمها ی گذشتها ی که هر کدام دورهای
ازقرونگذشته را زندهکرده بودند» پا فیلم بعدیاش «نقاب آهنین»
دنبا له سه تفنگدار به پایان رسید. فربنکس برای آانکه از خرینامکانات
فنی بهره گیرد برای این فیلم موسیقی وهمچنین مقدمه وموخرهای برای
فیلم باصدایخودش ضبط کرد. متتقدیناینفیلم را ستودند ودوستدارانش
همچنان آورا دراینفیلم دوست داشتند. اما مو فقیتاینفیلم زیاد چشمگیر
نبود وبرای اولینبار اعتماد به نس خللناپنیبرش به لرزء دراه
ازاتجا که فیلم « نقاب| هنین ».از نظر حر کتدوربین» توربر داز ی
گریبم وتکنيك بازبگری مدرنترین فیلم ۲وست چند سال بت ت
گرفتم با آن آزمایشی بکنم . نوار موسیقی ضبط شده قدیمی دیگر قابل
استفاده نبود. بنابراین ازآلنگری خواستم موسیقی جدیدی برای آن
بسازی وهمچنین خواستم بجای نوشتههای»بین نماها گفتاری نهیه کند5
خودم آن را خواندم وضمناً مقدمه ومقخره فیلم را پاصدای پدرم که
دپگ رکسی باآن آشنا نبود با تصاوبر سینکر ونیزه کردم .
در ۱۹۲۹ «فربنکس» و «مریپیکفورد» سرانجام بهقاضاهای .
مکرر دوستداراتثانگردن نهادند و تصمیم گرفتند برای اولینبار دريك
فیلم ناطق شرکتکنند. ابن فیلم که براساس نمایشنامه «رام کردن زن
مر کشن؟ شکشین ساحته شیه بحاطرزیماتی تصویر و ۳۱
قرارگرفت » اما با اپنهمه نتوانست تماشا گران را قانمکند. گوثی آنها
دوست: ندآشتند «مزی پیکفورد» محیو بشان را دنق بات رن ۳۳۰
بت یا شاد راز شوت آسیل تس اشنی. اراد ۱ ۳۳۱
هردوی انها به دوگ کته رو ظاهر شده بودند »-ضدای آنها
روی پرده سینما گوئی با تصورات قبلی مردم مطایقت نداشت .
به هرجال اشتیای بدتم بایان به تلم کاسی ۰ ات ۳۱۳
به سینمای ناطق علاقمند بود وفیلمهای ناطق درپگران را میستود اما معتقد
بودکه وسیله هنری خاص او - وهمچنین چاپلین - سینمای صامت
وداستان گوئی ازطربق تصویربود ۰ او خودرا يك «رقسنده ورزشکار»
ذوق وسلیقه خزدش:نثان میداد . او هفتههای زبادی را صرف فنظیم
فیلمنامه و کورئ و گرافی حرکات وجستوخیزهای خودش میکرد. ازنظر
اوء کلام خیلی واقعیت گرابانه ومحدود کتنده بود. اما ازآنجاکه بهعنوان
یکی ازش رکای بونایتدآرتیستر تعهداتی داشت نا گریر بود به ساختن فیلم
ادامه دهد » گواینکه سعی میکرد بیش از حداقللازم فعالیت نداشته باشد.
درفیل دی که یمد ازمدتین رید و دودلی ث 2 ۲۳
«فربنکس» سعی کرد تمام مسولیتهای تو لیدفيلم را بهدیگران وا گذارد
وخودش فقط يك نقش ایفا کند. این فیلم «پسوی ماه» عم عمنطد16
«ممصط عط . نامداشت که البته متفاو تبافیلم صامتیاست که «فربنکس»
با همین عنوان قبلا" ساخته بود . داستان اینفيلم را «ادموندگولدینگ»
پراساس ایدهای از «ایرونیگ برلین» نوشت وخودش همکاررگردانی
فیلم را به عهده گرفت .
نقش زن اول فیلم را «بیبدانیلز» بازی میکرد ونقشهای
فرعی را «پینگکراسبی » ادوارد اورت هورتون و کلودمك آلیستر»
به عهده داشتند.
دراواپل کب رت مطبوعات شایع کردن که عشق بز رگ دا گلاس
ومری به پاپان رسیده واندو بزودی ازهم جدا خواهند. شد. اما بطور
رسمی چبز یگفته نشده بود ومری همچنانبه کارشادامه میداد وهمچنین
دا گلاس , :
پسآزمدتی دا کلاس برای فرار .ازشایعات به يك سفر دوردنیای
دیگر- وبرای اولینبار توت مرک جوورافته ۰ پیشازع مت بدا 9
افتادکه ازاین سفر با استفاده ازباك دوربین سبك بات رشته فیلمهای مستند
تهیه کند. درپایان سفر وقتی به کالیفر نیا بر گشت » فیلمهایی راکه درسفر
گرفته بود » تدوبن کرد وبرایقسمتهائیازآن صحنههای رابط را فیلم -
۱۷
برداریکرد ۰ وپسازاضافه کردن افههای صوتی و گفتگو وغیره در ۱۹۳۱
با عتوران ۰«دور دنا مرهشتاد دققه» به نماش دنارد. «تور دتبا در
هشتاه دقیقه» بااانکه فیلم کاملا" سر گرم کنندهای بود هم منتقداین وهم .
نماشا گران عاد یرا ناامیدکرد .
پکسال دیگرهم گذشت که طی آن همه کوششهای فر بنکسبرای
آشتیکردن با مری بینتیجه ماند وبالاخره در ۱۹۳۲ به يك مسافرت
دیگررفت . این مسافرتش را با کشتی یکی آزدوستان آغا کرد ووقتی
به تاهیتی رسید. به این فکرافتادکه وقت آانست که تعهدااتش را نسبت
به شرکاپش اننجام وفیلمی دیگربسازد . البته اینبار او میتوانست کاررا
با تفریح درهم بیامیزد . ننیجه این تصمیم فیلمی بود به نام «آقای
. راییسونکروزو» که برفیلم قبلی چندان امتیازی نداشت .
تفریباً درهمین زمان بودکه پدرم آنچنان تحت تأثی رکارهای
« لکساندر کوردا» درانگلستان قرار گرافتکه ازشر کایش درخواس ت کرد
آورا به عنوان يك عضو شرکت بیذبرند.
سرانجام پدرم تصمیم گرفت يك فیلم دیگرهم بسازد ویعد کار
فیلمسازی را برای همیشه (؟) کنار بگنذارد . وبرای آنکه بتواند در
وتان (و دور-از کالیفرننا) بماند موافقتکرد درفیلمی به کار گردانی
وتهبه کنندگی «کوردا» شر کت کند. داستان این فیلم توسط «فردريك
لوتردیل» و «لابوس بیرو» ازيك اثر طنزآ لود فرانسوی با عضوان
زندگی خصوصی دونژوان اقتباسگردید وازآنجا که قهرمان داستان
دونژوان درسنین میانسالگی است لبه نیز طنز پیشتر متوجه آکتور
نسبتاً سالخورده این نقش (فربنکس) بود..
بهرحال فکرميکنم او درزمان فیلمبرداری ابن فیلم اوقات
خوشی داشت » نه تنها برای اینکه بیشترمسئولیتها را به عهده « کوردا»
که ستایشش میکرد وا گذار کرد , بلکه بخاط راپنکه زندگی جدید ولذت-
بخشی را درانگلستان که ازپیش میشناخت ودوست داشت یافته بود .
به فاصله کو تاهی پس از انمام فیلمبرداری او سرانجام از «مری
پیکفورد» جدا شد وبعد درسال ۱۹۳۹ با «لیدی اشلی» ازدواج کرد
وچند فا بعدش را به سفر وزندگی تست آسوده گذراند. گاه به گاه
از نها صورت واقعیت بخود نگرفت .
هنوز ازخیلی ازپیشتر کسانی که نصف سن اورا داشنند » سالم
وسرحال بنظر میرسید. هنوز حرکاتش همانند سابق چابك وسرزنده
بود گلفبازی میکرد» شنا میکرد و گاهبه گاه بهاسپ نواری میپرداخت.
ازرسیدگی بهامور مالیاش غافل نبود ودرپیشتر جلسات مذاکره مرربوط
ای ازز تانیاش شر کت میصت:. بعد-ازپانزده سال کار روی
صحته شبات زنداکی حرفهایاش درسینما بزحمت بیست سال-طول کشید
که آزاین مدتکمتر ازدهسال به دوره فیلمهایكلاسيك او اختصاص
داشت . اما درطی همین مدتکوتاه او موفق شد شهر تی جهانی کسب کند
وتعدادی ازعالیترین فیلمهای تاریخ سینما را به وجود آورد .
دردهم دسامبر ۱۹۳۹ او ازظهور مجدد يكث درد کهنه درسینه
شکایت داشت . دکترها آن را پك حمله قلبی تشخیص دادند اما خودش
مدعی بودکه چیزی جز يك عارضه ناشی ازسوء هاضمه نیست . دو روز
بعد او درسن پنجاه وشش سالگی برای هميشه بخواب رفت .
تمام
۱۸
شرح تصاویر :
ردیف اول - بالا : گاچو (۱۵۲۷) - پائین : نقاب آهنین (۱۵۳۵)
ردیف دوم - بالا : دزد بغداد - وسط : دزد دریائی سیاهپوش (۱4۲۰) - پائین :
نیمه تربیت شده - نیمه وحشی - (۱۹۱۰) .
ردیف سوم - بالا : علامت زورو (۱۵۲۰)- وسط : سه تفنگدار (۱۵۲۱)- رام کردن
زن سرکش )۱٩۲۹( .
8 : ۳-۰ ۱
در «لیستومانیا» دهمین فیلم «کنراسل» » پاپ
(که درینگو استاز» نقش او را بازی میکند) ریچاره
واگنر را «ضد سیح» و شاهزاده تاریکیها مینامد.
بسیاری از منتقدین همین القاب را بهخود «راسل» نسبت
میدهند. گرچه فیلم «تامی» ازنظر هنری و تجارتنی
موفقیتی برای «راسل» بشمار میآمد (البته اززمانفیلم
«زتان عاشق» بهبعد) اما غالبتحسینهاازاین فیلمدرلفافه
و با رمز و کنایه همراه بود. منتقدین اینفیلمرابهایندلیل
پذیرفتند که احساس میکردند موضوع آن بهاندازه کافی
مبتذل هست کهاز ظرافت خاص کارهای «راسل» دیوانه
بهرهمند شود! فیلم «لیستومانیا» که بهتازگی پخش شده
تمام اعتراضهای دیرینه بررکارهای «راسل» را در افکار
زنده کرده است. این برداشت مهیج و پراز آهنگهتای
دیوانهوار از زندگی «لیست» و «واگنر»» جنجالیترین
9 ۷ ِ
2/552/۸۵۵
و پرسوصداترین فیلمی است که «راسل» تابحالساخته
ات لته در منایسه باان فیلم» «شور زرندکی» سل ۳
شبیه فیلمهای «برسون» بنظر خواهد آمد. «راسل»هنوز
بستتندگاش را در مقابل سيكهای متضاد قرارمیدهد.
گرچه منتقدین از او بد میگویند اما فیلمهای «راسل»
بیشتر از هميشه پخش میشوند» و وی پیروان اندكگولی
سرسخت و وفاداری دارد. من بهعنوان یکیازطرفداران
واقعی «راسل» از پرستش کو رکورانهو جنجالشدیدی کهبا
فیلمهای او همراهست» بر آشفته میشوم. هیچکس نمیتواند
با دیدی بیطرفانه فیلمهای مورد علاقهاشراموردقضاوت
قرار دهد» مگر آنکه باخونسردی بهاین مهم بپردازد.
درباره کارهای «راسل» نوشتههای جدی اندك است .
(البته کتاب «استعداد مخوف» که مصاخبهای است بصورت
کتاب نوشته «جانبا کستر» و مقاله اندیشمندانه «مایکل
۱
بای
دمیسی» بنام «دنیای کنراسل» در فصلنامه سینمائی فیا
در بهار ۱۹۷۲ جزو استنناهاست.)
بسیاری از احساسات خشمگینانهای که فیلم
«راسل» در مردمبرمیانگیزد»حساب شده است. درعصری
که غالب اعتقادات مذهبی کهن بربادرفته است» چه چیر
میتواند بیننده با فرهنگ راتکان دهد؟ هنر یکی ازچند
پدیدهایاست که منتقدین و روشنفکران به آن احساس
احترامی تقد سگونه دارند. بهمیندلیل است کهارزیا: 1
های آنارشیستی «راسل» از هنرمندان مشهور بربینندگان
فیلم های او گران میآید. گرچه «راسل» خوه سرمستاز
جادوی هنر است» ولی در حمله بهضعفهاو شفاوتهنرمند
ی
نیز سخت پابرجاست. از طرفی وی تفسیرهای« فروید»
از هنر اقامه میکند و منبع الهام موسیقی «چایکوفسکی»
و «مالر» را در عقدههای کودکی و تخیلات جسی آنها
بتکی بوده و از طرفی فیلمهای او بسیاری از قوانین
یلم فرض شده سینمای واقعیت گرا را نادیده میگیرد .
براسل» در چند فیلم آخرش, بیشتر و بیشترازواقعیت
جدا شده و به سوی خیالگام برداشته است. در « شور
کی لاقل يك داستان نسبتاً صاف و ساده دیده
بر یودکه هرگاه صحنههایخاطرهو ریا آنراقطعمیکند.
1 «مالر» که سه سال بعد ساخته شد» هنوز استخوانبندی
۲ آمانيك دارد . ولی قسمت اعظم فیلم مملوازمونتاژی
پیچیده از رژیاها و خاطرههاست.درفیلمهای«لیستوما نیا»
و «تامی» نمام وجوه تمایز میان واقعیت و ریا ناپدید
ی | ند .
در این دو فیلم کار «راسل» بیشتر بهاپرا پاشعر
وکین نزديكاست تا درام كلاسيك. «راسل» تصاویسر
خیالانگیزی خلق میکند که احساسات نه همیشه قابل
کنترل برآنها سنگینی میکند.
طرد «راسل» از طرف بسیاری از منتقدین ازشناخت
وتف راهان از ماهنت آهت آناشی میشتود
و آزاین ام که يك تعریف محدوه و مشخص به ذهن این
منتقدین نمیرسد که آن را در مورد سایر هنرها بسطدهند.
رح
ظرافت و اعتدال از ویژگیهای نوول «هنری جیمز»
میباش ولی اینعبارات را بهندرت میتوان برایتحسین
اژ نوولهای «دیکنز»» «لارنس» با نقاشیهای«وانگ وگت»
برد. کارهای «زاسل» برجسته است بخاط رگیرائی؛
بدویت و بیپروائی خلاقه آنها نه بخاطر زیروبمهای
پف بیانی» بینش روانشناسانه باصراحیت فکری. دکتر
چانسون تصویرپردازی اشعار متافیزیکی قرن هفدهرا در
بله معروف خود چنین توصیف می کند:
«متناقضتر بن اندبشهها توسظ عامل خشونت در کنار
بکدبگر جمع شدهاند»
گیرائی ليريكهای هیجانزده و ضعف فیلم همای
8 راسل» ناشی از الحاق مقایسهوار احساسات متضناه
ناجوراست. «راسل» بهحیطههای خنی و خاکستری
و احساسات مابین» علاقهای ندارد.
نحوه کار «کنراسل» مثل بسیاری از هنرمندان
ترکیبی ازایدههای ازقبل حساب شده و الهامهای آنی
ویکه غالب اوقات اثرات,ویژه تضویریاش رابا
دقت فراوانی طرحریزی میکند» گفته است:
«من یکی از طرفداران پروباقرص اینطرزفکرهستم
5
که میگویند هیچوقت نمیدانچرا کاری رام ی کنو نمیتوانم
دلیلش را توضیح دهم.»
«هیوولدن» تهبه کنندهفیلمهای «راسل» در«بی.بی.
سل در ان جاور آزیی فیل مت رین
سالهای ۷۰ -- ۱۹۵۹ ساخته است) به «جانبا کستر » گفته
است که:
«از نظر بدعت در کار و جهشفکری او فتنهامرا
پشتس رگذاشته است» بلکه حیرتزدهام کرده است بترنیبی
که ظرفیت تحلیل ودركکارهای راسل نیز در منوجود
ندارد.»
از طرفی حتی سختگیر نرین دشمنان «راسل» منکر
این نیستند که «راسل» دارای دیدگاه مشخصی است.
ویژگی های تصویری باروکی او بهسادگی قابسل
نشخیص است و وی در اندك مدتی» جمعی هنرپیشه
و بازیگر برای خود دستوپا کرده که در فیلم هایمتوالی
از آنها استفاده می کند. ( این جمع شامل «الیوررید»»
«گلندا جاکسون»» «کربستوف رگیبل» ۰ «جورجیناهیل»
و «موری ملوین» میشود.) در هر فیلم شخصیتهاوو قایع
فیلم قبلی دوباره ارزیابی میشوند. صحنایاز فیللم
«زنان عاشق» که در آن «گادران» و مجسمهساز آلمانی
رفیق پسر
«لورك» ادای چایکوفسکی و هسرش راکه درماهعسل
ار امتحان لباس در فیلم
«شور زندگی» است. د ریکی از جنجالیترین صحنههای
فانتزی فیلم «مالر» کوزیما واگنر که جامهای نظیسر
«برون هیلد» برتن دارد» تشریفات تغییر کیش نآهنگساز
را نظارت می کند.
بعدا در فیلم «لیستوما نیا» کوزیماواگنررادرموقعیت
هسر ب دختر واگثر میبينیم که عهد میکند افکار
شیطانی و مشکو لد واگنر را بعدازم رگ نیزز نده نگاهدارد.
استعارههای عجیبفیلم «مالر» کهمر بوطبه ناز یسم میشود(و
بطوربرجستهای همدر فیلمتلویزیونی راسل بنام «رقصهفت
پر ده» که درمورد «ریچارداشتراوس» است دیده میشود)
در «لیستوما نیا» بطور لجام گسیختهای خود مینمایا ند .
این حلقه های رابط نسبت؟ ساده در فیلم های «راسل»
نشان ان نت وحدت مضمونی جامع تر دار ند.
بسیاری از دغدغههای ذهنی «راسل» را میتوان در
فبلم های تلویزیو نیاش ردیابی کرد. درفیلم «جهنمدانته» »
یکی از فیلمهای تلویزیونی «راسل» که درباره «دانتنه
گابریل روزتی» است» یکی ازتصاویر تيپيك «راسل»
وقتی است که شاعر قبلا" يك جلد ازاشعارش را با جسد
همسر اولش دفنکرده است. بسراغ قبر میرود تا با کندن
آن دوباره اشعارش را بدست آورد . این کنابهی (دقیقی)
است از هنر که از چنگال مرک بازپس گرفته میشود.
کارهای «راسل» مملو از تصاویری استکه زوال فکری
و جسمی را نشان میدهد . رابطه بین هنر و مر گعنصر
اصا ی گیر ای دراماتيكفیلمهای«راسل» را تشکیلمیدهد:
در صحنهای از «شور زندگی» چایکوفسکی» قطعهایآو از
میشنود» که او را به پادمادرش میاندازد: سپس مپرود که
ببیند صدا از کجاست و میبیند کهز نی دروان حمامآنرا
میخواند. وی سپس بیادمادرش میافتد که بدنش راوبااز
بین برده بود و بهعنوان مداوا اورا داخل وانآبجوش
می| نداختند موسیقی در اینجا از محو کردن چهره مخوف
مرگ از صحنه عاجز است. يك فصلمهم از فیلم «مسیح
وحشی» نتیجهگیری دیگری بدست میدهد. هانریگودیه
که به دلال ثروتمند آثار هنری قول مجسهای را بسرای
صبح روز بعد دادهاست» تصمیم میگیرد سنگ قبریرااز
قبرستان دزدیده و تمام شب را صرف کار رویسنگ کند
تا از آن مجسمهای بوجودآورد. دراینجا» تلاش هنرمند
در مبارزه با مرگ با موفقیت و پیروزیهمراه است گر چه
«راسل» از تلاشی که هنرمند برای غلبه بر م رککمی کند»
دفایغ ام کنن؛ افازازظرفی هم میعواهد شتارت. ۱3
او را در پیگیری دید ذهنیاش آشکار کند. «راسل» در
فیلم گویای تلویزیو نیاش «ترانه نابستان» توجه رامعطوف
بهرابطه «فردريك دیلیوس» و «اريك فنبی» می کند كهيك
محصل جوان موسیقی است که میخواهد آخرینکارهای
«دیلیوس» را ار کستریزه و پادداشت کند. و «راسل» بدین
ترتیب یکی دپگر از مضامین برجستهاش را معر فیمی کند:
فداشدن شخصیت ضعیفتر در برابر شخصیت فوقالعاده
مغرور هنرمند. فنبی جوان با کشپدهشدن بهز ند گیدیلیوس
رو به مرگک» هویت خود را از دست میدهد, اینمضمون
بعدآ در فیلم «شور زندگی» هم بسط یافته. چایکوفسکی
بخاطر شباهت «نینا» بهقهرمان زن اپرای «اژنی انگین»
با او ازدواج می کند» اما وقتی تصورات ایدهآلیستی
ونارسیستی وی به کابوس بدلمیشود» «نینا»راثر كمیکند
و به دنیای خیالی خودکه تنها حاکم آنست پناهمیبره .
راندهشدن «نینا» ازطرف چایکوفسکیاوراازپایدرمیآ وره
و دوام و بقای موسیقی چایکوفسکی بهقیمت زندگی
«نینا» تمام میشود. همین طرح دراماتيك در فیلم «مالر»
دوباره بکا رگر فته شده است. «مالر» ذوق موسیقی رادر
همسرش «آلما» خفه میکند و از آلمامیخواهد تااوزندگی.
خود را وقف ویکند. اما از آنجا که «آلما» قویتراز
«نینا» است» زندگیاش در اثراین کار درهم نمیر بزد» ولی
چشمانداز درخشان استعداد هنریاش عقیم میما ند.
ارزیابی فتور اخلاقی هنرمند یکی از مضامین عمده
آثار «راسل»» موضوعی است که در فیلم « لیستومانیا»
به گز ندهترین شکل مورد بررسی قرار میگیرد. آندسته
۳۱
از فیلم های «راسل» که در اصل درباره هنرمند و هنر
نیستند» مثل فیلمهای « مغز يك بلیون دلاری»». «دوست
پسر»» «تامی» و حتی «زنان عاشق» کمتر دارای ویژگی
خاص کارهای «راسل» هستند و مسائل در آنها ازضرورت
کمتری برخوردار میباش. فیلم «شیاطین» دراین میان
تا حدی ازمقام مهمتری برخوردار است و این امربدلیل
مضمون کاتولیکی فیلم (راسل يك تازه کاتوليك است)
و همچنین بهاینخاطراست که شخصیت کشیش رادیکال
فیلم» «گراندیه». چهره قهرمانی است عذاب کشیده کهدر
گیرودار همان تقلای دردآلودی بامرگک است که هنرمند
د رگیرودار آنست. گر چه فیلم«شیاطین» در میان فیلمهای
«راسل» علاقه کمی بهمسائل سپاسی و اجتماعی داردواین
موضوع روشن می کند که فیلم گیرا و نه کاملا"اغنا کننده
«زنان عاشق» فاقد چه عنصریست. «راسل» در فیلم«زنان
عاشق» حتی شروع نمیکند بهشناخت دید عمیق و جامع
«لارنس» ازانقلاب صنعتی و مبارزات طبقاتی. تصاویر
حاکی از فقر فیلم (نظیر اتومبیل لیموزن سفید«جرالد»
که ازمیان کارگران سیاه چهره معدنمیگذرد.) بهزیباشی
توا نت نت وی فاقدان عنی» هفقت. و تنفریهست که
به نوول لارنس جان داده است. اما فیلم «زنانعاشق»
علیر غم این نقصبخاطر تصویر پردازیاعجابآورصحنههای
سکسیاش و بخاطر بازی بینظیر «گلنداجا کسون» در نقش
«گادران» کهاز جمله زنان ستبد و مردخواری است که
هميشه مورد توجه «راسل» بودهاند (هما نطو رکه مورد
توجه «لارنس» هم بودهاند)» به حق مورد نحسین قرار
گرفت. «شور زندگی» اولین فیلم طویل کاملا" تیبیك
«راسل» است. منتقدینی که مسحور اقتباس نسبتاوفادارانه
«راسل» از توول «زنان عاشق» شده بودند آمادهپرداخت
کفرآمیز «راسل» از زندگی و موسیقی «چایکوفسکی»
نبودند. این فیلم بررسی تعصب آلودی است از زوال
روما نتیسیسم قرن نوزده . درغالب لحظات » تصاویر
شهوتآلود و موزيك بلند پروازانه فیلمانعکاسیازجسارت
و اطمینان بهنفسیاست که در ایدهآلهای «چایکوفسکی»
دیده ميشود. ولی معمولا" رگهای از ظنز در فیلم وجود
داردکه وجد و سرور موسیقیدان را توصیف کند.تصویر
دارد که وجدو سرور موسیقیدانراتوصیفمی کند. تصویر
زندگی ساده خانوادگی او کهکنسرتو پیانو شمارهیك
آن راهمراهی میکند» از پختگی فراوانی برخوزداراست.
" «راسل» تخیلات لطیف چایکوفسکی را در مقابلواقعیت
سرد ازدواج بدفرجامش با «نینا» میگذاردو بهخودپسندی
چایکوفسکی» بیتوجهیاش بهدیگران واثرات براندازنده
فرو رفتن وی در تخیلاتتا کیدمیگذارد. در انتهایفیلم
«راسل» تصاویری سهمگین و دهشتناك از دیوانهخانهای
که «نینا» درآن محبوس است خلق میکند تابهنیروی
دنیا ی که موسیقی چایکوفسکی آنرا نادیده میانگارد »
تأ کید گذارد. فیلم «شور زندگی» دارای تعادلناپایداری
میان زیبائی و زوال و عشق و کابوس جنسی استو با
دی ددگاهی سخت نفیگراکه حاکی ازسلطه آنارشیسم برهمه
چیز است پایان میپذیرد.
بنظر میرسد فیلم «شور زندگی», نمونه مجسمیاز
ترسها و بیمهای «راسل» باش. فیلم «سیح وحشی», از
این لحاظ قطعه مکمل«شورزندگی»»روشنتراز آنوتجلیل
صمیما نهتری از ماجراجوثی هنرمند ایدهآلیست بهشمار
میآید. «مسیح وحشی» دارای بسیاری ازطنشهای فیلم
«شور زندگی» است. ولی رویهمرفته کار خوشبینا نهتری
است که گاهو بیگاه بطور ضمنی خیالهای باطل هنرمندرا
نی زگوشزد می کند. یکی ازدلائل برای پرداخت جانبدار
«راسل» از شخصیت مجسمهساز فرانسوی» هانر ی گودیه,
بیشك این است که وی درسنبیستوسهسالگی» قبلازآنکه
فرصتی برای مصالحه باز ندگیداشتهباش» میمیرد. گودیه
هنرمند روما نتیکی استکه بهيك دنیای تخیلی متراکم
رورا
و فثرده پناه نمیبرد. در لندن وی در میان کارگکران
ساختما نی کار میکند و در کپری که درآهنی آنراازخیابان
جدا میکند» زندگی میکند. نزدیکیاش بهزندگی
پرجنب و جوش خیابان. نشاندهنده تمایل ویبهروبروئی
با دنیای چرکینی است که چایکوفسکی ازآن میگریزد.
ولیگودیه نیز نظیر چایکوفسکی معتقد به برتری دید
ذهنی هنرمند است. و اینبار «راسل» نخوت و جسارت
او را ارج مینهد. گودیه نماینده تمامهنر مندانتجر به گر ای
عصر حاضر است که در برخورد باسنتها بیشکیبو مشتاق
بهشکستن تابوها میباشد. آن هنرمندانیکه زندگی
روزمرهاشان با همان انرژی و سنتشکنیگره خورده کهدر
هنررشان دیده میشود .
:با این حال يك چند اشارات تاریکتری نیز دراین
فیلم وجود دارد. راسل نا گزیر ازاین نتیجه گیریاست که
بگوید همان بیپروائی که هنرگودیه را نیرومیدهد, در
میدان جنگ بهسوی مرگ سوقش میدهد. احساساتوطبع
گودیه بدین ترتیب از طرفی برانداز نده نیز هست.صحنه
انتهای فیلم بطور شگفت آوری دوگانه است:
بدین ترتیت که بعد از مرک کودیه نمایشگاهصی از
آثار وی تشکیل میشود. دوربین با حرکات لغزانوروان
زیبائی مجسمهها را ضبط میکند. در صحنه قبلیگودیه
گفته بود» هنر بدون وجود بیننده موجودیت نمییابد .
اما بینندگان این نمایشگاه هم غالبا" هنردوستا نی کوتهفکر
هستند که جسارتگودبه فقط کمی قلقلکشان میدهد.انتهای
فیلم تجلیل هشداردهندهای ازهنر گودیهاست که پوچگرائی
خردهگیرانه فیلم که تا حدی محسوس است» آن را
تحتالشعاع قرار داده است.
این پایان مبهم» فضای پرجنب وجوش فیلم «سیح
وحشی» را در هم نمیریزد. ولی نشان میدهد که دید
«راسل» از صسئله اغنا درهنردوجا نبهاست . «راسل» روحیه
روما نتیکی دارد که طنزی پنهانی برآن سایه افکندهاست.
وانگهی فیلم «مسیح و حشی» راحتترینودوستداشتنیترین
کار راسل و بیتردید بهترین اثر او» کمهیاهوتنر ,
یکدستتر » بالغتر و پختهتراز تمام فیلمهای طویلیاست که
او تابحال ساخته است. این فیلم یادآور فیلهای خوبی
است که وی در تلویزیون بی.بی.سی دزباره «دیلیوس»
و «ایزادورادانکن» ساختهاست. اینفیلم ازطرفی درخشش
رگه کمدی در کارهای«راسل» نیزهست. کههمیشه در کارهای
دیگر وی بطور ضمتی مستتر بودهاست . شوخی هسای
«راسل» در فیلمهای «شور زندگی» و «شیاطین»» اقدام
چایکوفسکی بهخود کشی و یاموقعی کهدر لودان بهشهرت
میرسد» بیشتر بهاین دلیل نامتناسبو بیجا در فیلمبنظر
می آیند که با پرداخت اصلی فیلم که حالت جدی دارد ء
جور در نمیآیند. درحالی که اینشوخیها نشاندهنده علاقه
«راسل» بهبازی با چشماندازهایگوناگون و متنوع از
موضوع فیلم است.
فیلم «مالر» که با بودجهکمی در سال ۱۹۷۳ ساخته
شد و فقط در چند شهر آمریکا نمایش دادهشد» بیشتر
شبیه نمایشهای واریتهای استکه لحظاتی حساس از
زندگی موسیقیدان را نشان میدهد. ازهمان ابتدایفیلم.
وقتی «مالر» از پنجره ترن به بیرون نگاهمی کندومیبیند
که مردی مضطرب و وسواسی که شبیه دیرب وگارداستت
نگاههای شرمآلود واغفال کنندهای بهپسری که لباسملوانی
بهتن دارد میکند. لحن فیلم مشخص میشود. این هجویه
از فیلم «مرگک در ونیزه (که در آن نیز ازموسیقعی
«مالر » در تفسیر نوول «توماسمان» استفاده شده بود.)
چند سطح دارد و بطورشگفت آوری خندهدار است.دراین
صحیه است که «مالر» خنده معنیداری میکند. گو ثیاز قبل
میدا نسته که چه تفسیرهای احمقا نهای از زندگی و هنراو
خواهد شد . سایرلسهای کميكدر فیلم بیانگر بیاعتقادی
«راسل» بهسایر مسائل است: مثلا گرویدن «مالر» بهآئین
یکنواخت اندیشههایش را بیرون بریزد. بطور نمون
کاتوليك بصورت تقلیدی از اپرای دواکنر» ,۲
يك فیلم صامت ساخته شده است که که گاه انعکاس
فیلم «هشتونیم» فلینی در آن دیده میشود. در
صحنهها. برادر «مالر» ادای «هارپومارکس» را ۳
آورد. 3
«راسل» در «مالر» عامل داستانرابه حداقلمیر را
و سبك سوررالیستی غیرمتعارفی خلق میکند. وق ور
«مالر» و «آلما» با ترن از کشور اطریش میگذر: ۱
سفرشان را خاطرات و فانتزیها ثی که بدون ترتیب زءار
بدنبال هم آمدهاند و بسیاری از وقایع مهم زندگی«ما[ .
را در بر میگیر ند. پر میکند. در ضمن معشوقه «7لم
هم در ترن است. بالاخره در يك لحظه. «مالر» بهعمر؛
التیماتوم میدهد که مجبور است تا وقتی ترنبهوینمیرس
تصمیم خود را بگیرد که کداميك ازآنها را انتخابخوارر
کرد. این ملودرام تصنعی» کوشش مذبوحانهای است تافا
قدری تحرك یابد. اما «راسل»هم نمیتواند پنهانکند>
حوصلهاش ازاین مثلث عشقی سررفته است. سفر «مالر؛
بوضوح چیزی نیست بغیر از نختسبیحی کهيك سریدانههای
قشنگ بهآن انداخته شده است.
در بروشوری که «راسل» براین فیلم نوشته اسر
اظهار داشته کهفيلم «مالر» از نظرفرمحالت اپیزو دیدار؟
با واریاسپونهائی بر روی تمهایعشق و مرک در ت
طول فیلم درکنار یکدیگر دیده میشود. ولی این
بنظر دلیلی مندرآوردی است برای توجیح مجموعهاو
صحنههای مجزا و نامربوط در فیلم. باید اذعان ؟
فیلم «مالر» فاقد وحدتدرامیو مضمو نیفیلم«شورز ندگر
است. تنها کار «راسل»_ دراین فیلم ایناست که بط ,
م رگ دختر «مالر» که بعداز تصنیف قطعه «ترانههائی ده
رسای فرزندان» روی میدهد» سئوالهای جالبی دربار:
جنون خاص هنرمند و اینکه زندگی ویبر گردانیازهترش
است» در ذهن بیننده بیدار میکند. ولی این ایدههادر
سایر لحظات فیلم بسط نیافتهاند. «راسل» نیز شش
میپذیرد که :
«اين فیلم خیلی ساده. اثری است درباره تصوری که
من از مالر دارم وقتی که بهز ندگیاشفکر میکنمبابه -
موسیقی اش گوش میدهم.» ۱
حتی این حرف هم درست نیست. زیر افصلی کهدرفه
مربوط به کودکی «مالر» میشود» شبیه بهیکیازداستا نهای
«آیزاكبیبل» درآمده که «راسل» زما نیمیخواست آنر
برای تلویزیون بی. بی. سی فیلم کند. فیلم آشکاراش
يك جعبه شانسی مملو از اجناس مختلف استکه هی ح
کدامشان بهم نمیخورد. احساس بیننده در مقابل فصول
جداگانه فیلم تقریب" شبیه احساس آدم در مقابلآوازهای
مختلف فیلم موزیکال است. این قطعات جداازهم و منفصلء
گاه درخشان و گاه تکاندهنده هم هستند. ایده فصلی که
«مالر» و خواهرش جلوی هوگو ولف» موسیقیداندیوانه»
والس میرقصند و «ولف» خود را امپراطور فرانتس "
جوزف تصور میکند. در حد فکردرخشانيك دانشجوی.
رشته سینماست نه يك فیلساز بزرک. صحنههایکودکی
فیلم ازاین هم بدتر ساخته شدهاند. در آداب و عادات
خانواده بهودی «مالر» چنان بطور ناراحت کنندهایاغراق
شده که آدم تصور می کند صحنهرا« کوزیماو اگنر » ضدیهود
ساخته است. «راسل» بهوضوح میخواسته به خانواده
«مالر» بهعنوان افراد پولپرست و بیذوقیکه اتناقا
یهودی هم هستند حمله کند. ولی حساب «راسل» اشتاه
از کار درآمده است. بعد وقتی «مالر» در ازایپیشرفت
در کار هنریاش؛ از آئّین یهودیت دستمی کشد با نتقادات
«راسل» روبرو میشويم و نقطهنظر وی روشنميیشود ۰
صحنه تغیر آئین «مالر» خیلی بدتر ساخته شده است ۰
ولی وقتی «کوزیما واگنر» شروع میکند به خواندن.
٩ رود ضد بهودیکه براساس «حمله والگیریها» اثر
۱ ۲ ساخته شده و «مالر» سرگرم بلعید نگوشتخوك
توشیدن شیر است» فیلم بهاوجرها کننده يك کمدی
میز میر سد.,
جنجالیبودن یکی از امتیازات فیلم «مالر» است.
لزاننحال لحظات آراموزیبا نیز در فیلم وجود دار .
بخصوص صحنههای مربوط به همبر و بچچههای «مالر».
اه «مالر» با همسرش «آلما»هسته قوی اصلی فیلمرا
تشکیل میدهد. بخصوص بعضی صحنههای فیلم که آنهارا
با هم نشان میدهد» هم از طنش دراماتيك و همازبینش
وی برخوردار است .۰ اینجا «راسل» بهموضوع خیلی
مهمی مییردازد و آن ازدواج نامتناسب يكزوج خلاق
و با استعداد است. که طی آن شخصیت ضعیف توسط
شخصیت قوی خاموش میشود. آرام بهیاد رابطه«اسکات»
و «زلدا فینر جرالد» میافتد.ولیدراینجا «آلما» استقامت
بیشتری دارد که باعت میشود در مقا بل «ما لر » دوامآورد.
رجعت بگذشته ابتدای فیلم که «آلما» و «مالر»رابلافاصله
میگذارد و در محوطه حیاط خانه دفن میکنسد .
روما نتیسیسم بالغ وکامل این صحنه (که موسیقی
«تریستان وایزولد» آنرا همراهی میکند.) تا حسدی
طنزآمیز است. ولی تصویر «آلما» که دلسرد و تنها ولی
متین و استوار ازمیان حیاط خانه میگذرد» بسیا رگیرا
و مر نوا است. فقط هنرمندی با حساسیت فوقالعاده
میتواند چنین لحظه بالقوه بیاهمیتی را بافروتنی خلسق
کند. متأسفانه رابطه «مالر» و «آلما» که خود بهتنهای
میتوانست فیلمی باشد. فقط عنصری است ازاینهفتجوش
پرزدق و برق» ووقتیتازه کنجکاویبیننده نسبت بهموضوع
جلب میشود» «راسل» بهسراغ موضوعهای دیگرمیرود.
در نهایت وقتی «آلما» و «مالر» درانتهای سفر باهم آشتی
میکنند و موسیقی سمفونی ششم «مالر» در زمینه صحنه
شنیده میشود. کار گردانی فیلم بهظرافت میرسد. وی
هنوز هم این صحنه ازنظر داستان کلی بیننده رامتقاعد
نمی کند. زیرا عناد و کینه میان «مالر» وهمسرشقویتراز
آن بنظر میآیدکه به اینسادگیها از میان برود. اما
7 لاوز خن دا
خاطر کی شتصیت غاعرنآتاراودادهاست م۳
که «گلندا جاکسون» در «ز نانعاشق » و «شورزندگی»--
«و نساردگربو» در «شیاطین» - «دورتی تانین»
در «مسیح وحشی» و «جورجینا هیل» در «مالر» ارائه
دادهاند. «راسل» دیدگاه آزادیخواه و علمی و درستی
از زن ندارد .بهمین دلیل است که طرفداران نهضت: تان
نمیدانند چه طرز فکری در مقابل او در پیش گیر تد.
بهعنوان مثال در «مسیح وحشی» «راسل»» شخصیت
«گاش» راکه آریستو کرانی طرفدار حقوق زناناست»
بیرحما نه بهسخره میگیرد و او را زنی متظاهر »
بیذوق و دورو معرفیمی کند» که بهمحض شروع جنگ
اول به صف میهنبرستان جنگطلب میپیو ندد. «راسل»
او را در مقابل «سوفیا برشکا» میگذارد که شخصیت
فوقالعادهای است و زنی است که خود را به هیچی داز ۱
نهضتهای سیاسی و هنری رایج روز وابسته نمی کند.
شخصیت «سوفی» که «دورتیتاتین» آن را بطرز
فوقالعادهای باز یمی کند» حقیقتا زنی غبرممار ۱3
دونما ازفیلم «مالر»
بعد از ازدواج نشان مپدهد. کمدی روستائی و ملایمسی
در بردارد. وقتی «مالر» در اطاقش که روی دریاچهواقع
است نشسته و کار میکند» «آلما» در بیرون میگردد تا
سروصدای محیط را آرام کند. او زنگهای کلیسا را از
توسان باز میدارد. زنگگردنگاوها راا زگردنشان باز
"میکند و نوازندگان و افراد يك میهمانی رقص محلی
را ساکت میکند. در اوج این فصلء «راسل» بهتناوب
«مالر» را نشان میدهد که دور اطاق میگردد و يكار کستر
خیالی را رهبری میکند و «آلما» راکه رقاصهتای
میهما نی محلی راکه حالا ساکت شدهاند» رهبری می کند.
این فصل کمدی هشدار دهندهای دار و شدت تمایل
۲آلما» را بهسهيمشدن در کار خلاقه شوهرش میرساند.
بعد؟ در صحنهای که حالت ملانكوليك شدیدتری دارد »
«مالر»» «آلما» را ازادامه کار موسیقی مأیوس میکند
و «آلما» که 1 آزردهخاطر است» آن قطعه موسیقی
ا که شوهرش ردکرده است » در جعبه کوچكتا بوتما نندی
«جوزجیناهیل» ی نقش «الماه بازی وثری ااز. خسوه
نشا نمیدهد. وی در تمام صحنههای رجعت بگذشته»
زخمپذیری فراوانی ازخوه نشان میدهد. حالآنکه در
صحنههای داخل قطار. چهرهی کامالا" متفاوت ازشخصیت
«آلما» را عرضه میکند. وی در قطار زن سر کشیاست که
بهمنتها درجه کینهتوز و بهشدت بدزباناست. ظاهرمتکبر
و یخزده «آلما». ماسکی است که وی برچهره کشیده تا
یأس و سرخوردگی ناشی ازخاموششدن استعدادخلاقهاش
,را ازنظرها مخفی کند.
این کینه و نفرت کاملط قابللس است. خشم ودردی
راکه در پس ظاهر معنیدار او میجوشد میتوانحس کرد.
اینجا فرصت خوبی استتادرباره زنانغیرمتعارففیلمهای
«راسل» هم حرفی بزنیم. حتی «یالین کیل» که ازدسته
منتقدان مخالف آثار «راسل» است. دریافتهاست کهدیدگاه
دویهلوی «راسل» نت مز نان ودار یت وی
و استوار در فیلمهایش» گرما و نیرویخاصی به بازی
بالا : عاشقان موسیقی - پائین : زنان عاشق
نظریهدا نان نهضت زنان راگیج میکند. سوفی دختری
است ترشیده. از نظر جنسی سر کوفته. آکنده از رنج
و عذاب» ذهن حساسی دارد» از دیوانگی چیزی کم
ندارده و در علاقهاش به «گودیه» صمیمی است» وی
نمیخواهد هویت خوه را در برابر او ببازد. بدینتررتیب
او یکی ازدرخشانترین و گیجکنندهترین زنانی میشود
که تابحال در سینما خلق شدهاست. فهرمانان زن«راسل»
که عجیب و تندخوی هستند» نمیتوانند نمو نههایایده آلی
برای جامعه زنان بحساب آیند. ولی لاقل ایندستهز نان
از استقامت فوقالعادهای برخوردارند. اگر «راسل» کذش
توآم با تردیدی نسبت بهاین زنان از خود نشان میدهد,
این دید دوگانه لاقل نشاندهنده واکنش صادقان8
وی در مقابل نقطهنظرهای متغیر جهانی درموره مسئّله
سکی است. «راسل»_بدون بهرهگیری از طرزفکرهای
پیشرفته با این دسته زنان باشخصیت و استوار روبرو
۳
میشود.
۳۳
سه نما ازاثر معروف «کن راسل» موسوم به «نامی»
«جورجیناهیل» نیز در «مالره» کهگاه فتنهانگیز
وگاه تندخو و هیجانزده است» بهجمع درخشان ستارگان
«راسل» میپیو ندد. آدمدلشمیخو است که فیلم بهاوفرصت
بیشتری میداد تا شخصیتش را نشان دهد. با اینحالفیلم
«مالر» علیرغم تمام نقائصش, يك فیلم شخصی و ابتکاری
و خبره کننده است» و وقتیآنرابافیلمبعدی راسل«تامی»
مقایسه کنیم» حتی بهتر هم بنظر میآید. اما در «تامی»
این هفت جوش موزیکال که از موسیقی احمقانه اپرایرالد
گروه «هصوه» الهام گرفته » «راسل» از آن نسوع
فیلمها ی میسازه که دهانتما شا گررا از تعجبباز نگهمیداردت
فیلمی که آشکارا تینایجرها را خوشمیآید. موضوعجالب
اینجاست که منتقدین هم بههماناندازه مدهوش فیلمشد ند.
بدین ترتیب فیلم «تامی» صحت اتهاماتیراکه مبنیبسر
«تماشا گر پسندی» که بهعقیدهمن به ناحق بر علیهفیلمهای
«شور زندگی» و «شیاطین» دعوی شده بود» تاأئیدمیکند.
اینبار در فیلم «تامی» در غالب صحنهها هیچ نسوع
منظوری دیده نمیشود. بغیر ازشو کهکردن و قلقلكدادن
«راسل» در «تامی» دقیقا" همان کسی شدهاست که
بد گویان همیشه میگفتند بودهاست يك «بارنمعٍ عامی که
همهچیز را فدای شوخی و مسخرهبازی میکند. همان
ناپختگی شدیدی که در ترانههای پرسوصدا و بیشکل
فیلم دیده میشود: در تصاویر هم وجود دارد.
«تأمی» يك فیلم ابتکاری است» ولی خسته کننده
است زیرا رویهمرفته محدوداست بهصحنههای وحشت حشتانگیز
عامهپسند. احساسی که فیلم بطور برجسته در بیننده القا
می کند» احتمالا" آن نیست که ازقبل موردنظر بوده است.
«راسل» قصد داشته تنفر خود را ازدنیای جدید دراین
فیلم بیان کند. فیلم «تامی» لااقل روشمیکند که چراوی
معمولا" بطرف فیلمهای تاریخی کشیده میشود. معلوم
است که «راسل» نمیتواند دنیای جدید را تحملکند
«راسل» يك روما نتيك متعلقبهقرن ی
بهغیر از دوران خود زندگی میکند. اپرای مشهور رالد
گروه «هوه کلاژ دلخراشی است ازتصاویر تند. غریب
و زشتی از جنگ »خشونت» اغتشاشات شهری»مادیگرائی
طبقه متوسط, تبلیغات و استعماراقتصادی. فیلمهای«راسل»
معمولا" پیوندی از تصاویربدوی وتصاویرغنا یبودهاند.
ولی فیلم. «تامی» تماما فیلمیاستبررویيك نتجیخویفی
تهوع و جنون. نماهای دائماً زومدار فیلم همنثانه این
۳21۳1/17: شومن و مدیرسیر لامریکائی (۱۸۹۱-
۳۸۹۰
۳
جنون است. حتی تصاویر مناظ طبیعی در فیلم نیزسترون
شده و کلیشهای هستند. در يك صحنه تکنیسینها تیرامی
بینیم که بالباسهای سفید و ماسكگاز» ماده حشره کشیرا
بهزمین مملو ازگلهای زردرنگ میپاشند.
متمدن» از این دنیای عقیم خانههای حومهنشین» ازاین
قبرستان اتومبیلهای اقساط» از اردوهای توریستی
و سالن های برهنه و کهنهپذیرائی » راهگریزی نیست.
«آنمارگرت» و «الیوررید» برای این جهان پلاستیکی
نئونی و پرزرقوبرق» قهرما نانکاملی هستند. «راسل» از
آنها بدلیل حالت عامیانه و شهوتآلودشان درفیلماستفاده
و
این موضوع که تمام زشتیهای تصویری فیلم تعمدی
است» ابد فیلم. را قابل دیدننمیکند. زیرا «تأمی»حتی
فاقد تأثیر ظاهری فیلم«شیاطین» است کهلااقل کابوسهایش
صادقانه بودند. وحشت در فیلم «تامی» ضد عفونی شده
و در حد فیلمهای فارغالتحصیلی يك دانشکده سینماشی.
ات لته ان قطی فنی فتل اما جات ماه ۳
داستان فیلم بدونيك کلمه گفتگو بیان میشود. تر کیب
موسیقی و تصویر در آن غالبا" چشمگیر است.دربسیاری
از صحنهها و بخصوص در صحنهایکه «راسل» هجویه
آشکاری ازآگهیهای تجارتی تلویزیوتی بهوجود آوردهت
وجود طنر و فکر خلاقه کاملا" محسوس است. در صحنه
فوقالذ کر. مخلوطی از لوبیا شکلاتو کفصابون» محصولاتی
که در تلویزیون تبلییغ میشوند» ازمیان لامپ تصویسر
بهصورت سیلی در اطاق خواب سفیدومدرن« آنما رگرت»
سرآزیر میشود و آنمارگرت درمیاناینماده نفرتانگیز
دستوپا میزند و بهاوج لذتجنسی میرسد.
ازآنجا که «راسل» خود در تلویزیون سرگرمساختن
فیلمهای تبلیغاتی برای محصولاتی نظیر لوبیا» پودر
رختئوئی و شکلات بوده باید مدتزمان درازی را در
انتظار استفاده ازاین صحنه کشیده باشد. «راسل» با اين
صحنه شوخی زشت و تنندهایا ارائّه میدهد در موره
جامعه مصرف .
اما در مورد قطعات دیگر مثل«اعجو بهبازیپینبال»
يا مراسم مربوط به «مریلین مونرو» درکلیساکه بهمین
اندازه از هوشیاری برخوردارند ولی زیاده از حعسد
طولانیا ند. گو ی «راسل» خیلی از استعداد خودشخوشش
آمده است. هیچ نوع نظم و تر تیبی در فیلم دیده نمیشود»
حتی از لحاظ تکنیکی. زیرا فیلم لغزشهای شگفتآوری
دارد. مثل رژیاهای تصنعی ناشی ازاستفاده از موادمخدر
و استفاده از هواپیماهای مینیاتور در صحنهسقوطهواپیما
در قبرستانکه اساسا فاقد فکر خلاقهاند. نحوء استفاده
از مواد مخدر و استفاده از«پردهنمایشپشت» بدومبتدیانه
از اینجهنم . نت
است» نماهای زومدار که «راسل» در فیلم «مالر» از آنها.
استفاده کر ده بود» دراینجا بیشتر دیده میشود. تدوینذ
بطور غیر مستقیم توهینی بهتماشا گر تلقی میشود.«راسل» "
نصور می کند که بچهها ی که فیلم اورانگاه می کنند, آنقدر
خنگ هستند که متوجه اختلاف میان صحنههای واة
و دروغی نمیشو ند. ۳
کارگردانی عصبی فیلم نان میدهد که «راسل»خود .
نیز منوجه شده که دیگر امیدی بهنجات داستان فیلمنبود»
است. قسمت عمده ضعفهای فیلم «تامی» ازاصل اپرای
راك سرچشمه میگیرد کهمعجونی ازایدههایدورانتحصیلی, ۱
مازوخیسم دوران جوانی و موسیقی بد است. بنظر من
اشکال اصلی فیلم ازاپرای راك است که قهرمان اصلیآن .
کور کرو لال است. شخصیت «تامی» باید بیحالترین:
و بیحسترین قهرمانی باش که تابحال در سینماخلقشده
است. شاید بچههای دوازده, سیزدهسا له تمام نقا تصجسما نی
«تأمی» را استعارهای ازبیگانگیاشان ازدنیای متخاصم
بز رگترها بدانند. ولی آنها متوجه نیستند که فیلم چقدر
ناشیا نه به تصوراتشان از قهرمان شهید متشبث میشود . .
من تردید دارم که «راسل» مازوخیسم و حالتبیمار کو نه
موضوع فیلم را لااقل حسکرده باشد. زیرایکی از لحظاتي "
که فیلم واقعاً زنده میشود. فصلی است که در آن «تامی» .
توسط پسر عموی زورگویش شکنجه میشود. دلیلش آنست که
«راسل» در این صحنه بینندهرا درلذتسادیستیت« کوین»
و نه در شکیبائی مسییوار «تامی» شريك میسازد.
«پال نیکلاس» در نقش پسر عمو« کوین» یکی از معدوه
بازیگرانی است که در فیلم شخصیتیراخلقمی کند: شخصیت
يك جانی دیوانه و خندهرو و معصوم را. «نیکلاس» این
صحنه را با چنان روحیه کاملی بازی می کند که بیننده
خود را ناگزبر ازاحصساس و تجر به شکنجهها میبیند.
بهاستنا این میان قطعه کوتای: بیننده در تمامطول
فیلم مجپور میشود سرخوردگی و عذابهای «تامی» را
حس کند» و آنها را تجر به کند. بالاخره در انتها» «تامی»
به حقیقت درون میرسد و درمییابدکه دنیای خودپسند
و بیروح بزرکترها او راوسیلهقراردادهاستاز نفا نیاتش
سوء استفاده کرده و آنرابهصورتعاملی همگانی وعامیانه
درآورده است . ۱
فیلم «تامی» حرفها ی کلیشهای درباره فاصله
نسلها, شعارهاثی درباب جوانان در برابر اجتماع .
و بحثهای بیسروته و پوچیراکه دردهه شصت باتوجه
به افکار «هرمانهسه» ملهم و رایج شده بود» دوباره
زنده میکند. «راسل» انرژی فراوانی راکه داستانطلب
,کند بهآن میدهد و در انتها خشم مفرط و قبلیاش
| نسبت بهپرستش بتهای دروغین ازطرف جوانانبیان
ميکند. شکل یافتهترین مضمون فیلم عبارتستازمیانرفتن
وجوه تمایز میان مذهب و دنیای نمایش. بهعقیده«راسل»
ار وزه مذهب چیزی پیشپاافتاده و مایه سوداگری شده
ست. حال آنکه ستارگان بز رک موسیقی پاپ امروزهاز
چنان احترامی برخوردارند که در گذشته فقط مختشص
سین کلیسا بوده است. فیلم نظراتگز ندهای در موره
بتارههای موسیقی پاپ دارد همان حرف ی که «جانلنون»
ور سال ۱۹1۰ زده بود:
«راستش را بخواهید ما حتی از سیح هم معروفتر
آیم.»
موضوع جالب اینجاست که حرف فیلم «تامی» در
نهایت وقتی بهدل مینشیند که به بیرحمانهترین شکل
هنک جوانان حمله میکند.
وهای وراسل» طورعقی با اصل و اسان
ابرای راكگروه «هو» مغایرت دارد» و این خوه دلیلی
است بروضع آشفته فیلم. تجلیل کور کورانه از نهعضت
کوانان که عنصری از اپرایراكگروه«هو»راتشکیلمیدهد
با هجویه سخت گز نده «راسل» از هذیان دوران جوانیدر
فیلم جور در نميآید. ازطرفی تردیدها و دودلیهایشخص
8 مثکل رابیشتر میکند . زیرا بادرنظرگرفکن
تأکید فیلم برمسائلی ازقبیل شکنجه. استعماروسوداگری
پایان تائیدآمیز و ضعیف فیلم بخصوص تصنمی و کاذب
پنظر میرسد. در صحنه آخر «تامی» از بازمانده اردوی
درهم ريخته جوانان » سر بر میآورد» از کنار
اجساد پدر و مادرش میگذرد و بعد ازتمهیدی زیر آبشار
بسوی همان قلهای میروددکه پدرومادرش برروی آنعهد
عشق بسته بودند. ساخت درامی فیلم دایرهواراست. زیرا
با ممصومیت آغاز میشود و باهمان معصومیت بازیافتسه
پایان مییابد. آشکارا ازپس تلولوی ظاهری فیلم يكمثل
مذهبی مسیحی خود مینماياند. خاتمه فیلم در حقیقت
منعکس کننده مصلسوبشدن مسیح و نوعی رستاخیزاست.
هکل میتوان گفت «راسل» استعارههای مربوط
به صسیحیت را در فیلم تاچه حد جدیگرفته است. تمام
کارهای «راسل» در بردارنده دید دوگانهای نسبست
۰ مذهب میباشد. اومیخواهدسوداگری کلیساوشرارتهاثی
راکه بنام ایمان انجام میشود محکوم کند. اماازطرفیهمم
میخواهد ارزشهای معنوی راستین رانیز ارج نهد.
در فیلمهای «تامی» و «شیاطین» مضمون حمه
بهسوءاستفاده
هاثی که بنام مذهب میشود بر مضمونتا ید
آرژشهسای راستین معضوی پیش میگیرد. لااقل فسیلم
«شیاطین» از طریق شخصیت «گراندیه» که «الیوررید»
8 ای میکند. يك رهبر روحانی با نفوذ را خلق
/کند. اما در مقایسه. انعطافپذیری معصوما نه«راجر
ثالتری» بنظر مات و رنگ پریده میآید.با وجودابتکاری
بودن کار «راسل»» بدبینی دلسردکنندهای که توامبا نوعی
الی کاذب در «تامی» بچشم میخورد» اینفیلمرابصورن
جربه نامطلوبی درمیآورد .
اد
«لیستوما نیا» ادامه همان سبك جنجالیوسیرکی
8 ات. ولیاين اپراكميك قرن نوزدهم ( بهمراء
08 راك که «ريكویکین» با الهام از موسیقی
«لیست» و «واگنر» برای آن ساخته است) آنقدرهامم
۵ فیست و ساتیر «راسل» در این فیلم لحن سبكتر
گستاختری دارد . شاید بیننده هنوز هم در مسورد
وی فیلم و ساخت دراماتيك درهموبرهم ومندرآوری
8 داشته باش. ولی درمورد مسائل تکنیکی آن
۶ خیالش کاملا" راحت باشد. زیرا فیلم ازفیلمبرداری
شکوهو کامل "رعساندلفدا؟ تعاع؟ و طراحی های
الانگیز «فیلیپهاریسون» و «شرلی راسل» برخوردار
است .
ل#اقل «راسل» دراین فیلم دارای فکری بینانسسر
و سبکی وحدتبخش است» سبکی که ترکیبی از «پاپب
آرت» و «داستان مصور» است که بهصورت هجویهای
از انواع سيكهای قدیمی سینماثی شکل یافتهاست. صحنه
افتتاحبه فیلم که در آن «لیست» با شوه از کارافتناده
«ماری داگوت» و قهرمان خبیث فیلم دوئل میکند» در
حقیقت برداشت موزیکالی استاز فیلهای«استوارت
گرینجر». وقتی «لیست» و «ماری» در پیانوئی محبوس
میشو ند و پیانو روی ربل راهآهن قرار میگیرد. صحنه
واریاسیون عجیبی میشود برروی فیلم «مخاطراتپالین».
سیس فیلم با تکهها ئیاز فیلمهای«درا کولا» و «فرانکشتین»
که بهسبك داستانهای مصور «سوپرمن» درستشده» نوع
سینمای ترسناك را بهبازی میگیرد. حتی در فیلمتقلیدی
هم از «چاپلین» دیده میشود. انتهای فیلم» هجویهای :
است ازفیلمهای علمی و تخیلی که ماجرای آن در بهشت
میگذرد و آمیزهای است از تصورات ایدهالی فیلمهای
دهه ۱۹2۰ (مثل فیلمهای: «آقای جوردون میآید»
و «بهشت میتواند منتظر بماند» )و سریال«فلا شگوردن».
باوجود تمام این ریزه کاریها» «لیستوما نیا»چیزی
هم برا ی گفتن دارد. زیرا تصاویر کمدی و ابداعی فیلم
بهتدریج بهسوی اوج فیلم که ازگیرائی غیرمنتظرهای
برخوردار است پیش میروند . فیلم «لیستومانیا» بمراتب
بیشتر از «تامی» ازماجراو قدرتتخیل بهرهمند است .
ولی منتقدینی که از فیلم «تامی» خوششان آمده است با
خشم مفرط برداشت کینهتوزانه «راسل» را از «لسیست»
و «واگنر» بهباد ناسزا و دشنامگرفتهاند. سبكتصویری
داستان مصور بهاین دلیل درفیلماتخاذ شده کهبهسو دا گری
شدید هر دو آهنگساز و پیرویاشان از خواست مردم
دوران خود حمله شود.
آ"نطور که «راسل» میگوید:
«زند کی این دو آهنگساز را مثل يبك فیلم بسد
هالیوودی درست کردیم.» مثل غالب فیلمهای بی و گرافيك
«راسل» بسیاری از فصولفیلم ازواقعیتسچشمهمیگیر ند.
ولی «راسل» حقایق را هر وقت ایجابکند؛ بهدلخواه
برمیگرداند از ترتیب واقعی خارج میکند و تاریخرابا
درنظرگرفتن نیات شریرانهخودباز نویسی میکند. شوخیها
و اشتباهات عمدی چشمگیری» نظیر نقاشیهای«جیوتوئی»
ستارگان موسیقی معاصر راكکه دیوارهای قصر پرنسس
کارولین را پوشانده» آنقدرزیاه هستند که آدم نمیفهمد
چه چیز هدف ساتیر «راسل» بودهاست.
فیلم از وقایع عمده زندگی «لیست» بايك جمله
گفتگو در ابتدا بسرعت رد ميشود. داستانچنانپارهپاره
وگسته است که اگر بینندهای بدون هیچگونه آگاهی
قبلی از تاریخ موسیقی قرن نوزدهم بهسراغ تماشای
فیلم برود» بدبختی ماجرای فیلم را خواهد فهمیسد.
بیشك «راسل» در پرداختن بهتاریخ مفرور و فاقد
مسئولیت است. اماازطرفی فیلمهایش همادعای بازسازی
واقعیت را ندارند. شکی نیست که وقتی برداشتهنرمندی
از تاریخ تا حد فیلم «لیستومانیا» بلیغ و اصیلباشد:
وی حق داردکه تاریخ رامطابق بانظرات شخصیاش قلب
کند. اما «راسل» درموره «لیست» دیدی دوپهلو دارد .
تأکید«راسل» بر مجالس «لیست».میهما نیهایمفسده آمیز
«وارهول»یاش و محیط زندگی اشرافی و پرزرقوبرق
او صرفاً بهاین دلیل استکه از او تصویر مخلوقی
کل" پولپرست و برده رسم روز و بازار در نظرهامجسم
شود. در صحنه درخشانی که شبیه کنسرت راك ساختهشده,
صدها دختر قرن نوزدهی را میبينيم که هنگام رسیتال
«لیست» نظیر دخترهای قرن بیستم» جیغ میز نند». غش
میکنند» موسیقی جدیاش راقطع میکنند» لباس«لیست»
را میکشندو بافریادازاومیخواهند قطعه *9عمتاومط0"
رابزند و او هم باخوشوقتی خواسته سالن را انجاممیدهد.
این «لیست» است که به «واگنر» میگوید: (همهما يكبا
«شومن» هستیم) در صحنه وقاحتآور دیگری تعدادی
از معشوقه های «لیست» (ازجمله «لولامانتز» و «جورج
ساند» ) رامیبينيم که بر آلت تناسلی«لیست» سوارشدهاند.
در حقیقت «لیست» پیانیستی بسیار موفق و معروف»
شومنی پر جلال و جبروت است. گرچه فیلم «لیستوما نیا»
زیاده از حد در این مورد اغراق کرده» ولی بایستی
مسلماً از او بهعنوان یکی ازپیشروان ستارگان موسیقی
پاپ امروزه پادکرد.
اما «راسل» از طرفی هم میگوید که «لیست» یك
استعداد واقعی است. که ازورایز ند گیشنیعش» موسیقیاش
سر بر خواهد آوردو ماندگار خواهد شد. متأسفا نهبخاطر
آنکه قسمت عمده موسیقی «لیست» دراینفیلم بهصورت
ترانههای رالالکترو نيك درآهده» تشخیص اینامربسیار
مشکل میشود. در يك فصل مهم ازفیلم» «لیست» زندگی
محنتبارش را وقتی اولین بار با ماری بههلند فرارکرده
بود بهیاد میآورد. دراین فصل که سعی شده هجویهایاز
فیلم «هجوم طلاه باشد, «لیست» سبیلی چاپلینی برپشت
لب و کلاهی هم نظیر «چاپلین» برسردارد و درحالی که
«ماری» درکنارش يكقلب سرخ بزرگ را برودریدوزی
میکند و مرقب برای «لیست» بوسه میفرستد» قطعه
«تصور عشق» را تصنیف می کند. گرچه این صحنه ازطنز
و جذابیت برخورداراست» ولی فا قديك نقطهنظر واضیح
و آشکار است. آیا «راسل» با این صحنه میخواهصد
بگوید «لیست» بدبختانه چنان بهفرهنگ عامه معتاد شده
که فقط از طریق زبان سانتیمانتال ملودرامهای قلبوگل
میتواند تمامیت هنری رابهتصور درآورد» و یاشباهت
«لیست» به «چاپلین» میرساندکه اونیز زمانی هنرمنضد
معصوم ملی مردم بودهاست. هرطور اپن صحنه تفسیتر
شود «لیست» د راین فصل بصورت يك دلقك نشانداده
شده است .
پرداخت «راسل» در مورد «لیست» هجو آمیزاست
ولی از روی تنفر و کینه نیست. امادر مورد «واگنر»
پرداخت «راسل» فرق میکند. بنظر میرسد «راسل» این
فیلم را بیشتر بهاين دلیل ساخته باشدکه فرصتی برای
پرداختن به شخصیت «واگنر» بدست آورد. (کهدرواقم
داماد «لیست» بوده است.) شخصیت «واگنر» بر نیمه
دوم فیلم حاکم است؛» و «پال نیکلاس» که در «تامی»
تفش پسرعمو « کوین» رابازی کرده بود دراینجا باردیگر
وجود «راجر دالتری» را از صحنه فیلم پاك میکند .
«نیکلاس» از نظر بازی سینمائی هنرپیشهای روان با
لبخندی نیشدار و موذیا نه.
«واگنر» اولینبار در لباس پسرلد دریانوردی
ظاهر میشود که میخواهد یکی از آثارش رابه«لیست»
بفروشد. سپس به صورتخونآشامیبا ز میگ دد. د ندا نهایش
را در بدن «لیست» فرو میکند و درحالیکه خونشرا
میمکد قطعهای روی پیانو تصنیف میکند. بعد؟ پس از
آ"نکه « کوزیما» دختر «لیست» خانه را ترك میکند
تا با «واگنر» زندگی کند. «لیست» وارد يك دهکده
در آلمان میشود و سراغ قصر «واگنر» را میگیره
وااکس وحشتآلود مردم در این صحنه. صحنههمای
مشابهی رادر «تراسیلوانیا» بخاطر میآورد. ی و دار
توأّم با صاعقهای «لیست» ازمیان پنجره قصر» «واگنر»
را میبیند و شاهد عیاشی میهما نان داخل قصر میشود که
دور آتش نشستهاند و آدم سادیست و تنومندی که دائشم
میخندد و نمونهمجسم شرلكث و فساداست آن رامیگرداند.
سپس «واگنر» بهصورت«سوپرمن» ظاهر میشودو درحالیکه
گروهی جوان موطلایی احاظهاش کردهاند همراء ۳۱9
قطعه «جوانی شکوفان آلمان» و «ابرمرد آریائی»سرودی
میخواند و بعد «لیست» را بهآزمایشگاه خود صیبرد
۳۵
و روی میز عمل هیولای فرانکشتین که «زیگفرید»
عقبافتادهای است پابهعرصه میگذارد مینشیند تااوامر
اربابش را انجام دهد. گوئی اینهم کافی نبوده»«لیست»
در یکیازصحنههای خیالی میبینید که «واگنر» نظیر
درا کولا سر از قبر بیرون مپآورد » درهای قبر بازمیشود
و آهنگساز مرده که آمیختهای ازفرانکشتین و هیتلرراست
تر از قبر بیرون میآورد ودرحالی کههواخواهانجوانش
او را دنبال میکنند. وارد دهکدهای میشود. يكگیتار
برقی پیدا میکند و از آن بهعنوان مسلسل استفاده کرده؛
و تمام بهودیها رامیکشد و درو میکند.
گوشههائی از حقیقت در این فانتزی شگرف دیده
میشود. محققین عالم موسیقی توافق دارند که «واگنر»
بعضی تمهای موسیقی «لیست» را در آثار خود بدوام
گر فته و بازنویسی کرده است. «واگنر». ضد یود
متعصبی بو که احیای اسطورههای آلمان لامذهب او در
قطعه "13108 قسمتی از بنیان و اساسیبودکه رایش
هیتلر بر آن نضحگرفت.
«ویلیام . ال ۰ شایرر» در «ظهور و تقوطرایش
سوم» مینو یسد که اپراهای «واگنر»» الهام بخشاسطورههای
آلمان معاصر بود, که هیلترو نازیها باکمی توجهآنها را
بهعنوان نظریههای خویش معرفی کردند. «هیتلر»صریحه
گفته است که «هر کس بخواهد آلمان ناسپونال سوسیالیست
را دركکند باید واگنر رابشناسد.» میبينيم نظربه
«راسل» در مورد رابطه شستهورفته و کامل «واگنر»
و «هیتلر» » نظریهای که تمامی عوامل پیچیدهایرا کهبه
ظهور نازیسم کمك کرده نادیدهمیگیر د» ساده | نگاریعجیبی
از تازیخ است . ۱
ولی واقعاً" عادلانه نیست که از يك فیلم غیر ستند
بخواهیم وظایف يك کار تاریخی دقیق تحقیقیراعهدهدار
شود. هنرمند باقلب کردن و اغراق در ناریخ میتواند
جرقهای از بینش فراهم سازد و بهآن بدهد که حتیبك
نظریه بیغرضانه تاریخی هم آنرا نادیدهگرفته باشد.
دورانداز ذهنی «راسل» شبیه کابوس نرديك بهجنونی
است که هسته مر کزی آن را حقیقتی تشکیل میدهدکه از
فیلم غیر قابل انتزاع است. «راسل» نمیگذارد هنرمند
رای مقاضد اجتماعسی هات خالی کنتد و این را
موسیقیدوستان نمیتوانند تحملکنند. هر چقدر بیننده
فسبت به برداشت ویژه «راسل» از تاریخ آلمان بیاعتقاه
باشد» بایدقبول کند که صحنههاینهائی فیلم«لیستوما نیا»
در میان بهترین صحنهها ثی قرار دارد که «راسل» تابحال
ساخته است. این صحنههاهتاك بینهایتخندهدار, دلخراش
و نشاطآور وحو واخنت و خن فیل دراین فسمتاز
احساس تنفر «راسل» بههیتلر ناشی نمیشود. ایننگرانی
. از برداشتهای نادرست از آثار هنری است کهبهاینقسمت
از فیلم گیرائی و تأثیر میبخشد. «راسل» میخواهصد
بیننده روابط میان «لیست» و «واگنر» را دركکند,
نه فقط رابطه خانوادگی و یا تاثیر موسیقییکیبردیگری,
بلکه تأثیر سوداگری «لیست» را بر عقده «خودبز رکب
پنداری واگنر». در حقیقت ابرستارهها (سوپر استارها)
در انتها بهابرمردها (سوپرمنها) تبدیلمیشو ند.هواخواهان
هوارکش «لیست» همان دخترهاثی هستندکهبا حالتیسلو
از احترام در مقابل قبر «واگنر» میایستند.
«راسل» فقط نمیخو اهد بگوید که اینتینایجرهای
دیوانه» فاشیستهای فردا هستند. آنچه «راسل» واقعه
دارد در «لیستومانیا» میگوید: ایناست که وقتی هنرمند
تسلیم قوانین بازار شد. نظم طبیعی جهان رادرهمريخته
و شیاطینی را آزادکرده که نمیتوان بر آنهایوغزد.
صحنههای مربوط بهنازیها فقط نشاندهنده نازیسم
فیست . این صحنهها نمایانگر» ترس«راسل» استازاینکه
اگر روزی دنیای نمایش و افکار سیاسی هنر رامنحرف
کند» چه برسر هنر خواهد آمد» عقدههای موجود دراین
۳۹
طرز تلقی نسبت به مسئولیت هنرمند بس شگفتانگیز
است. ولی نگرانی «راسل» در مورد صداقت هنرمنديكت
جنبه شدیدا روما نتيك دارد. زیرا در دنیا ی که همهچیژ
در آن پست و پیشپا افتتاده شده» «راسل» هنوز هنررا
تنها عمل مهم خلاقهای تصور میکند که بهجهان آشفته
نظم ارزانی میدارد. اینکه بسیاری از فیلمهای «راسل»
نشان میدهند که هنرمند استعداد خودرا میفروشد» نباید
باعث شوه اعتقاد «راسل» رابهاهمیت معنوی هنر نادیده
گیریم. دید متعالی وی از هنر نفسگیر و تاحدی دوراز
عقل مینمایا ند.
مشکل اصلی فیلم «لیستومانیا» فرم آناست. سبك
«پاپآرت» فیلم برای پرداختن بهحالت نمایشیوعامیانه
«لیست» بجا و موثر است ولی دیدگاه فیلم را محدود
میکند. زیرا قسمت هائی از زندگی «لیست» با حالست
کارتونی فیلم جور درنمیآید: مثل رابطه طولانی اوبا
پر نس کارولین یا تصمیش درمورد گرویدن بهسلك
کشیشهاء که بایستی سریعتر در فیلم بیان میشد. نزديك
بهانتهای فیلم «راسل» ظاهر؟ سعی میکند به «لیست»
حالت سمپاتيكتری بدهد. ولی سبك سینمائی او آنقفطدر
قابلیت انعطاف نداردکه این تغییر عقیده را منعکس
کند؛ و «راجر دالتری» بیش ازاندازه بیتجر به وخام
است که عمقی بهاین شخصیت بدهد. صحنه فانتزیآخضر
فیلم که در آن «لیست» و زنهای زندگیاش از بالای
بهشت شاهد آثار کشتارهای نازیها روی زمینهستند.
با زیر کی ساخته شده است. بنظر میرس که «لیست» باور
کرده که موسیقی او «وا گنر» بعدازاینکه نتایج شیطا نی اشان
فراموش شوند» مدتهای طولانی ماندگار خواهند شد .
ععثوقهاش «غاری» در فیلم میگوید:
«والاترین خصوصیات ما در اين موسیقی زنسده
خواهد ماند تا هر کس از آن بهرهمنن شود.»
سپس «لیست» بهمراه زنهاسوار يك کشتی فضاشی
که شبیه ارگ است میشود و بهزمین باز میکردد تا
«هیتر » «واگنر» رابکشد و آتش جنگ را در برلین
خاموش کند. موقعیهم که میدان جنگ راتر لك گفتهبسوی
بهشت پرواز میکند» قطعه «و بالاخره صلح»رامیخواند.
«راسل» میخو اهد نظیر فیلم «تامی» این فیلم را نیز
با نت رستاخیز تحت ٩ بایان آوزد. اما اکسرچه
صحنه انتهای فیلم «لیستومانیا» از صحنه آخضر فیلم
«تامی» پر معنیتراست اما نمیتواند ضرورت تصاویسر
کابوسگونه داخل قصر «واکنر» را داشتهباشد.
شاید اگر قسمتهای دیگر فیلماسرار آمیزوروما نتيكتر
بود تا آبدهالیسم «لیست» رابیان کندء اینپایان گیر اتر بنظر
میرسید. فیلمهای قبلی «راسل» از نظر حالات و عواطف
تنوع بیشتری داشتند. صحنههای فیلم «شورز ندگی»
بهدو بخش تقسیم میشو ند. یکیصحنههایرعب آورودیگری
صحنهها ثی که حاکی از زوالتوآمباروما نتیسم خو ا بآوری
هستند و اینتضاد بهفیلم تأثیر فراو ان میبخشد. حتیفیلم
«شیاطین» که فیلمی عجیب و دارای حالت هیجانزدهای
است با گذاشتن صحنه لطیف ازدو اج« گر | ندیه» با «مادلین»
در مقابل صحنههای مرگ و عذاب تضادی به وجوه
میآورد که فیلم راگیرا میکند. سبك پرسروصداوجنجالی
فیلمهای «نامی» و «لیستومانیا» رادیگر لحظات آرامی
نیست که تسکین بخشد. «لیستوما نیا» در نتهایش اثری
است با قدرت استثنائی» ولی در آنسایهروشنی دیده
نمیشود. بهمین دلیل استکه حتی بعضی از قطعات
خیره کننده فیلم نیز حوصله تماشاگر را سرمیبرد.فیلمهای
«تامی» و «لیستومانیا» هر دو ابتکاریاند. ولسی
اختصاصا از تاثیر و گیرائی سایر فیللهای «راسل»
بررخوردار نیستند. زیرا تنها احساسی که در تماشا گرپیدا
میکنند وحشت است. بخاطر داشته باشیم در فیلم«سیح
وحشی». عشق «راسل» بهشخصیت هاهر نوع ضربشصت
بعضی صحنههای میان «مالر» و «آلما» عواء
و سهمگینی دیده ميشود. حالت سیر لذوار فیلمهای ۱
و «لیستومانیا» تا حدی متوجه داستانایندوفیلم 3
ولی آدم خودبخود تا حدی نگران میشودکه «راسل
4
ّ
میسود .
بعد از فیلمهای «مسیح وحشی» و «مالر» د
سینما «راسل» را بهعنوان فیلمساز خطر ناك و کله
شناخت و «راسل» شدید؟ به کار تجارتی و موفق| ۲
داشت. شاید سبث پرزرقوبرق و کارناوالوار فیلمهای
«تامی» و «لیستومانیا» را بهتوان نتیجه پیش بر
و احتیاط بازاری دانست.
استفاده از ستارههای موسیقی پاپ در هر دو] ۱۳
فیلمها. تائید ایننظریه است که در ساختنایندو فیلگوا
چشمی هم به گیشه فروش بوده است. البته این موضو ء
خود تآثیر حمله «راسل» را در «لیستوما نیا» بهسوداگری
دوبرابر میکند. ولی آیا «راسل» خود از این موضوع
آگاه است ؟ او زمانیيك وجه تمایز میان سوداگلسری
و عامهپسندی پيشنهادکرد. ولی قطعه سبك پرزرقوبرو
خود را عامیانه میداند تاتجارتی. ولی ظاهرا اینوی
مار ولا آثار «راسل» ک کم دارد محو میشود"
دلیل دیگری که برای ساخت کمدیموزیکال گست
سه فیلم اخیر «راسل» میتوان آورد ایناست که دراد
شخصا فیلمنامه آنها را نوشته و اوتصورضعیفیاز ۳۱
دراماتيك دارد. دو فیلمی که من آنها راکاملترین کارهای
«راسل» بشمار میآورم: «شور زندگی» و «سبی وحشی»
است که فیلمنامههایشان توسطافراد دیگری(بترتیب توس"
«ملوین براکت» و «کریستوفرلاگ» ) نوشته شده است .
معلوم است که «راسل» د رنوشتن فیلمنامه اریندو فیلم بسیار
دست داشته است و مطمئنم که او هما نقدر بدقت نویسندگان"
را در نوشتن فیلمنامهها هدایت کرده که بازیگرها وافراد"
گروه فیلمبرداری را در حین فیلمبر
داری» و ایندو
فیلمنامه رابهروشنی
از طریق سبك مشخص سینما شیاش
بیان کر ده است. اما ایندو فیلمنامه حاوی نوعیانرژی
اولیه جنبش بودندکه فیلمهای اخیر «راسل» فاقد؟"
تیدا
علیرغم تمام حرفهائی که درباره فیلسازی شخصی
زده میشود» فیلسازان خیلی معدودی در دنیاهستند کهدر
تمام او قات بدون کمك دیگران؛ فیلمنامههای خود را
مینویسند. حتی فیلمسازان اروپائیهم که کارشان 1 ۳
استثنا ئی شخصی است. مثل «فلینی؛ آنتو نیو نی» .بو نو ئل
و تروفو» تقریب" هميشه بانویسندگان دیگر کار میکنند. |
البته رابطه آنها با نویسنده با نظام هالیوود که در آنيك ۱
فیلمنامه کامل جهت فیلمبرداری به کار گردانی واگذار ۱
میشود تفاوت فراواندارد. در اروپا فیلم تمام شده
نماینده دیدگاهيكفرد است و فیلمنامهنویسها خودراتابع "
فکر کار گردان میدانند. اما کار گردان اروپائی هممیداند.
که از نظر ساخت دراماتيك. گفتگوها و احیا نادها نزدن |
بهبعضی امیال غریزیاش به فیلمنامهنویس احتیاج دارد. ۲
فیلم های اخیر «راسل» میتوانستند از نم ودیسیپلین
بیشتری برخوردار باشند و همچنین میشداز استعداد
دیگرانی که گوش بهتری برای درل گفتگو ها دار ند در آنها ۱
استفاده شود. «کنر اسل» گفتگوهایزیر کا هو قلنبهسلنبهاي |
مینویسد که فقط گاهگاهی خندهدارو غالباو قاتپر بو تاب
و محجوبانه است . ۲
سادهتر بگویم» «راسل» به نویسندهای احتیاجدارد
تا ازطریق او ایدههایش را محكث بزنفد. کسی که تناسب.
و تعادل در آثارش بوجود آورد. من این خبر راکه
«راسل» پروژه فیلم اخیر وا با «مرديك
با قاطعیت پیش بینی کنیم. زیرااو قبلاز
ارش را تغییر اهنت . مت اآز یر داخت
ترانه تابستان» بهسبك پرزرقوبرقودلخراش
هفت پرده» و بهدنبال هراس وحیآور فیسلسم
طین» بهسوی کمدی مردانه «دوست پسر»وروما نتیسم
مسیح وحشی» پیش رفت. بدین ترتیبطرز تلقیهای
, را نسبت به فیلمهای «راسل» میتوان توجیه کرد.
ت تصوبری شگرف «راسل» و درك عمیق ی کهوی در
کارهایش ازخودنشانداده» گواهی بر استعداداستثنا ئی
از طرف دیگر از خودپرستی و خودبینی «راسل»
او بهقلب کردنو طرد هرنوع حقیقت تاریخی کهبا
هد. بهمین دلیلاست کهفیلمهایویهیچوقت از ضرورت
3 روز پیروی نمیکند. اما اختلافعقیده کوچکیهم
میآید. «کنراسل» ازآن دستهفیلسازان بزرکی
ساندوست نیست. «پالین کیل»» در مورد فیلم «مسیح
وحم بی» مینو یسد:
۱ « این فیلم يك اثرهنری است» بر ایآ نها که نمییخو اهند
به روابط انسانی نزديك شوند» برای آنها کهزرقوبرق
های عجیب و غر یب بهابشاناحساس اطمینانمیبخشد
صل جمع دیدگاه «راسل» چیست. بغیر از استیلای
کاذبی بر احتیاجات ساده انسانی؟»
درست است» نیرو و قدرت هنر «راسل» فاقدکرها
شفقت است. البته «راسل» بهمسائلانسانی علاقه دارده
دیدی ثمونه و آبستره بهآنها مینگرد. هر کس
شخصیتپردازی های دقیق و کامل فیلمهای«ر نوار»
و سیکا» را در فیلهای او جستجو کند ناامیدخواهد
۰ اما برای ارزیابی کارهای هنری معیارهای دیگریهم
د دارد. در هنر قدرت خلاقههم به | ند ازهعشق به | نسا نیت
7 از اهمیت است. قالبا این فکر سادهلوحانه در منتقدین
بیده میشود که فیلمهای. «راسل» راباآن سبكخیره کننده
تفس گیر بد میفهمند و با آنهارا دست کم میگیر ند. این
وت افراط » » قلنبهسلنبه گوئی و جنجالگرائیاست که
فٍِ لمهای «راسل» را مخدوشمیسازد. امادرمیانفیلسازان
موله این ضعفها از خصائل برجستهاشان غیرقابسل
نترام است. معمولا" میل بهشکلبخشیدن بهعجیبترین
صورات و شهوت قدرت است که هنرمند را بهطرف سینما
مبکشاند. کار گردان سینما تا حدی همان ایدءآلصا
4 خیالهای يك ژنرال و يك حاکم رادر ذهن میپروراند.
بطور نمونه میتوان در آثار «چاپلین: فوناشترن برکت»
» فلینی» ویسکونتی: كوبريك وبورمن» اثراتسی از
خوت و تکبر فراوان و تظاهریافت. غالب اینفیلسازان
طیر «راسل» دارای غری زآرام ناپذیر نما یش پیشگیهستند.
کارهای «راسل» را میتوان مجموعهای از قطعات
تند و عوامپسند و سرگرم کننده دانست که هیچنظمیآنهارا
۱ مازمان نبخشیده است» ولی همین انتقادات همبر فیلمهای
آخیر «ولز» و .«فلینی» نیز عنوان شدهاست.
شاید این خصیصه یکی از اثرات ثانویه استعدادهای
اصیل و هرجومرجطلب سینمائی باشد.
راستش را بخواهید. بسپاری از انتقاداتیرا که
برفیلمهای «راسل» عنوانکردهاند» میتوان بر فیلمهای
#رابرتآلتمن» نیز عنوانکرد. باید اذعان کردفیلسازان
مورد علاقه و فیلسازان مورد تنفر «پا لین کیل» تن
آنچه شخص د«پالین کیل» تصور میکند باهم وجهتشا به
دارند. سبك سینمائی قلنبهسلنبه و زیاده از حدملتهعب
(راسل» درست برعکس سيكواقعگرايانه «آلتمن» است.
۰ درموره کارهای
2
۳ ۳ ل» غا ل
و ۳ در آثارش ام ند «آلتمن»
اما هر دو فیلساز نسبت به تحلیلهای منطقی و عقلانی
بهيك| ندازه بدبین هستند و بهيك| ندازههمتكروومتکیر ند
و فیلمهایشان هم بهيك اندازه از ضعفهای دراماتیك
لطمه دیدهاند. فیلم «آلتمن» رابامیهما نی مشا بهدا نستهاند.
با این وجوه حساب فیلمهای «راسل» باید میهما نیهای
مفسدهآمیزی باشند. میخواهم بگویم که ایندو کارگردان
کاملا" شبیه یکدیگر هستند. میخواهم بگویم مسائلیکه
درفیلمهای «راسل» وجود دارد؛ مشابه همانمسائلی است که
بسیاری از مبتکرترینکا رگردانهای رایج سینما با آنها
بای رتیه
با اینکه سبكك داستانی در سینما. تقریباً" ازمیانرفته
است» ولی فیلسازان چیزی باعنوان جانشین برایآن
پیدا نکردهاند. بزرگترین و اصیلترین هنرمندهاسچهدر
زمینه قصه و چه در زمینه سینما - با مشکل ساخت
دراماتيك روبرو هستند. تجربههای متهورانه ولی هنوز
ناقص «راسل» با سبك غیر داستانی.اپرائی؛ کالیدوسکپی
نشا نههای نوعی سرگردانی در فرم است که امروزه برهمه
فیلمسازان سایهافکنده است..
«راسل» در این میان از معدود هنرمندانی است که
داره حرفش را پیش میبرد و در شرف بهوجودآوردنيك
فرهنگ لغات کاملا" تصویری است. بهمین دلیلاست که
بهمین زودی» تصاویر و شخصیتهای عجیب و غریب
و جذاب آثار اودرتاریخسینما برایخودجا ئیباز کر دهاند.
نقل از : فیلم کامنت
کارنامه هنری کنر اسل 8
فیلمهای تلوبزیونی :
۹۵۶( لندنشعرا _
جنو نگیتار
گوردون جیکوب
سازهای مکانیکی
چهرههای يك گردن کلفت
خاله اراهی اند
آهرمها درحین کار
دستههای موزيك
شللاگی دلنی
داستان رقص
خانهای در «بیزواثر»
آقای استر لینگدرخا نهقدیمی«باتری»
پرو کوفیف
چهرههای لندن
آنتو نیو گاری
ساحل تنها
موتورهای آقای چستر .
الگر
عروس رانگاه کن
بارتوك
دنیای نقطهچین جینر للوید
دبوسی
با دداشتهائی از هیچکس
هانری دو نیه روسو
به موسیقیدان تیراندازی نکنید
(ژرژدلرو)
ایزادورا
جهنم دانته
روزتی و نقاشهای نهضت:«با زگشت
بهقبل از رافائل»
۱۹۰
۱۹
۱۹
ولا(
۱۹14
۱۹۹۵
۱۹۹3
۱۹۷
۳
۳ ۱
ویژگی را از طریق بازیگران در فیلمهایشبدستمیآورد. .
: ۶۰ رقصهفتپرده (ریشار اش
فیلمهای سینمائی :
۵۶. : لباسپوشیدن بهسبك فرانسوی
1۹۲ مغر يكبلیون دلاری
۱۹3۹ زنان عاشق
۱۹۷۰ دوستداران موسیقی «شورزندگی»
۹۳ شیاطین
دوست پسر
۱۹۷ سیح وحشی
۱۹۷ 1
۱۹۷۵ > اتافی
لیستوما نیا
تم
لیستوما نیا
دیلیوس
شتر اوس) .
۱-4
هیحکاک ۷۰
کتاب معروف «هیچکاك-تروفو»یا«سینما
به رواپت هیچکالك»* » که ابن اواخر در خیلی
از مدرسههای سینماثی دنیا خواندن و پسدادنش
ضروربست» چندی پیش دهساله ش. چاپ اول
کتاب در ۱۹۲7درفر انسه در آمد وچوناو لینبار
بو دک کار «هیچکالك» را در يك سلسله مصاحبه
مفصل بهم پیوسته, از اول تازمانحاضر (درچاپ
پیش» حداقل تازمان «پرده باره») شامل مبشد»
و چون اولینبار بو د که «هیچکاك» با بك لحن
جدی و تشری حگر ا زکاروزن دگیو سلیقهوسبك
و ماجراهای پشتپرده فیلمهایخودحرفمی زند»
خیلیزود در شمارمعتب ر تربن و صحبتبرانگیز ترین
کتابهای سینما د رآمد. اي نکتا ب که (بهروایتی)
بهشناخت «هیچکاك» به مثابه يك فیلمساز جدی
در آمریکا خبل یکمک کرده است( که اگر راست
باشد و اقعیتی است قابل تأسف) اخیر آ؛ بعنیدر
بهاری ک هگذشت در فر انسه تجدید چاپ شد. ابن
موضوع به «تروفو» فرصتیداده تادر يكهتدمه
بر کتاب» تصویری راکه از «هیچکالك» دارد با
زمان همر اه کند.
حرف «تروفو» اینست :
از اولین سفرهایم بهآمربکا برای نمایش
فیلمهايم» تلقی بندهنوازانه ویزر گوارانهمنتقدان
سینمائی آمربکا در نوشتههایشان راجعبه کارهای
«هیچکاك» باعث هول و حیرت من ميشد. در
۰۶۰ مجمع منتقدان سینمائی نیوپورك جایزه
سالیانه خود را به فیلم «بنهور» ویلیام وایلر
دادند» درحال ی که بهنظر من حتماً باید به«شمال
از شمال غربی» تعلق میگرفت. در ۱۹۰۳ اسکار
بهترین افههای تصویری (حقههای سینمائی)
نوشته : فرانسوا تروفو
برای دو سمجاکه صحنهقتلسزار بطور عبهمروی | آلفرد هیچکاك وپنجاه وسه فیلم
۳۸
صورت «الیزایت تیلور» چاپ شده بود به -
«دکلئوپاترا» داده شد» درحالیکه همان ۳
«پرندگان» هیچکاكبیرونآمد. یکی ازمنتقدان.
آمریکائی بمن گفت : ۱
شما «پنجره عقبی» را ازاین لحاظ دوست
دارید که ناحبه گر بنویچوبلج را خوبنمیشناسید
و خود را سخره کردن دارد. بخودم گفتم اگر
«هیچکالگ »- برای اولینبار در زندگی- راضی
شود که بهيك سلسله سئوال مفصل و کامل راجع
به هنر و نحوه کار کردنش جواب بدهد کتابی که.
بنست متا دم زوا ندتصوریرا کهجامعدروه:: ۳
آمریکائی از اودارد بنحو خوب ومساعدیتغییر
ببخب
اینماجرا انگیزه ایجادکتاب «هیچکالد-
تروفو»ست. ۱
کتا ب که «هلن اسکات». همکار من از
اولین قدم در این راه» بسرعت ترجمهاش کرد
در کتابفروشیها خیلی با استقبال روبرو شده
کرده است. ناشر کتاب «سایمون» شوشتر» که
هرساله آترا از نو پخش میکند» در هر سمینار ۱
چندین جلد بهمدارس سینمائی میفرسند. ۱
طی این دهساله «هیچکاك» عاقبت اسکار
به او تعلقگرفت. در سال قبل» ضیافت سالیانه |
کانون فیلم مر کز لینکلنبهاواختصاص بافتودر
این مراسم ماتوانستیم یکشبه بیشاز یکصدقسمت
متمایزش راء که زیر عنوانهای مختلفی مثل |
«صحنه های تعقیب»» «صحنه های عششی» .
«صحنههای قتل»» «صحنه های دلهرهانگیز» »
«صحنههای بزرگ»» و غیره دسته بندی شده
بود ببينيم . هر سلسله ازاین قسمتها يك مقدمه
داشت که این مقدمه را یکی از خوشگلترین
بازیگر های هیچکاك مثل «گریس کلی» جون
فونتین» ترزارایت»جنتلی» با ز گومی کرد.آ نشب
موقعی که این تکهمای کوچك فیلم راکه ازحفظ |
بودم باز میدبدم (تکه های خارجازمتن کلیفیلم
که بمناسبت برنامهآنشبسرهم شده بود) صداقت
"و خشونت بهم پیوسته کار هیچکاك نکانم داد .
مثوجه شدم کهنمام صحنههایعاشفا نهمذلصحنههای
آدمکشی ساخته شده. من این فیلمها رامیشناختم»
فکر کردم کهاین فیلمها را خوبمیشناسمباوجود
این آ نچه میدیدم زیرورویم کرد. روی پردههیچ
چیز جز فورانهای خیره کننده نبود» آتشبازی»
انزال» آه» نشنج و مرگک» فریاد» خونریزی»
اشك, مچهای تابانده شده, برابم روشن شد که:
«درسینمایهیچکالك - عشقورزیدنچیزی
چز مردن نیست.»
کار «هیچکاك» در سینما پیشا کار هر
| سینما گر دیگری دوام خواهد آورد زبرا هريك
از آثار او با چنان دقتی ساخته شده که میتواند
با جذابترین» آثارامروزدر سینماهاو تلوبزیون
رقابت کند. حتی کسانی که خود را«سینمادوست»
تمیدانند چندنائی فیلم «هیچکاك» را بخاطر
مکرردیدن از حفظ هستند.
«هیچکاك» هرگز در بند این نبوده که
بفهمد (چهرسد بهآن که بفهماند) فیلمهایشدقيفا
چهمیخواهد بگوید. اما سینما گردیگرینیس که
چون او سلسلهمرانب لازم برای تفهیم مکانیزم
قصههائی را که او برایگفتن بهخود ب رگزبده که
در عین حال برای ما با زگو کند بشناسد.
موقعیکه خیال ایجاد این کتاب » کتاب
«هیچکاك - نروفو» را داشتم قصدم اینبو که
متقاعدکنم» امروز وضع فرق کرده است. گرچه
من هنوز با همان بیصبری و اشتیاقی کهپیستسال
پیش برای دیدن «پنجره عقبی» داشتم تماشای
«توطنّه خانواهگی» را انتظار میکشم. درواقع
امروز دیگرکسی نمانده که لازم باشد درمورد
«هیچکاك» متقاعد شود. او مثل «برگمان»
و «بونوئل»» حکم يك واقعیت تشبیت شده ر ابیت
کرده است. منتقدانی که در رسیدن بهاووشنالعت
او تعل لکردهاند عقبماندهاند. زمان بهتفعاو کار
کرده است. هیچکاك, عاقبت» پیروز شده است.
عدٍ .. که قسمتها بی از آن> زبراین عنوان دوم» در ابنمجله»
در آغاز انتشار چاپ شل ,
عصی9 از ۳۲۵۳۵۱۱ 05او۸
صحنهی جنو سای تما یاس
سینمای آسیا واقبانوسبه در برنامه «افق شرق» - پنجمین جشنواره جهانی فبلم تهران ۳۰ آبان - ۱۵ آذر
پك خیابان شلوغ » يك بندر گاه پرجنبو
جوش , شش هواپیما باآرایش جنگی غر شکنان
درآسمان آبیرنگ ظاهر میشوند. بمبهائی که
پشکلتار نجك هستند فرومیریزند. انفجارشدیدی
ی بنتر گاه زا میلر زاند.
جیغها » فربادها » شليك گلوله » یمبهای
ییشتر. همه سوی پناهگاه میدوند . عدهای به
داخل آب شیر جه میروندا. آدمها ازینجرههای
طبقه دوم ساختمانها بیرون میافتند. بمبهای
بیشتر» انفجارهای بیشتر.
شعلههای آتش درپس زمینه زبانه میکشد.
اینآمیزهای ک رکننده ازفربادزدن» جیغ کشیدن
وداد وبیداد کردن است . بمبهای بیشثر . ..
واپن فقط يك صحنه است. صحنههای
پیشتری وجود دارد : پنجاه هزار سرباز با هم
دررگیر هستند » سی کثتی جنگی اینجا وآنجا
درحر کتند » پنجاه هواپیمای جنگی بازسازیشده
درآسمان میرقصند - وبرای ایجاد هیجان بیشتر
چند لگد « کونگفو» هم پرتاب ميشود.
تمامی این هیاهو قسمتی ازيك فیلم عظیم
دوونیم میلیون دلاری ساخت «تایوان» درباره
فتح «شانگهای» توسط ژاینیها درسال ۱۵۳۷
است . اسم فیلم ۰ قهرمان» است وجایزه
بهترین فیلم را درجشنوارهسینمائی آسیا درسال
جاری دریافت کرده است .
هنگامیکه نمایش «۸۰۰ قهرمان» در
سالنهای متعدد قاره آسیا وسایرنقاط به پایان
میرسد تهیهکنندگان آن پول کافی به چنگی
آوردهاند تا چند فیلم دیگر نیز درادامهی آن
بسازندکه بدونشاك بصورتبازسازیهای پایان-
ناپذبر با سود سرشار پردههای سینما را موره
تاختوناز قرار خواهند داد .
( قهرمان» فقطنمو نهایا ز محصو لانی
است که هرسالتوسط تهیه کنندگان پر کارآسیائی
بهبازار عرضه میشود . کمپانیهای فیلمسازی
شرق بصورت دستهجمعیبز رگترین دستگاه تولید
فیلم دنیاست که سالیانه ۱۷۰۰ فیلم را روانهی
بازار میکندکه پنج برابر تولید سالیانه آمرپکا
وتقریباً دوبراب کل محصولات سینمائی اروپای
غربی است . باعث وبانی این سرعت جنونآسا
تماشا گرانی هستندکه باتوجه به معیارهای غرپی
۳۰
مایه حسرتاند. میلیونها آسیائ ی که درمجمع -
الجزایرهای پرا کنده ومکانهای محدود زندگی
میکنندغیر ازسینمارفت نکاردیگریندارند. دراین
مناطق دوردست که هنوز تحت سلطهی تلوبزیون
قرار نگرفتهاند سینماهای محلی با سقف حلبی
ونیمکتهای چوبی هنوزهم معبد تفریح وتفرج
هستند وتعویضبرنامهی سینما مانند بارانرحمتی
است که پس ازخشکسالی تازل میشود.
استودپوهای فیلمسازی آسیا تعداد کثیری
ازفیلمهایکونگفو ۰ حادثهئی نمایشی » علمی
تخیلی » شهوانی اشكانگیز» وفیلمهای تاریخی
را برایابنتماشا گران تشته ومشتاق مهیا میکنند.
این خیل عظیم غیرازتعداه اندکی فیلم درخشان
- که توسط عده معدودی ازفیلسازان جدی دز
ژاپن وهند ساخته میشود - آثاری بسیار مبتذل
ورپیشپا اقتناده هستند. ان این محصو لات
فیلمهاتی معمولی وسرگرمکننده هستندکه با
هزبنه کم تهبه میشوند وبراحتیقادرندنماشا گران
فراوانی را به سالنها بکشانند » دست اندر کاران
فیلم درآسیا نیز مثل همقطاران آمرپکائی خود
درها لیوود چشمهایشان را فقط به صندوق حساب
دوختهاند. بعضی ازفیلمهای آستافی سهو لت از
منطقهی اقیانوس آرام عبور میکنند ولی بقیه
توانائی آینکار را تدارند. دراروپا نیز مثل
آمریکا بك شیفتگی زود گذر نسبت به حرکات
ژيمناستيك فیلمهای «کونگفو» بوجود آمد.
آثار کلاسيك گهگاهی استادانی چون «ساتیا
جیترای» هندی و« کیرا کوروساوا»ی ژاپنی
هنوزهم درتالارهای هنری پاریس و نیویورك
نمایشداده میشوندوفیلمهایتایوانیوهنگ کنگی
همچنان درمیان بیست میلیون چینی سا کنمناطق
ماوراء دریاها محبوبیت دارند . تماشاگران
خاورمیانه مشتاقحالوهوای «هزارویکشب» وار
بعضیازفیلمهای هندی سستند. درروسیه » حدود
۰ نسخه آزفیلمهای «را جکاپور» روی پرده
سینماهاست وکشاورزان حتی خواندن ترانههای
هندی را هم پاه گرفتهاند (را جکاپور بعد از
«ایندیرا گاندی» سرشناسترین فرد هندی در
شوروی است).
هندوستان» درواقع» فیلمهارا مانندکلوچه
بیرون میدهد ودوام اغلب آنها نیز درهمین
را در فیلم «پالی قشنگک» بازیکرد . «شاشی
حد است . صنعت فیلمسازی هند درمیان صنا
اینکشور مقام هفتم را دارد و بك سوم کل
محصولات سینمائی تمام آسیا را تولید میکند..
بطورمتوسط درهربیستوسه ساعت بكفیلم طوبل
جدید ازاستودپوهای بمبّی که ها لیوود هند است
خارج میشود و ۵+ استودیو و ۳۸ لابراتوار
فیلمها را به پانزده زبان برایتقریباً ٩۰۰۰ سالن
سینمای هند تهیه میکنند. کل هزینهی تهب ه
فیلمها ۸۲ میلیون دلار است ودراآهد سالیاه
گیشه به ۲٩۵ میلیون دلار بالغ میگردد . .
بنظر میرس که فیلسازان حتدی دائماً در
تکاپو هستند . بازیگران هندی درآن ۳۱۲۱
قرارداد بازی درنیم دوجینفیلمرا امضاء میکنند.
اکیپ فیلمسازی به دنبال بازپگران مرد و زن
محبوبعامه مثل«شابانا عزمی» ۲2 ساله ورقاصه
كلاسيك «گوپیکریشنا»ءی چهل ساله نصف شیه
قاره را میپیمایند وازآ نها تقاضا میکنند درخلال
استراحت دوساعتهای که ضمن بازی دريك فیلم
دیگردارند چند صحنه هم برای آنها بازیکنند.
دراتنازع بقای صنعت فیلمسازی هنده سستیوتنبلی
معادل و رش کت یواست
«جیمز شپرد» خبرنگار مجلهی «نایم» در
هند گرارش میدهدکه «ستارهها نه فقط بکشبه .
متولد میشوند بلکه یکشبه هم فنا میگردند.
تهیه کنندگان درصورتی که با تهبه يك فیلم پول
کافی برای خریدن يك اتومبیل نو . یافتن يك
معقوقة تازه ؛ وخرید يك بطری ویسکی ا۳]
بدست ورند خودشانرا خوشبخت فررضمیکنند» .
«راجش خانا»ی هنرپيشه میگوید: «دراینجا من
هنگام صبح نقش يك سلطان را بازی میکنم » بعد
ازظهر نقش باك تقاش را دارم وموقع شب نقش
پك گدا را ایفا میکنم . ولی احتمالداردکه یکی
ازاین فیلمها موفق شود وموجب ادامهیکار من .
درسینما باشد» . کاپور این موضوع را صریحتر
غنوان میکند «بازیگران هندی مانند تا کسی
هستت. شمازکن ایه را میپردازید وآنها هرجائی
که شما بخواهید میر وند» .
«شاش یکاپور» برادر «راج کاپور» یکیاز
ستارگان پرکار وشهیر هند است . يك بازیگر
خوش سیمای هندو که نقش مقابل «هیلیمیلز»
۰
پوسترعظیم فیلم «طغیان مشتباز»- فیلمیاز برادران«شاوهنگ کنگی»دریکیاز خیابانهایبانکولك«نایلند»
"پائین : «درسواوزلا» آخرین اثر «] کیرو کوروساوا» که وسیله «اتحاد جماهیرشوروی» تهیه شده ودرپنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران نمایش داده خواهد شد .
کاپور» ۲۳۸ ساله وا عفر ارداد رت
ال ای تر ۱ فا را امضاه کر ده است که
۰ تای آنها درحالتهیه هستند. او اغلب روزها
دوبررنامهی کارهشت ساعته دراستودیوهایمختلف
بمبتی دارد . او گاهی اوقات به داخل هواییما
میبرد تا برای يك فیلمبرداری بث روزه در
رد 4 به «سرینا گار» برود پا اینکه سوار.
مرسدس بنز سفدش ميشود وبه «پیون» (سابقاً
«یونا») میرود تا صحنهای ازيك فیلم دیگر را
بازیکند. سپس با عجله به بمبگی برمیگردد تا
فیلمنامهی «آخرین قطار به پا کستان» راکه فیلم
بعدی اوست بخواند.
« کاپور»ها اعضای خانوادهی سلطنتی
سینمای هند هستند . «پرتیوبراج کاپور» پدر
«راچ» و «شاشی» بازیگری بودکه بخاطرایفای
کرد لیس » وم «ااکسر کبیز 4 امترانوز
مغو لیهند شهرت زیادی داشت. برادرسوم «شمی
کاپور» 0 ساله يك پازپگر- تهیهکننده -
کار گردان همه فن حریف است . بکیازفیلمهای
معروف وپرفروش او «مانورانجان» (لذت)
نسخهی هندی «ایرما خوشت5له» ود ۰۰ «راسنت
امان» محبوبترین هنرپیشهی زن هندوستان در
نقش با روسپی با لخت شدن تا حد شلوارك .
تماشا گران بومی راکه برهنگی برایشان تا زگی
تاش سر همست ون ۵ :ه
ستارگان سینما چه درزمینهی رفتار وچه
درزمینهی اخلاقیات رواج دهندگان اصلی سبك
. ومد درهند هستند ۰ «زینت امان» که به «بچه
زمینی» معروف است دزواقع به تنهائی شیفتگی
وعلاقه به «بلوجین» را بین زنان هندی بهوجود
آوزه .وموجبات رنج وزحمت سازندگان لباس
«ساری» رافراهم کرد. يك ستارهی (غر بینشده)
ددیگر که مانند آبریشم «بنارس» نرم و گیراست
«پروین بابی» بیستودوساله است . ا و که یکشبه
ره صد ساله پیموده درآنواحد مشغول هنرنمائی
دربیست فیلم است. طرفداران او خصوصاً بخاطر
صر بح للهجهبودناو درموردزند گیخصوصیاش
ط ار هشن او علنا گفتهآکه دومعضوق داشته
است . بعضی ازناقدان اجتماعی مدعی هستن که
اینگونه رفتار فقط جوانها را تحريك کردهاست
تا با یکدپگر به بستر بروند.
«نیرادسی چودری» مقالهنویس هندیادعا
دارد که سینما درواقع چیزی غیر ازيك «داروی
محر ك جنسی» که انفجار جمعیت کشور را دامن
بنظرمیرس که این ادعا اندکی غیر منصفانه
باشد زیرا رشد جمعیت هند مدنها پیش ازاینکه
سینما دهن با زکند » چه پرسد به اینکه به عشق-
بازی بپردازد » با سرعت برقآسائی ادامه داشت.
عجیب اپنجاست که بخاطر دلایلی نامعلوم پوسه
درفیلمهای هندی مجاز نیست ولی مالیدن يك
ای به ندن دب استکالین قدارد ا. ذشته
ازور
ازآن . چیزی که سینماروها اغلب میبینند يك
«کدگری» (غذائی پرادوبه ازیرنج » نخود و
پیاز خرده شده) وآمیزهای ازرقص » آواز و
زدوخورد است.. کلیهی این اجزا: درقالب
داستانهالی ناممکن ربخته ميشوند که درانها
زوجهای تبهکار نوزادان را عوض میکنند » با
زیباروبان دهکده با ناخنهای رنگ شده همراه
مالکین ثروتمندکه همسران فوقالعاده پردبان,
تمتکوتم, در سار شود را در هنن
میگربزند . ترانههای گوناگون توسط آواز-
خوانانی که بنوبه خود ستار گانی به حساب میا یند
خوانده میشوند ودراین مخلوط جای میگیرند.
نمایش وخشونت درفیلمهای هندی جای
چندانی برای پیام سیاسی پا اجتماعی باقی .
ی . «مانوهارلعل بهارادواج» مدیر
سازمان بخش «آشافیلم» میگوید: «ما هر گر
فیلمهائی راکه مایههای اجتماعی دارند توزبع
نمیکنيم زبرا اینگونه آثار ازلحاظ تجارنی
هميشه شکست خوردهاند» .
فیلمهای «ساتیاجیترای» ۵۵ ساله که
شهرت بینالمللی سینمای هند مدپوناوست جزو .
همین | ثار ناموفق بودهاند.
«رای» با استفاده از فقر و فاقهی شدید
کلکته بعنوان زمینهی شاهکارها ی کم خرج خود»
زندگی هندی را با واقع گرائی گزندهای تصویر .
میکند. تربلوژی مشهوراو - پاترپانچالی (سرود
جاده) » آپاراجیتو (شکستناپذیر) وآپورسانسار
(دنیای] پو)» مانند اثر اخیر وی «رعد دور
دست» درجشنوارههای سراسرجهان با استقبال
فراوان روبرو شدهاند». ولی هيچکدام آزاین
فیلمها درهندوستان محبوبیت ندارند. منتقدی
میگوید «سانیاجیترای فقط فقروبدبختی هند
را نشان میدهد وباین دلیل استکه او این همه
رد ۱
«رای» بنام «جانا آراینا» (جنگل انسانی) در
بهار امسالبدونهیچگونه سروصدا درسه سینمای
تاپوان ازنقطه نظر تولید زپاده ازحد فیلم
چندانازقافلی هند عقبتر نیست. جمعیتجز بره
درحدود ۱5 میلیون نفراست ولی درسال ۱۹۷۵
اهالی تابوان ۲۳۵ میلیونبار به سینما رفتهاند -
که بطورمتوسط ۱۵ فیلم برای هرنفراست . هفت
کمپانی محلی تولید فیلم درجهت تأمین تقاضای
مردم هرسه روزيكفیلمجدیدمیسازند وفریادهای
جنگی ونوای سازها بیستوچهار ساعته در ۷۰
استودیوی ضبط صدای تابوان طنینانداز است .
بسیاری زاین خیلفیلمها] ثار اشكانگیز مخصوص
نوجواتان است ولی یکی ازمحصولات سال گذشته
بعنی « نشانهای از ذن » 26 ۵۶ عم ۸
درجشنواره کان ۱۹۷۵ جایزه بزرگ فنی را به
خاطر کیفیت عالی هنری دریافت کرد. « کینگی
هو» کار گردان این فیلم همان کسی است که قبلا"
صفحه مقابل :
با : «شبانا ازمی» ستاره تازه کار هندی وتحسین شده
ازفستیوالهای کان وبرلین بخاطر فیلمهای «نیشانت»
و «آنکور» - «ازمی» یکیازداوران پنجمین جشنواره
جهانی فیلم تهران است .
وسطظ : «شاشی کاپور» پر کارترین باز یگ رهند وشاید دنیا
#رصحنهای ازیکی ازآخرین فیلمهایش (آنها راضیند
که مخالف باشند !)
پائین : «پروینبابی» يك تازهوارد آسیائی که غرب را
بش بت متوجه خود ساخته است .
ی ویر این صفحه :
با : «ران ران» (یکی ازبرادران : شاو) مرد شماره
+ سینمای هنک کنگک ومولد مشهورترین آثار کاراته !
ین : «سلیارودریکوئز» ستاره مشهور فیلیپین
۰ #فرافيك که صههای حنسن
درسال ۱۹۲۷ با فیلمیبنام «میهمانخانی ازدها»
آتش اشتیاق نسبت به فیلمهای شمشیرزنی را
2 بود . سپسر البته ۰+ قهرمان»
است که کار گردان آن «نینشان هسی» دونار
برندهی جایزه بهتر ین کار گردان در «جشنواره
فیلم اسیا» شده است .
هماهنگگ کردن بازیگران وتجهیزات بی-
حدوحساب «۸۰۰ قهرمان» برای کار گردانفيلم
کاری طاقتفرسا بود ومسائل ومشکلات بنحوی
محسوس فراوان بودند. گاهی اوقات سربازان
«کومینتانگ» که نقش سربازان مهاجم ژاپنی
را داشتند نمیتوانستندلخندهایاحمقانهخودشان
را ازاینکه نقش دشمنانشان را آبازی میرکت از
چهرهشان یز دایند. فزدسش دزر؟ کی دیگر خلوت-
0 شهر « کائوهسیونگ» بو که درسکانسهای
خادیهی ق شانهای رما ععت رام
فافقته رای هی ارصیچتههای اشعار هی آن
تی» واقعی مورد استفاده قرار گرفت که قدرت
تخریبی آن بیش ازاندازه لازم بود ودرنتیجه
پیشازانمام فیلمبرداری ۳۰ نفزرهسپار بیمارستان
شدند. فیلیپینیها نیز درست درآن سوی آبراه .
سینماروهای متعصبی هستند» آنها ۲۰ درصد
ی ورف ۱0
فقط در «مانیل» هرروز درحدود نیم میلیون
نفر به سینما میروند. با وجود این فقط بك سوم
فیلمهای نمایش داده شده در دهه گذشته تولیدات
و مت ات ای تتاتون مارا
چنان کیفیتبدیبودند که قدرت رقات بافیلمهای
وارداتی را نداشتند آثار وارداتی عبارت بودند
از فیلمهای کانگستری » وسترنهای ایتالیائی »
محصولات عظیم هالیوود مثل «آسمانخراش
جهنمی» وفیلمهای «کونگفو»ی هنگکنگی.
مد ان ال ای هه بت بو
فیلم در «فیلیپین» تهیه میشود. فیلمهای پورنو-
را ابیبر ده نشان
میدهند تا نا تشافت هستند ریت
۳ آنها را بسته است . درنتیجه اینفیلمها
فان نار تاصطاا واه دادهاند که
بطرزی واقع گرابانه ولیکمترشهوانی با سکس
روبرو میشوند. درعینحالفیامهایقدیمی ساخت
کشو رکه مملو ا ز کشت و کشتار وخونربزیبودند
چایشان را به فیلمهای پرحادثهی شمشیرزنی
دادهاند. مشوق اصلی این سبكث نوین «رامون
رویلا» ٩ع ساله » يك بازیگر - تهیه کننده -
کار گردان است که متخصص فیلمهائی است که
درباره قانون شکنان ساخته میشود . يكك بازپگر»
نههکننده وکاز کردان معروف دیگر «جوزف
استرادا» ۳۸ سالهاست که درضمن شهردار «سان-
خوان» نیز هست. يكهمه کارهیدیگر «فر ناندوپو »
۳٩ سالهاست که بتا ز گیقرارداد بازیدرفیلمیبنام
دون واه سانگک» را امضاء کر دهاست. او دراین
فیلم نقش «فردیناند مار گوس» را داردکه طی
جنگ دوم جهانی بعنوان يك پارنیزان جوان
قهر مانانه درمقابل ژاپنیها مقاومت میکند.
« تایلند » نیز موج تازهای ارف
جوان را معرفی کردهاست . «پاتراوادی سوتیر
ایرات» آ کتریس - نویسنده - تهیه کنندهی ۲۸
ساله که يك تازه وارد با استعداد وزیباست فیلم
جسورانهای بنام «بازیها» ساخته است وداستان
آن درباره سه نفرست که دريك ماجرای عشقی
دوجنسی گرفتار شدهاند. بسپاری ازفیلسازان
جدید تابلندگرچه بیتجر به وفاقد پشتیبانی مالی
کافی هستنف میهد میکوشنت ات۱۳۱۰
جوانتر کشورشان را بزبان سینمائی ببانکنند.
دوربین] نها بااحساسهمدردی رویسائلداخلی
تکیه میکنند: ترس ووحشت ناشی ازجنگهای .
چریکی وقربانیهای آن » مسْلهی روسپیهای
کم سنوسال ویأسونومید ی کشناورزانی که مالك
زمینهایشان نیستند.
چشم گیر ترین جنبهی فیلمسازیتایلند خود
فیلمها نیستند پلکه آ گهیهای مربوط بهآ نست .
در «بانکوك» نخته اجلانهای عریض وطویل »
هیو لاهائی عجیب وغریب را که مار دورشانحلقه
زده وبالای سرزنانی باشکهای دریده اپستادهاند
ودرهمان حال بمبافکنها درپس زمینه بمبهای
آتثزا میافکنند» نشان میدهند. این نقشهای
دیو اری غولآساکه احتمالدارد چهل هزار دلار
خرج برداره ومستازم کار ۳٩ هنرمندباشد زمانی
دور انداخته میشدند ولی حالاایننقشها نا گهان
جنبهی آثار هنری را پیدا کردهاند وموزههای
اروپائی دربدر دنبال آ نها میگردند.
یکی ازنقاشان طراز اول پوستر بنام
«سومبونساك نیوسیری» .اکنون با نام مستعار
«پيك پوستر » بصورت بزر گترین تهیه کنندهی
تما مرامنه است .. آخرین فیل ۳۱۳۰۲
«زیادیهای آمریکاشی» به بررسی مشکلات
کودکان رها شدهای هی داز درکه فرزندان
سربازان سیاهپوست آمریکائی درتابلند هستند.
دراین اوضاع واحوال »هنک کنگک بجای
پرداختن بهاین گونه فیلمهای جدی به محصولات
پولساز روی] وردهاست . صنعت فیلم اینستعمره
به برکت وجود يكچینیافسانهای بنام «رانران
شاو» که موفقترین تهبه کنندهی سای حت
شرقی است » به صورت يك صنعت سالم درآ من
است. کمپانی«شاو برادر زلیمیند» يكامپراتوری
سینماگی چند میلیون دلاری است وه در
صاخب پاركهای تفریح » مراکز خربد و
ساختمانهای بز رک نیزهست .
«رانران» میکو بد : «من وبرادرم همه
چیز هستیم» ولی این «رانران» است که فیلمعا
را مینازد واداره امور را درهنگ کنگ بعهده
دارد وبرادر کش در «سنگاپور» ب رکارها
نظارت دارد . فیلمهای برادران شاو » نهیه شده
۳۳
درشهر سینمائی شاو » فیلمبرداری شده بطریق
شاوسکوپ کال ونمایش داده شده درسالنهای
کی وراه منت هزار نماشار وا
ازهنگی کنکی تا «جا کارتا» به سینماها میکشانند.
پعلاوه دهها هزارنفر دیگر درمحلات چینینشین
سراسر دنیا این فیلمها را میبینند.
تهیه فیلمهای شاو معمو لا" بین ۳۵ روز تا
سه هاه وقتمیگیرد وهزبنهیهر کدام ۳۰۰,۰۰۰
دلارست . این فیلها هیچوقت سرصحنه صدا -
پرداری نمیشوند بلکه یعدا به زبانهای انگلیسی,
فرانسه » ایتالیائی و کانتونی با «ماندازین»دوبله
میشوند. گاهگاهی «رانران» يك فیلم بالنسبه
پرخرج مثل «ملکهی ببوه» را تهیه میکند که
اکنون درمرحلهی آماده شدن برای صدور به
آمریکا واروپاست وبازیگری بنام «لیزالو» که
درانران» اورا ازد کالیفرنیا» آتورده استه
دراین فیلم بازی میکند. فیلمبرداری «ملکهی
بیوه» هشت ماه وقت گرفت وهزینهی آن بالغبر
يك میلیون ودویست هزار دلار شد.
در کشورهای دیگر آسیای جنوب شرقی
تولید فیلم آ نقدرها نیست که اشتهای شدید محلی
را ارضا کند. «اندونزی» سال گذشته فقط 0
فیلم تهیه کرد وتعداد فیلمهای وارداتی این کشور
درحدود ۰+ نا بود . تولید کشور «مالزی»
ازاین هم کمتر است جر کته ردولت اخبرا
برنامههائی را برای ابجاد يك سازمان ملی فیلم
اعلام کرد. در «برمه»ی سوسیا لیستتمام سالنهای
سیئما ملی شدهاند . دراین کشور ۱۱۰ کمیانی
تو لیدفیلم خصوصی وجود دارد ولی فقط دهتای"
آنها دارای دوربین متعلق بخود هستند
جنوبی سال گذشته ٩6 ملودرام تهیه کرد ولی
این فیلمها چنان کم ارزش هستندکه بعید است
خارج ازکشور به نمایش درآیند با اينکه حتی
درداخل کشور نیز بطوروسیع نشان داده شوند.
تماشا گران کرهای چنانازفیلمهای داخلیروی-
گردان تشه انب وچنانبه تلو ی زیون رویآوردهاند
که در دوسال گذشته ۳۵ سینما محنور «به تعطیل
کرادان شدند,
درژاین که ی پرچمدار فیلمهای
درخشان بود اوضاع حثی ازاین هم بداثر ات
فیلمهای هنری حالا نسبتاً نادر هستند وحتی] ثار
تجارنی نیز به وضع بنی دچار شدهاند. جنگل
آنتنهای تلویزبونکه بامهای «تووکیو» و
«اوزاکا» را پوشاندهاست بیش ازهر آماردیگری
اوضاع ناساعد سینما را نشان میدهد. درهر
خانهی ژاپنی عمالا" يك دستگاه تلویزیون وجود
وجود دار وامار حاکی ازایست که ۰ درصد
ژاپنیها ترجیح میدهند که برای دیدن فیلم از
خانهها یشان خارج نشوند. ند تیحه این رادم زخنی ان
درحدود +ممو سینما از ۷/۵۰۰ سینمای ژاین
تعطیل شده پا به محل بولینگی وسوپرمار کت
تبدیل شدهاند. از ۳۳۳ فیلم جدیدیکه سال
پورنو گرافيكبودندکه با نور صورتی وبطریقهی
محو فیلمبرداری شدداند ومعر وف به «پینکی»
"ولمز۳" هستند. باقی فیلمها آثاری پرحادثه
وپیشبا افتاده مانند« امواج سهمگین»و کمدیهای
پرماجرای متمر کر روی زنددگی روزمره مثل
«لاتهایکامیون» بودند. اين فلا بابطبع
نوجوانها هستند که امکانات رومانتيك سالنهای
تار بات را کشف کر دهاند. بت نونع حدید دپگر
فیلمهای واقع گرایانی مستند درباره جنگ
جهانی دوم است که فیلمهای یی زونه
فیلمبرداران امریکائی وژاپنی گرفتهاند مورد
استفاده قر ار میدهد.
دنیای سینمای ژاپن درسالیان اخیر عمیقاً
دحا تعت شده است.. دار وزکا زان دذشته اه
فیلمساز بزرک ژاینی «باسو جیرواوزو» /
ه نماتی ازيك «پورنو»ی ژاپنی موسوم به «تشك انسانی»
۳
«اکیرا کوروساوا» و «کنجی میز و گوشی»
فیلمهائی چون «داستان تو کیو» » «راشومور
و «ا و گنسو مونو گاتاری» جوایز جشنوارهها را
درسر آسر دنیا میبر دند. حالا «کوروساوا»ی ب
ساله » تنها بازماندهی این سه نفرء بعدازچه
سال کار و دواسکار (راشومون ۰ درزواوزالا/"
بیکارست . فیلم اخیر داستانیدرباره يك شکار
استکه با سرمایه روسها درسیبری ساخته شد,
امروزه نهیه کنند گان « کوروساوا» را کهاحتما
داره تمام بازیگرانرا روزها دريك هتلنگهدارو
ومنتظر يك آسمان بدون ابرمناسب ماد لازم
ندارند. سرمایه گذاران ژاپنی ترجیح میدهزد
فیلمهای ارزانقیمتی بسازند که باب طبع عامهی
مردم است 8
درحال حاضر تعدادیکار گردان جدید و
جدیدرژاپنهستند که غالباً بخاطر فقدانپشتیبانی
مالی قادر به انجام کاری نیستند. انها ازسنتها
کناره گیری کردهاند وبهمسائلامروزیمیپردازند
فیلمهای آنها ازنقطه نظرسیاسی دارای صرا<
پیشتری است ۰ «ناکیرا اشیما» تم سال ۳۳
سیمای برجسته است وفیلم «تشریفات» او زاین
تج است . نفر دیگر «ماساهیر و شینو ۲
0 ساله است که فیلم «خود کشیمضاعف» وانار
دیگرش پا دیدی نبهبلیستی بیعدالتی انسان را
سبت به انسان تصوبر میکنند. با وجود این
«کوروساوا» نسبت بهآپنده سینما درکشورش
بدبین است آو به خبرنگار «تایم» درتو کیو گفت
«دولت ما علاقه چندانی به سینما نشان نمیدهد
و کمپانیهای بزرگ فیلمسازی ما برای ساختن
فبلمهای خوب پول کافی خرج نمیکنند» .
آسیائیها بخاطر بورش تلویزیون دچار
بدیینی شدهاند. «رپموند چو» یکیازمعتبرترین
فیلمسازان هنگی کنگی درحال حاضر اغلب برای
بازارهای غرب فیلم میسازد . او میگوید:
«تلویزیون درآمریکا وژاین کارش را کردهاست
وحالا نوبت بقیهی آسیاست» . این موضوع ».
دقیقاً » همان خطری است که صنعت سینمایاستا
| کنونبا آن مواجهاست : انتقالمداوم تماشاگران
وبعد بازیگران ازسینما به تلویزیون 9
درمورد آینده عبهم سینما طی پیست ودومین
جهنواره سینماتی آسياکه دراوایل ماه ژوئن "
در«پوسان» واقع درکره جنوبی برپا گردید "
کاملا" مصسوس بود . با همهی اینها » اوضاع
سینما چندان هم بد نیست . تهیه کنندگان باتوجه ۱
به این ام رکه تلویزبون مثلا" درهندوستان فقط
محدود به هفت شهر است تاحدودیتسلی میيابند.
اندوتزی با ك دستگاه تلویزیون برای هر ۲۷۰ ۰
نفر باك بازار مساعد باقی میماند ود کشورهای .
احپب / ۵ ۳
میلیونها سینماروی مشتاق وجود دارد .
9
|۱۳
«لوئیس بوتوثلی» ازپذیر خن علی قامهی
فعالیت خود درمورد ساختن چهار فیلم دراسپانیا
درخلالسا لهای ۱۹۳۵ و ۱۹5 -«دون کوئنتین
عبوس» ء «دختر خوان_سیمون» » «چه کسی
مرا دوست دارد ؟» و «نگهبان » بیدار باش»
هميشه | کراه داشتهاست. او درمصاحبهی معروفی
با «آندره بازن» و«ژاك دونیول والکروز»
(کاسه دو سینما » ژوئن ۱۹۵6) گفته است :
«بعد من با همکاری پکی ازدوستانم «ریکاردو
مب تیه چند تلم کر
چهارنا فیلم نود » آنها بهیچ وجه واجد ارزش
نبودند ومن حتی نمیتوانم نامشانراهم بخاطر
بیاورم . سپس جنگ داخلی اسپانیا شروع شد».
« ریکاردو اورگوئیتی » در سال ۱۹۲۹
«فیلموفونو»را تأسیس کرد . او در آن موقع
صاحب يك ایستگاه رادیو بنام «بونیون رادبو»
بود که درسال ۱۹۲۵ ایجاه کرادم بود وحالا
میخواست ازتغیبراتی که فکر میکرد باظهور
صوت درساختمان سینمایدیدا رخو اهد شد بهره -
برداری کند. «فیلموفونو» برای واردکردن
وتوزیع فیلمهای ارزندهی خارجی خلق شدهبود.
باین ترتیب آثار کلاسيك سینمای شوروی
و فیلمهای «پابست» در دوران دیکتاتوری
«پریمیو دو ربورا» برای نخستین بار دراسپانیا
بهمعرض نمایش ؟گداشند شدند ۰ اور توسی»
نمایندهای بنام «خو آن پیکوثراس» در پارپس
از ؛ راجرمور یمود
ترجمه : عبدالله تربیت
تماس برقرار میکرد . ۱
ی
«فیلموفونو» مدیر بهترین گروه سالنهای سینما
در «مادرید»شد. کار او گذشته ازتشخص بخشیدن
بهفیلمهائی که وّارد میکرد » بهوی توانائی داد تا
سطح فیلمهای نمایش داده شده دراسپانیارا بهتر
ی ودر نتبحه سهمی درآموزش مردم داشتهباشد.
(اين بیشباهت به کار پدرش نبودکه درسال
۷ روزنامهی لیبرال «ال سول» را بنيادنهاه
و کسانی مثل «اونامونو» » «اورتگابی گاست»»
«مازتو» و «یرزد آبالا» که به تجدید حیات
فرهنگی اسپانیا اعتقاد داشتند جزو همکاران
دانمی ان بودند) «اور کوئیتی» همجنین پساز
مالاقاتیتصادفی بایکی ازنمایندگان«و التدیزنی»
درپاریس سال ۱۹۲۹ که بنحوی باورنکردنی
هیچ خریداری دراسپانیا نیافته بود توزیعب
کنندهجن اسپانیانی «دیزنی» شد . «انرباك هره
روس» کولاژیست و کارتونیست که مسئولیت
تبلیغات «فیلموفونو» را بعهده داشت بخاطر
میاآوردکه کارتونهای «دیزنی» بدلیل کیفیت
هنری آنها درپایان برنامه وبعد ازفیلم اصلی
گذاشتهميشدند. باینتر نیب «سنفو نیهایاحمقانه»
و ماجراهای او لیه «میکیماوس» کی برای
جبران زبانهای مالی«او رگوئیتی» براثر نمایش
فیلمهای شوروی بودند . «اور گوئیتی» همچنین
با «زیربامهای پارس» و «میلیون» شروع
بهجبران ضررها کرد ولی «آزادی ا زآن ماست»
و «چهاردهم ژوئبه» کهواردکردن آنها نست
بهفیلمهای او لیه «رنهکلر» هزینهی پیشتری دربر
داشت :۱ بودند . روی این اصل
«اور گوئیتن» درسال۱۹۳6 تصمیم گرفتثاباتهبه
فیلم به کمک آثار باارزش واردانی برود . این:
فیلمها که لازم بود تا سرحد:امکان کمخرج باشند
بایستی بدون تعارف عامهپسند میبودند » ولی .
«اورگوئیتی» هنوز امیدوار بود که بهتعادلیبین
ارزشهای تجارتی وهنری دست پاید .
متامی اسلی بیدانکردن اه ۲ ۲
حرفهای بود » زبرا پیشاز جنگ داخلی اکثش
کار گردانان اسپانیائی سینما دوستانی بودند که
اجازه داشتند باپول تهیه کنند گانها کار گردانی
را یاد بگیرند . «بونوئل» » «بنیتو پرویو» و
«فلوریانری» استثنائی بودند» تشر وتو و
«ری» دراستودیوهای پارامونت در«ژ و آنویل»
کار کرده بودند و «پروبو» بك فیلم درها لیوود
ساخته بوه . یکپارچگی زندگی روشنفکرانهی
اسپانیائی درآن زمان » کهازمحلهی دانشجوبان
مادرید که «ثو رکا» » «دالی» » و «بونوثل» را
بهم نزدياك کرده بود ونقش عمدهای در ایجاد
نسل ۱۹۲۷ بازی کرد منشاء میگرفت » بهمعنای
این بودکه بونوئل و اورگوئیتی » هردو متولد
۶۰ دوستان مشترك زیادی دارند . انها در
۳۵
اثر ارتباط بافعا لیتهای «سینه کلوب اسپانیول»
کهنخستین سینه کلوب اسپانیا بودوتوسط«ارنستو
خیمه ن زکابالرو» ستایشگر موسولینی وسردبیر
« 2 گاستالیتر اربا» ( که اشعار ومقالات بو نو ثلرا
منتر کرد) ایجاد شده بود و همچنین دراثر
ارتباط با «پر و آفیلموفونو»» کلوبیکه درون
سازمان «فیلموفونو» برای نمایش فیلمهای
نامناسب برای بهرهبرداری تجارتی برپا گردیده
بود باهم ملاقات کرده بودند. واين «او رگوئیتی»
بودکه سالن سینمائیرا برای نخستین نمایش
«عصر طلائی» که برای مدتی طولانی تنها
اش ان دراسپانیا نیز بود دراختیار گذاشت .
بونوئل برای «بر ادران وارنر » درمادرید کار ۱
میکرد ونظارت بر دوبلاژ وتولیدات مشترك را
بعهده داشت . او گف ت که خوشوقت میشود برای
ساختن این فیلمها به «اور گوئیتی» کم کند
ولی طالب يك شرط اساسی بود : ناشناسی مطلق.
اگر نام او بعنوان کار گردان در تیتراژ ظاهر
میشد او «اور گوئیتی»را بحال خودش میگذاشت :
ومیرفت . اين بدین معنا بودکه باید کسیرا پیدا
کرد تا کار گردان ظاهری باشد . آنطورکه
«اورگوئیتی» و «سائنز دو هرهدیا» هردوعنوان
میکنند » بونوئل بهاين دلیل روی ناشناسبودنش
اصرار میورزید که خواست شهرت «]وان
گارد» بودن خودرا بهمصالحه وادارد . معهذا
درسال ۱۹۳۲ بونوئل بخاطر تحقیر ی که سور
رئالیستها نسبت بهمردم عادی ازخود نشان
میدادند از نها زده شده بود . «زمین بینان».که
پساز باك نمایش نیمه خصوصی درمادرید» توسط
دولتهای جمهوربخواه ممنوع اعلام شده بود
پاسخی بهابن قضیه بود . او پساز «عصر طلاتی»
پیشنهادهائی برای ساختن فیلمهای تجارتی در
فرانسه دریافت کرده بود ولی ازآتجائی که
موضوعات باخواست وی وفق نمیدادند آنها را
رد کرده بود . حالا او فرصتی بدست آورده
بود تا سطح فیلمسازی را در اسپانیا بهبود بخشد
و باتماشا گران زپادی روبرو گردد» هرچند او
حس میکردکه حضورش در تیتراژ بعضوان
کار بر دان موفقیت فیلم را نزد عامهی مردم
بهخطر خواهد افکند . همچنین » این در خلال
۵0 316010 بود» همان تور دو سالهی
حکومت دستراستی که انقلاب در « آرستورباس»
درا کتبر 6 ۱۵۳ توسط«لر وکس» و هتکن
(حزب کاتوليك) را شامل گردید وبونوئلازنظر
ایشان عنصر نامطلوب شناخته میشد» او شایدازاین
میترسیب که ظاهر شدن نام او بعنوانکار گردان
ممکن است اشکالات سانسوری بهبار بیاورد .
نخستین محصول فیلموفونو «دون کوتنتین
عبوس» بودکه برمبنای يك کمدی شلوغ از
«آرنی چس» که همتای اسپانیائی «فدو»ست
فک ارداشت . کار ردان اسمی فیلم «لوئیس
مار کوئینا» بود که تاآ نزمان متخصصصدابرداری
۳
بود . طبق گفتهی «اورگوئیتی» » «مارکوئینا»
مسئولیت بعضی ازجزئیاترا بعهده داشت ولی
اح دستورهای «بونوئل»را اجرا می کرد ۰
فیلمنامه توسط «بونوئل» و «ادو آردوا وگارت»
نوشته شد » وی در گروه نمایشی سیار «لابارا کا»
که بنیان گذار و گردانندهاش «فدریکو کارسیا
لو رکا» بود با «لورکا» همکاری میکرد.
شرایط غیرحرفهای موجود دراستودپوها .
با هنرپیشگانی که درساعات مختلف خودشان را
بهصحنهی فیلمبرداری میرساندند و فیلمبرداری
احبارا تاپاسی ازنیمه شب ادامه میبافت » توسط
پونوئل تغییر یافت . ا و که رسماً تهّیه کنندءی
اجرائی ابن فیلمها بود يك برنامهی کار هشت
ساعته در روز تعیین کردکه اوقات صرف غذا
نیز مشخص ومعین بودند و روی وقتشناسی
تا کید میکرد. بازیگرانقبلازشروع فیلمبرداری
ببار صحنهرا تمربن میکردند و وفاداری
هفیلمنامه که مر آن زمان چندان موزد توجهنبود
کاملا" رعایت ميشد . هرصحنه ففط یكبار گرفته
باپن ترتیب «بونوئْل» سرمایهی «اور
آکوفیتی 6 نجات داد » ختی قسمتی از بودجه بد:
بسپار اند فیلمراهم بهاو بررگرداند وشروع
بهتکمیل کارآئی يك گروه فنیکردکه برای
فیلمهای بعدیهم ثایت ماندند » «بونوئل» بخاطر
فقدان تخصص درصنعت فیلمسازی اسپانیا درآن
زمان » مجبور بودکه بههمه آموزش بدهد.
روش کار «بونوئل» در استودپوهای شظ]0 در
«سیوداد لینییل» واقع درحوالی مادرید که او
بعدها برای ساختن «ویریدیانا» بهآنجا با زگشت»
حیرت برانگیخت » باوجود این درعرض يك ماه
فیلم بهپایان رسید . فیلم درسوم اکتبر ۱۹۳۵ در
یکی ازبترین سینماهای «گرانوبا»ی مادرید
هعتمسه 1 ع متعملوط - که البته تحت کنترل
«او رگوئنتی» بود افتتاح شد » همان ماهی که در
آن «کیلروبلز» مصاحبهی افانهای خودرا با
«اشتر ی رکت» انجام داد » درآن هنگام دو لت
ار رابت ۱
«شیطان يك زن است»را بخاطر صحنهای کهدر آن
يك گارد ملی بقصد توهین بهنیروهای مسلح
او اه مر ۱
سراسر دنیاً متوقف کند . همچنین درهمین ما
بودکه دولت «لر وکس» بهدنبال ی
0ع2تاد۳ سقوط کرد .
«دون کوئنتین عبوس» که «هرهروس»
۳ بعنوان «بك فیلم ازمادرید باریتم هالیوود»
معرفی کرده بود هم بااستقبال عامه روبرو شد
و هم منتقدین آنرا پسندیدند . منتقدین بازسازی
پاك خیابان و سکانسی دراواسط فیلمرا که ترانهی
تیتراژ فیلم درآن اجرا ميشد ستودند » دراینجا
نتیجه مورد نظر باتدوین ماهرانهای ایجادشده
بسودکه میبایست جای «کرین»راکه هنوز در
استودیوهای اسپانیا ناشناخته بود بگیرد. فلم
]نطو رکه «فر انسیسکو آراندا»در کتاب «لو
نمای ۱6 : مارا روی يك نیمکت عموم .
مینشیند . کنار او يك کارگر مشغول خوردن
غذ! ازظرف ناهارش است . او با گرسنگی به 1
تاه 3
" نمای ۱۵ : صفی ا گدابان دريك غذاخوری
کاسه دارند. نوبت اوست. مرد ی که غذارا تقسي
میکند میگوید : کاسه تو کجاست ٩ - من کاس
ندارم «پی کاسه » بیغذا . حواست جمع باشد
وگرنه میمیری . نفر بعدی». او بهنفر بعدی در
نمای ۱۱ : مك خیابان . ماربا م۳
گنای است . 73
نمای ۱۷ : خارج از کلوب شبانه . 8
نمای ۱۸ : دیزالو بهداخل . اتاق قمار ..
مشتریان سر يك میز سرگرم قمار بازی هستند ..
ژتون جمعکن میگوبد : ۰۷۲۹ قرمز ۰
هیچ . بعدی ۱» 1
دومین محصول «فیلموفونو» بنام «دختر .
خوآن سیمون» برمبنای يك نمایشنامه عامه ۳
قرار داش ت که آنهم بنوبه خود براساس ترانهای
بودکه يك کشیش ساخته بود و «آنخلیلو»ی
آوازهخوان آنرا درسراسر اسپانیا بشهرت رسالا
بود . نویسندهی نمایشنامه : «نم زیوسوبره ویلا».
فیلمنامه را نوشته » دکورها را طر ۳۲۲
و کارگردانیرا آغاز کرده بود . «سوبرهوبلا ,
یاک آرشتکت بودکه دو فیلم «آوان کارد»
ملتاجع5 م56 ۳1 (۱۹۲۰) و «بسویهالیووه
مادریدی» (۱۹۲۷) را نوشته و کار گردانی .
کردهبود. فیلم اول او آمیزهایازفیل« ۳
اکسپرسیونیسم آلمان و کمدی سبك بشمارمیامد. ۱
«سوبره ویلا» استعداه داشت اما فاقد تجربهی 3
لازم برای کار کردن وسازماندادندر يكاستودیو ح
بود وطی يت هفته فقط توانست دو صحنهبگیرد ۲
«اور گوئیتی» و «اوگارت» از بونوئل تقاضا ۱
کردند مداخله کند » و او این کار را کرد» وبرای .
کارش بعنوان کار گردان دستمزد اضافی در ۳
داشت. او بدلیل ابتلاء بهسياتيك درتهیه مقدمات ۲
این فیلم نقشی بعهده نگرفته بوه . «سوبرهوبلا) ,
کهازنظارت بونوئل ذلخوشی نداشت کناره گیرگ ۱
کرد وبك هفته وقت بدونهیچگونه فیلمبردادی
سپری شد . طبقکنتی «حوزء ۰ ۳
دوهر هدیا »چیزی که انفاق افتاد باین صورتبود:
«منبهاستودیوهای«روپتنس» رفتموبکی
از هنگسازان بنام «رماچا»قبلا" موقعیترا برای
من تشریح کرده بود . او بمن گفت که مسئولیت
فیلمبرداری درپلاتورا بعهده خواهم داشت ۱۶
دان حقیقی بونوئل خواهد بود . من گفتم
که ازاین کار خوشحال میشوم زبرا میخواستم
اند بسن دادهاند میلفی نیز پرداخت کنم .
بت 6 نهآ نها بهتو پول خواهند داد .9۰
پوند بود) و بخاطر يك هفته تعویق در
فیلمبرداری پرداخت پول بیشتر میسر نیست .
ید او گفت که آیا میتوانم بعدازظهر همان روز
فبلمبرداریرا شروع کنم ومن گفتم که اول باید
صورتمرا اصلاح کنم . اولین صحنهای که من
گرفتم رقصی توسط « کارمن آمایا» بود . اپن کار
د رکلوب شبانهای واقع درپشت «پلاسیو دو لا
موزیکا» درمادرید صورت گرفت . 3
من هرروز قبلاز شروع کار بونوئل را
میدیدم و او دقیقاً بهمن میگفت که فیلمبرداری
هرصحنه چگونه باید باشد . من نظارت بر
فیلمبرداری درپلاتورا بعهده داشتم ۰ بونوئل
عصرها فیلمهای برداشته شدهرا میدید و تمام
کارهای تدوینرا انهام میداه نا او در
فیلمنامههم دست.داشت.- او کرچه درفیلمبردازی
دخالت مستقیمی نمیکرد ولی درواقع او بود که
فیلم را ساخت .»
. «خوزه لوئیس سائنزدوهرهمدیا» پسرعموی
«خنوزه آنتونیو پریمودوربورا» بنیانگذار
«فالانژ» درسال ۱۹۱۱ متولد شده بود . او در
سال ۱۹۳6 نخستین فیلم خودرا تحت عنوان
«پاترپشیو بهيك ستاره نگربست» نوشته و کار
| لگردانی کرده بود» این نضستین فیلمی بو که
دراستودبوهای متعلق به«سرافین بالستروس» که
درضمن فیلمبردارهم بود ساخته شد . فیلم درباره
ماجراهای مضحك وغمانگیز يكفروشندهیشیفته
سینماست که دريكك خرازی فروشی کار میکند
" و ما بوسیلهی يك حرکت افقی درامتدادپیشخوان
" که فروشندگان وپشت سر زنان خربدار رانمابان
او سازد بااو آشنا میشویم ."که علاقمندست
ود پاک ارو مرف یگ ها
بخاطر خرابکاریکه بار میاآورد بخت و اقبالش
لاکاسا) موافقت میکندکه بهآزمایش او توجه
اکد و فیلم با دپاترشیو» که دندانهای تازه
گذاشته ودربك فیلم نقش جوان اولرا درمقابل
ستاره فوق بازی میکند بهپایان میرسد . پاتریشیو
نخستین نقش سینمائی «آنتونیو ویکو» هنرپیشه
تّاتر بودکه درنقشهای بعدی خود تاشروعجنگگ
داخلی يك «مرد کوچك» خرده بورژو را
تصوی کرد » سیمائی چاپلینوارکه از میان
قشرهای اجتماعی جمهوری دوم عبور میکند .
فیلم دراصل بك پایان چاپلینوار داشت که
«پاتریشیو» بهمغازه خرازی فروشی باز کشت
واین رجعت باعتميشد که احترامش نردهمکاران
9و بالا پرود . معهذا يت پابان غیر نجارتی پرای
را ازدست میدهد . سپس يكث ستاره (روژیتا .
بالا : نمای ازفیلم «دان کوئینتین عبوس»
پائین (راست) : نمائی ازفیلم «پاتریشیو به يك سناره نگریست» - پائین (چپ) :
فیلمبرداری «پاتریشیو به يك ستاره نگرپست» .
«سائنز دوهرهدیا» و ا کیپ
يك فیلم غیر نجارتی ازنظر تهیه کنندگان ابلهانه
بوه» بنابراین پایان فیلم تغییر یافت .
موضوع اجتماعی اين فیلم درفیلمهایقابل
توجه دیگر جمهوری دوم نیز انعکاس دارد»
مثلا در 02-206 1۷017200 اظ (ادگار نویل
۳۵) و دهز2ظ دمنسبظ_ (پدرو پ و که ۱۹۳۷)
فیلم درضمن صحنههای کميك درخشانی دارد :
مثلا" کارهای عجیب وغربب «پاتربشیو» در
استودی و که درآنجا يك کنسرت ار کسترسنفونيك
را خراب میکند وبا ظاهرشدن ازپشتصخرههای
مقواپی » فیلمبرداری يك صحنه دونفره بهسبك
«جانت مکدونالد» و «نلسون ادی»را که روی
پك کشتی میگذرد بهم میریزه .
همانطور که «سائنز دوهرهدیا» گفته است
این فیلم «نشانهی ۲ گاهی آزچیزی درخارج از
اسپانیا , دراروپا » بودکه درآن زمان بندرت
مبحورده ۰ گرچه فیلم آقلیدی از آثار
«ارنست لوبیچ» و «رنه کلر» است ولی با درنظر
گرفتنموقعبت سینمای اسپانیا درآن دوره شخص
باداظهار نظر «لور کا» در بارهفیلم 1۳2۷1652" ص)
(دهصام۷ . - (ع۱۹۳) ساختهی «هاری
دانادیدار است» میافند :
«فیلمی چنان دلتشین وزیبا که بنظرنمیرسد
اسپانیائی باشد». «پاتربشيوبهيكستاره نگرست»
درآ وریل ۱۹۳۵ درمادرید رو پرده آمد . فیلم
بانظرات اننقادی موافق روبرو شد و لی فقط مدت
يك هفته روی پرده ماند. «سائنز دوهرهدیا»
توضیحمیدهد کهمردم «فو لکلوریکو» (فلامنکوی
عامهپسند) را ترجیح میدادند .
چهار سال دوره جمهوری دوم برای
اروپائی کردن ذوق عامهی اسپانیائی کافی نبود
ی «فوتدلوریکو» ود که
«سائنز دوهرهدیا» همراه بونوئل روی آن کار
گگراده .
«دختر خوآن سیمون» يك 1:02001212
بودکهاز «بومارشه» و «پروسپر مریمه» تأثیر
میگرفت» يكملودرامدرباره کولیهاوخوانندگان
فلامتکو ۰ يك نگاه فرانسوی بهپانیاکه میان
اسپانیائیها مقبولیت یافته بود. «هره روس»
درباره آن چنین تبلیغ کرد : «دختر خوآن
سیمون» مانند مسوسیقی «مانوئل دوفابا» با
مصحنن0) 0ععصحجصم1 « لور کا » است : عظمت
ازریشههای قامیانه ترچشمه میگیرد..
طبق گفتهی «آراندا» بونوئل کوشثی در جهت
زاین فرآزدادها بتمل نیاوره بلکه آنهارا
تشدید کرد » مثلا" از « کارمن آمایا» خواست نا
سبكگ رقتیدشرا پفاغراق بکشاند . خود بونوثل
هنگامیکه« ] نخلیلو » یکی از نر انهها یش رامیخواند
دريك صحنهی زندان ظاهر ميشود و دبوارهای
سلول باعلاثم داس وچکس پوشیده است .
«او رگوئیتی» در ۱۰ دسامبر ۱۹۳۵ فیلم را
افتتام "کر د» درهمین ماه ماجرای «نومبلا» »
۳۸
دای فرار هی مر و ات
نظامی درمرااکش روی داد که شهرت «لرو کس»
را بیشازپیش مخدوش کرد وبیست وشمین
بحران دولتی جمهوریرا موجب گردید . فیلم
بطور همزمان درچهارده سینمای مادربد روی
پرده آمد واین کاری بوه که توزیع کنندگان
معمولیرا هراسان کرد » برای اولینبار يكفیلم
جدید میتوانست دربك روز هم دريك سینمای
شيك وهم دريك سینمای محلهی کار گرنشین
بهمعرض ماش گذاشته شود. فیلم موفقیتفراوانی
یافت وتنها فروش موسیقی آن هزینهی تهیهاش
را جبران 3۵ معهنا منتقدین کهازمنظورهای
بونوئل بیاطلاع بودند آنرا مبتذل خواندند .
«سائنز دوهرهدیا» سپس «چه کسی مرا
دوست دارد ؟»را ساخت . «اور گوئیتی» فیلمرا
«نهچندان جالب توجه» توصیف میکند که صر فا
برای مشغول نگهداشتن گروه تهیه ساخته شد
زیرا «نسگهیان » بیدار باش ۱» هنوز آماده
فیلمبرداری نبود وهمچنین هدف بهرهبرداری
از کودکی بودکه بتازگی دريك مسابقه هوش
رادیوئی جایزهای دربافت کرده بود .
«سائنزر دوهرهدیا» این دفعه چندان تحت
کنترل بونوئل (که بازهم همراه «او گارت»
مسئولیت فیلمنامه را بعهده داشت) نبود زیرا
بونوئل وقتخودرا صرف مادهنمودن «نگهبان .
بیدارباش!» میکرد. او با «دخترخوآن سیمون»
لیاقت خودرا شان داده بود و «چهکسی مرا
دوست دارد ؟» تنها در عرض سه هفته در
استودپوهای «بالستروس» فیلمبرداری شد .
«نگهبان ۰ بیدار باش!» مانند «دختر
خوآن سیمون» در استودیوهای «روپ تنس»
«چه کسی مرا دوست دارد »٩ نخستین فیلم
اسپانیائی بود که بهمسئلهی طلاق میپرداخت»
قوانین طلاق جمهوری در ژانویه ۱۹۳۷۲ صورت
اجراثی بخود گرفته بود . نفش کودك اپنازدواج
کت توسط «ماریثره»ایفا شدکه «هرهروس»
اورا بعنوان «شرلی تمیل اسپانیائی» موردستایش
قرار داده بود . احساس میشد که این فیلمدرسطح
آثار قبلی نیست ومورد استقبال چندانیهم قرار
نگرفت.. « چهکسی مرا دوست دارد ؟ » این
بداقبالیرا آوردکه در ۱۱ آوریل ۱۹۳۰ یعنی
همان روز ی که«مورنا کلارا» اثر «فلوریانری»
رزوی رده اعد افعای شند درافیل احه
«ایمیر بو آرچنتینا» تنها ستارهای که سینمای
اسیانیا آفریده بود و کمدین بزرگی «میکوئل
پتگرای» شر کت آذاشتید در شالیت فرا از فستییر ای
«پر بمودور بورآ» ۰ ممنوع شدن جلسات فالانژ
وتیرراندازی بهروزنامهفروشها توسط گروههای
سیاسی رقیب » مردم مایل بودند که با تماشایيك
کی ی ری ات
سکانس «بازبیبر کلی» در حیاطی واقع در
«سویل» بود ازهول وهراس زندگی روزمر
فرارکنند . درمقابل این تصوبر خشونتبا
حکومت چندماههی جبهه ملی بود که «بونوئل»
فیلمیرا که قرار بود آخرین محصول فیلموفونو .
باشد , دردست گرفت ۰ «نگهبان» ببدار باس ۱۲۱
نیز و نمایشنامهای از «آرنیچس» قرار
داشت وبازهم «] نخلیلو» درآن بازی میکرد ۲
او دراین فیلم بهترین نقش خودرا ارائه داد ,
بونوئل دوست خود «ژان گرمیون»را از پاربس
بهمادرپد دعوت کرد تا کار گردانی فیلمرا بعهده
بگیرد . گرمیون قبلا" درسال ۱۹۳ فیلم «زن
غمگین»را دراسپانیا ساخته بود » واين برای .
اولینبار بودکه فیلموفونو بك فیلمساز مشهور
اروپارا برای کارگردانی دعوت میکرد . باین
ثرئیب بونوئل دخالت چندانی در کارها نمیکرد
وق ی «او رگوئیتی» فقط بث همکاری
دوستانه با« گرمیون» داشت . فیلمبرداری در
فوربه ۰۱۹۳ ماه پیروزی انتخاباتی جبهه ملی
تحت رباست «آزانیا» » آغا زگردید. اما اینفیلم
وفیلمهای دیگر فیلموفونورا بهیچوجه نمیتوان
بهجبهه ملی وابسته داشت . ساختن این ک وه
فیلمها دراسپانیا باید بهبعد ازشروع جنگ داخلی
مو کولميشد که .0.0.1 فیلم 16ط2مآنهتاهون
(فرناندو میگنونی ۱۹۳۷) راکه يك کمدی
آنارشیستی بسباك آثار «رنهکلر» بود ساخت .
معهذا این فیلهای «فیلموفونو» وآثار دیگری
که درخلال جمهوری دوم » بخصوص در طول
جنگ ک اداخلی » » تهیه شدند شاید پلی میان چاپلین
و کیتون » رنه کلر و نتورئالیسم ابتالیائی باشند.
اور گوئیتی «نگهبان » بیدار باش ۱» را
بهترین محصول «فیلموفونو» میداند و مدعی
است که این فیلم در ردیف آثار اروپائی جای ۱
داشت . باوجود این نام «گرمیون» از تیتراژ" ۱
حذف شد زبرا خود بونوئل احساس میکردکه ۰
اين فیلم درشآن شهرت کار گردان فرانسوی ۲
نیست . همچنین شایعهای هست که گرمیوناصرار
داشت نام او ازتیتراژ حذف شود زیرا او از
دخالتهای زیاده آازحد بونوئل ناراحت بود
و احساس میکردکه اوفیلم را کار گردانینکرده
است بلکه صرفاً حکم بك تکنیسینرا داشته است.
البته او نمیتوانست فیلمنامهرا » مثل مورد فیلم
«زن غمگین» . مطابق سلیقهاش تغییردهد.
درواقع« گرمیون» پیش از پایانفیلمبرداری
مریض شد وبونوئل شخصاً کار گردانیرا بعهده
گرفت . او و «او کارت» صداهای دونفر ولگرد
راکه پشت بوتهها هستند وهنگام عبور يك زن
برهنه برایاستی در رودخانه » کلمات رركکيك
برزبان میآورند دوبله کردند .
بونوئل درزندگینامهی خود میگوید :
«اين فیلمها درمقایسه باهمتاهای امربکائی
خودشان » ازنقطه نظر هنری واجد ارزشنستند .
ولی ازنقطه نظر اخلاقی و روشنفکرانه از آنهائی
که درهالبوود ساخته شدهاند بدتر نیستند .
7 ربهی ما بطرزی عالی پیش میرف تکه شروع
جد کت داخلی در ۱۸ ژوئبه ۱۵۳٩ ناگهان بر نامه
کار مارا قطع کرد» . طبق گفتهی او رگوئیتی
" بیدار باش ۱» درست هنگام شروع
داخلی بهپایان رسید و اندکی بعد بونوئل
و گرمیون رهسپارپاربس شدند. فیلم تا ۱۲ ژوئیه
۳۷ درمادرید نمایش داده نشد . بونوئل اثر
دیگری از «آارنیچس» بنام مجم1۷۲ مصتنلن ۱
را نیز دربرنامهاش داشت ولی فیلمبرداری ازآن
آمکانپذبر نشد .
" راینواقعیت که فیلموفونو توسط اورگوئیتی
وان «اساساً يك موّسسه باز رگانی» توصیفشده
ای نقش عمدهایرا که این سازمان در زندگی
فرهنگی جمهوری دوم داشته است بیوشاند .
5 بای فیلموفونو » فیلمهائی که وارد کرد
۲ مهائ ی که ساخت » وجوه مشترك فراوانی با
را دارده باه بر تانری که استعدادهای
لو رکا ء ا وگارت ونفاشانی مثل بنیامینبالنسیا,
خوزه کابالرو و پوس دولتون را متحد کرده
. پکی ازهمکاران این گروه «آرتورو
و کت یود که بعدها کار گردان سیتما
. بهمین ترنیب اور گوئیتی هم درفیلموفونو
از مستعدترین افراد را جمع کرد:
«اوروبون فر ناندز» نویسندهایکه فیلمنامهها را
ترجمه وزیرنویسهارا آماده میکرد ۰.«فر ناندو
رماچا» و «جولیان بائوتستا» که اهنگساز
بودنت » «خوزه ماریابلتران» فیلمبردار که بعداز
اتکی همراه اور کوئیتی به آرژانتین
رفت ت ودرآنجا باهم دو فیلم باشر کت آ نخلیلو
ساختند » و «ادو آردو ماروتو» مسئول تدوین .
سیاری از آنها اعتراف کردهاند که از
آزجوشش فرهنگی فوقالعادهای بودند کهدرطول
جمهوری دوم دراسپانیا تجربه شد . بعداز ۱۸
9ب ۲ پرا کندگی روی داد .
سیر حرکت بعدی بونوئل معلوم است .
ثراینجا فقط کافیست بگوئیم که او فقط درسالهای
گر بودکه دراسپانیا وجههای رسمی یافت . در
کتاب نیمه رسمی«تاریخ سینمای اسپانیا» (مادر ید
۴8 نوشتهی «فر ناندو مندزلیته» کهدرحدود
صفحه دار هیچ اشارهای بهبونوئل
ود . اوایل امسال «يك سک اندلسی» برای
۵ + البته نکههائی حذف شده بود » ولی میتوان
۳ بطور کامل درسینماها دید .
اما «سائنز دوهرهدیا» چه شدکه همیشه
8 شرا بهبونوئل ابراز داشته است» کسی
ومی ازدوستی موجود درجمهوری دومرا؛
ازوابستگیهای سیاسی » عنوان کرده
ابن یکی دیگر ازچیزهائی بو که جنگ
ی نابود کرد :
ین بار ا زکانال دوم تلویزیون اسپانیا پخش .
نونک ومن ِِ بسیار خوبی شدیم »
من يك فالاتژیست بودم و او بك ترا بود .
ما گاهی اوقات هنگام صبح در «با كانيك» » ث
کافه بسیار شيك ودستراستیترین کافه درمادر بد»
باهم دیدار میکردیم تا درباره سیاست بحث کنیم.
بونوئل دوست داشت بهآنجا برود زبرا میگفت
که آنها بهترین اسکاچرا درمادرید دارند .
عصرها کافه پرا زآدمهای دستراستی پیرو رسم
روز بود» .
این بونوئل بودکه زندگی «هرهدیا» را
نحات داد ودر" غاز جنگ اورا از «چکا» خارج
کرد وبهامپانبای ناسسونالیت رسانیت
«سائنز دوهرهدیا» دردهه چهل برتربن
کار گردان اسپانیا شد واین امر برخلاف آ نچه که
از روی کینهنوزی گنتهاند فقط بخاطر بستگی
خانوادگی او با او وریورا» نبود. نخستین
فیلم او بنازباان گت داعل بك کدی بام
امن من مصد مط تص۸ ۰ (۱۹۱) بودوجا لب
ابنجاست که بعضی ازبازبگران «فیلموفونو» نیز
د رآن,شر کت داشتند . ولی نخستین موفقیتقایل
توجه او «رازا» 1222 (۱۹2۱) نام داشت که
موضوع آن از «فر انسیسکو فرانکو» بود و طبق
گفتهی «مانوثل آزنار» سعی دارد نداومتاربخی
۵
قهرمانی وجاننثاری بوسیلهی سینما بیان کند .
اين فیلمی است که آشکارا ازروی مذل سینمای
۷
«سائنز دوهرهدیا» فیلمهای دهه چهل و را
«سینمائی برای اوضاع و احوال» نامیده است »
بعبارت دپگر این بمعنای سینما درفاصله سالهای
۹ تا ۱۹۵ است که طی آن » آنطور که
«گابریل جکسون» درکتاب «جمهوری اسپانیا
و جنگ داخلی» حسابکرده ۲۰۰ هزار نفر در
اسپاتبا کشته شدند . فیلم فمطننجد وه فعذقص[
(۰)۱۹6۸ جزو آثار موفق بعدی اوست» يك .
فیلم مطنطن که شرو ع کننده يك رشته فیلم مذهبی
شمرده میشود که دراوایل دههی پنجاه سینمای
اسپانیا را تسخیر کردند . بزرگترین موفقیت
.«سائتر دوهرهدیا» پساز «رازا» بدون شكث
عمط مدع معصه:د۴ (ع۱۹۲) است » بث فیلم
مستند که درپایان آن مصاحبهای بافرانکو جای
دارد .
منأأسفانه درآثار یعدی «سائنز دوهرهدیا»
مثلا" در «تاریخ رادیو» (۱۹۵0) که سه اپیزود
واقع گرابانی کميك دارد ولطف حضور کمدین
بررکی جون «حوزه ارت تا ۱۳
میبخشد وحتی شاید در 12 06 ومالدع 1.0۶
همونتقهه: ۰ (۱۹۷۵)+علیرغموابستگیعیان
صنعت سینمای اسپانیارا دردههی گذشته تشکیل
میدادند » فقط اثرات انددکی ازاستعدادی که وی
کر پیت وهای درنخستین فیلمش شان داده
بود دیده مشود ,
جدیدانر ینفیلماو تصنلمع:اه له عفصحمام5
نام داردکه بازی باعنوان اسپانیائی «ماجرای
نیمروز» است .
همان گونه که قتل «فدربکو گارسیالو رکا»
ی توق کرش اف ۱ ۳
سالهای ۱۸۹۸ و ۰۱۹۳۰ بعنی غنیترین دوره
فرهنگی این کشور بعداز قرن شانزدهم » بهحساب
میامد کار سینمائی «سائنز دوهرهدیا» بعدازسال
۹ اثر عقیم کنندهی پیروزی ناسپونالیستها
را روی سینمای اسپانیا نشان میدهد » که هنوز
ازاثرات آن بهبودی حاصل نکرده است .
نقل از : سایت اند ساوند
۹
«نیکلاس ری» به هنگام تهبه صحنهای ازفیلم «جانی
گیتار» - جون کرافورد - را راهنماتی می کند
- تو پروفسور جددبد هستی ؟
ان میک
- مطمئن نیستی ؟
چرا... مطملنم .
وه اه(
پروفسور تازه کار باشی ؟
(نگاه پیتفاوت) . _
- ازهالیوود اومدی » اره ؟
(حرکت موافق سر)
- تو اون فیلمرو با شرکت آنتونی کوئین
درباره اسکیموها ساختی ؟
ار
- و اون چندنا فیلم با بو گارت را؟
۳
- پس اینجا چکار میکنی » مرد ؟
راستی هم چطور شدکه نیکلاس ری( که
اورسوز .او را «یکی از کار گردانان بزرگی
سل خودش» میداند) کارش به یگ .داتشگاه
ایالتیوفیلمبرداری با هنرپیشگان ونکنیسینهائی
که همه شان دانشجو بودند » کشید؟ گفتگویبالا
ازفیلم «نمیتوانی بخانه بروی» گرفته شده -
فیلمی که ساختنآن چهارسال طول کشید وحاصل
تجربیات » در گیریهایذهنی وروژباهای مردمی
است که برای ساختنآنگردهم آمدتد- گروهی
از دانشجویان ويك کار گردان که خرن ار
شصت سال داشت .
نیکلاس ری ظاهر بسیار گیرائی دارد -
قدش بیشاز + پا است وبدن يك ورزشکار را
داره با موهای سفید باشکوه وصورتی که درعین
حال خشن وحساس است . وبعلاوه او يكآ کتور
است و با توجه به طرز راه رفتن وطنین کنترل
شده صدایش باید گفت که آ کتور بسیارخوبی هم
يكك زوزیکشنبه است ومن برای اولینبار
با نیکلاس ری روبرو شدهام . دريك آپارتمان
درقسمتهای جنوبی مانهاتان هستیم . او باهواپیما
برایگذراندنتعطیل] خر هفته بهاینجا آ مدهوقرار
است من فردا با اتومبیل اورا به کالج هارپور
وابسته به دانشگاه ایالت نیوپورك دربینگهامتون
برسانم وبرایمشاهده کار او بادانشجویانش مدتی
همانجا اقامتکنم ۰ ری که در ۱۹۱۱ درلاکراس
ازابالت وبسکانسین بانام ریموند نیکلاس کینزل
به دنیا آمد» شروع میکند به صحبت درباره.
زندگی حرفهای وعلاقههای هنریاش :
«نخضستین علاقه هت من متوجه زمینه
موسیقی بود » میخواستم پك رهبر ار کستر بشوم.
وقتی در دبیرستان بودم » درمورد کاری که
میخواستم .بکنم تردیدی نداشتم : میخواستم شعر
بنویسم ونمایشنامه روی صحنه بیاورم » وهردو
نویسندهگیوحتی | نجام کارهایدبگردرمیا وردم» .
دردوران ر کود اقتصادی دهه سی «ری»
درتشکیل اتحادیه کار گری چوببری همکاری
کرد» درآ رکانزاس وینسی نمایشنامه برویصحنه
آوره ودرنمایشهائی که الیاکازان وجوزفلوزی
درتاترفدرال بروی صحنه میا وردند » نقش ایفا.
کرد هککر میک کیی الک نت ابا ۱
وبا مشکلات هنرپیشگان آشنای داشته باشد »
بتواند کار گردان خوبیباشد. وقتی کارفیلهسازی
را رو کردم ٩5 به گاه نقشهای کو چکی ایفا .
میکردم » فقط فطل و2 اینکه خودم را آزمایش
کنم » ببینم که سبكث کار گردانیمن 9ص
چه نتیحهای میداد» .
در ۱24۵ «ری » همکا رکارگردان در
بروی صحنه آوردن «آواز عود» بود وسال بعد
خودش نمایشنامه «تعطیلات مرد فقیر» را بروی
صحنه آوردکه نسخه جدید برادوی از «اپرای
مردفقیر» باموزيك دوك الینگتون بود. منتقدین
سرشناس نیوبورك «ری» را به عضوان يكث
کار گرادان اجنین توب استعداد تاد ۳۳
وبعد «ری» نا گهانگام بسیاز زر کی اردادت ۱
خزدش این جربان را چنین به باد میآورد :
«الیاکازان پایم زا به هالیوودکشاند. به من گفت
نيك » باندازه وقتترا با تثاتر ورادیووتلویزیون
وموزيك تلف کردی . من دارم اولین فیلمم را
میسازم » بیا با منکارکن» . «ری» این پيشنهاه
راپذیرفت ودرفیلم«دربر وکلیندرختی میروبد» .
به عنوان دستیا رکازان با او همکاری کرد . و بعد
در ۱۹6۷ اولینبار با فیلم «آنها شبها زندگی
میکنند» روی پرده سینما درخشید.
وقتی «همفریبو گارت» کمپانی تولیدفیلم
خودش را تشکیل داد اولین محصولآن «به هر
دری بزن» بودکه «ری » کارگردانی کرد.
«ری» این فیلم را برای دانشجوپانش درهارپور
به نمایش گذاره » خودش میگوید : «به دلابل
نسبتاً بازیگوشانهای » دراین فیلم آنقدر اشتباه
کرده بودم که ارزش بحث را داشت» . پیشتر فیلم
هصورت فلاش بك گرفته میشود : تکنیک ی که ری"
میگوید درآن زمانکاملا": برآن مسلط نبود .
میگوبد فقط بعدازمطالعه روش استادانه بونوئل
دراستفاده ازفلاشبك بودکه بادگرفت چگونه
ازآن به نحو موثري استفاده کند.
«ری» «درمکانی دورافتاده» دومینفیلمی
را که با «بو گارت» ساخت » «مطالعهای درباره
خشونتی که هر کس دردرون خود دارد ونطفه
نابودیخوه اوست» میخواند. «فرانسوا تروفو»
نوشت که , ات نیکلاس ری بود که همیشه
بو گارت را به صورات چبزی بزر کتر ویر تر از
يك آ کتور میساخت » به صورت يكث ثِِِ
حاوی پیام » ۳
بپشتر خاطراتی که ری با ز گومیکند مربوط
میشود به موسیقی فیلمهای او . فیلم «برزمینه
خطر ناك» (صمعه ودمعمعمدط مم) را که
«پیتر با گدانویچ» آنرا «یکیازبهترینفیلمهای.
(
دح
جنائشی میداند» » «ری» یکی ازشکتهای
خودش میشمارد . تنها چیزی که درمورداینفیلم
اورا خیلی خوشحال کرد این بودکه «برناره
هرمن » آهنکساز فیلم درمجله «سایت اند ساند»
اد موزيك این فیلم را بیش آزهر کار
دیگرشدوستدارد وميدانيم که «هرمن» موزيك
تعدادیازفیلمهای «هیچکالك» وهمچنین موزيك
ی کین » زا. ساخته. است : رشته کلام
«ری» پیوسته به موضوع موسیقی ونویسندگی
کشیده میشود. اوفیلمنامههایبسیاریازفیلمهایش
ازجمله «شورش بیدلیل» را خودش تنظیم کرده
است . وقتی دوران طلائی فعالیتش درهالیوود
پسرسید » «ری» بهنوشتن » اقتباس وخربد حق
امتیاز فیلمنامههای مختلف ادامه دادکه البته
بسیاری ازآ نها هیچوقت به فیلم بر گردانده نشد.
وفیلمنامههائیدار که باهمکاری«دیلانتوماس»
و « گورویدال» نوشته که آزمرحله نوشته پیشتر
نرفتهاند » باضافه يك اقتباس مدرن ازنماپشنامه
«خانمی ازدریا» نوشته «ابیسن)» که کم مانده بود
با شر وت «ایتتر ید بر کمن سازد.., قر
چنین مواردی همه سعی میکنند تقصیرها را به
تن سست فیلمسازی هالیوود بناندازند. اما
«ری» اهل ایننوع گله وشکایت واینکه فیلمساز
گاهی ناچار میشود استعداد خودرا درمقابلپول
پفر وشد وغیره نیست :
«فکرمیکنم روش کار کردنبراساسقرارداد
برای يك استودیو بسپار خوب است بخصوص
اسان ان احقاسی وا ابتاد میکدد که
دريك فعالیت گروهی ست دارد. من درهالیووده
خیلی شانش آوردم . تقریباً يك فیلم ازهرچهار
فیلمی که میساختم » چیزی بود که دوست داشتم.
واین میانگین خبلی بالائیاست . وهیچوقت هم
بخاطر خودداری ازساختن يك فیلم فراردادم
فسخ نشد. اما زمانی رسیدکه من ازنظر مالی
قدرتآنرا داشتم که بگویم ازاینبهبعد هیچوقت
تا ازيك فیلم خوشم نیاید» آن راکار گردانی
نخواهم کرد» .
فوی برد که اما رخاف تراسا ییا
ی که دوفیلم پرخرج سقوط اورا تربع کرد»
بخود داد . «ری» درمورد بدییاریهای این
دوره میگوید : «همهاش تقصیررخودم بود» .
فیلم اول انجیل به روایت متر و گلدوینمایر و
تهیه کننده سام برونستون بود - «شاه شاهان»
به صورت ویستاویژن وتکنیراما . ری میگوید:
«چیزی که علاقه مرا به ساختناینفیلمبرانگیخت
این فکربوددکه آن را نه به صورت بك رشته
صحنههای خبره کننده بلکه به صورت داستان
یکی ازپیامبران کم اهمیتتر انجیل درقرن اول
پسازم» . این يك روش غیرمتعارف وغیرمذهبی
استکه اگر دقیقاً اجرا میشد میتوانست نتایج
جالی داشته ناشد. اما برش خرافیلم اه دست
اشخاص دپگری انجام شد. بهرحال ری هنوز
و3
نه نسخه متر و گلدوینمای رکه هرعیدپاك بهنمایش
درميا ید » بلکه يك نسخه نه حلقها ی که خودش
تدوین کر ده ۱
فیلم دوم«پنجاهوپنج روز درپکن» آ خرین
فیلم پخش شده «ری» بو د که برای ساختن الق
تمام بازیگران چینی انگلستان واروپا بهاسپانیا
فرستاده شدند. هنگام ساختن ارت فیلم هر نوع
گرفتاری قابل تصوری پیشآمد. شایع شدکه
«ری» دچار حمله قلبی شده است وحتی وقتی
که متخصصین قلبی اعلام کردند ناراحتی «ری»
چیزی جزخستگی مفرط نیست وحشت مدیران
استودپوها فرونکشید . با «پنجاه وپنج روز در
پکن» ری بهصورت یکیاز گرانتری کار گردانان
وعمالا" غیرقابل استخدام در
پاك شب درهارپورفیلم «دربر و کلیندرختی
میر و بد» را بای شا دانیی به نماش مارد
او به عنوان دستیار کازان در رساختن آبن فیلم همه -
کاری ازنوشتن گفتگوهای اضافی تا درست کردن
قهوه را انجام میداد . نسخه فیلمنامه او , که
«ری» آن را به شا گردانش نشان میدهد شامل
طراحی سیاقلم صحنهها ودکورها وتجزبه و
تحلیل شخصیتهاست . اماکاریکه او آن را
بیسابقه میداند» تهیه موزيك متنفیلم آازصداهای
حقیقی است : سوتزدن کسی درخیابان » صدای
تمرین پیانوی کودکان وغیره . بعبارت دپگر تمام
ی ی
فیلمبرداری ممکن بود شنیده شود . «ری» روی
هرچیز به عنوان ياك اثرستندکار ميکند.
پیش آزنمایش فیلم «ری» خاطراتی را با
شا میدن مان مار : «خیلی سعی کردم
کازان را قانع کنم فیلم رنگیگرفته شود . حتی
درآن زمان سپاه وسفید را برای فیلم مستند
مناسب نمیدانستم» . اما بالاخره «ری» دراین
مورد موفقنشد. منگویدکه او و کازان روشهای
متفاوتی دارند » ازجمله اینکه «ری» همیشه
دربرش فیلم دست دار » حال آنکه کازان موقع
برش فیلم «دربرو کلین درختی میروید» بهاطاق
تدوین نرديك هم نشد. اما «ری» اذعان دارد
کهکار دردانی را ی از کازوان اموعته است 7
«نیکلاس ری» برای اولینبار در ۱۹۷۱
برای اراد يك سخنرانی به هارپور دعوت شد.
ری به هارپور رفت اما سخنرانی ابراد نکرد .
خودش جریان را اینطور تعربف میکند : «قرار
بود پیش دونقری که قسمت فیلمساژی را اداره
میک دند بروم 9 یکی دوسالی بو که دنبالم
مپکفتند وانهتترآنستد بدایکسته ۰ این نی
ندارد » زیرا این همان دورهای بو د که «ری»
ازچشم مدیران استودیوهای هالیوود افتادهبود.
«درایندوره منهرجا که بودم سعیمیکردم
بفهمم در دانشگاهها در زمینه فیلسازی چه
فعالیتهائی انحام میگیرد . وضعیت آستاندارد این
"ادامه داشت .
اینبود که ازحرصد دانشجو بیش ازیکیدونفر؛
هیچوقت ازپشت يك دوربین به چیزی 6
نکرده بودند. درهارپور هم وضع بهمین ترتین
بود . بنایراین ازسئولان قسمتفیلمسازیخواستم
تمام تجهیزاتی را که دراختیار دار ند که 9
زیاد نبود - بیرون بیاورند . فکرکردم ۲
سخنرانی فایدهای نداره . ازشا ردان خواستم
که دوریین بدست بگیرند»
نوریردازی کنند وغیره» . این برنامه ازسای
دوبعدازظهر شروع شد وتا شش صبح روز بعد
دانشجوها به این برنامه علاقهمنر
شدند و ری به عنوان پروفسور موقت دوسال
پك ماه پیش ازشروع برنامه آموزشی
«ری» به بینگهامپتون رفت که با آدمها ومحبط
ومناظرش آشنا شود . در گیری عاطفی شدید
با مردم ومحیط برای «ری» يكث نیاز روحی
ودرعین حال علامت مشخصه کار حرفهای اوست.
پیست سال پیش وقتی داشت مقدمات ساختن بك .
فیلم جنائی برای آر. ۵. او. را فراهم میکرد. ,
مدت سه هفته نا گروه پلیس جنائی بوستون بود
وشب وروز باآنها درخیابانها دنبال جنابتکا ۳
که ۰ ۲ ۰
«ری» با این اعتقاد که «فیلمسازی را
نمیتوان بطورنظری آموخت . واینکه اینچیزی :
است که باید تجربه کرد» » پیشنو پس بك فیلمنامه
را باهمکاری «سوزان شوارئز » آماده کرد. خیلی
خلاصه این پیشنویس نفاط ضعف پروفسوری را
که درآموزش نازه کار, است بررسی میکند. ۳
شا گردانی که درفیلمسازی هنوز آماتور هستند.
«ری» عنوان «طبانچه زیربالش من» را براین
طرح مقدماتی گذارد .
هدفش این بود که برای شا گردانش امکان
کسب تجربه با همه جنبههای تکنیکی ,۳
فیلمسازی را | بجاد کند. «ری» تصورمیکرد که
این طر ممکناست بهساخسن یف دی ۳
پانزده دقیقهای منجر گرددکه تا بهار سال بعد
برای نمایش ماده باشد » اما اینطور نشد.
«ری» کلاس درس به روش معمول کمتر
بر گرار میکرد وبتدریج ساختن فیلم وخود فیلم
به صورت بث چیز واحد درآمدند. يك دانشجو
جرپان را اپنطور تعریف میکند: «نيك با چند
صفحه. سنارپو وارد شد و آنرا به ما داد . بعد با
همه ما صحبت کرد وبا سابقه وعلایق ما آشنا شد.
ما هیچکدام نميدانستيم انتظار چه چیزی را باید
. آین دوره آموزشی با ۳۵ دانشحو
شروع شد. اما جربان آموزش چنان سریع بود
که پانزده دانشجو که نتوانسته بودند یا به پای
دیگران پیش بروند » کناره گیریکردند. ری
میگوید: «ازابتدا درهارپور هدفم این بود که
پا تیم فیلمسازی بسیار زیده بوجود بیاورم» .
درشروع کار دانجوها به نوبت روی
داشته باشیم»
با ویدئو کار کنند , ۱
ی مختلف کار میکردند » فیلمبرداری »
ردازی » منشیگری صحنه وغیره » بطوربکه
ماه همه آنها با همة اینکارها آشتا
ص تفسیم بندی شد » بطوربکه مثلا" پكك عده
قط با دوربین کار میکردند وضمناً هنر پیشههای
اسلی هم به تدریج مشخص ميشدند. در کارهای
بش قه همه كمك میکرردند.
چند هفته پس ازشروع دوره پس از اتمام
پك سکانس بسیار درخشان ری وهمکارانش
متوجه شدندکه کارشان ازحد تمرین فیلسازی
گذشته وآنها درواقع دارند يكاثرسینماتی معتبر
به وجود میآورند. دراین مرحله دانشجویان
هفتهای پنج روز وبیشتر شبها روی این فیلم
ار میکردند. یکی ازانها میگوید : «برنامه
خیلیفشردهای داشتیم » وقت زیادیبر ایخوردن
وخوااییدن وحمام رفتن وکارهای دیگر نداشتيم.
پاید اپنکارها را بسرعت انجام ميدادیم ودوباره
په محل فیلمبرداری برمیگشتیم» .
رای توصیف حالت نیمه هوشیاری که پسازتمام
8 ار کردن به آنها ست میداد » به فیلم و
خودشان لب «مخلوقات شب» را دادند سرانجام
بیشترآنها توانستند خودشان را با این برنامه کار
درابتدا انتخاب هنرپیشه بستگی به این
"داش ت که درك لحظه بخصوص چه کسی دم دست
بود . بعد به تدری که داستان شکل میگرفت این
(ثار دپگرآنقدر بیقاعده نبود . «ری» داستان
را براساس شخصیت دانشجویانی که او وارد
زندگی آنها وآنها وارد زندگی-.او شده بودنده
تنظیم میکرد . ازجمله يك مره جوان بسیارجدی
که مدتی دربك مدرسه علوم دینی بود وبعد به
عقاید سپاسی افراطی گرايش پیدا کرده بود»
دختر جوان ی که پیوسته دراندیشه خود کشی بود
با دختروپسری که باهم زندگی میکردند وپیوسته
مشاجره داشتند با دختر فوقالعاده با استعدادی
که عمدا خودرا به بیماری جنسی مبتلاکردهبود.
وجه اشتراك همه آنها علاقه واشتیاق شدیدشان
" به ساختن این فیلم بود . نقش خود «ری» در
" فیلم کم کم ازصورت قهرمان مرکزی به صورت
کا اناد تاک در آهد:
«درواقع سعی کردم نقش خودم را بکلی
وه بیرون بکشم . اما وقتی بهامرحهای
" رسیدیم که تصو رکردیم داربم يك فیلم درست و
حسابی میسازیم » این شخصیت به صورت قسمتی
ازنارویود اساسی داستان درآمده بود» .
درفیلمی که آنهاداشتند میساختند» چیزهائی
که روی پرده دیده میشد » ادامه وقایعی بودکه
خارج از کادر درشرف تکوین بود. مثلا خانه
ووستانی: اجارهای «ری » در فیلم موقعیت
چشمگیری پیدا کرد - به صورت مکانی درآمد
۱
۱
۱
۱
که دانشجویان بدان جذب میشدند ويك شب »
يك هفته با يك ماه درآن میماندند . يك دلیل
پدیدآمدن اینوضع» بیتکلفی وخوشخلقیذاتی
«ری» است ودلیل دیگر این اعتقاد اوکه يك
کارگروهی مانند فیلسازی نیازمند روابط
انسانی نزديك است . یکی ازشا گردان میگوید :
«روش آموزشی فوقالعادهای است » روشیاست
که آدم را ازمحیط کلاس وکتاب وفرضیه بیرون
میآورد » درواقع نوعی رجعت به دوره رنسانس
است » زمانیکه شاگرد با کار کردن نزد استاه
حرفهاش را میاآموخت» .
معمولا" «ری» بعدازظهر تصمیم میگرفت
که چه صحنهای را میخواهد فیلمبرداری کند
و ساعت + تکنیسینها را فرامیخواند وساعت ۸
هم بازیگرانرا . استقرار دوربینوپرو ژکتورها»
اندازهگیری نور» تمرین با بازیگران ساعتها
طول میکشید بطوریکه وقتی فیلمبرداری شروع
میشد. شب ازنیمه گذشته بود. حتی هنگام
فیلمبرداری با تکنیسین وهنرپیشگان حرفهای
يكصحنه بهندرت بابيك برداشت تکمیل میگردد.
گروه فیلمسازان هارپور ازهرصحنه چهار ناپنج
برداشت میگرفتند » گواینکه همه آنها يك صحنه
وراه اه فنته طول شید تا اه مود
به باد دارند.
«مشکللات زبادی پیش میآمد » مثلا" يك
هنرپیشه خارج ازف و کوس میشد با میکروفون
داخل نما قرار متیر فت پروژکتورها داغ
میشدند پاوسایل دیگرخراب ميشد ورویهمرفته
مقدارزبادیفیلم خام تلف شد » گواینکه درواقع
نمیتوان گف تکه چیزی تلف شد , ما هرروز چبز
تازهای یاه میگرفتيم » نيك هیچوقت بدون
توضی حکافی دستوری صادر نمیکرد» .
معلوم است که کار با بازیگران نازه کار و
تجهیزات نافص چیزی نبودکه «ری » در
استودبوهای متر وگلدوینمابر یا برادران وارنر
بهآن عادت کرده باشد. فسمت فیلمسازی هار پور
پرو ژکتور ولامپ درراختیار نداشت . سیم راداات
برداری اغلب پاره ميشد. دوربینآریفلک س اغلب
به تعمیر احتیاج پیدا میکرد وتازه بعدازساعنها
زحمتبرایتنظیم نورپردازینوارفیلم دردوریین
پاره ميشد. «ری» میگوید: «وسایلمان خیلی
محدو د وناقص بو د » آما من هم دردورهای دار
تثاتر کار میکردم که قدرت تخیل خیلی ضروری
بود . دردوران اقتصادی دهه سی من يكبار يكث
نمایثنامه را روی يكگاری و با استفاده از
که این فسمت از تحربیات «ری» خیلی دررفع
«جیمزدین» و «سالمینهتو»
درنمائی ازفیلم, معروف
«نیکلاس ری»
پم شورس یل (۱۱۹99
3
درچنین شرایطی ه کار گرداندبگریبود
موضوع ساده وبیدردسری را برای فیلمبرداری
سیاه وسفید انتخاب میکرد با بك فیلم کوتاه وبه
اصطلاح هنری . اما «نیکلاس ری» ایدهالیست
درست عکس این رویه را درپیش گرفت . او
فیلمی مبخواست انباشته ازموقعیتهای حساس
انسان ی که به صورت رنگی ۱٩ میلیمتری » ۳۵
میلیمتری » سوپر ۸ ویدیوتیپ ونماهای چند
تصویری فیلمبرداری شود.
انتظارات طاقتفرسائ ی که «ری» پیوسته
ازخود وهمکاران جوانش داشت بخوبی روشن
میکن که بچه علت آنها حاضر بودند تفریباً
هر کاری را برایشانجام دهند. آنها درجستجوی
چیزی الم وواقعاً با ارزش به تسلط واستقلال
رأی «ری» گردن مينهادند.
نه اینکه دانشجویان دربست وبدون انتقاد
روش اورا پذیرفته باشند. بعضیها: معتقد بودند
که گاهی فهم آ نچه که او ازهنر پیشهها میخواست
مشکل بود . هرچه باشد او هنرپیشگانی چون
جانوین» جونکرافورد» لی. جی. کاب » جیمز
کاگنی » جون فونتین » دیوید نیون ۰ آرنست
بورگناین , سوزان هیواره وربچارد برتون را
هدایت کرده بود » درنتیجه ممکناست درهارپور
سطح دانش وآمادگی دانشجوبان را خیلی بالاتر
ا زا نچه که نود » فر ض کرده باشد . دانشجویان
«ری» نجربه وآموزشیکافی برایکنترل ریتم
گفتار واجتناب ازیکنو اختینداشتند وبیعلاقگی
«ری» به اینکه دانشجویان گفتارشان را آزپیش
رده باشند » آتها را. پیشتر«صحت
فشار قرار میداد سا درچنین وضعیتی حفظ
و درساعت چهار بعداز نیمه شب کار اسانی
د. بطو رکلی همه معتقد بودندکه تمرینات
ری کف ود وهنررپیشگان فرصت
کمی برای درك نقشهایشان داشتند.
بااینهمه ازنظر دانشجویان محدودیتهای
«ری» به عنوان بك معلم درمقایسه با امتیازات
دیگر روش برنامهریزی نشده او باضافه روحیه
مثبت وتجربه حرفهایاش چندان .مهم نبود .
یکی ازآنان میگوید : «اين برای ما فقط يث
تجربه آموزشی نبود . برای ما این يك تج به
به مفهوم مطلق بود . ری آدم پرصبروحوصلهای
" است وهمیشه آماده است تا به پیشنهادات واظهار
نظرهای همکارانشگوش بدهد» . يكدانشجوی
دیگرمعتقد است که روش غریزی وبدون برنامه
قبلی ری به هیچوجه يك نقص نبوده است .
میگوید: «بك فیلمنامه سازمان یافتهتر آمکان
بداهه سازی واین احساس را که درهر لحظه چیز
پیشبینینشدهای دار اتفاق میافتد ازیین میبرد.
کارمان شبیه يك کلاس درس معمولی ميشد که
33
آدم ازپیش ازنتیجه کار باخبراست» . یکی دیگر
ازدا نشجورپان پس ازییکسال که ا زکارفیلمبرداری
گذشته بوّی » گفت ::«ما هنوز نمیدا: نیم این فیلم
چطور بهپاپان خواهد رسید با حتی جطور درو
خواهد شد» ..
اینها همه ناشی آزنوعی قرابت روحیاست
که بیشتر ازسبك زندگی آزاد وبیقیدوبند ری
بش حنته هب برد درفیلم «به هردری بزن» یکی
ازشخصیتها میگوید: «سربع زندگیکن» جوان
بمیر و از خود جسد زیبائی بجا بگذار» . اما
دا نشجوپان هارپورمعتقدند که این اعتقاد وروش
زنلک خود «ری» است .
یکی از دانشجوبان به نشانه ستایش از
سرسپرد کی امل ری به این طرح فیلمسازی
میگوید : «نيك تمام هزینههای ساختن این فیلم
را به عهده گرفته است . هصسروقت که » اشتباه
میکنیم » ضررش را او بابد تحمل کند» . البته
این کمیاغراقآمیزاست» چرا که قسمتفیلمسازی
هارپور تا کنون بيك عطیه ده هزاردلاریدربافت
قاشته عاست راهار هشال" خالی ازتقیعت .هم
نیست . ری حداقل ۸۵ درصد ازدستمزدش را
درف تاه این فل زترقه اشت باضافه وامها
وکمكهای دیگریکه توانسته است اینطرف و
آنطرف گیر پیاورد .
بعضیازهز پنهها بیشتر صوریبودند. مثلاا
ری نوانست يك دوربین ۳۵ میلیمتری مستعمل
را ازنیروی دریائی به قیمت سی دلار بخرد .
میگوید : «اين ازهمان نوع دوربین است که من
اولین فیلم را با آن ساختم . خیلی عالی کار
میکند» . بعضی ازنجهیزات یگ البته خیلی
گرانتربودند » مثلا" يك ماشین پیوند فیلم بسیار
مدرنوپیچیده که ری آنرا سالدوم فیلمبرداری
اجاره کرد وبرای استفاده ازآن دو تکنیسین -
حرفهایاستخدام کر دکه تقریباً تمام بیستوچ
ساعت شبانه روز باآنکار میکردند. بعد ازدوماه
پولیکه برای پرداخت دستمزد این تکنیسینها
درنظر گر فته شده بود تمام شد و تکنیسینها
کارشان را رهاکردند. اما تاآ نوقت دانشجویان
طر کار بااین ماشین پیچید» را یاد گرفته بودند.
اواخرشب «ری» فیلمهای تدوین شده را
بدقت و گاهیکادر به کادر بازرسی میکند. مثل
پك رهبر ار کستر- چیزی که همیشه علاقه داشت
بشود - پشت دستگاه میایسند وبا حرکت دست
و گاهی با بشکن زدن ریتم فیلم را دیکته میکند
«همینجا قطعکن » روی اون بازهم کارکن .
این که را دربیار» . درمورد قطعهای متناوب
میگوید: «لازم نیست. تلگرافی باشد. تماشاچی
هميشه يك قدم ازخودتان جلوتراست . پادت
ات ری با ازشدت بیخوابی
باشد اینجارو صدا بذاری . این نمارو ,
کوتاء کن . همینجا قطع کن » ازنوارهای ۶۳
شده يكث نما برای پیوند درداخل این نما پ 3
0 ان نما باید عوض شود. مبخو 1
نمای «جین» را همینجا قطع کم که کمی ح.
جورثر باشد. یبن » ازاینحا . . نا اینجا بای
یات نما ازج گیات سحنه تراریع: ۱۳۲
فیلم تا ٩۵ ساعت دیگربرای بكنمایش خصوعم
برای جلب سرمایه گذار وتکمیلفیلم آماده شوه ۴
هنوز خیلی ازفیل مانده . تا امروز ۳
فیلم برای فیلمی که سرآخر درحدود صد دقبقا
خواهد ب فم کرهش ۱ ۱
صبح بك روز دوشنبه درتناتر موویلاب
درخیابان پنجاه وچهارم «ری» و چندثائی از
دانشجوپانش پنج پرو ژکتور کار گذاشته وامال
نمایش فیلم هستند. بیش ازچند نفری حضور
ندارند اما پکی ازآنها دیوید پیکر رئیس وقت
پونایتدآرنیستر است . اگر او ازفبلم خوشتر
بباید ممکناست پونابتدآر تبستر برای تماء ۳
فیلم سرمایه گذاری بکند وپخش آن را به عهد:
بگیره . ازجمله حاضران دوکر دوست قدیمی
استودیوهای ند ومتر و گلدوپنماه
است . فیلمیکه آنها میبینند هنوز درمرحله
تدوین ابتدائی .است وبدون صدا وموزيك وحن
بدون بعضی اژصحنههای اساسی .
شاری : «هیجانانگیز است» .
بتک : «نکههای سیار ق که دارد» .
خلاص ه کلام اینکه احتمالا" مشکلات مالی
این فیلم سرخواهد آمد. لااقل ری بك نکته
را آموخته است - دیکر فا وفتی که فیل ۳
به تمام شدن نرديك شود , نباید آن را به نمایث
درآورد ۰
چراغهای سالن نمایش روشن میشود و
و شششان اب پروژه فیلمسازیشا
قطع نشود .
پادشان نیست آخرینبار کی خوابیدهاند:
وقتی ازآنها میپرسم که حالا حتماً میروندکه
که جشنواره فیلم نیویورك شروع شده است ۰
میخواهند بروند فیلم ببینند.
(فیلم «نمیتوانی بخانه بروی» تا تارب
۳
1
بهمنمفسد تمیمخنار
کلیزن؟ گنه ضاکمضانی
مهریودادیان
۳ باهنرمندی:
پرویزفنیزاده
داستان. فریدونگله
تاک رانقدکچیان
فیام 4 "1 انکی
ههگنننه: 0
محصول: سر تیان 2 باناسست
س
و
4 #زز ند
1
تام خی ۳
رد
8( 00 0۵۵0 0 ن
ِ
00000 09 009996
با
7
,
03 000009
0
بمهایعادپتجمینجشنواهه
.۹ ابان۴:اذر ۱
ترس لت ٩ اری سنواره تهران
از ۱۲ روز به ۱۵ روزرا متخصصینامورسینمانی
جهان بعنوان ربسکی بزرگ و باشهامت ازطرف
رویداد تهران قلمدادکردهاندکه هدف ازآن :
رقابت مستقیمتر این نظاهر هنری با بزرگترین
جشنواره سینمائی جهان است .
مسائل تشکیلاتی واجرائی به کنار» اینتکنه
که ازدیاد روزهای جشنواره باعث میشودکه
هربك ازبرنامههای مستقل آن به تعداد بیشتری
فیلم با ارزش محتاج باشد موردتوجه قرا رگرفته
< است . مثلا" فقط دربرنامه اصلی « مسابقه
مالک واثار شارت ارسانته » که اعساسص
بهآ"ثار جدید دارد تعداد فیلمهای طویل از ۲۲
به ۲۸ خواهد رسید که ا زکانوبر لین بیشتراست.
مسئولامورمطبوعاتیوسخنگویجشنواره »
دريك بیانیه مطبوعاتی که درمطبوعات تخصصی
وحرفدیی نما در کمورهای متتلف اشتاس
وسیع پافت به صراحتاظهارداشت که : «ظرفیت
پذپرشتماشا گر درجشنواره پنجم ازمرزچهارصد
هزارنفرخواهد گذشت » وبه این ترتیب تهران
٩ مردمیترین رویداد سینمائی خواهد بودکه
تابحال درهرنقطهای ازجهان درطی يك مدت
محدود بر گزار میشود .۰
کی از ناهههای مورفی توا که ماه
بیشتری فیلم عرضه خواهد کرد «جشنواره
جشنوارهها» است . همچنین برنامه «سینما چشم
وگوش دارد» با نمایش تعداد قابل توجهی
فیلمهای مستند پا نیمه مستند دوساعته بخودی
خود نمایشگاه وسیعی برای این نوع اختصاصی
سینما خواهد بود وامید میرودکه هم توجه عامه
وهم علاقه منتقدان هنری را جلب کند. دییر کل
جشنواره درچند ماهه اخیر قسمت عمدهلی ان
تلاشهایش را معطوف به یافتن آثار ارزنده برای
اس برنامه کرده 6 وبه توفیق ان خوشبینی
فراوان دار ِ
دربز رگداشتجشنهایپنجاه سال شاهنشاهی
پهلوی» جشنواره پنجم کاملترین «مرور برپنجاه
خواهدکرد. بغیر از تعدادیفیلمهای کو تاه رپر ناژ
که پنجاه ساله پا کمتر قدمت دارند» اولین فیلم
طویل سینمائی اینبرنامه «حاجیآقا» اثرمرحوم
اوهانیان خواهد بودکه چهلوپنج سال قبل
ساخته شده است .
این بر تسه با نمایش فیلیماشی ازمو سوم
ببعد خواهد پرداخت وسرانجام ا تا بر بده
سینمای جدید اپران را بنمايش خواهدگذارد .
۰
۰
درعین حال که علاقه عمومی به این بر نامه شدرو
خواهد بود» ارزش آن برای حرفهنیها:
وبخصوص مورخین سبنما ومتخصصان آرشیوها
وموزههای سینماثیغیرقابلانکاراست ۰ ۶2-۰ 139
تنظیم این برنامه با «جمال امید» است . درعر.
حال جشنواره » با کمك مالیوفنیاداره کلتولیل
فیلم وزارت فررهنگ وهنر» فیلمی بکار گر دا: ۱
«بهرام ریپور» درباره تاریخ سپنمای ایران
شاخصی دربر نامه گنجانده خواهد شد. ۱
همچنین بمناسبت جشنهای استقلا لآ مریکام
به بررسی سینمای آمربکا میپردازد وازطربق
خواهد داشت .
مردم آمرپکا را باز میگوید.
جشنواره . همچنان قابل توجه خواهد بود.
شفتی معاون جشنواره تهران است » جشنوارهنی
که درحد امکانات محدود خود میکوشد ۹
درعین نگاه به کمیت حیرتانگیز آثار سینمانی
این منطقه » برمالاکننده کیفیت ومشوق خلاقیت
اصیل هنری باشد.
درمورد برنامههای مرور آثارکه جزء
لاینفك جشنواره ودارای جنبه آموزشیواطلاعی
انکار ثاپذبر است : جشنواره فعلا" دررکارجه ۴
آوری آثار فدریکو فلینی کار گردان بزد ۱5
ایتالیائی » ونیز باسترکیتون و دا گلس فربنکس
(پدر) هن رمندانبز رگ سینمایصامت مر بکاست*
اين نخستینبار استکه جشنواره تهران بخوه
جرأآت میدهد که برنامههای کاملی که شامل
فیلمهای بیصداست برپا کند . توفیق عموی
برنامههای قبلی «تاریخی» جشنواره تهران 3
توجه وعلاقه تماشاگران فهیم این برنامهها »
دراخن این تصمیم موثرترین عامل بوده است ۱
همچنین يك برنامه کامل نمایش آار ۴۳۲
وایدا . بزر گترین فیلمساز لهستانی» پیش
شت ات
به این ترتیب » همانطورکه سخنگو66
جشنواره دربیانیه مطبوعاتی خود اظهار داش
1
بت : «پنجمین دوره جشنواره تهران» که
می بز گرار میشوددکه آبرانیان» برای
جندمینبار درتارپخ » باز به سن بلوغ رسیدهاند.
برچنین موقعیتی جامعه سینمائی ایران میخواهد
تمام دنیارا درشوق وسرورش سهیم کند. پس
9 جشنواره 5 یلك هدبه «عشق» خوراهد
» عشق نه به مفهوم يك فکر رومانتيك قرن
"_" » بلکه به معنای معحزه اتکی » که
بق انضباط هنر عرضه میشود ۰
سومین فستبو ال ! کوفیلم ۷۳۹
سومیندورهفستبوالفیلم سائل زیستمحیطی
(آکوفیلم ۷۰» درشهر استراوای چکوسلواکی
زار گردید. دراین دوره ۱۹ فیلم از ۳۷
ور به نمایش درآ مد.
۱ امسال ازایران دراینفستبوال سه فیلم بنام
"گذری به مناطقحفاظت شده» و «محیط زیست
پران» (تهیه شده توسط سازمان حفاظت محیط
دست) و «ترافيك» (نهیه شده توسط انجمن
اشت که هرسه آنها مورد توجه شدید قرار فرفت
و#رسوی هیئت داوران دییلم افتخار به سازنده
ان ) بهر .ام ریپور» داف ای
جشنو اره سینمای آزاد ابر ان
هشتمین جشنو اره سینمای آزاد ایران؛ و ددمین جشنواره
جهانی سو پرهشت از ۱۵ تا ۲۰ مهر ۲۵۳۵ با ههکاری رادیو
یز یون ملی ایران و فدراسیون جها نی سو پرهشت درسینما
سینهمو زر بر گز ارخو اهد شد. دراین جشنواره در کنارفیلمهای
3 + برهشت ایرانی کارهای سایر آما تورهاي دنیا بهمعرض
"بش وقضاوت درخواهد آمد:
۱ يك هیئت داودان بین) لمللی در مورد این فیلمها قضاوت,
جوایزی بهشرح زیر ب بر ندگان اهداء خواهند کرد.
ی 0 زرین - به بهتر ین فیلماول بهمنهوممطلق و۶۵|۵۰۵
سیمین - به بهترین فیلم دوم بهمفهوم مطلق و
8 ریال نقدی
ور سره بر فر - به بهتر ینفیلم سوم پهمنهوم مطلق د ۲۰/۰۰۵
ی ِِ" نیز به بهترین فیلم مستند و آغا گر و تجر بی
* #ترین فیلسرداری تعلق خواهدگرفت.
زان با هشتمین جثنواره سینمای آزاه ایبران؛
سین سمینار جها نی سینمای آما تور بر گزار خواهد شد. در
ای سمینار ۲گاهان سینمای آماتور ددایران وذثیاً با یکدیگر
۶حث و تبادل نظر خواهند پرداخت. این سمیناد درمحل
«ارخ زه تختجمشید و صبحها بر گزار خواهد شد از دیگر
بر نامههای جنبی جشنواره هشتم سینمای آزاد ایران یز گز ارکا
بشگاهی از کارهایگر افيك | براهیم حقیقی سینما گر سینمای
2 دد محل نعارخانه تختجمشید استکه تاریخ ب رگزاری
نما یشگاه ثیز همزمان با جشنواره خواهد بود , شماره
۶ بو لعن سینمای آزاد ویژه هشتمین جشنواره خو اهد بود.
ِ دقیق و کامل پیر امون جشنواره سینمای آزاد کثورهای
27 کننده و .کانیکه از ایران و کشورهای ذیگر دد این
1 صحبتخو اهند کر د, باطلاعتان خو اهیم دسا نید.
. تمام گروههای منفرد و گروههای وا ستهدر تهر آن میتوا نند
ای ش ر کت در جشنواره را از دفتر مر کزی سینمای آزاد
شهرستا نها از مراکز سینمای آزاد دریافت کنند و يا با
به دفتر سینمای آزاد تقاضای دریافت فرم بنما ینب
3 وسیع وشاد به افتخار هن سینماست . ۰
شماره و یژه پنجمین جشنو اره و نشر بههای روزانه
بیست وششمین شماره مجله «سینما ۵» - شماره ویژه بنجمین جشنو اره جهانی فیلم
تهران - همزمان باشروع جشنواره (۳۰ آبان ۱۵ آذر) منتشر خواهد شد .
از اول تا ۱۶ آذر «سینما ۵» پانزده شماره بطور فوقالعاده وت هر روز در جهعت
معرفی» نقد فیلمها وبررسی جشنواره پنجم» منتشر خواهد کرد.
بازدهمین جشنواره بینالمللی
کو دکان و نو جوانان
بازدهمین دوره جشنواره بینا لمللی کود کان
ونوجوانان ازنهم تاشانز دهم بانماه درسینماهای
«شهر فرنگ » شهر قصه » ریولی وشهر تماشا»
7 زرا خواهد شد .
برنامههای این دوره جشنواره - که
«فریدون معزی مقدم» تاک هی پانشات ۳
اژایش ارات :
مسابقه - موسیقی و رقص سنتی ومحلی
ملل مختلف - مروری درسینمای نقاشی متحر لك
لهستان - مروریدر آثارنورمنویزدومومجموعه
و - اطلاعاتی واموزشی ۰
جنب این چا تماب هی از
ای درپارك فرح بر گزارخواهد شد
وفیلمهای موفق ده دوره گذشته جشنواره طی
پنج روز در ٩ سینمای پایتخت وسینماهای ۳۳
شهر ایران اجرا خواهد شد .
برخی ازداوران یازدهمین دوره جشنواره
کود کان ونوجوانان اینها هستند :
مارسل پانکوویچ (مجارستان) ژاتاتی
(فرانسه) ادیت زورنو (ابالات منتحده) فرشید
متقالی (ایران) واحتمالا" «سانیاجیترای».
«جشنو اره جشنو ارهها» در تورنتو » کانادا
اه یرسور رت وا
خودرا تحت عنوان علدناعع۲ ۶ه [2بنامع۲ ( که
نام یکی ازبخشهای رویداد تهران نیز هست)
بمدت يك هفته از ۱۸ تا ۲ اکتبر (هفته اول
آبان ماه) درتورنتو برگزار خواهد کرد.
یکروز کامل از این جشنواره (شنبه ۲۳
اکتبر) بهفیلمهای انتخابی فستیوال بینالمللی
نهران اختصاص داده شده است.
وپلیام مارشال » مدپر جشنواره تورنتو »
همچنین تقاضا داشت که يك برنامه شبانه نیز
بهجشنواره نهران اختصاص دهد اما مقامات
رویداه ابرانی بعلت کمبود وقت » قبول اینفکر
را بهسال آینده موکول کردند تابتوانند بطور
شایسته» برنامهای نحتعنوان«چهرهئی ازسینمای
ابر.ان که جشنواره نهر ان اشکار کر ۵ برای
تورننو تنظیم کنند .
دومین جشنو اره قاهره در و امبر ۷۷
فاهره ت ۳۱ اوت -د دومن ۳۱۳
بینالمللی فیلم قاهره سال ابنده از ۷ تا ۱۲۷
توامبر بر گراز خواهد شد . مقامات ۱
گفتند که آغاز این رویداد درماه اوت» داغترین
ماه درمصر ۰ یکی بدلیل شروع ماه مبازكرمضان
:بوده که تا سپتامبر را میپو شا ند» ودیگر 1
بهاین دلیل که بااولین جشنواره بینالمللی فیلم
اسائیل دیما اک ار ۳
تاریخ اعلام شده سال آپنده قبلاز شروع
بر کرازی جشنواره جهتانی *فیل هآ ۳۱
وچند مقام مسئولرویداد قاهره اظهار امیدواری
کردندکه تهران وقاهره بتوانند برسر یکسال
درمیان بر گزار کردن جشنوارههای خود توافق
کنند. مسئولجشنوارهتهران -هژبرداریوش- که
بعنوان دااور درقاهره بود به «ورایتی» گفت :
«رویداد ایر انی همچنان سالانه باقیخو اهد
ماند . تقاضای مشایهی سه سال قبل ازطرف نیو
دهلی رد شد » و ما خط مشی خودرا برای یکی
درمیان کردن باقاهره عوضنخواهيم کرد. قاهره
درافریقات وعا درس ده ۰ ۱
بینالمللی سینماثی بر ای افر یقا تحسینانگیز است
و ماهم البته نهابت همکاری را خواهيم کرد.
قاهره هنوز ازطرف فدراسون بینالمللی مجامع
تهیه کنن دکان فیلم (فباپف) برسمیت شناختهنشده
وبنابر این مسئله مداخله فیایفدر ورد تاریخهای
ب رگزاری مطرح نیست.»
بدنبال بر گزاری رویداد قاهره » مصر دو
طرح دپگر نیز آماده اجرا دارد. اولی يك
جشنواره سینمائی مدیترانه است که تاستان سال
آپنده در اسکندربه بعنوان رویداد مسابقهی
منطفهای برای/تماه کشورهای اطر اف ۳۱۰۵
وغیرمسابقهثی برای بقیه جهان» برپا خواهد شد.
طرح دیگر» «جشنواره سینمائی آفربقا وآسیا»
است که محل بر کتارش وان عاص ۳
تارپخش هنوز معین نشده است .
نقل از : ورابتی
2۷
تصویرهای شهردر سینما
نوشته : ابنیاسیورامونه
«مدنیت» ۰ «ادب» و «شهروندی» که
گونهای نزا کت (مراعات) را در رابطه بادیگران
بیان میکنند » ازنظر دانش ریشهپاپی کلمات » از
وراژههابیلاتینی وبونانی مثل الط , عهاذن0
وهداتنا . مشتق مد دند . هرسه واژه به شهر
اختصاص دارند ونشان میدهند که جامعهپذیری
شهری » زمانی دراز در گروی تصفیهی روابط
آدابدانی ودانش زیستن بوده .است..
این روابط قراردادی که درشهرها جربان
دارد (وازسوی دیگر همچون پایگاه ممتاز بك
نمدن بهحساب آمده) درخالال قرنها بهمتلاشی
شدن نبانجامیده انتوحتی ازآن زمان که بهعصر
صنعت نزديك میشویم» برای بدلشدن بهتجر بهای
5 آادمی را ازسیازری کارها بازمیدارد 6 او را
زیر فتار قرار میدهد وزند گیشرا بهاغتشاش
متکشاند. ورن نیز #شه ارت امروز شهر
وبطرزی شگفت » مکان تنهاپی است وبسیاری از
فیرهروزیهای دنیای معاصررا درخود نهفنهدارد
3 هم ازینروست که شهر غریتزدگی حاکم را
تیرومند میکرداند ۰ ین عرات رد کی ازان دست
است که آدمی, طبیعت نخستینخویشرا درآن کم
ميکند. طبیعت نخستینی که دهاتیگرینیر وبخش»
بیپیرایگی درعادتها ومهماننوازی روستاییرا
ببار میا ورد .
پاتوجه بهملاحظات اصلی زوانی واجتماعی»
سینما گران بهخشونتی که در شهرها جارست
وبهتعدی وجنایتی که محیط شهری سبب میشود .
ی تاکن کردداند + فیلمسازان درشهر ها
اپن جنگلهای اسفالت» سخن ازسلطهای داشتهاند
که آدمیرا بهپستی میکشاند » وذرافسون بیماری
ژزای چنین ساطهای » آنان همهی جرمهای ی
را توجیه کردهاند . دراین زمینه » اگر نها
بهسینمای آمریکاکه بهدقت بسیاری بهخشونت
شهری پرداخته است . بسنده شود » میتوان ازاین
فیلمها بادکرد : اسرار شهر نیوبورك ساختهی
ال دا تعتصععت ,1 (۰)۱۹۱۵ شهای
دای ۰ ساختهی .و۳ استرنبر ک ۷ :7
عهدمرهو ۰ ( ۰۱۹۲۷ کازابلانکا , ساختهی
2۸
مایکل کورتیس (۱۹۲) ۰ زمینهای پست
فررپسکو » ساختهی ژولداسن (۱۹6۹) » وقتی
شهر میخوابد » ساختهی جان هوستن (۱۹6۰) ۰
از سای درون کل
(۱۹۸) ويك عدالتخواه در شهر» ااختهی
ام . وینر عصط ۷۷ .]2 ( ۱۹۷). همهی این
فیلمها » برشخصیت شهری مجرمین تا کید دارند
و آنانرا بهسختی فردگرا» مهاجم وبیمیل
بهزندگی اجتماعی نشنان میدهند و رفتازشان را
منحصراً بانمود رقابت برانگیز مناسبات میانشهر
وندان توجیه میکنند .
پارهای دیگر ازفیلمها » بهپژوهشدربارهی
تموای از دشناسی شهر وندان بر داختهاند » که
کمتر شناخته شدهاست . برای نمونه » مطالعه در
تنهاتی آدمعاپی که درمیان نوده میشو ند » از
وبژگی این فیلمهاست . بهترین مثال دراینزمینه.
شاید فیلم جمعیت » ساختهی کینگ وبدور
(۱۹۲۷) باشد . این سینماگر در فیلم پاغی
(۱۹69) نیز ازاصلاح معماری شهرها سخن گفته
است » اما برای آنکه تنها بهزیباپیشناسی موضو
پرداخته باشد » ازاندیشیدن بهنمودهای سیاسی
و اجتماعی این اصلاح غفلت ورزیده است .
تنها پك سینمای راستین پیشرو بافیلمهای
مستند" و باپیانیکه بگونهای شرافتمندانه انسانی
است » ازنجزبهی مکانی شهرها ونتایج اجتماعی
ازق بیمنات مه است_ این سیتما: ساله کمود
مسکن را برایمر دمی که باشرا بط محقر درشهر های
تراک سا کنند مطرح کرده است .
درمکتب مستندسازان انگلیسی کهبهسینمایی
اینچنین گرایش داشته . يك فیلم کوتاه بیاد
ماندنی بانام مسائل مسکن (۱۹۳6) تهیه شده
است که سازند گانآن «آرتور التون» و «ادگار
تیا و فیلم » اجاره نشینان
مه ای فا موش ی ی و ات
حقوق اجتماعی مسکن دارند و آرژوی آندارند
که زمانی » بهشایستگی زندگی کنند . دراپالات
متحده نیز سینما گران پیشر و که در سازمان
پیرامون «پل استراند» گرد
تنم بودند » در فیلمهای خود » بهتصویسر
از عتورن۲
بیعدا لتیهایشهری که برنیوبوركحکمفرماست,
علاقمند گردیدند. ل. ژا کوب 2605[ م3 درفیلم
نیوپورك ؛ خانهای کنیف (۱۹۳6) و پس از او .
«رالف استینر» » سرلین طناععک و «وبلاره
وانديك » در فیلم شهر (۱۹۳) ۰ سیاست
مسئولیتناپذیر شهرداریهارا .اعلام داشتند . درا
فرانسه نیز » الی لوتار حعءما نلظ-و«زان
دوور» ازین مسائل ۰ با تآنر و رقت سخن
گفتهاند . فیلمساز نخست بهسال ۱۹6۵ در فیلم
ومنالزسهطنش و فیلمساز تبیگر در سالهای ۲
۸ - ۰۱۹۵۲ در دو فیلم کوناه بحران "
مسکن وخانهها وانسانها : تأثیری شگرف از
خود بحای گذاشتها ند :
در رس میا ۲۳۰
بسیاری » بهشکلی وسیح وبیحد وحصر بهثه ۴
اندپشیدهاند . برای نمونه طرح آیندهی دوزخی ,
بشربت » که درفیلمهای متروپولیس ساختهی
فرپتس لانگ (۱۹۲5) » آلفاویل » ساختهی
ژان لوكگدار (۱۹:0) وآفتاب سبز , ساختهی
ربچارد فلیشر (ع۱۹۷) » به تصویر آمده است . 0
این فیلمها جهانیرا ننان میدهند که درآن ,
استراتژی شهری » منشهای خویشرا برآدمی ,
تحمیل میکند ودرچنین جهانی » تنها شهر است
که باساختهای سادهاش حکومت مینماید .
چنین بنظر میاآی که در گذر بهثهرهای .
مسکونی » سینما درهمهی مسائل مهمی که زندگی ۰
شهریرا مطرح هبسازند» گفتکو کرده ,است۳
بااینهمه » در گفتگو ازین مسائل » ازسیاسیترین
آنها چشم پوشیده است وازطرح این مسأله که در
آن » شهر در گسترش مکانی خود» همچون اثری
مادی ازقدرت سیاسی کار دورن ودرزمینهی
کلیت شهری خود نیز » همچون بازتابی از يك
اپدئولوژیوانعکاسی ازادرا کی تجارتیازمحیط. .
ملاحظه میشود» سرباز زده است . دوبارهسازی "
تب] لودشهرهای بزرگی» پسازجنگوسودا گری
لگام گسیختهی زمین »۰بسیار بندرت در سینما
تحمیل شده است . تنها به دو فیلم میتوان اشاره
کردکه بگونهای جدی و بااشتیاق ازنمودهایی
سیاسی سخن گفتهاند که بطور مستقیم به گسترش
مالکیتهای غیر منقول واستهاند . غارت شهر »
باختهی فرانچسکو رزی (۱۹۰۳) وشهر ازآن
باست » ساختهی سرژ پولژیسکی 56786
مصنزاهظ (۱۹۷۵) ۰
بااین همه لازم است بداتیم که اخلاق
ستیزیدرموره سودا گری ما لکیتهایغیر منقول»
درشمارهی بسیاری ازفیلمها که قصههایی تخیلی
دارند : 0 بهشیوهای پیشپا افتاده آشکار
ی است. برای متال درفیلم اسمانخراش
جهنمی» ساختهی ر . ویزه ۷۷:6 5 ( ۰۱۹۷
آتشسوزی بهاین جهت رخ میدهدکه مصالح
آولیهی ساختمانیرا یکی ازمسسین» بطورقاچاق
وبهشکلی جنابتکارانه ۰ مصرف رون است . پس
ازآن» فیلم زن یکشنبه,» ساختهی لوئیجی
گومنچینی (۱۵۹۷۵) است» که حوادث آن
برقتل بك کارمند» دررابطه بازدوبندهایتجارتی
مربوط بهزمین » دور میزند . زمینهایی که
پسیپ گسترش شهر تورین در ایتلیا بهقیمت
آنها افزوده شده است . درفیلم «ما خودمان را
یار دوست داریم» 7 ساختهی انوره استجولا
(۱۹۷۶) یکی از شخصیتهای اصلي فیلم
( که نقش اورا ویتوریو گاسمن بعهده دارد) »
و کیل مدافع يك گردانندهی تجارتی فاسد » اما
میلیاردر میشود وبطور حقوقی» برهمهی
پیسامانیهای کار او سرپوش میگذارد .
- این افشاگریهای گونهگون » هرچند با
واقعیت تنها تماس اند کی دارند » اما این فایدهرا
دربر دارندکه برای زمانی دراز» پارهای از
مشاغل وابسته بهسودا گری خانهوزمینرابیاعتبار
3 میسازند . بااین همه » دراین افش گریها فقدان
"سکن بسیار سطصی وبهشکلی تنها روایتی »
مطرح: میگردد ه
بدنبال آثاریازآندست کهرزیوپو لژینسکی
ساختهاند » موقعیت شهری» زمینهرا برای ساختن
فیلمهایی آماده میسازدکه بادپدن آنها » تماشا گر
دریاید که محیط شهرهاء نمونهای کامل اززند گی
طاست. که سانختهای این بط در این ردو نون
است » که ما ساختهای ارتباطات میان شهر وندان
را مسخ خواهیم کرد .
7
جمعیت (کینگ ویدور - ۱۵۲۷)
و سط ۲
آلفاویل (ژان لو كکودار - ۱۹۵)
پائین :
آسمان خراش جهنمی (جانگیلرمن - ۳
ندیایاننگفته لمادر رونداول تاورمینا»پیوزاست.
همانطور که خوانندگان ما اطلاع دارند
چند سال قبل جشنوازه سینمائی«ونیز » از گروه
الف جشنوارههای اصلی مسابقهئی جهان خارج
شد. درطی چند سال آخیر نهتنها «ونیز» کوشش
کرده اس تکه به نحوی به حیثیت وشکوه گذشته
خود باز برسد , بلکه شهرهای دیگری درایتالیا
به كمك مالی سازمانهای جهانگردی محلی و
مقامات مسئول دولتی وبه رهبری جناحهای
مختلفهنری- سیاسی کوشش کردهاند کهجشنواره
جدیدی را جایگرین رویداد قدیمی وپرحیثیت
کنار دریای مدیترانه بکنند.
درسه چهار سال اخیر به همت سازمان
جهانگردی سیسیل وپشتیبانی مالی بیدربغ اپن
سازمان » رویداد «تائورمینا» که به جشنواره
ملل شهرت دارد » توانبته است. که درسطح
بینالمللی جلبنظربکند. ازطرف دیگرجشنواره
ونیز بدنبال بررکناری «لوئیجیکیارینی» فقید
با مشکلات متعددی روبرو بودهکه یکیازنتابج
تغی دافم خط میی » سباك وطرز
بررگراری وهمچنین تغییردائمی مدبر بوده است.
شایدبتوان گفت که بعدا زکناررفتن« لوئیجی
کیارینی» درسال ۱۹۰۷ تنها دوره وني که از
اعتبار خاصی برخوردار شد » دوره سال ۱۹۷۲
به مدبریت " «جان لوئیجی روندی» بود . اما
«روندی» نیز به کنار گذاشته شد وتوانست تمام
هم ووقت خودرامصروف جشنواره سورنتوبکند
که بافرمولی ابتکاریایجاد شده وادامه میبافت»
ازاین قرار که هرسال سورنتو فقط به معرفی
صنعت وهنرسینمای يك کشور خاص اختصاص
میپافت .
درسال جدید «روندی» که جشنوارهی
سورتتو را به كمك مالی قابل توجه «سازمان
جهانگردی ناپل» بر گزار میکرد تصمیم گرفت
که رویداه سورنتو را همراه بافرمول ابتکاری
که ذ کر شدیکلی کنار گذاشته . جشنواره مسابقهگی
جدیدی درهمسایگی سورنتو یعنی درشهربزرگی
وپرجمعیت ناپل برگزار بکند.
اولین دوره ناپل که درآغاز اکتبربر گرار
خواهد شد» صرفاً به سینماهای بازار مشترك
اروپا اختصاص دارد . بعبارت دیگرجشنوارهای
کاملا اروپائی اشت درعین حال خارج ازمسابقه
مر
فیلمهاشی ا زکشورهای مختلف جهان نمایش
خواهد داد .
از طرف دیگر: همانطور که خوانند گان ما
میدانند» جشنواره سینمائی ونیز امسال درشرایط
بهتر ودرابعاد گستردهتری نسبت به سالهای گذشته
بآ ارشد. کوانتکه این دوره ونس ونتوزاست
کاملا" پیشبینیهائی راکه شده بود به حقیقت
تزديك بکند » معهذا بطورمشخصی سبت بسه
دورههای گذشته که پا درهرجومرج بر گزار شد
يا بیشتر به بحثهای طولانی وبیفایده اختصاص
داشت تا به نمایش فیلم » وبا برنامههای سینمائی
بسیارضعیفی را عرضه میکرد» پیشرفتچشمگیری
را نشان میداد .
بنابراینخوانند گان توجه دارندکه اکنون
دررایتالیا بین سه جشنواره مختلف » جشنواره
ونی ز که ا زکمك رسمی دولتی وبودجه دولتی
برخوردارست و دوجشنواره دیگر یکی درناپل
ویکی در«تائورمینا» که بیشتراز کمكهای محلی
وبودجه سازمانهای توریستی جهانگردی محلی
استفاده میکنند رقابت شدیدی برای کسب مقام
اول ورسیدنبهعنوان «جشنواره سینمائیایتالیا»
درجرپان است .
این رقابت ازيك جهت جالب توجه است »
درعینحال این رقایتی بین سه شخصیت معثبر
سینمای ایتالیاست یعنی «جاکومو گامبتی» مدیر
ونیز» «جانلوئیجی روندی» مدیرناپلوبالاخره
» 0 مو بیرا کی مدبیر فستیو المللدر تائورمینا.
درماه ژوئبه گذشته بعنیدرست دوهفته قبل
از غازیر گراریدورهجدید تائورمیناه فدراسیون
بینالمللی مجامع تهیه کنندگان فیلم به ناگهان
تصمی تفت کتهءاین ,حشنواره را درردت
جشنوارههای اصلی مسابقهتی برایفیلمهایطویل
وکوتاه برسمیتبشناسد» باینمعنی که« تائورمینا»
درفهرستهای جشنواره شناخته شده ازطرف این
, فدراسیون دررگروه اول همپای جشنوارههای
کان » برلین » مسکو پا کارلویواری » سن -
سباستبان وتهران قرار میگیرد .
باین ترتیب درمبارزه برای کسب مقام اول
درایتالیا فعلا" میتوان گف ت که «بیراگی» در
اولین روند پیروز شده است . شك نیست که در
اعلام این شناسائی ازطرف فدراسیون دوعامل
حضور بیش از ۸ هزار تماشا کر بر کزار می۳
ان رویداد همیشه فقط سه نا چهارماه قبل از
مهم بوده اس کی بو دجه نسیتاً قابل نو
«تائورمینا» در بر گراری این رویداد و و
بخصوص احترام ملی وبینالمللی که «بیر! کر
ازآنبر خورداراست » وی که بکیازپرسابقهترا
منتقدین سینمائی اپتالیا وسردبیر هنری روزنا
معتدل «ایل مساجرو» میباشد » درحال وهوا
سیاسی ایتالیای. امروز ازاحترام وپشتیبانی:ة
بخصوص شخصیت گرم ودوستداشتنی او. با
شده ات۳۳ دوستان فراوانی درسر ناسر ۳ ۳
داشته باشد.
نکته دیگری که توجه ناظران را (منج
درفدراسیون بینا لمللی) به جشنواره نائوره ۳
جاب کرده است بر گراری مراسم بسپار پرشکه
اهدای جوایز «داوید . دی . دونانلا» ست؟
درجریان بر گراری جشنواره درتئاتر آنتيك
مراسمی است بسیار شبیه به اهدای جوائر ا
درهالیوود وشاید تنها مراسمی است دراین نو
که درخارج ازابالات مستحده آمریکا بر کزا!
میشود . گواینکه ازنظر تشکیلاتی رابطهای بیر
جوائر «داوبد. دی. دوناتلا» و جشنوارهتائوره 1
وجود ندارد 6 معهذا برگزاری مراسم در طی
جشنواره به اهمیت وارزش این رویداد افزود
است . ۰
اما ازطرف دپگر باید به يك اشکال اسا
کار بودجهرپزی دراین جشنواره سیسیلی اشارا
کردوآنتأخیرهمیشگیوهرساله تصویببودجه؟
آن است . درطی چند سال اخیر بودجه سالا8
بر گراری آن به تضویب رسیده وباین ترنیب
«بیرأگی» برای درست مصرف کر دنبودجه خه
هميشه وقت سیار نکر ترا شا اه است *
صرفنظر ازشناسای فدراسیون که توفیق
بسیار مهمی برای تائورهنا بشمار میآید» دوره
امسال جشنواره ملل پیشر فتکیفی با کمی قابل
توجهی نسبت به دوسال گذشته ازخود بروز نداد
فیلمهائی ا زکشورهایفرانسه » ابتالیء آرژانتین)
سوئد 6 کانادا » وتروئلا 6 سواگینش 6 استرالبا و"
۰ درهنگینگ رال - که دربخش جشنواره
جشنوا رها به نمایش درخواهد آمد .
پائین (چچ) : توپولد توره نیلسون
پائین (راشت) : ایو مونتان
مجارستان در مسابقه شر کت داشتند وجوائر بنحو
زیر اهدا شد : ۱
راك» اثر «پیتر _وبر» ازاسترالیا .
جايزه بهترین کار گردانی به «لئوپولدو
نورهنیلسون» بخاطر فیلم «یرای همه » از
از آرژانتین » جایزه بهترین هنرپيشه مرد به
«ایومونتان» درفیلم «پلیس پیتون ۳۵۷) که
باید اشاره کرد يك فیلم مطلقاً تجارتی است .
جایزه بهترین هنرپیثه زن به «پرونلا
رانسومه» درفیلم «چه کسی میتواندکودکی را
بکند 6٩ معصول|سپادبا وبالاع ۳۰
فیلم اولبهاترسیارجالت ییا ۳۳۰
ترك که درسوئیس فیلم خودرا بنام «اتوبوس»
ساخته است .
همانطور که ازجوائر هم برمیآید امسال
تافورمینا فیلی غهمیدراحتیار ۲ ۲
بگوئیم که این حکدرمورد چند فیلم که خارج
ازمسابقه نمایش دابه شد » صادق است .
درطی گفتگوثی «بیراگی» اظهار داشتکه
شناسائی فدراسیون مسلماً درسالهای ابنده آش
مثبت خودرا نشان خواهد داد وباعث خواهد شد
که وی بتواند فیلمهای بهتر وییشتری برای این
رویداد جمعآوریکند. ازنقطهنظر بر گزاری »
وی اشاره کرددکه سازمان جشنواره درتائورمینا
اکنون دروضعیت بسیار خوبی قرار دارد.
سپنماهای کافی با وسایل بسپارخوب درتائورمینا
وشهر هسایهاش «مسینا» که برنامههای فستیوال
را تکرارمی کند وجوددارند ودراختیارجشنواره
قرا رگرفتند . همچنین هم آهنگی بین قسمتهای
مختلف تشکیالاتی جشنواره حالا به شکل بسپار
خویی رسیده است .
» ترا کی » صرفاً اشاره کرد درپی آن است
که بتواند درسالهای] ینده همکاریپیشتررصاحبان
هتلهاراجلب کند. همانطور که میدانید تائورمینا
يك شهرساحلی ویبلاقی است وزمان بر گزاری
جشنواره ملل مصادف باهجوم سیل وسیع
جهانگردان اروپائی بخصوص ایتالیائی والمانی .
دروهله اول هستکه برایگنراندن ۶ ۳
تابستانی به این شهر میآیند. ۱
نخستین سمینار جهانیسینمای آماتور
از ۱۵ تا ۸ هر » ه۵ءزمان با بر گز اری هذتمینجهنو اره
سینمای آز اه زخستین سمینار جها نی سینمای آماتور بر گز ار
مشود آ گاهان سینما و سینماگران آما تور پیر امون مسایل
مر بوط بهسینما بایکدیگر به بحث وتبادل نظرخواهند پرداخت
وسینها گر آن آما آورایر ان ودیگر کشورها چه واسته بموسهای
باشند و چه بطور منفرد فعا لیت کنند میتوا نند در این اجتماع
شر کت داشته باشند. درضمن بسیار خوشحال میشو یم که کسا نیکه
کارشان سینما نیست اما باین هنر داستین گرايش دار ند ویا
کسانیکه درسبذمایحرفهای فعا لیت میکنند طرح و پیشنهادهای
مق ثری دار ند دءوت مسا دا پذیر ند تا بتوائیم از تجر به و
آ گاهیدان بهره گیر یم
نما یندگان دیگر کذورها نیز با همکاری فدر اسیونجها نی
سو پرهشت | نتخاب و معرفی خواهند شد.
از کسا نیکه دعوت ما را برذیر نسد میخواهيم که زظرها و
طرحهای پیشنهادی خودشان را که میخو اهند درسمینار سینمای
آما تور مطرح کنند , حدا کثر تا ٩۵ شهر نود ۲۵۳۵ بسرای ما
پفرستند» "بعد از بررسی نظرها و طرحهای دسیده کا نیکه
پیگنهادشان راه گشا باشد به تهر ان دعوتخواهندشد ودرجلات
پحثمسا یل سینمای آما تور شر کت میکنند و تا آخرجشنواره نبز
در تهر ان میهمان ما خواهند بود.
جلسات سمینار از دوز ۱۵ مهر صبحها از ساعت ۱۵ در
نخارخانه تخت جمشید بر گزاد میشود. این مسایل نیز از طرف ما
پیشنها دمیشود» اماعلاقمندان بشر کت درسمینارمیتو | تندطر حهای
دیگری نیز که در این پيشنهاد ذکر نشده, ارائه دهند.
۱- مشکلات مادی سینمای آماترد در ابران و کذورهای
ذیگر و نحسوه کمك سازما نهای مسئول؛ عوارض نمایش: مکان
برای نما یش فبلم» وسایلکار وغیره...
۲ دلایل ی که يك سینماگر آماتور دا بعد از چندسال کار
بهسینمای تجار تی منحرف» نه حر فه ای سالم می کشا ند
۳- پردسی مشکلات تکنیکی سینمای آما تور,
۴- بردسی و تحلیل محتوای فیلمهای سینمایآما آور و
آگاهی بهضفها و ارسا لیهای یبا نی.
۵- بررسی مسایل جشنو ارههای سینمای آماتور و بررسی
این مسئله که آیا باید جشنوارههای جها نی دا گسترش داد و با
محدود کرد.
۶- بردسی مسایل مر بوط با ثبرجایزه در پیشبردسینمای
آماتور وآیا با ستی اهداء جوایز را کسترش داد و پا طور
کلی جوایزدا حذف کرد.
۷ تقش موسیقی درسینما و مشکلات | نتخاب موسيقي مت
در سینمای آما تور.
۸-کوشش در دفع واقص فیلمهای سو پرهشت ۰ مر بوط
به نحوه انجام امورلابسراتواری فیلمهای مذکور ؛ جلب نظر
کمپا نیها برای توجه و دقت پبشتردر کارچاپ و ظهورفیلمها یا
سو بر هشت.
4- آشنا ی با امکا ات جدید سینمای سو پرهشت» و تحوم,
آشنا نمودن سینما گر ان آما تور دد دنبا باآخرین پیشر فتهای
سینمای آماتور که میتواند در پشبرد تکنيك کار آما توّرها
تا ثیرشا یسته ای داشته باشد.
۰- راهیابی براف کسترش فدراسیون جها نیسو بر هشت»
تا آن حد که مباد له فیلمهای سو پر هشت درسطح جها ی امکان
پذیر باشد و کشورهای جهاندر کار بر گز اری جشنو ارهها » یکد یگر
یاری نما یند.
۱- توجه بهموقعیت مالی سینما گردان آما تور وراهیا بی
برای تأمین بیمه و بهداشت آما تورها.
۳ در اجتماع سینما گر ان آما تور بسیار نیاز دار یم کهاز
راهنماثی و پیشنهاد مقّسات فرهنگی و هنری بهرهمند شویم؛
و از آ نها صمیما نه دعوت ميکنيم تا دز ایسن اجتماع شر کت
کنند و برای پیشبرد سینمای آما تور ذر ایران و دیگر کشورها
بار یمان کنند.
دو نظر به در بارة
آخربن دوره
جشنواره برلین
ار حشنواره سینماتی بر لیندرمجموع
تست روز» دور ازانتظار بود . بنظر میر سد که
اره جهانی فیلم تهران که نها چهارسال
ازبرپائیش میگذرد درمقایسه با این جشنوارهی
جدنواره سینماتی برلین خالی ازهیجان
وشور وجنبش نیزبود . هیچگاه نمیشد جلو در
تماشای فیلمهای جشنواره ایستاده باشند - سالنها
همیشه خالیبود ومردم رغبت چندانی به سینما
ب بطور اعم تِ ان نمیددنده. هنوز نامهت] و
سوپراستارها تماشاگررا به سوی خود می کشیدند
وتمایلی برای شناختن يك. ادم نازه و کار تازه
وجود نداشت . فیلمها غالبا ازمیان آثاریکه
به جشنواره کان راهی نیافته بو دند انتخاب شده
بود » شاید دلیل بخشی آزنبودن شوروشوقبرای
نماشای فیلمهای جشنواره ات باشد که همه
فیلم خوب برای نماشا بربرده هست ودرابران
این تنها با برپائیجشنواره ممکن میشود » بااین
وحود ادا جشنو اره فیلم نهران درمقاسه ۳
برلین با وجود همهی کاستیهای اجرائیش بیشتر
به يث جشنواره سینمائی میمانده با گرمای خاص
خودکه برلین فاقد آن است» .
تقل اندکز ارش «حسن نیهاشمی» .
فر ستاده روزنامه آیندگان به بیست
و ششمین دوره جشنو اره بر لین
2 فیلمهای امسال خیایهاشان بد
بودند . | کثرفیلمهای فستیوال برلین قبلا" برای
فستیوال کان فرستاده شده بودند وفستیوال کان
آ نها را ردکر د وبرای قسمت مسایقه قبول کیرد
را
مر دود شده ازطرف هیئت داورانکان کی
میداد . ده یات فیلم ژاینی را روز تما
در رقتت ؟ 5 تن س رک رت
و و نمایش ندادند.
.۰ .مك فیلم خوب برزبلی بنام «هالهلوبا
شون را که درقسمت مسنایقه پذبر فته بو دند 9
يك هفبته قبل ازشروع فستیوال ازقسمت مسابقه
ببرون آ وردند » برای ای ن که فیلم ضدنازی بود
وداستان فیلم درباره جنگ دوم جهانی ژ کارها
واعمال نازیها درستعمرات آلمان درآمریکای
جنویی ۰ ببجایش نسخه کوناه شده فیلم
«بافا لوییلوسرخپوستان» ساخته«رابرت] لتمن»
را نشان دادندکه اتفاقاً این فیلم كت ۳
اول کی خرس: طلا شد تم ۳
فستیوال امسالفیلم «میشل عزیز » ساخته «ماریو
مونیچلی» بودکه حق دریافت جایزه خرس طل
را داشت اما به کار گر دان فیلم يث خرس نقره
دادند. فیلمهای دیگر ی که خوب بودند يك فیلم .
مجارستانی بنام «مرد بینام» » يك فیلم مکزیکی
بنام « کانوا» وفیلم کیمیاوی «باغ سنگی» و
«پول توجیبی» تروفو
نقل از کزارش («محمد شهر زاد»
درباره جشنواره برلین
پس از هفیه فیلم ایتران در « لسدن»
و «واشنگتن» وچند شهر دبگر آمربکا دراواخر
1
۱
۱
مهرماه » «ایران» هفته فیلمی در مسکو خواهد "
داشت. آثاری که دراین برنامه بهنمایشدرخواهد
آمد اینهاست :
باد صبا (آلبر لاموریس) طبیعت بیجان
(سهعراب شهید ثالث) تنگسیر (امیر نادری)
غریبه و مه (بهعرام بیضائی) شازده احتجاب
(بهمن فرمانآرا) انتظار (امیر نادری) رقص
رونما (هوشنگ شفتی) هشت بهشت ومسجد شیخ
لطفاله (منوچهر طیاب) خروس (شاپورقربب)
ملث خورشید (صادقی) ایران سرزمین ادبان
(طیاب) و من آنم که .
«شوروی» نیز متفا بلا" دریهمن ماه سال
جاری يك هفته فیلم ازجدبدترین آثارش در
اپران فر تیب خواهد داد .
تاپایان سال جاری قرار است چند هفته"
فیلم دبیگر منحمله در هندوستان » الجزایر ِ
تلویز یون در آمریکا
مسافری که ازهر گوشه جهان, به آمرپکا
میرود ودربکی ازهتلهای نیوبورك » شیکاگو
پالوسآ نجلس اقامت میکند » ازطربق تلوبزبون
داخل اتاقش میتوانه حدود پاترده برنامه مختلف
را تماشا کند . درسراسر آمریکا نهصد و بنحاه
ایستگاه فرستنده امواج تلویزیونی وجود دازد .
بطور کلی اداره امور فرستندههای تلوبزیونی.
دراختیار بخش خصوصیاست ولی دولتازطریق
« کمیسیون فدرال ارتباطات» بر کار آنها نظارت
میکند. فعالیت فرستندههای تلویزیونیدرآمریکا
بهسه سیسنتم محدود ميشود :
نلویزیون تجارثی س.
7
11۳96 ۰ ۰
۵2 ا
۱2-۱ ۱ ۱
۰ هم
«
۰
صسعی
نوستالژی
نوشته : کت توران
در کتابفروشی درقسمت کتابهای سینمائی
8 اخ رین بانینه ارو کتورالیّستی
اونلهتبطعبات5 دربارهفاسیندرهستید که چشمتان
به کتابهای دیگری جلب میگردد » نه بهآن نوع
از کتابها که بخواندشان اقرار میکنید کتابهائی
متل «سینما چیست ؟» بازن با .تکنيك فیلم و
تکنيك بازبگری پودوفکین . بلکه به آنکتابهای
دپگرء کتابهای خیلی گندهای که جلد براق و
عکسهای رنگیازستار گان مشهوردارند» کتابهائی
8 وان حمدشان به صورت. فیلمهای . . . .
بخودنان میگوئید خدا میداند چه کسی
این مهمالات را میخواند. کتابی را برمیدارید
وورق میزنید وناگهان متوجه میشوبدکه روی
ی ی ببشتر از آنچه که شاسته است
نوقف کردهابد وتا بخودتان بجنبید آن دوستدار
ساده لوح هت رکه دردرون همه کین کر ده 3
آن اقای هاید دلثازلك وعاشق ستار کان سینما که
زبرنقاب_ظاهرجدی دکترجکیل پنهان شده »
گا اارتان را به دست ور فته است وشما از
دست رفتهاید.
آردست رفته برایآننکه ازنظرسینمادوستان
جدی این نوعکتابها که شاید بتوان آنها را
کنابهای سینمائی عامه پسند نامید » صورت نوعی
ات
شو خی پیمز ه را دار که آنها را به یاد چیزی که
نقطه آغازدوستیشان با سینمابود و نهامیخواهند
برآن فایق آ بند » مياندازد . شاید علت این باشد
5
که پیشترمحقفین جدی سینما نه دربزر گسالی
بلکه به عنوانکودکان » شیفته نامهای ستار گان
سینمائی با فیلم روبرو شدند ومیخواهند مطمیّن
باشد که موضوع مورد علاقه آنها آ نقدر جدی
هست که در خور تو جه بثآدم با لغباشد. بهردلیل
کتابای سینهای عامسند زیاد جدی ورفشته
نمیشود وهر کس ی که پیش از یات تکام کل | به] نها
بیفکند » به عنوان آدمی سادهلوح واخساساتی که
سینمای واقعی را نمیشناسد مورد تمسخر قبراز
ی
برد . بعداً خواهیم دید اين پیشداوری تا چه
دومو سبه لد
مستقرهستند. سیتادلبو کس (بکی ازبنگاههای
وابسته به لایل استوارتکه کتابهائی چون زن
لذت طلب (صفجصه ۲۷۷ عیامناعجعگ عط1) . ء» مرد
لذتطلب » کودك لدتطلب » انسان لذتطلب.
وعثق وهمه چیزهائیکه میتوانید بخورید را
میس کر ده) که موحودیتش ازسها دوس اغاز
شده وناشر تراز اول کتابهائی ازنوع فیلمهای...
است و «ای. اس- بارنش» وشر کاء کهکازش را
از کرانبری شروع کرد وازمسسات وابسته به دو
کارا نی بای را
رأئی حت رکه هر دو در نیو جرسی
بوسلوف» و «تانتیوی پسرس» ات و روش
کتابهای این موسسه درباره موضوعات خاصی
هستت تادر بایم ستار بان سیماه ارحا ۳۱
این موّسسه «دستویا ودهننسته» 0ص2 0صبوظ)
(860ع )2 «نه چندان کنک) و «نقش و۳
درسینما» است .
درخقیقت چنین مینمایدکه سپتادل فکر
انتشار کتابهای نوع فیلمهای . .۰۰ . را در ۱۹۵۸
آلن وپلسون معاون رئیس این موّسسه میگوید
که : «ما به هیچوجه درفکر ایننبودیم که آزاین
نوع کتاب پشت سرهم بیرون بدهیم» . وبا لبخند
و
شده ادامه میدهد: «فقط میخواستیم کتابیدر باره
کاربو انتشار دهیم» . اما این کتاب خیلی خوب
بفروش رفت وهمینطور چند تای دیگر که بعد
ازان منتشر شدند. تا سال ۱۹۷۵ سینادل حدود
پنجاه کتاب سینمائی منتسر کر ده که ۳۵ نای| نها
پارنس هم پیکار ننشته بود . فرروش بعضی از
این کتابها . کتابهائی ازقماش فیلمهای «همفری
بو گارت» ۰ «لورل وهارزدی» و «دیلیو .۰ سی .
فیلدز» بیش ازشصت هز اربود ضمن آنکه هیچبت
ازاین کتابها حتی آنها که درباره آدم کم شناخته
شدهتری مانند «نانسی کارول» بود کمتر ازچهار
هزار جلد فروش نداشته است .
شکی نیست که اي نکتابها بدون ادعاهای
ادبی چاپ میشوند . «مارك پوسلوف» معاون .
3
«میدانید» اینکتابها خوانندگانبخصوصی
دارد که همیشه آنها را میخرند» . وآلن وبلسون
میگوبد : «اینها سینماروهای عادی هستند نه
دانشجویان با محققین جدی . آنها اینکتابها را
ازگار که جلدهای جدید يك دائرةا لمعارفباشند»
مرتب میخرند وحتی خودشان موضوعاتی برای.
کتابهای بعدی پيشنهاه میکنند» (پیشنهاداتی که
سبتادل » اگرفرروش خوبی برایکتاب پیشبینی
کند 3 اجرا میکند) ۰
ده دوازده کتابی که اینجا بررسی خواهد
شد بدون طرح ونفشه ازانتشارات جدید هردو
وه سیتادل وپارنس انتخاب شدهاست . باآ نکه
يك نظر اجمالی نمیتواند امتیازهای بعضی از
کتابهای استثنائی را آشکار سازد» بد نیست
به بعضی 7 ایننوع را شکل
میدهد » نظری :
یکی ازجنبههای مثبت ای نکتابها عکسهای
آنهاست بیشتر اینکتابها صفحات زیادی را به
عکسهای صحنههایفیلم » صحنههایفیلمبرداری»
آفیش فیلم وعکسهای دیگریکه درجای دیگر
موجود نیست اختصاص میدهند » مثلا" کتاب
«تاریخ مصور سکسدرسینما» نوشته پار کرتابلر
عکسهای خیلی جالبی ازصحنههای حمام دارد .
بطو رکلی چاپ وصحافیکتابهای سیتادل درسطح
بالاتری است . ازجمله دو و کتاب درباره «جان
گارفیلد» و «مارلون براندو» بسیار خوب
در آمدهاند وحتی باآن کناب پنجاه دلاری که در
آنفیلم «حرص» اريكفون اشتروهايم دوباره -
سازی شده قابل مقایسه هستند.
ازطرف دبگرموضوعات واطلاعاتی که این
کتابها ارائه میکنند » برای همه آنها که به سینما
رن جانیها ی انار ناپذیر تاره من
آنکه انسان ازمیزان وقت .وهزینهایکه صرف
تهیه آنها میگردد پیوسته به حیرت میافتد. کتاب
«سینما وجنگی جهانی دوم» که ازقرپب به هزار
فیلم اس میبرد , متوجهمان میکندکه این جنگ
چه منبع لابزال موضوع وداستانبر ایفیلمسازان
بودهاست . پا کتاب «فیلموسترن» نهتنها فهرستی
ازعناوین چندین هزارفیلم باضافه فیلمو گرافی
پیشازچهارصد هنرپیشه » کار گردان ؛ هنرپیشه
بدل وغیره دارد بلکه حتی قهرمانان واقعی
داستانهای وسترن را معرفی میکند بطوربکه
مثلا" میتوانید بفهمی که تا حالا چند فیلم درباره
بوفالو بیل ساخته شده .
کتاب«قلبها بشانجوانوشادبود» که ظاهرا
دنباله کتابی بهنام «آن بچههای شیربن دوست-
داشتنی» (فحصصفطه عصتویر هصندمع0صه ععمط1)
اس تکه مارا با چهل ستاره خردسال ازقبیل بیبی
دامپلینگگ و دوقلوهای مائوك آشنا میکند . چه
کسی میتواند ازلذت تماشای عکسهای «فرانکی
دارو» زمانیکه يك ستاره خردسال بود بگذرد
پاعلاقهای به شنیدناینموضو ع که «جریماثرز»
تفش کوتاهی در «دردسر هاری» هیچکاك ایفا
کرده . نداشته باشد . از این جالبتر کتاب
«هالیوود» هالیوود : فیلمهاشی که درباره
فلسازی ساشته شده» ۰ استکه تالف وجاپ
آن دوسال طولکشید وپیش ازدوپست فیلم را
معرفی میکند وپراست ازاطلاعات سر گرم کننده
ازجمله اینکه لوئیسمایر باتماشای فیلم «چاقوی
بزرگک» به گریه افناد برایاینکه احساس میکرد
و است < 0 ی
ی اب 7 1 از
مرراحل تولید فیلم باضافه طرحهائی ازفیلمنامه
متأسفانه نثر این کتابهاچندانتعر بفیندارد.
بیشتر کتابهای سریفیلمهای هنرپیشگان مقدمه
مشخصات و خلاصه داستان فیلمهای شخص مورد
نظر. مثلا" کتابفیلمهایگاری کوپ رکه چیزقابل
توجهی نداره جزفهرست مفصل ٩۲ فیلمی که او
درآ نها بازیکرد .
مشکل دوم روحیه وطرزفکرنویسندگان
این کتابهاس تکه گوبا وظیفه شان میدانندکه
هرچه میتوانند ازقهرمانشان تعریفکنند وادعا
کنن که درهیچفیلمی کارش نقصنداشته وا گرهم
ایرادی بوده تقطیرآن را بگردن نویسنده. با
کار گردان میاندازند یا اصولا" آن را ناشی از
غرضورزی مطبوعات بحساب میآّورند. نقص
دیگر اینکتابها جملات بیمعنی » اغراقآمیز
وبیاساسی است که درهرصفحه بچشم میخورد .
مثلا" میخوانیم که «آنتون ی کوئین» خارج از
سینما هم زندگی را با همان شدت واشتیاقی که
روی پرده از او میبينیم دنبال میکند پا اینکه
«کرك بو گارد» بااشخاصی دمخوراست که هريك
به نوبه خود افسانهای هستند اما برای او چیزی
جزدوستانمعمو لینیستند وبااینکه ماجرایعشقی
موربس شوالیه با میستین گوت غاعداجدذادذ۷
«با پك نگاه » يك بوسه پنهانی شروع وبه يك
شب افانهای انجامید» . درمقابل اینها کتابهای
خستهکنندهای متشر میشوه مانند «سیتمای
فرانك کایرا » که به ادعای خودش مسائلهنری
وروانی سینمای عامه پسند را مورد بررسی قرار
داده وازجمله معتقد است که فیلم «دريك شب
اتفاق افتاه» ازنظرساختمانی با دقت کم نظیری با
نمایشنامه «هرطو رکه دوستداشتهباشید» شکسپیر
مطایقت دارد .
مشکل اساسی کمبود نوپسنده خوب است.
پیشتر این کتابها بجز درمواردی که منتقدرین
صاحب نامی چون پارکر تابلر آستین بالا بز ننده
به دستکسانی نوشته میشودکه سراسر عمرشیفته
پا هنرپيشه بخصوص يا يك جنبه خاص ا کار
فیلمسازی بودهاند ( که البته جنبههای خوبی هم
دارد چرا که نوبسنده خودش باید تمام عکسها
واطلاعات رااحآ ور 5
ویلسون ازموسه سیتادل باانکه اذعان
دارد «نثر کتابها گاهی ضعیف است» ۰ معتفداست
که «کتابها بهرحال به زبانی بحدکافی صحیح
وسلیس نوشته شده است» . همچنین قبول داره .
که : «مطالب بعضیاز کتابها دوبارهنویسیمطالب
روزنامههای سینمائیاست» امااضافه میکندکهاین
مطالبباید دراختیارمردمقرارداده شود وناشرین
بزرگکه ازاین نوع مطالب روبرمیگردانند
دراشتباهند.
اين گفته ما را به مشکل اصلی کتابهای
سینمائی عامهپسند نزديك میکند. ازیعضینظرها
انتقادها ی که ازاین کتابها میشود بیموره است
چراکه این کتابها بیهیچگونهادعائیتهبه میشوند
وبه هرحال يك نیازروحی را برآورده میسازند.
پا اینهمه درست بخاطرلذتی که پیوسته ازتماشا و
مطالعه اينکتابها میبریم » انتظارداريم به صورت
بهتری تهیه شوند. منظور این نیس تکه مطالب
آ نها باید به صورت عجز بهو تحلرلجای ۳
نظیر مطالب کتابی که درباره فرانكکاپرا نوشته
شده درآید» زيرا که کنابهای سینمائی عامهپسند
اگرفقط بك ننیجه خوب داشته باشند » اینست که ۰
کیفیت نوعی پادزهر را دربرابر کتابهای پرمدعا
وخسته کننده دارند. با اینحال اگر واقعاً «پل-
میونی» - بگفته کتابی که درباره او نوشثه شده -
ند گی خصوصی پررنج وعذاب وتنهائی داشته ,
درانصورت نوپسنده نمیبایست به يا بررسی
سطحی وساده اکتفا کند. دلایل پیدایش چنین
وضعی دو کانه است . يت . همانطو رکه «فرد
فرندلی» درباره آ گهیهای تبلیغاتی تلویزیونی
گفته . به همان صورت بدش خیلی بیشتر ازآن
پول درمیاًوردکه نیازی به بهبود آن احساس
شود . دلیل دوم وبه عقیده منبسیارمهمترروحیه
تحقیرآمیزی استکه خیلیها نسبت به این کتابها
بروز میدهند ومانعازآن میگردندکه نویسندگان
با استعداد وصاحب نام دراین زمینه فعالیت کنند.
به قول معروف هرچه پول بدی آش میخوری .
85
با کشورهای غربی اس که بزودی بنمايش در خواهدآمد. این اثر که
چندمینبار ازداستان «ده سرخبوست کوچك» «] کاتا کرستی» بازباز م
شده (معروفترین فیلم این داستان را «رنه کلر» بنام «وسپس هیچ 3
ساخته است) وسیله ابران » اسپانیا انگلستان » ابتالیا وفرانسه مد"
تهیه کردیده است . ۱
در «ده بوم یکوچك» اینها بازی دارند : اولیور رید » ربچارو
استفانی اودران » شارل آزناوور «فرانسه» ماریا رم «اترش» 1
چلی» ريك باتالیا «ابتالیا» ترزا خامپیرا » روبر تومند 3 «ِ۳
ناصر ملاك مطیعی » سییده «ابر ان» .۰.۰ .
کا رگردانفیلم «پیتر کالینسون» (سازنده فیلمهای حرفهابتالیائی
آتشباران م رک » مردبکه نون نامیده ميشد » چارطاقی» پلکان مارپیچ
است . فیلمبرداران ایناثر «فرناندو آریباس» و «پرامون سو آرز»
میباشند کا رکردان دوم فیلم «محمدزاده» اس ت که درحال حاضر خود
فیلم «واسطه» ها را میسازد . موسیقی متن را «برونو نبنکلاتی» ساختا
است .
داستان «ده سر خبوس تکوچك» آگاتا کرستی طی فیلم «ده بومی
کوچك» کالینسون دچار تغییر اتی شده که مهمتر ینش » » سفر ده بر ]
اصلی است به قصری درمیان کوبر درشرق بجای وبلاثی دربك نقطه
سردسیر . . . و تغییر ا تکوچك دیگر یکه به مناست این تغییر ی ۶
بوده آاست .
دهبومیکوچ
ح
شرح تصاویر این صفحه :
بالا : گرت فروبه ء آدولفوچلی و ریچارد آتنبرو درصحنهای ازفیلم
وسط : «الکه زومر» و «اولپور رید» دوبازیگر اصلی «ده بومی کوچكت»
پائین : «ناصر ملك مطیعی» به نقش يك کارا گاه و «سپیده» سناره دیگر ایرانی .
«ده بومی کوچك» درنمائی ازفیلم .
تصویر روبرو : هنرمندان اصلی فیلم «ده بومی کوچك» ازچپ به راست : گرت .
فروبه » استفانی اودران » ربچارد آتنبرو » شارل آزناوور » الکه زومر » اولیور
رید (ردیف جلو) - آدولفوچلی » هربرتلوم » ناصرملاك مطیعی ء ماریارم (ردیف .
وسط) روبرتو مندوزا » پیت رکالینسون (ردیف آخر) . ۱
3
بدون اینکه قصد بحث درباره کیفیت
فیلهای ایرانی + ماهه ول سال زا داشته باشیم؛
تنها به ذ کرچندفیلم خوبایرانی | کتفا می کنیم .
درمرحله اول باید ازبهترین فیلم ٩ ماهه
اول سال نام ببریم .: «سرایدار» از (خسرو
هربتاش) وبعد : حزل (مسعود کیمیائی) «برهنه
تا ظهر باسرعت» از (خسروهربتاش) وشام آخر
(شهیار قنبری) را میتوان نام برد .
فیلمهای قابل توجه خارجی که در + ماهه
ال تال کرستماها به نمایش در اسد عبارتنیباز :
. سرزمین محکوم (رالف نلسون) خشونت
وشهوت (ل و کینوویسکونتی) مردی که میخواست
سلطان باشد (جان هوستن) قدرتمند (ديك
ریچاردز) باز گشتپلنگصورتی (بليك ادواردز)
کندور (سیدنی پولاك) «عشق ومرگ» (وودی
آلن) وبعد . . . زفافخونین ( کلودشابرول) بازی
باآتش (ژادرای) جنگبین زنهاومردها (ملوبل
شاولسون) عشق نیمه شب (مارچلو فونداتو) و
«مرد ی که" دورنارزندگ ی کرد» (جیلیتاسون) .
در * ماهه اول سال نیز بازار فیلمهای
پاارزش تکراری همچنان داغتر ازفیلمهمای
«اولین مرتبه» بود که ازمیان آنها بایستی آزاین
ها نامرد :
عصرجدبد (چارلیچاپلین) پول را بردار
وفرارکن (وودی آلن) پرده پاره (آلفره
هیچکاكث) میخواهم زنده بمانم (رابرت وایز)
خواب! لود (وودیآلن) پدرخوانده (فرائسیس
فوردکاپولا) ابرما خوشگله (ییلی وایلر)
وبلنزن روی بام (نورمن جوئیسون) حادثه -
جوبان (آلنکاوالیه) از عشق مردن (آندره
0۸
کابات) انسان وحیوان (برت هانستر!) زاردوز
(جان بورمن) کنتسی از هنگکنگ (چارلی
چاپلین) ومترسك (جری شاتزب رگ) .
بهرحال در + ماههاول سال» خیلفیلمهای
بیارزش» آثار مهم وقابل اعتنا را ازمیدان بدر
کرده بود» که اين وضع بهرحال تا پایان سال
اک واه داش وی با افاش فیمت الط
سینماها , این توقع درتماشا گران بوجود آمده
که سینماها ازاین پس به نمایش فیلمهای بهتری
مبادرت ورزند !
«فیلمغانه ملی ایران» در + ماهه اول
سال » فعالیت نسبتاً" درخشانی داشت. وموفق به
نمایش فیلمهائی از سینمای کشورهای اروپای
شرقی «لهسنان » بلغارستان ومجازستان» گردید.-
اولین فیلمیکه کانون فیلم نمایش داد
«طوفان» (قسمت دوم) محصول شوروی بود .
مرور برفیلمهای سینمای لهستان با فیلم
«شکارمکس» (وایدا) آغاز شد و بااین فیلمها
ادامه بافت : سر زمینموعود - خاکستر والماس
(آندری وایدا) تعادل (کریستوف زانوسی).
درفاصله نمایش فیلمهای سینمای لهستان »
شاهکارهای فیلمهای کوتاه جهانی شاملفیلمهای
کوتاه داستانی » مستند ونقاشی متحرك (شامل
۲ قسمت) با مساعدت جشنواره فیلم اوبرهاوزن
درفیلمخانه ملی اپران به نمایش در آمد.
پسازآننما یش بر گزبده فیلمهایبلغارستان
آغاز گردید وینج فیلم نمایش داده شد : مآمور
وشب (رانگل والچانوف) دزدهلو (ولوزادوف)
جوجه تیغیها بدون تیغ بدنیا میآیند (دبمیتر
پتروف) محبت (لودمیل استایکوف) دهاتی سوار
بردوچرخه (لودمیلکی رکوف) .
پنج فیلمی که ازسینمایمجارستان درفیلم-
خانه ملی آبران درماههای آخرفعالیت خود در
نیمه اول سال به نمایش درآ مد عبارتند از :
اسب کهررا بنگر (فرد زینهمان) سر گرد ِ
سالگرد استقلالآمریکا مبادرت به نمایش ۱ :۱۳
(ایشتوانگال) سفرپاداش «سفر به انگلست
(ایشتوان داردای) ریزش برف (فرانس کر
الکترا (میکلوش بانچو) .
فیلمدلویزون
خوشبختانه تلویزیون ملی ایران بانما"
فیلمهای ارزنده وقابل اعننای خارجی از و
کانال » جبران اکران عمومی را مینماید ۰
+ ماه اول سال » تعداد بیشماری ذبل ۳۱
اول ودوم پخش شدکه ما دراینجا فقط بز
تعدادی ازفیلمهای بر گربده اکتفا میکنيم :
سه نفرروینیمکت (جریلوئیس) زنده
زاپانا (الیاکازان) برفهای کلیمانجارو - آسمار
هفتم - قوی سیاه - خورشید همچنان میدرخ
(هنریکینگ) بنبست - پنج انگشت (جوزف
مانکیه ویتس) جیببر خیابان جنوب (ساموئ
فولر) فقط فرشتهها بال دارند - + ۳
من (هوارد هاکز) نیا گارا - بسوی غرب بر
مردجوان - رزسیاه - شماره ۱۳ کوچه مادلین"
بوسه مرگ (هنری هاتاوی) درخم رودخا
(آنتونیصان) گوشه گیران آلتونا (وبتوریو
دسیکا) دکتر استرنجلاو (استانلی کوبریك) نسل
کمیاب (آندرو مكلاگلن) ازطرف من آنها
ببوس (استانلی دانن) رودخانه بدون باز کشت
(اتویر محر جادهتباه نمامشهر حرف میز لا
(جانفوره) طعم عسل- حربم (تونیر بچاردسون) .
پاکرپسنس شروع شد - آقای هابز بمسط ۴
میر ود ابکیوش هالمنه - دزبره (هنر ی کاب
ه قبر تا قاهره (بیلی وایلدر) بخانه تقسیم شده
(وبلیام وایلر) مرد مبانی (سرکاروا ۳
ر تا - خرابکار- هارنی (] لفره حبجکاك)
باپیژاما شروع شد (ارنست لوبیچ) گیلدا (چارلر
وبدور) داستان د اکتا واسل (سیسیل ب دومیل)
سا سکاچوان (رائول والش) کوچکترین نمایش
رویزمین (بازبل دیردن) بهشتکاپیتان (انتوی
کیمنز) بافالوییل (وبلیام ولمن) خاطرا ۱
آنفرانك - شایعه (جورج استیونس) پاك فاجعه
آمریکائی (جوزف فوناشترنبرگ) پسرطلای
آمشب دوستم بدار (روین مامو لیان) خدا میداثا
آقای آلیسون (جان حوستن) اتفاقی (البوه
سیلورستاین) مونفلینت رت لاک برایکه
زنگها بصدا درمیآید (سام وود) و .
انجمن ایران وامربکا بمناسبت دوستمیی
ازجمله «9فایبت» (ژان دروبل) ماجر اهاعا
تام سایر (نورمنتاروك) جدالد رآفتاب ( ۳ب
0
۱
0
1
۴
1
ویدور) آخرین هورا (جانفورد) کرد وبقیه
برنامههای خودرا صرف بر گزاری نمایشگاههای
منتعدد وآیراه سخنرانی واجرای تتانر و بر نامه
موزيك بمناسبت همین رویداد نمود و «سینما»
9 ماهه اول سال» نمودکمتری درمیان
برنامههای این انجمن داشت . فقط ازنیمه دوم
شهرپورماه این انجمن مبادرت بهنمایش چندفیلم
موزیکال ازآ ثار «بازبی بر کلی» کرد که عبارتند
از : چراغهای جلو صحنه » خیابان چهلودوم »
جویندگان طلای ۱۵,۳۳ » بانوان در کالینته وفیلم
چویندگان طلای ۱۵۹.۳۷ را در ٩ مهر نمایش داد.
م ۰ 2 3 ف ۰
نجمن فرهنگی این وفانسه
اینانجمن بهفعالیت درخشان خود درمورد
نمایش آثار برجسته سینما گران فرانسوی در ٩
ال اول سال همچنان ادامه داد .
از «ژان پیرملویل» فیلمهای «لمُونمورن
کشیش - خاموشی دربا - ارتش سایهها ودایره
سر خ» را مجدداً نمایش داد .
از«روبر برسون» دوفیلم «فررشتگان گناه»
و «موشت» را ند نمایشی دانورد: واین فیلمها
نیز ازفیلسازان مختلف فرانسوی دراین انجمن
به نمایش در | مد :
کسی درجائی (بانيك بلون) اسکناسهای
ده هزاردلاری وسرخرها (پیر گربمبلا) پیردختر
(ژان پیبر بلان) تاکسی برای طبرق (دنیس
دولاپانلیه) آخرین اقامتگاه (خوزه جیووانی)
آگاهی » ممنوع ! (نادین ترنتینیان) .
( کلوب سینمائی. سینمایآزاد» در ٩ ماهه
آولسال در زمینه فیلمهای کو تاهو بلندازسینما گران
آبرانی این فیلمها را نمایش داد :
رگبار (بهرام بیضائی) بیتا (هژیرداریوش)
هار پشت پنجره (شهربار پارسیپور) سیمرغ
(ابراهیم وحیدزاده) خواستگاری (علیحاتمی)
سیاوش در نختجمشید (مرحوم فریدون رهنما)
8 درهفته آخر هرفاه سینمای آزاد اقدام
4 نمایش] خر بنفیلمهای هشت میلیمتری جوانان
وه سینمایآزادنمود ازجمله فیلمهای (سیاهی
لشگر » محمد » رحیم جمعه وغریبه) را در
هفته آخر تیرماه به نمایش درآورد .
درزمینه فیلمهای خارجی میتوان ابتدا از
8 ی برنامه مرور برآثار روبر برسون نام
برد . دراین بر نامه فیلمهای «فرشتگان جهینم 3
کیب بر - لانسلو دول - بالتازار وموشت» از
وبر برسون بهنمایشد رآمد. (توضیحاین که این
فیلمها مجددا از ۲۳۱۲۱ فر وردینماه درداشکده
گترهای زیبا دانشگاه تهران بهنمایش درآمد).
دبگرفیلهایخارجی که در کلوب سینمائی
ستتهای اراد نمایی داده شد عبارفتد از :
کننس پابرهنه (جوزف مانکیه وبتس)
آپارتمان (بیلیوایلدر) کیلار گو (جانهوستن)
قطار سه وده دقبقه (دلمردیویس) وفتی بر ای
عشق » وقتی برای مرک (دا گلاس سیرك) .
سینمایآزاه جشنوارهای نیز از ۲۳ تا ۲۵
قیرماه در نالارشیر و خورشید خرم بادتر تیبداد.
به همت جشنواره جهانی فیلم تهران و با
همکازی سازمانصادرات فبلممکز يك » «هفتهفیلم
مکزباك» از ۱۷ نا ۲۳ خرداد درسینما سینهموند
بر گزارگردبدوطیآن هفتفیلم کوتاه وهفتفیلم
بلند ازسینمای جدید مکزيك نمایش داده شد :
قصر خلوص (آرتورو ریستاین) فرشتگان
وملائك (رافائل کو رکیدی) قصری درجنوب
(سرجوالوویج) باغ ابزابل (فبلیپ گازالس)
شیوه مکزیکی (لوئیس الکوریزا) بازرس کل
(آ لفونسو آرائو) دن کیشوت دوبازه میتازد
(روبرتو گاوالدون) فیلمهای بلند این هفتهفیلم
بودندکه بر گزاریآن یکیازاقدامات مهم وقابل
توجهجشنوارهپشمارمیرود وازقرار اینهفتههای
فیلم درماههای آینده باز بر گز ار خواهد شد.
نخستین جشنو اره بینالمللی فیلم زنان از
۵ تا ع۲ اردیبهشت درسینما دیاموند بر گرار
گردید. دراین جشنواره ۱۸ فیلم بلند و ۲۹ فیلم
کوتاه به نمایش درآ مد. ازایران فقط دوفیلم
رنگین کمان ومداه بنفش (نقاشی متحرلك) از
«نفیسه ریاحی» نمایش داده شد.
برگریده فیلمهای این«جشنواره» عبارتند
از : هفت خوشگل (لینا ورتمولر) زنی تحت
تآثیر (جانکاساویتس) آلیسدیگرابنجا زندگی
نمی کت (مار تیم اسکورسیش )که وا بر
جشنواره چهارم نهران نمایش داده شده بود -
خانه عروسك (جوزف لوزی) دودختر (سانیا
جیترای) تعطبلات کوتاه (وبتوریو دسیکا) .
قرار بود دوفیلم «کلئو از ه تا ۷» و «آدم
خواران» که بترنیب اثر «آنیس واردا» و
«لیلیانا کاوانی» است » نیز دراین جشنواره
نمایش داده شودکه درآ خرین لحظه حذف شد
وبجایآ نها فیلمهای«آنزن آن مرد» (محصول
ژاین) و «زنی ازقسطنطنیه» (جودیت الك) و
«تصویری نه چندان زیبا» نمایش داده شد.
جشنواره توس نیز از ۱ تا ۱۸ ثیر در
مشهد بر گرارشد ودرزمینه سینما این فیلمها در
جشنواره به نمایش درامد : سیمرغ (ابراهیم
وحیدزاده) صومعه خالی آن روزها (سهراب
اخوان) افسانهی رستم - رستم وسه راب و کاوه
آهنگر (بوریس کیمیا گرف) فیلمساز روسی .
قبل ازبر گراری دهمین جشن هنر ایرران
از ۲۸ مرداد تا ۱۱ شهریور. چهارمینجشنواره
فیلمسازان جوان منطقه آسیا دردوقسمت فیلمهای
مسایقه وجنبیاز ۲۰ تا ۲۷ مردادهاه بارش
۰ فیلم از ۲۱ کشور درسینماآریانا شیرازنمایش
داده شد. فیلمهای اصلی جشنواره از کشورهای
ایران - ژاپن- هنک کنگی - زلاندنو و کرهبود.
درونمایه سینمای دهمین «جشن هنر»
شیراز : نگاهی به شرق بودکه پیشتر گراپش و
طرز تلقی سینما گران شرق وغرب را ازشرق
به نمایش گذاشته بود . بر گربده فیلمهائی که در
این دوره به نمایش ترامد ازاین فرازاست :
هزاروبکشب (پیرپائولو پازولینی) رنگ
انار (سرژ پاراجانف) الهه (سانیا جیترای)
پیر وسمانی (جورج شنگلایا) آوازهند (مار گرپت
دورا) فرعون (برژی کاوالربچ) مومیائی (شادی
عبدالسلام) پسر اپران از مادرش بیخبر است
(مرحوم فریدونرهنما) چشمه (آرپیآوانسیان)
باغ سنگی (پرویزکیمیاوی) وفیلم «قایم با شك
شبانی» از «شوجی ترایاما» فیلمساز ژاپنی .
ت
در ٩ ماهه اول سال » مجموعاً ۳۵ فیلم
ابرانی برایاولینبار درتهران به نمایش درآمد.
اسامی فیلمها ازاین قراراست :
شادیهای زندگی (نظام فاطمی) قرار
بزرگ (مصدعلی فردین) ماه عسل (فربدون
گله) نقص فنی (نصرتاله وحدت) غیرت
(مهدی رئیسفیروز) بینشان (ایرج قادری)
سرایدار (خسرو هریتاش) پاداش بك مرد
(قدرتالله بزر گی) عنترومنتر" (امیرشروان)
د لفات (قدرتالله احسانی) اضطراب (ساموئل
خاچیکیان) مردی درآتش (نادر قانع) شهر
شراب (فتححاله منوچهری) حرفهای (قدرتالله
بزرگی) جایزه خوشبختی (ناصر محمدی)
سیاهبخت (عباس کسائی) با هم ولی تنها
( تورج رحیمزاده ) قادر (رضا صفافی)
پسرك (خسرو پروبزری) چلچراغ . (خسرو
پروبزی) شام آخر (شهیار قنبری) والده
آقا مصطفی (ناصر محمدی) غزل (مسعود
کیمیائی) جاهل ورقاصه (رضا صفائی) ننهائی
(اسماعیل پورسعید) پاكباخته (رضا میر لوحی)
گل خشخاش (داربوش کوشان) غرور وتعصب
(عباس کسائی) مادرجونم عاشق شده (اکبر
صادقی) رابطه جوانی (سیاوش شاکری) برهنه
تاظهر با سرعت (خسرو هربتاش) پیش کسوت
(محمیزضا فاضلی) بیدار درشهر (ایرجفادری):
ضمنادوفیلم «سه رفیق»و «راننده سریلند»
که محصول مشتركك ایران وت کیه بشمار مپرود »
دراین لیست منظور نشده است. جمشید ارمیان
۹
پیشدرآمد: مساله بیماری های روانی باروشننر.
مسالهی دیوانگی » مسالهی تازهاینیست» اما پژوهشهابی
که چه در قلمر و«رو آنپزشکی» وچهدر قلمرو«روانپزشکی
ستیزی» با نهادهاند» و بژهی سالهای نزديك بهماست که
مسائلی نیز درخور ویژعیهای این سالها مطرحمیکند.
بااینهمه کوششاینیاسیور امونه (66محصهک متمهصع1)
که مقالهی زیر را در شمارهی آوریل ۱۵۷۲ «لومو ندب
" دييلماتيك» نوشته از آن جهتدر خور توجه است کهبه تر سیم
بازتاب این مهم در حیطهی سینما پرداخته است. جزاین
اهمیت پژوهش «رامو نه»» بیشتر در ایننکته نهفته است که
او در نوشتهی خود بهفیلمهای ارز ندهای چشمداشته کهاز
آن میان «بر ندهای که از قفس بر بد » (۱۵۷۵) ساختهی
بحثانگیز « میلوش فورمن» که تا بهامروز در آمریکا
و اروبا سروصدای زبادی کرده. نامبردنی است. فیلم
«فورمن» جز آنکه همه ویژگیهای يك فیلم خوب ر ادربر
دارد» ابن واقعیت ارزنده را نیز مطرح میسازد کهسینما
را حتی از کند و کار در زمینهی سالهای چنین ویسژه
هراسی نیست و در پژوهشهای علمیت اجتماعی نیز
فراوآن میتوان از آن سود جست. و گر نهابنست که سینما
درانگارهی شگفتترین هنرهاء آئینهی روشن و صریح
مسائل زمانهی خویش است. نوشتهی رامونه نیز تائیدی
براین مدعاست .
محمدعلی هاشمی
بیشاز صدوسیهزارتن,زندانیبیمارستان-
های روانی فرانسهاند" . اعتراض آنها بهندرت
از دبوارهای آسایشگاه میگذرد. پژوهش های
میشلفو کو (2010ع0ظ عطل:۷) "بماا موخت که
چگونه در سدهی هفدهم میلادی این «عملیات
شکار بز رگی» کهدبوانگیراازمحلههای گوناگون
شهر جمعآورد و چون يك جذام جدید در
حصارهای بسته یا درجایگاههای ریاضت محصور
ساخت» سازمان پافت". در پایان سده هیجدهم ,
جامعهی پزشکی, این لابههای جنون راکه از
دسترس دانش بیرون بود» تام گذاریکردوآنها
را در مجموع» زیر عنوان مبهم «بیماریهای
روحی» قرار داد .
پس از آن» آسایشگاه در پیلهی وحشتی
فرو رف ت که قانون۱۸۳۸ ( که هنوز اجرامیشود)
آن را وحشتناكتر ساخت. به ویژه هراس از .
زندهبگورشدن میییوست. «مراقبتها» همچون
شکنجهی دستگاه تفنیش عقا ید وحشت بر میانگیخت:
پیراهنی که مانع واکنش غیر طبیعی دبوانگان
میشد» دوشهای آپسرد 6 پایندها» ضر بهها 6
عریانیها .. بیآنکه شفایی حاصل شود. با این
همه» دانش پزشکی بدندپوانگان را رهانکردتا
سلم شود که بهاندازهی کافی در خور حرص
علمی روانپزشکان نیستند.آنها با « بررسی های
+
بالا : ناگهان تابستان گذشته (جوزف . ال . منکیه ویچ)
پائین : دیوانهای که ازقفس پرید (میلوش فورمن)
" روانپزشکانه» روی بدنمجرمینوبهباریقدرت
حتوقی ۰ میخواستند تابهنظرهایشان در بارهی
1 «موجود عجیبالخلقه» و «مجرمو جانیدبوانه»
هستبابند و تنها خواستاین دستپابی؛اینبودکه
از روانپزشکی» بطور کامل » بكك پزشكقانونی
1 پسازند. گواء این موضوع پژوهشی استکه با
1 رهنمود «میشلفو کو» تدوین شدهاست : بااین
1 عنوان: « من»پیرربویر» کهمادروخواهروبرادرم
۱ را خفه کردهام». اين پژوهش بهدو گونه بهسینما
اه یافته استنخستبوسپلهی : کربستینلیپنیسکا
1 (2ععمتمن1 صناونعط)) و با عنوان«منپیرربویر
هستم» و بعدبوسیلهیرنهآ لیو (منلله کعع)
کهفیلمش را درجشنوارهیکانبهنمای شگذاشتند.
روانپزشکی بهوسیلهی دو عمل عمده
وب گی میبابد: درمان برپایی شوك و استعمال
+اروهای رواندرمانی.
سینما که فربفتهیبلندپروازیهای جراحی
غز نشد بارها این عمل نامشروع را افشاء کرد.
رای نمونه فیلم «چارلی» (۱۹۸) از رالف
۱ نلسون (صمولع۲ظ ۳21) وبهوپژهفیلم « نا گهان
اپستان گذشته» از جوزف . ال . منکیهویج
(167 :صرح ]1۷ مآطجهده[) در خور بادآ وری
] 2 فیلم دوم دردورهایازسالهای پنجاهساخته
شده که روانپزشکان امربکائی بهزور بهجراحی
ضوج عصبی دست میزدند. حتی امروز«یر ندهای
که از قفس پرید» فیلمی از « میلوشفورمن»
(صحصیر۳ 5 ) دوباره توجه را به درمان
:ریایهی شوك بازمیکشاند. اینبدان روستکه
جراحی روانیاز نو بطور وسیع رایج شدهاست.
2 این رواج روزافزون تنها مربوط بهاپالات -
متحر؟ نیست. در فراسه» درسال گذشتهدرحدود
بصد عمل جراحی نسوجعصبی و جودداشتهاست.
"جرمین تجاوز گر و جنسی» بیماراتی هستند که
#۶وسیلهی روانجراحان دستچین میشوند.روان
#راحان روی این زندانیان آسایشگاهها جراحی
نی انجام میدهند که شخصاً در زمینهی قصههای
کگیلی مبتوان باور داشت؟ .
ِ استعمال داروهای روان درمانی در ۱۹۵۲
9 میشود و از۱۹۰۷توسعهمیپابد. اینداروها
نع از وا کنشهای غیر طبیعیدیوانگان میشود»
پشگاه را ازنمایانترینهیجانات خالیمیکنند
13 :ون نشانهای از فرباد و نیروبی» سرانجام
شا به کمترین حد خودمیرسند. پزشکان
۲ 2 آزین داروها» برای توسعهی رابطهیدیگر
سس
با زندانیان خود سود میبرند. شیوهی کار آنها
برمبنای ایجاد برخوردهای گونا گون میان پزشاك
و بیمار است و ازسوی دپگر بااین شیوهی کار که
چندوچون تحولبیماری» لحظه بهلحظه وبهشکلی
یکسان دراسایشگاه ضبط شود مخالفند. . آنها
شیوهی نخست را تشویق می کنند و برعلیهشیوهی
دوم به مبارزه دست میزنند دراینباره تجربههای
1 (ععاآهبرود1) و دکتر ژانتی (وننصع6))
کر بیمارستان نت االین در شور لوراز افر انسه؛
بهوسیلهی مارپوروسپولی [نلهجونیک منب۷۲2)
به فیلم خواهد آاهد در فیلم «نگاه بهدیوانگی»
(۱۹۰) » این فیلساز یکی از جاندارترین
ومقثرترین گزارشها را دربارهی پهنهیمکشوف
از دنیای دیوانگی» ستقیماً با دوربینخود بر ای
ما روایت کرد.
دورهی روان درمانی که کاربرد عمل شوه
را مسوخ نکرده است» دنیای آسایشگاه را دريك
بیصسی جدید غوطهور میسازد و همینبیحسی
است که انگلهلن (عصنما عندلعصه)
و کوپر (000۳6۵) درمتولهی «روانپزشکی-
ستیزی» (۱۹۷۵) دربارهی آن هشیار میدهند
و فیلم کنت لواچ (1026 طاعصصعک) «زندگی
خانوادگی»» به گونهیمو ثریبهنشر نظراتایندو
مییردازد.
در برابر راهحل دنیایمحصو بیمارستانها
(همانگونه که فیلم رنهفره (1۳6۲60 کصم)
با عنوان «قصهی پل» آنرا بهتصوبر میآورد
برای مثال از تلاش دکتر دلینی (رموناه3)
در فرانسه تام برد. او ده سالاس ت که در شهر
سون (ععصصه06) . برای زندگی مشتركبا
بیماران خردسال روانی کوشش میکند. دو فیلم
نیز با نام «کوچکترین حرکت» (۱۹:۹) از
ژ. س. دانیل (امتصع1 .0-.) و « اینبچهی
ولگرد ... » ( ۱۹۷۵ ) از رنو ویکتور
۶۲ 60210 سخن از چنین راهی دار ند.در
ایتالیا در شهر «پارم». روانپرشك - ستیزان
با موافقت شهرداریچپ گرایابن شهر» آسایشگاه
قدیمی را وبرانکرده و بخشی از دربندشدگان
را در شهر و در کارخانهجای دادند.فیِلم گزارش
گونه و تأثیربرانگیز « دپوانگان آزاه شدنی»
ساختهیمار کوبلو کیو (منطم11ظ م1۷۲2 )
جزئیات چنین اقدامی را بمانثان میدهد.
تجربهی شهر پارم» کموبیش همانگونهاست
که در روستای فان (صط۳2) در سنگال مرح
میشود و آنرا گردینتر و له (1۳0۵[16 صهن060:8)
و کلود دفارژ (معععتهظ مهسعلن) . درفیلم
«طلب اغنیا در خانهی فقرا» (۱۹۷۲) بهتصوبر
آوردهاند. اب روستا کاملا" بلث «محل روا
پزشکانه» استکه ایننمایش غانگیز افربقابی
با شرکت همهیروستاتشینان«بیماران» مراقبان,
خانوادهها ... در 1 ندنبال میشود. دیوانگیدر
ابنروستا هنوز وابستهی همگان است. از سوی
.دیگر هم کنون نگاهداری وسیع بیماران روانی
در افریقا بهشیوهی غربیان آغازمیشود.د ر کشور
«گابن» پزشکیسنتی راممنوع کرده| ندودرسنگال
بطور منظم دپوانگان را نگاهداری میکنند.
در طول سه سده» غرب بابهبنددکشیدن
دیوانگی, کلیت آنرابیاعتبارساختهاستوباچنین
کاری شیوهای میا ره است. "این ۱
شیوه که گونهای قاعدهسازی دربارهی تنهاوفکر
هاست» بیش از پیش بهسرزمین ملتهای جوان
که فرهنگهای گونهگونی دارند راه میپابد .
تکنيكهای درمانی روانپزشکانهی ما در برابر
طبیعت» شیوهیغربی را ایجاد میکنند.اونیور-
سالیسم (عصعنلهوهتندنآ) غرب در مورد
دیوانگی و ویرانسازی آنگونهای «امپریالیسم
حداقل» را نشان ميدهد. اما بیآنکه از اهمیت "
روان کاوی بکاهیم» ما در بطن ابن تکنيكهاودر
بطن این اونیورسالیسم بهاندیشیدنوبازاندیشیدن
خوانده میشوبم.
زبر نوبسها همه ب رگردان متن اصلی است:
(۱) برای مقایسه درخور یادآوری است که در
فر انسه» حدود سی هزار زندانی در زندانها وتاسیسات
وابستهی آن وجود دارد.
(۲) «تاریخ دیوانگی» انتشارات پلون (۳۴08)
۱ و «مراقبت و تنبیه»» آنتشاراتگالیمار» ۰۱5۷۵
(۴) بنابراین قانون نگاهداری شخصدر بیمارستان
روانی» بنابهتقاضای خانواده » سرپرست يا کسی که آمور
شهر را عهدهدار است» مجاز میباشد.
(4) ايرلند و شوروی تنها کشورهابی در جهان
هستند که جراحی نسوج عصبی را ممنوع داشتهاند.
(۵) درباره این موضوع باید مقالهی شورانگسز .
آلنژوبر (۶حعطااهل صتعلظ) راباعنو آن«شکستنسنگک
دیوانگی» خواند. ابن مقاله در شمارهی چهار مجلهی
(خحعدصهتابنش) _ چاپ پارس» انتشار بافتهو اینشماره
بکسر بهسئها ی که در ابنجا از آ نگفتگو شده. اختصاص
بافته است. همهی مجله با سودمندی فراوان » درخضور
خواندن است. :
0
یوسفیان. بهمن زین پور ۷ بامعقی, منصوو امیرحمن و پرویزا
مریم وای: هوشنگبهالو نویسندهیکاگرران. پروین
ویداسکیننگی -- تولیدشکتتعاونیگانین سین
الا
۱ ۰ کازلهوی وازی
رن نت خ یا
2
آقیش قرمز «کارلوی واری)
کارلوی واری۷۶۴.
«کارلویواری» شهر کوچك و بینهایت
زیبائی .است که پدران ما بثام « کارسباد» (یعنی:
حمامهای شارل پادشاه پروسی) میشناختند. این
اسم آلمانی ر) بعدازجنگ جهانی دوم . چكها
به زبان خودشان ترجمه کردند.
کارلویواری بغیراززیبائیهای طبیعی و
مصنوعی وهواي معتدل وپاك » بخصوص بخاطر
چشمههای اب معدنیاش شهرت دارد . هفده
مداد بت رو تخانه براییج و قرار
دارند » ازقران. به کار معالجه طیف گستردهئی
ازییمارپها » منجمله تاراحتیهای داخلی وعصبی
وبعضی از لرژیها » میا بند. چند موه طبی »
" که کارشان توشاندن این آبها ویا گذاردن بیمار
درحمامهای گل است » دراین-شهر ازمشتربان
داخلی وخارجی پذیرائی میکنند » وقیمتها از
سایر مراک مشابه معالجه (ازقبیل «وسبادن»
درآ لمان غربی) ارزانتر است .
حال وهوای شهر, با معماریهای «سو -
کلاسيك» قرن نوزدهن یکه دارد » اشرافی است.
درهتلها » پیشخدمتها با فراك واسم و کینگی
پذیرائیمیکنند» وشبها دررستورانها ار کسترهای
سازهای زهی نغمه والسهای وبنی وتانگوهای
حال وهوای مردم ازيك فرهنگ پرریشه
بورژوای اروپائی حکایت میکند. نقریباً سی
سال حکومت سوسیالیستی این ظاهر را عوض
نکرده است . مردم چث خونگرم ومهر بانند » اما
ترا شاد نسشتند:
پیستمین سالجشنواره بینالمللی « کار لوی
واری» ( که میدانید مدتیاست هردوسالیکبار
لابلای مسکو » بر گزار میشود) ازهفتم تا بیستم
ژوئبه جربان داشت . مقامات جشنواره این دوره
را «جشهای پستمین سالگرد» خواندند » اما
چهارده روز» برای محتوای رویداده نه ازنظر
کیفی قویاست ونه ازنظ رکمی» خیلی زباد است.
جشنواره با شعار «برای روابط انسانی
بهتر» برای دوستی پایدار بین ملتها» با مراسم
ونطفهای فراوان افتتاح شد و دکتر گوستاو
هوساك رئیس جمهوری پیام تبریکی فرستادکه
درآن سینمای جهانی ونقشی که درنزدیکتر کردن
ملتها بهم ایفاء میکند مورد تجلیل قرار گرفت»
وید ش یت کنتدگان خوش]م دگفته شد.
مدتی است که چشنواره کارلویواری از
14
الگوی «مسکو» درتشکیلات ونحوه بر گراریش
الهام 9 مثلا" . تنها دراین دو جشنوااره
است که هرهیّت نمایندگی پا میهمان شرکت -
کنندهئی مجبور .است فقط برمیزمعینی که باپرچم
کشورش زبنت شده صبحانه وناهار وشام بخورد.
جای دپگریاورا «سر و » نخوراهند کر د. وبا او
شیوه نمایشفیلمعها که صدایاصلیراپائینمیاً ورد
ومترجمی ازبلندگوهای اضافی دیالوگها را
فیالبداهه به زبان چك ترجمه میکند. وبا مراسم
طولانی وپرتشریفات معرفیسازندگان هرفیلم »
که اگر قرار باشد پشت میکروفن حرفیبزنند,
اینحرفباید که قبلا" نوشته شده وباطلاع مترجم
رسیده باشد. ۱
اما حتی درهمه ار بنمو ارد ی که ازجشنو اره
پایتخت کشور برادر آقتباس شده » چكها کاررا
پا لطف بیشتر» ظربفتر وشیرینتر انجام میدهند.
مثلا" کار معرفی هیئتهای نمایندگی دراپنجا
بعهده يك خانم گوبنده تلوپزیون پراگ بود»
که تسلطش براین حرفه . وشيكپوشی وزیبایش
این مراسم معمولا" خستهکننده را قابل تحمل
میکرد .
محتوای ری عبارت بود
ازدوبرنامه مسابقه » یکی برایکشورهای دازای
سینمایپیشرفته , ودیگریبرای کشورهای دارای
سای مت ۰ ی و
بعلاوه يك «برنامه اطلاعات» که درآن ازطرفی
فیلمهای بر جسته ی که قبلا" درجشنوارههایدیگر
شر کت کردهبودند نمایشداده ميشدند » وازطرف
دیگر فیلمهائی که برای مسابقه ارسال شده بودند
ام ی ار ی ان تا
به این برنامه «سر» خوردند: يك جمع اضداد
واقعی .
بغیرازاینها » سه برنامه کوچك «يك صبح
با سینمای افربقا» » «يك صبح با سینمای
سریلانکا» (بعنی : سیلان) و «يك صبح
همبستگی با شیلی» بر گزار شد » وبرنامه کماییش
مفصلی نیز نحت عنوان «سینما درهوای آزاد»
اختصاص به نمایش فیلمهائی داشتکه برویهم
تجارنی بودند وموره قبول عامه . مثلا" دزاین
برنامه آخرء فیلمهائی چون «آروارهها» آثر
استیون سپیلیر گ » «ترس درشهر» آثر هانری
ورنوی » «قتل درقطار اورینت اکسپرس» اثر
سیدنی لومت (با بهتراست که بگوئیم اثرکمپانی
ای - ام - ای انگلستان ؟) و ۰ 8
اثر ربچارد لستر (با بهتر استکه بکو
ایلیاد ساسکیند ؟؟) بنمایش در آمدندا. :
با توجه به اینکه جشنواره کارلو
فیلم کو تاه دراروپای شرقی ازقبیل لا ۳
۲ لماندمو کر اتيك وکراکاوی درلهستار
په رقابت ننشیند) تعداد فیلمهای مسا
میرسید !! عددی حبرتانگیز» اکربه
امسال نه کان ونه برلین نتوانستند یت
فیلم طویل به مسابقه بگذارند وتازه ازاه
دست کم نیمی ازآنها (در کان) با دوه
(دربرلین) ازبدحادثه (ویا بقول دوس
قحطالافلام) دراین قسمت برخورده بو
اما حیرت بزودی برطرف میشوا
همان دوسه روز اول درمیبابيم که دس
مشهور وخصوصی جشنوارهها » معنی
کیفیت» » دربرنامهربزی مسایقه کارل
چندان مطر حنبوده است» بخصو در ۱۲ :
نوخاسته» هم به کم آمدهاند(یا کارله
به كمك آنها رفته است . که بهرحال *
است) ودرنتیجه رقم متورم شده است ۰
۱ دربر تامههایخارج آزمسابقه » تعد
به ۶5 "میر سیف که برخی ازآنها را قه
دورههای مختلف جشنواره تهران دیل
توجه و رکورد تازهگی است .
ازایران» فیلمیبرای شر ۳
ارسال نشد . هیثت داوری شامل
کارشاسان کشورهای مختلف بود که بر
اما لبته گفتنیاست که
همیثه » با پروفسور بروزیل اج ۴۳
(«پروفسور» درچکسلواکی» مثل ۰۱
سس است که در مدرسه درسداده است ۱
کشورهاگی چون فرانسه ۰ بمفهد؟ *
علمی فوقد کترا نیست .)
اشاره به تصمیمات ابن هی
من حیاتی. نیست". فقط ۰ ۲
روحیه برادری و همبستگی بت
سینمائی درانخاذ این تتاب مز 8
ریاستاین"
این راقم صرفاً اجازه میخواهد که درمیان
ی عرضه شده » بهارزشهای «آفیش قرمز »
ل فرانسه و «بتیم» محصول مجارستان
ره کن .که | ولیبخاطر پرداخت سینمائیدرخشان
پومی بخاطرقدرت عاطفیاش دریاد میمانند.
اما خاطر اسلی یک" شر کتکننده دراین
۱ نواره » نه فیلمها بلکه محیط مطبوعبر گزاری
بت. باآنکه دوهتل بزرگ واشرافی «گراند»
۲ «پارك» د رکناربکدیگر با جایدادنمیهمانان
مسالنهای نمايش و يك بازار فیلم بسیار مجهز
محیط یکو چات 6 تم کی فوق| لعاده | یجاد
میکنند » مقامات جشنواره اظهار میدارند که
وره آینده درسال ۱۹۷۸ ازاین نظرجالبتر
خواهد بود . هتل مدرن ویزرگی بنام «ترمال»
دردست ساختمان اس تکه با ۵۰۰ اطاق میهمان »
يك سالن نمایش مجلل ۱۲۰۰ نفره » وسالن
چکنری با ظرفیت 6۰۰ نضرء و تعدادی
بالنها ی کنفرانس » مرکز اصلی جشنواره آبند»
خواهد بود .
اپن سهیلات » بعلاوه تشکیلات خوب و
9وء کار کنان ورزیدهثی که طی دوهفته ازهیج
شثی فرو گذار نمیکنند» کارلویواری را
مطبوع جهان حفظ خواهند کرد .
هزیر داربوش
عمومی در کشور خریداری کرده است . «سینما ۵»
۲ - جوایزبهاین شرح تقسیم شدند: جایزه بهترین
فیلم به « آواز شیلی » اثر هومبرتوسولاس محصول
کویا - جوای زمخصوصهیئتداوری به «شراب طوفانی»
اثر وا کلاك ورليسك محصول چکسلواکی وبه «سخن
با مناست» اث رگلب پانفیلف محصول شوروی» همچنین
به «منطقه ویلانشین» اثر ادوارد زاخاریف محصول
بلغارستان و «ا کسالا» اثر عثمان سبمنه محصول سنکال-
چایزه «لیدیسه» بهفیلم «آ فیشقرمز» ]ثرفرانك کاسنتی
هحصولفرانسه - جایزه بهترین کار گردان به لاسلوراندی
برای «بتیم» محصول مجارستان - بهترین هنرپیشگان
مردزیکمونت مالونویچ لهستا نیدر «یاروسلاودا بروسکی»
و «گو رگهدینیکو»رومانیدر «خا کسترهایامپراطوری»-
بهترین هنرپیشگان زن «هیلد کار دنف» آلمان غربی در
«تنها درمواجهه بامر ک» و «کارین شرودر»آلمانشرقی
در «مرد علیه مرد» - هیئّت داوری علاوه برآثار بالا»
به چهارده فیلم دیکرنیزجوایزی داد !! - «سینما ۵» .
همچنان درصف اول جشنوارههای سینمائی بسیار
۱- این فیلمها را دولت چکسلواکی برای نمایش "
بالا : «آفیش قرمز» اثر «فرانك کاسنتی» محصول فرانسه - برنده جایزه لیدیسه
پائین : «اگزالا» اثر «عثمان سمبنه» محصول سنگال - برنده جایزه مخصوص هیئت داوران
۵
پرویز صیاد
بیستو ششمین فستیوال بینالمللی فیلم برلین از
۰ ژوئن تا ٩ ژوئیه ۱۹۷۲ در برّلین غربی بر گزارشد
. در روالی بهظاهر چون ۲۵ دوره گذشته (سهدورهاش را
نگار نده شاهد بوده است) با يك مهمانی در هثلهیلتون
متشکل از مهمانان رسمی فستیوال. صاحبان و هنرمندان
فیلمهای دعوت شده. نویسنددگان و منتقدینجرائدسینما ی
48 ال شترشان بانسیو نرهای. دائمی فسیتوالها _هستند س
چون در هر فستیوالی دیده میشوند و آدمهای بیکاره
که معمولا در این قبیل مراسم بر ورودیهای از اینجا
و آنجا فراهم میور ند.
با این میهمانی از فیلمهای شر کت کننده در فستیوال
پاگشا میشود و برلین تا انتها میهمانی رسمی دیگر
نداره بجز مجالسی که صاحبان فیلهای شر کت کننده د
قسمت مسابقه » برای ارتباط و آشنائی بیشتر با سار
آشر کت کنندهها ترتیب میدهند و البته جمعی معدودومورد
بش را فا میخوانند :
در بخش اصلی جشنواره (یعنی مسابقه و خارج از
مسابقه) برلین امسال بیستو هفت فیلم بلندگنجانده بود
و هفده فیلمکوتاه. ازفیلمهای بلند پنج فیلمو ازفیلمهای
کوتاه يك فیلم بصورت خارج ازسابقه عرضه میشو ند.
فیلمهای بلند بهترتیب بهاین کشورها تعلق داشت:
11
"۱۱۳
۱7 :۱6اه
سه فیلم از ایالاتمتحده آمریکاء سه فیلم ازفرانسه:
دو فیلم از هريك از کشورهای آلمان غربی» ونزو ئلا 7
لهستان» ایتالیاء شوروی. و يكفیلم ازهريكاز کشورهای
سوئیس» هلند بلغارستان» مكزيك. ی وگسلاوی » ایران »
برزیل» اسپانیاء انگلستان» مجارستان» ژاین وجمهوری
خلق چین. دربر تامهرتروسکنیوسیوشش فیلم عرضه شده
بوه بهپاس یادبود « کنرادوید» بازیگر آلمانی«النور تب
پاول» بازیکر آمریکائی و منتخبی ازفیلمهای سالهای
۹ تا ۱۹۳۲ .
در جوار فستیوال برلین » فستپوال غیر
رسسی دیگری جریان دارد با عنوان « فوروم »
که اند ال بش شا گر فنسته است و درووافع
تریبونیست برای سینمای پیشرو و فیلسازان جوان .
این جشنواره که از حمایت فستیوال برلین برخورداراست
جایزه رسمی بهفیلمها نمیدهد اما به شکلیغیر الز امیمجمعهای
مختلف» منتقدین بینالمللی فیلم و مجمع منتقدین کلیسای
کاتوليك و پروتستان دیپلم افتخار پا جوایز نقدی خودرا
بهفیلمهای شر کت کننده در مجموعه «فوروم» نیزمیدهند.
با اینحال «فوروم» و فیلمها یش دربینجوانان و صاحبنظر ان
فیلم از اعتبار بیشتری نسبت به فستیوال رسمی برلین
برخوردار است .
"های سازما نی حومه زوریخ زندگی میکند)- که این
مروری برفیلمهای بخش مسابقه
تنهائي ناگهانی کنراد اشتاینر
رنگی - ۱۰۳ دقیقه
نو سنده و کا رگردان : کور تگلور
فیلمبر داری : فر انتسراث
موسیقی : بیتر ژا۵.
بازپگران : زیگفرید اشتابنر - سپلویا بوست.
فوربناخر - لیلیانوستفال.
کنراه اشتاپنر» کفشدوز هفتادو پنجساله یکشب کهبه_
خانه میاید میبینید زنش مرده است. بعد از بیاوبرو
و مراس کفن و دفن» پیرمرد میکوش برای مقابله با ایر
تنهاثی ناگهانی. به کار بیشتر بپردازد. ولی بدبخت
نا گها نی تازهای رو میآورد. یادداشتی بهاو کی ۲۳
که با ید خانه سازما نیاش را خالی کند (پیرمرد در ان
البته بمنزلهی تر لك کارگاهو دورشدن ازمشتر بانهمیشگی
نیز هست. پیرمره مقاومت میکندو تنبهتخلیه نمیدهد,
سازمان دختر جوانی را بهعنوان مددکاراجتماعیبسرا
میفرستد تا با حربه مهربانی بهراه راست هدایتش کند.
دختر در اولین مامورپت اداری خود برخلاف«مصالع؛
اداریگام برمیدارد. چراکه اداره هنوز بر عواطفواثر
«اداری» نگذاشته است. چراکه حس می کند صلاح کاردر
ابقای پیرمرد است نهانتقالاو. پیرمرد تحت تاثیرمهربانی
صادقا نه دختر جوان برای ختم مقال» فکربکری برایش
پیدا میشود. داروندارش را میفروش پساندازشرااز
بانگ میگیرد: میرود به سواحل آفتابی تا روزها ی آخر
عمرش را زیر آفتاب دزازبکشد. ۱
کورتگلور» تهیه کننده» نویسنده و کارگردانفیلم-
که ابنك در زوریخ يك موسه مستقل تولید فیلم داره [
کار سینمائیاش را باساختنفیللهایستند آغازکرد,| ۳
«کنراد اشتاینر» اولین فیلم بلند داستانی اوست که
قصه آن را ویژه بازپگر سالمندسو ئیس«زیکفر یداشتاینر»
فیلم ازخردهگیری های رقیق نسبت به -
«بورو کراسی» خالی نیست و مجموعا ذر برانگیختن
احساسات تماشاگر بنفع قهرمان سالخورده خود موفق
است» که این توفیق البته بیشتر مرهون فیلمنامهاست تا
نوشته است.
رگ
هلند :
میهمانی بر ای دکتر پولدر
رنگی - ۱۰۵ دقبقه
کا رگردان : برت هانسترا
فیلمنامه : آنتون کولهاس
ی دص ونما نستر
0 کیبروس - نون سین هناور
دواون د رگورن.
زندگی آرام دکتر پولدر طبیب مت دور ۱۳
راء میهمان ناخواندهایبهممیز ند.میهمان جر احمشهوریست
که در دوران تحصیل 6 با پولدر دوستی داشتهاست ۶
نیمهشب دکتر پولدر میهمانش را هنگام برداشتن مرفیناز
قفسه داروهای سمی غافلگیر میکند. پولدر از اینکهدوست
جراحش به داماعتیاه افتاده و دراینراه ازدست زدن
ات نیز رویگردان نیست» افسرده میشودو به کشف
ن و صوری که منجر به چنین تغییری. در دوست
میا تب
, با وجود ناراحتیهای همسر و پسرش, با اینزنانس
گیرد. اغلب شبهای آندو باهم میگذرد تا اينکه شسی
لدر در حین مستی شخصی را با اتومبیل زبر میگیرد
برانجام در زندان احساس میکند بهواقعیاتیاز زندگی
يبرده است . واقعیاتی که پیش ازبرخورد « با میهمان
تثره بابت فیلم کوتاهش «شیشه» و يك خرس طلا باببت
فیلم مستند بلندش «همه مردان» از فستیوال برلین کار نامه
سونو
4
بای مردان رئیس جمهور ۲ سوت ۵ات ری 3 ۳
ردان : آلن. جی. پاکولا
رل بر نشتاین)
روباردز - هال هالبروك و مارتین بالز ام
«همهی مردان رئیسجمهور» با ترتیب دادننمایشی
کاملا سینمائی از ماجرای «واترگیت»- ضمنبرملاکردن
پندو بستهای سیاسی پشت پرده انتخابات ریاستجمهوری
#ریچارد نیکسون »- در نهایت امر ازایالاتمتحدهچهرهای
دمکرات و آزادیخواهمیسازد. کشوری که آندوروز نامه نگار
ال اسماجت .صادقانه خویشن میتوانند حنی بر نیروهای
ای ریاست جمهوریمثل (اف بی آی) و (سی, آی, ۱)
2 آیند. شمار ی که۲عریکا» پس ازکافهایبز رکسالیان
آخیرش در زمینهی تبلیغات جهانی شدیدا بدان نیازداشت
قا به اعتبار متزلزلخویش,بهعنوان جامعهای آزادومترقی
بدینترتیب است که میبينيم : ایالات متحده «همهی
مردان رئیس جمهور » را باوجودی که فیلمهایبهتری
درفهرست نولید سال ۷۱ - ۷۵ دارد» بطورخارجازسابقه
در بیستوششمین فستیوال جهانی برلینش کتمیدهد»
تعجبی ندارد. چون امروزه دیگربر کسی پوشیده نیست که
فستیوال برلین تقریبا به صورت میدانی برای تبلیغات
فرهنگی - سیاسی بلوك شرق و غربدرآمده است. ناگفته
نماند محتوای فیلمهای حریفان بلوك شرق نیز غالبا از
شعارها ی حتی کامالا آشکار - به نفع ممالك صاد رکننده "
«آلن. جی. پا کولا»در «همهی مردانرئیس جمهور»
کوشیده است تابه کتاب دومیلیون وسیصد و سی هزار
تیراژی «باب وودوارد» و «کارلبر نشتاین» وفاداربما ند»
" این وفاداری بیش از الزام هنری ضرورت سیاسی داشته
است .
بازیهای درخشان بازیگران فیلم در شیوه «ضد
بازی» و فیلمبرداری زیبای «گوردون ویلیس» باشگره بالا : تنهائی ناگهانی کنراد اشتاینر (سویس)
ستند خبری» صحنههای بسیاری ازفیلم رابهواقعیت پائین : میهمانی برای دکتر پولدر (هلند)
بالا : همه مردان رئیس جمهور (ابالات متحده)
پائین : کانوا (مکزيك) برنده جایزه مخصوص داوران - خرس نقره
1۸,
عوامل غیرطبیعی - حتی نمهیدات سینمائی --
میکند روشن نیست چراباید موسبقی متن «همنا
مترنم باش. زمان درگیری های واقعی «باب وودو
و «کارلبر نشتاین» موسیقی از کجا مترنم بود؟ بایدقبو
کردکه سینما بطور اعم و سینمای آمزیکا بطور <
تکلیفش را با موسیقی متن هنوز روشن نکردهاست.
یادی تحسینآمپز نداشت. ازاینزیباتر هرگر نمیتوان
فیلم تمام شود که شد. آخرین فصل فیلم در سالن
تحربریه درحالی کهتلو یز یونمر اسمپیرروزی نیکسون وا
او را در انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد. ۶
میشود. در تصویر نهائی سالن خالی و بزرک
تحربریه را میبینیم که «بابوودوارد» و« کارلبر نش
دورازهم پشتمی ز کارشان نشستهاند و تایپ میکنند» ۲
سرافکنده و شکستخورده بنظر میایند. جلویتصویم
تلویزیون پخش میشود. صدای یکنواخت و دور ماشیز
۰ ۹ رس ۰ ۲
تحریرها در زیرهیاهویتلویزیونمحواست.دوروزنامه ن
بههیاهوی تلویپزیونی توجه ندارند» فقط تایپ می کن
چند لحظه بعد جمللاتی بهصورتخبر روی پرده سینماتایر
میشود. جملهها اتفاقات بعدی را تا عزل نیکسونوانتخا!
فورد به مقام ریاست جمهوری بنحوی موجزاما با قٍ
تاریخ شرح میدهند.
چهار
بلغارستان :
بازیرس وجنئل
رنگی - ۱۰۳ دقیقه
و بسنده و کار گردان 8 رانگو ثل والخانوف
فیلمبر داری : و یکتور چیچف
موسیقی : کربل دو نچف
بازیگران : سونیا بوژ کووا. لیوبومیر باخوارف
آقای بازپرس که - بیتوجه به برفو بادوباران-
اجراکند. مامور رسیدگی بهپرو نده زن جوانی میشود که
مررتکب قتل عمد شدهاست ۹ بازپرس بعداز رسیدگی ها
و متهمه را وامیدارد فیالمجلس ماجرای تجاوز مقتصول
نابکار را بهخاطر بیاوره » که البته این چیزی راحصل
نمیکند و زن جوان کمافیالنابسق محکوم است. نکته
حیرتآور اینکه «تجاوز» - کهگره ماجرا باشد - در
زمان بیهوشی کامل زنصورتگرفتهاست امابا نویمحکومه
درحالی که قادر به پادآوری ماجراهای زمان بیداری
و هشیاری خود نیست ناگهان صحنه «تجاوز در عالم
بیهوشی مطلق را» موبهمو آنهم بهشیوه سخت اروتیك
و تماشاچیپسند بخاطر میآورد. قابل توجه کسا نی کهبه
معجز ات هنر هفتم بیاعتقاد ند!
اه در حقوزا یلها تن بیان رد2 ۳
«رئالیستی» از شهرت و اعتباری خاص برخورداراست .
۱۱۵ دقیقه
۹ ردان : فیلیپ گازالس
یلمنامه : توماس پرزتورنت
یلمبرداری : آلکس فیلیپس
ان : ارنست وگوم ز کروز - روبرتوسوساب آرتور
لگرو - سالوادور سالچر - رودریگو پورجلا
داستان فیلم براساس واقعهایست که در سال ۱۹6۸
,, شهر کانوآی مكزيك روی دادهاست.
" اهالی «کانوآ» بهعلت تلقینات کشیش متنفذشان از
رانشجو جماعت هراس دارند. در نظر آنها دا نشجنویان
نیستند جز يك مشت مفسدهجوی نجاوز کار کهبا
ندار ند.
" ینج نفر کارمند دفتری دانشگاه شهر «پا کبلا» تصمیم
نوردی میگیرند. لازمه اینکار عبور از شهعرك
»ست. ازبخت بد کوهنوردان به علت انقلاب هوا
ناگزیر بهتوقف در «کانوآ» میشوند» از مان
امالیت که فهمیدهاند آنها دانشگاهی هستند - هیچکس
بخانه راهشان نمیدهد مگرمردی که از تسلطروزافزون
کشیش دلناخوش است -- بزودی اقامت کوهنوردان در
خانه مرد کانوآئی در همه شهر میپیچد. نیمهشب گروهب
هائی از مردم خانه مذکور را در محاصره میگیر ند
و بدون توجه بهاظها رکوهنوردانکه خوه راکارمضد
دانشگاه معرفی میکنند میزبان و میهما نان راوحشیانهاز
خانه بیرون میکشند و بهآزارو شکنجهشان میپردازند.
تا پلیس مداخله کند از آنان دو جسد و پنج مجروح
دمعر کت بزمین میماند. بازجوئیهای مقدماتی و نهانی
ها به بازداشت معدودی میانجامد و مقصرین اصلی
بهمجازات نمیررسند.
«کانوآ» با تکنیکی ضعیف سئله حاد يك جامههی
عتبما نده راکه از علائم رشد و توسعه تنها رادیو 5
پلندگو و وسایل الکتریکی دارد» مطرح میسازد.
انتقادهای تند و جسورانه فیلم نسبت به دستگاههای
مذهبی -- انتظامی و اداری از آزادیبیان در سانسور
ینمائی مكزيك حکایت دارد. آوردن چنین موضوعی
فیلم شاید در هیچ کشور درحال رشدی میسر نباشد.
پهگازالس» کارگردان چهلساله «کانوآ» در فراسه
اولین فیلمش را در ۱۹۰۸ ساخت
۰ «امیلیا نو زاپاتا»سگذشتانقلابی معروفمكزيك
را تهیهکرده و برای فیلم 61[092808تاو۸ جایزه
منتقدین فستیوال ۱۹۷۳ مسکو رابدست آوردهاست.
تِ
1
ونروئل۱ رمشتر کا با پرو) :
نقمه آزادی آندن
رنگی - ۸ دفیقه
و بسنده وکا رگردان ۳ مار و روبلز
4 فیلمب داری : مار بو روبلز ۵ کارلوس بچندا ۰ کارلوس
مندس . والتر ولینر
موسیقی : آرتورورو یز دلبوزو
بازیگران : آینوهنرون اوروبا . گوثئیلا ربسکو ئینر کا.
پا راگشا.
خوانده است .
۱ «نغمه آزادی آندن» محصول مشتر لك و نزو ئلسپرو»
ژمینه داستانی مشخصی ندارد. اما قهرما نان آنچهرهها ثی
آشنا هستند. کارگران معادن ناحیه کوهستا نیآندنعلیه
استنمار شر کتهای بزرگی که به كمك سرمایه گذاریخارجی
ذخایر زیرزمینی کشورشان را میبرند اما کارگرانرادر
شرایط پست و اولیه زندگی قرار میدهند؛ قیاممیکنند.
آنها با یادآوری سنتهای آباواجدادی و با تکیهبهاینکه
پتراتای مان رای رتاک با ورید گاکان
به کشورشان چاپیده شدهاند. تصمیم به الغاء رژیارباسب
رعیتی میگیرند تا در پناه آنامکان زندگی بهتریبرای
فرزندانشان فراهم آورند. شعار « مرک برگرینگو» :
توسط آنها از ارتفاعات «۲ندن» بهیردهای عمیق جتاری
میشود و از آنجا بهساختمانهای بز رگ کارتلهاوادارات
دولتی ,راه بیدا میکتند. این کارگران هستند کهبا پر چم
های برافراشته و .سزودهای انقلابی سرتاس سرزمینآندن
را زیرقدمهای نیرومندشان در مینوردند.
ایا لت هدن ار هداس وفع
آمدهاست. اما خود فیلم نه تنها بهگفته یسازندگانش
«زمینههای داستانی مشخصی ندارد» شیوهسینما تیمشخصی
هم ندارد.
سکانسها میان تقلید از کار استادانی چونفلاهرتی
رئوار و نمونههای اخبار مووتین در نوسان هستند.
وعلیرغم سنگبزرگی که برای ساختن يكث فیلم مستند
اتقلابی برذاشته شد» اشت»" قبل ازانتقال هرکنونله
احساس یاهیجانی تماشا گرش را خواب میکند.
«نغمه آزادی آندن» اولین کار ماریو روبسلزت
(فیلیدان) ت در مقام کارگر داتی فیلم پلتهسیتما فیلت:
فر انسه :
پول توجیبی
رنگی -- ۱۰۵ دقبقه
کارگردان : فرانسوا تروفو
فیلمنامه : فرانسوا تروفو » سوزان شیفمن.
فیلمبرداری : پیتر وبلیام گلن
موسیقی : موریس ژوبر
بازیگران : گوریدزموس . فیلی پگلدمن. ژولین له کلو.
ربچار دگلفیه و دوبست کوده خردسال دیگر همراه با ,
نیکول فلیکس . شانتالمرسیه . ژان فرانسو از استونین.
ثانیا تورن.
«در جوانی هیچچیز کوچك و فاقد اهمیت نیست».
این مسئله ایست که اتفا قات کو چكبر ایبچههای کو چك فیلم
فرانسوا تروفو «پولتوجیبی» سعی در نماپا ندنش دارند.
بین «چهارصدضربه» اولین فیلم تروفو و «پولتوجیبی»
آخرین فیلش -- که هر دو در فستیوال برلینبه نمایش
درآمدهاند -- هفده سال فاصله هست. هر دو فیلم بهبررسی
عوامل کودکانه مییردازد. در فیلم نحست يك کودك
«ژان پیرلنو» محور اصلی است .
در فیلم دوم چندین کودك بهموازاتهم و گرداگردهم.
تفاوت در پختگی حرفهای تروفوست که فیلم اخیررا جلا
و طراوت بیشتر بخشیده است ولسوآنکه از جذابیست
«اولین اثر » بهدور مانده باشد. «پول توجیبی» حکایت
از چیرهدستی تحسینانگیز سازندهاش به کار سینمادارد.
آکنده از لحظات زیباست. هر تماشاگر دست کمدریبكت
صحنه از صحنههای متعدد فیلم نقبی بهکودکی خویش
میزند. جذابیت فیلم از طرفی مرهون حرکات و اعمال
کود کانهایست که بطور غریزی ازبچهها سرزده وبهتصویر
راه یافته است. «تروفو» بوسیله دوربین مخفیازحرکات
يك کودلك دوساله نویا شورو نشاط فراوانی برای فیلمش
کسب کرده است. و در پایان با سقوط همین کودازطبقه
هفتم و زندهما ندنش به علت نحوه سقوط باردیگربسه
شوخیهای خاص سینما تیخودش برمیگردد. شوخیها ی که
پس از طی سیری از «پیانیست راهدف بگیرید» تدشب
آمریکاتو) هنوز تا ززه مت ۱
«پول توجیبی» درحالی که متعلق بهجبههروشنفکرانه
و متعالی سینماشت از ادا و احتول طیاری از فیلمهایاین
بالا : پول توجیبی (فرانسه)
پائین : نغمه آزادی آندن (ونزوئلا وپرو)
1۹
بالا : زندگی ازدست رفته (آلمان غربی)
پائین : دنیای دو کانه هتل اد بفیاك (لهستان 3
چسلوا کی)
۷۰
جبهه بهدور مانده است و میتواند برای تماشاگر متوسط
هم اقیل دلیذیر و ارضاع کنندهای باشت.
در سئانسهای بخش سابقه فستیوال برلین « پسول
توجیبی» تنها فیلمی بودکه با کفزدن استقبال گرم
تماشاگران روبرو گردید. تنها این سئوال برای بسیاری
بلاجواب مانده است که شخصی چون «فرانسواتروفو» که
هم راه خود را یافته و هم در جهان سینماجای خودرا»
به چه دلیل فیلمهایش را بهمسابقات میفرسند. جایزه
بگیر رکه چه بشود ۱ ( که کرفت۱۳)
آلمان غربی :
زند لی ازدست رفته
سیاه و سفید ٩۱ دقبقه
تهیه کننده و کا رگردان :
فیلمنامه : پیترهبرش
فیلمبر داری 3 میشل اپ
موسیقی : هانس مارتین ماجوسکی
باز بگران : گرداو لشفسکی. ماربوس مولر وسترنهاکن
گر دهو که . 1
در فاصله يك حمله هوائی» در اواخر جنگ جهانی
دوم» کشیشی فرصت میبابد برای سرباز جوانی بگوید
چه چیز موجب شده نا از تحصیل حقوق دست بکشد
و بهجامهی کشیشان درآید.
ماجرا به پانزده سال قبل برمیگردد. دختر اربابی
هنگام با زگشت از مدرسه بخانه.مورد تجاوز قرارمیگیرد
و بوسیه چکش کفته میشود. به «جیوشکا» کارگر
لهستا نیالاصل مقیم آلمان مظنون میشوند. اما درقبال
ات و کاررو نز
نمیکنند. بازپرس منطفه که در طول خدمتش کارمهمی
انجام نداده میخواهد ازاین اتفاق جهت کسب افتخارات
حرفهای بهرهجوئی کند. لذا جوان کار آموزیرا کهدررشته
حقوق درس میخواند. مامور تعفیب «جپوشکا» میکند .
«جیوشکا» به برلین میآید. جائی که لهجهلهستا نیاشبیش
از پیش موجب تنهائیاش میشود. کارآموز حقوق که
«ونزل» نام دارد در برلین موفق بهجلبدوستی«جیوشکا»
میشود. و چون در رفتار «جیوشکا» پیوسته درجستجوی
نشا نهها ثیست که در يك جنایتکار باید سراغگرفت» هرعمل
«جیوشکا» در نگاه او مفهومی مضاعف مییا بد. با اینحال
تدابیر «ونرل» در اعترافگرفتن از «جیوشکا» نسست
بهواقعه قتل دختر ارباب هربار بهپنبست میرسد. دراین
گیرودار ناگهان خود «ونزل» مرتکب قتلی غیرعمد
میشود و به كمك «جیوشکا» از صحنه حادثه میگر یزد.
دویرل» فشته فرار آن پزلین دازد اما اف ار وب رای
«جیوشکا» بمنزلهی از دست دادن يك ی در
دیار غربت است. ازاینرو برای تخفیف وحشت«و نزل»
و ایجاد موازنهی روحی با او اعتراف بهقتل دخترارباب
مینماید. بدین ترنیب «جیوشکا» دستگیر میشود. اما
باز نده اصلی «و نزل» دا نشجویحقوقاست .چون«جیوشکا»
تنها بیاس حفظ رفاقت فیمابین بهقتلی که مرتکب نشده
اعتراف کرده است .
«اتو کاررو نز» در محدوده سینمای آلمان کا رگردان
طا تامشت ۰ وود رفک ای بسا کل شم بوطا اعد ان
و موقعیت های انسان بخصوص در زندانهاءو همچنین
به روابط بین قدرت و جنایت نوجه وافر شانميدهد.
در ۱۹۷ موفق به اخذ جایزه خرس نقره از فستیسوال
برلینگردید و سالبعد به عضویت هیئشت ژوریاین
فستیوال درآمد..
کارگردان با نمایش ۳ دو قطعه مستند قدیمسی
از خیابانهای برلین به شیوه «بكپراجکشن» درزمینهی
عملیات شخصیتهای فیلم بهایجاه فضای برلین سال۱۹۲۷
دس میرند. اما نضاد ریک زمینهععس لا
زنده آن و نیز اختلاف آهنگک حر کت آدمهای ف,
تسبت" بهموجودات متحرك فیل قدیی و۲
و اشاب تبسم تماشا میگرددد.
لهستان - (مشتر کا با چکسلواکی) :
دنیای د وگانهی هتل پاسيفيك
رنگی - ۱۰۲ دقیقه
کا رگردان : بانوس ماژوسکی
فیلمنامه : پاول هاژنی
فیلمبرداری : میروسلاو او ندرچك
موسیقی : برژی ماتوچلیدو یچ
باز یگر ان : مارگ کندرات» رومن اسکامنء پاروسلاو
شالورواء استانیسلاو کلیشسکا.
سال ۱۹۳۱ است . زندگی در هتل پاسيفيك بزتاب
تضادهای اجتماعی جامعهی شهرپست
. در کافه رستورار
هتل زندگی لوکس اثرافی و در زمینه آن» موقعین
سخت و فقیرانه مستخدمین جزعبهموازات هم جریاندارد..
«رومك»» روستائی جوان در آشیزخانه هتل ِِ
میشود. «رومك» با بیغیرتی اجازه میدهد کههلایبیکنا
را اخراج کنند. دم بر نمپآورد چون باو و عدهسپیشخد
در کافه رستوران را دادهاند . تنها در مراسم ترفي
درمیابد که اخراج «هلا» بدتبال خوشخدمتی نزدیکتر بز
دوست خود اوصورت گرفته است. 1
«رومك» ناگهان دلش میگیرد و از کار دررستوران
دست میکشد. هنگام خروج از هتل جوان روستا تیدیگری.
میآآید و تقاضای شغل ظر فشوتی دارد.
فیلمنامه چیزیست شبیه انشاء « علم بهتراست ۱۳
ثروت» و کارگردانی درصدد ساختن ظرفیست متناسب
با مظروف فیلمنامه » ازآندسته فیلمها ئیست کهدرراهروی
خروجی سینما شایسته فراموششدن استو میشود .
لهستان فیلم بد دیگری هم درسابقه داشت
پذیرفتن دو فیلم بد ازيك کشور شاید بدلیلمشار کت
" یکی از دو محصول باچکسلواکی باش. کشوری که راسا
فیلمی بهمسابقه نفررستاده بود و «حضورش» برای حفظ
«موازنه» و جور بودن جنس بساط رنگین فستیوال لازم
ده
ب وگسلاوی :
نگهبان ساحلی برای فصل زمستان
رنگی هر ۸۵ دقبقه
کار گردان 9 گوران پاسکالو یچ
فیلمنامه : گوردان میهیج
فیلمبرداری : الکسا ندر پتکو یج
موسیقی : زودان هیرستیچ
بازیگران : ایرفان مینسون گوردو نا کازانویچ
دییلم 4 به «دراگان» جوان» که تحصیالات متو سطه اش
را با موفقیت تمام کرده -- برای یافتنشفل کمکینمیکند. .
او در خانواده متوسطی بز رگ شدهاست . شانسهائی که .
بهسراغش میارید تنها امکان کارهای کوتاهمدتیدر نانوائی .
و لباسئوئیست . با اینحال «دراگان» زندگی راسرشاراز
شور وزیبائی میپندارد. عشق او به دختر موردعلاقهاش
خیلی آسان بهازدواج میکشد. از ابتدا دراگانمیکوشدب
افسل آزستان میپذیرد بهامیدآنکه در بهعار
۹ بهاو داده شود . اما «دراگان» با خوشبیضی
از دستش برای فرزند جوانش ساخته نیست لخت میشود
یرود در آب یخ بسته رودخانه: سینهپهلو میکندومیمیرد
. از مراسم ختم برای «دراگان» راهی جز پیوستن
ف ارتش باقی نمیما ند.
ور ان پاشکالویچ» در آکادمی: فیلم «پراگ» درس
لو است: چندفیلم کوتاه او تاکنون بهاخذ جوائزی
ل آمدهاند. فیلم «نگهبان ساحلی برای فصل زمستان»
فیلم بلندهاستا نیاوست, و این شروعموفقی تآمیزی
۰
۰
و کا رگردان : پرویز کیمیاوی
برداری : فریدون قوانلو
یگران : درو یشخان و خانوادهاش
باغ سنگی داستانی واقعی و موثق دارد. چراکه
چراکه میتوان آن را در حوالی سیرجان دید.
درویشخان» چوپان کرولال, باخا نوادهاش (زنودو
پس) دور از شهر زندگی میکند» در محلی محصور
صحرا. درویشخان» در سحرگاهیمجذوب طلیعه خورشید
میشود. در حالتی بین خواب و بیداری و در خلالشور
و جذبهای عرفانی» آقائی غرق در نور روحانیتبنظرش
میآید از خود بیخودش میسازد . زمانیکه به «خود»
میآید. نختهسنگی را زیر سر میابد. تختهسنگ غریبیرا
کهوجودش در زمینی پوشیده ا زگیاهموجبشگفتیمیشود.
یش بهنخته سنگک« فک ده6 رده میکند» می --
ش» و کشان کشانش بهخانه میآورد . آن را بهتنه
خشکیده درختی میآویزد که جلوهای روحانی پیدا کند.
د سنگهای. دیگری بهاندازههای مختلف به درختمیت
ید که زینت سنگک نختسینباش. درختی برپامیشود
که گو ی میوهها ئی ازسنگ دادهاست. يكدرخت میشود
و درخت» صددرخت و آنگاه يك باغ. باغی ازسنگ :
از سنگهای سوراخدار که بوسیله سیمهای تلگراف
بهپیکرههای خشك درختان آويخته شدهاند و از هرزاویه 9
«کلاژ» هنرمندانهای بنظر میآیند. گویی گروهی از 9
#مندان معاصر نمایشگاهی از مجسمه های مدرن برپا ۱
کرده باشند. بزودی باغسنگی برای روستائیان و ساکنین"
اف بهصورت محلگشت و گذار درمیانید. محلی برای
دخیلبستن و معجز خواستن. دراینگیرودار پسربزرگ
درویشخان را میخواهند بهسبازی ببرند» زندرویشخان
آمو تاله سرمیدهد که پس کی ازگله مراقبت خواهد کرد؟
افسر ژاندارمری تصمیم دارد بامرکز تماس بگیردوبرای
درویشخان کاری صورت بدهد (که البته چنیسن
اری با تماس تلفنی معمول نیست) اما در همان موقع که
قرار است تماس با مرکز برقرار شود درویشخان درست
همان سیم معین را از تیر تگراف برای سنگهایشمیچیند
تباط قطع میشود. ۱
دیگر آنکه مردی فولکسسوار7 برای سروگوش
ادن و احیانا داه مخالفت بهباغ سنگیمياید کهبوسیله با
ستی درویشخان تارانده میشود. پائین
لا : باغ سنگی (ایران) - برنده جایزه خرس نقره - جایزه مخصوص هیثت داوری ۰
: نگهبان ساحلی برای فصل زمستان (ی وگسلاوی). :
میشور ند.
5 3 بهمامورین سسپاش مر
باغ و محتویات آنرا ازجاندار و بیجان یکپارپه ,
(ددت) و مواد شیمیائی دیگر سفیدسفیدم ی کنند.
درویشخان که اين همه مصائب پیاپی ازطاقتد
0
است خود را از پا به درختی ميآويزد.
بیست دقیقه اول فیلم که صرف معر فیآدمهای|
فضا: و موقعیت منجربهساختنباغسنگی میشود,
است. اما پس ازآن گوئی ظرفیت فیلم بر ۱
وروبه کمال رفتن بهپایان میرسد.» همه حشیاری
سینماثی کارگردان و فیلمبرداری خوب فریدون
دیگر قادر بهجل و گیری از تحلیل و تزول فیل نر
علت چندان پیچیده نباید باشد. برای يك ء
استثنائی (درویشخان کرولال) يك حالت استثنا
میآید (خوابنماشدن درویشخان در جذبهطلو ع<
و يك نتیچه استثنائی دست میدهد (ساختهشدن
مبتدا و خبر متناسب فیلمهمیناست ازینبهبعد ۱
که رخ میدهد» حتی خرابی باغسنگیدرپا یان کاز, بها
وزیبا ثی سه مورد اولفیلم نیست. دست رو شدهاست
مهمی برا ی گفتن باقینما نده است. اینست که کار :
وقایع و ور رفتن بهموضوع اصلی میکشد. #
مکرر دوربین بهگرداگره باغ سنگی فیلم دچار ه
دور و تسلسلی میشود کهپارهای ازآدمهای 9 7
مدور چرخنده استعاری کیمیاوی» گرفتارش
دو گو نه گیدر پرداخت نیزعامل دیگر نزو ل کاراست.
فیلم که ابتدا نمادین مینمود با ظرفیت کامل ۲۰
کتابیبودن بزودی بهورطهی«ناتورالیسم» میا فتدو ۷ ۱
مشكث دوغ و نان خانگی پختن و مبادله پارچه!(
میدان دهکده و سایر عملیات توریست پسندا نه از
«فرم» جدا میشود. باغسنگیپیداست که مخاطب خو
خارجیها و توریستها جستجو میکند و از ابتدا ب
فستیوال ساخته شده است و این البتهدر زو ۳
ایرانی نباید عیبی بهحساب آیدزیرا برای «کیمیا
1 ۱ که راه ارتباط خود را با تماشاگر ایرانی بهعلت
9 ۱ که نه - فقدان سینماهای نمایشدهنده بسته می
راه دیگری نیست» بهر حال امتیاز بزرک باغ س
حال حاضر اینست که از فستیوال برلین جایزه خرس
گر فته است. ازاین که بگذريم «باغسنگی» از فیلمها گ
کیمیاوی که از فستیوال برلین خرس نقرء نکر فته ند ۲
نیست. .
۰ ۱ دوازده
۱ لهستان :
شبها و روزها
رنگی - ۱۸۰ دقیقه
کا رگردان : برژی آنژ اد
فیلمنامه : برژیآنژاك (براساس رمان مار یادوبر
فیلمبر داری : استا نیسلاو لوث
موسیقی : ولادیمیر کازانچکی
بازیگر ان : ژادویکا بارانسکا تب برژی بینویکی
.. این دومین فیلمبد و بلند لهستان در فستیوال ب"
است. نوعی «روزهای ز ندگیست» که با نهصد هنر؟
وهزینهایسنگین بهپرده عریض آمدهباشد. ازسی.
ها ئیست که در پی انتشار يكرمان پر فر وش وهردم
ساخته میشود . نمونههای بسیاری ازاین فیلمهاد
کشورهای مختلفساختهشدهاست کهبه استخناء«اسا
استتا نلی کو بريك هپچکدام فیلم مههی از آب در
۲ ۲ نمونه لهستانی اینگونه فیلمها که همین «شب
شبها وروزها (لهستان) - برنده جایزه خرس نقره - بهترین بازیگر زن . . . دم باش از بدترین آنهاست .
ماجرا ازاینقراراست که درسال ۱۹۱6 ارتش منجاوز
ن شهری را در لهستان اشغال میکنند. در میانسا کنین
که در حال جلای ولایتاند «باربارانيشچيك» بیوه
لیند بر ارابهای نشسته است و طی يكراءپیما ثیطولانی
میان دود و آتش جنگ و آه و اشك چهلسالخاطرات
خود را بیاد میآورد. (البتهبهترتیب نقدم مثل ورقزدن
دفتر خاطرات که نخست صفحه اول ورقمیخوردو بعد
صفحه دوم و الخ ۰...)
باری خانم «باربارا نيشچيك» بیاد میآورد کهچگو نه
وختر جوان و زیبائی بود. و چگونهمرد جوانی عاشقش
بود که پیانو خوب مینواخت »
و چگونه اين مره جوان بالباسی فاخر در مرداب
پرید تا برایش يك دسته نیلوف رآبی بچیند. چگونه این
۵ جوان بادختر دیگری ازدواج کر د.
چگونه خود او بامرد دیگری ازدواج کرد.
چگونه شوهرش را دوست نداشت اما کوشیدبرایش
"هر خوبی باشد.
چگونه شوهرش مرد پر کار و فعالو خودساختهای
بوه < 1
۱ چگونه بچه اولشان را از دست دادند.
چگونه مزرعه بسیار بزرگی را آبادکردند که مرک
کودکشان را فراموش کنند.
چگونه پسشان ناخلف از آب درآمد و دودخترشان
برای تحصیل بهشهرهای دیگر رفتند.
چگونه شوهرش راکه مرد شرافتمندی بود باستخدمه
چاق در حین عشقبازی غافلگیر کرد.
چگونه این شوهر مرد و او را تنها گذاشت.
و چگونه او کهبرای بچهها نقشههای زیادی داشتبا
وقوع جنک همه امیدهایش برباد رفت. و در خلال این
چگونهها خانم «ژادویکا بارانسکا» در نقش«باربارا
نيشچيك» آنقدر بر پرده عریض سینما اشك ریخت که از
" ابتدا پیدابود هیئت ژوریسولوباداشتنقلبها تیازسنگهب
ح ازاهدای يكخرس نقره تسلیبخش بهمشارالیها. خودداری
۱ بجواهد کرد ۰
سیزده
ابتالیا :
موجود آسمانی
رنگی - ۱۱۵ دقیقه
کا رگردان : جوزیه پاترو ن یگریفی
فیلمنامه : جوزپه پاترو نی گریفی (بر اساس رمان: لوچیانو
ز و کولی)
فیلمبرداری : جوزیه روتو نو
موسیقی : کارلو آلبر تو بيكسید
بازیگران : لائورا آنتونلی : ترنس استامپ: مارچلوت
ماسترویانی
کنت «میشلبارا» دختر جوانی را بنام «مانوئ]لاه
مورد تجاوز قرار میدهد و پس از چندی کهبهصورترفیقهاش
درمیاید. تر کش میگوید.
«ما نو ئلا» که دیگر قادر بهادامه يك ز ندگیمعمولی
نیست. با روسیخانه معتبری که محل تردد اعیانو اشراف
است همکاری میکند. اوائل دهه ۱۹۲۰ است. «ما نو ثلا»
با دوك جوانی بنام«دانیل» آشنامیشود و بهم دلمیبازند.
«دانیل» بخیال اینکه«ما نو ثل» زنعفیفهایستتصمیم
#زدواج با او- میگیره لکن «کنتمیشلبارا» - که از
پستگان دانیل است - از اینکار برحذرش میدارد. وقتی
«ما نو ئلا» بهگذشته خویش اعتراف میکند «دانیل» برای
گرفتن انتقام به «ما نوئلا» تکلیفمیکند که نزد کنت بر گرده
و مجدد او را فریفته خویش سازد.
«مانو ئلا» که دیگر آرزوئی جزيك زندگی آراموپالك
ندارد. ابتدا زبربار نمیرودولی درقبال سماجت«دانیل»
متقاعد ود . در ارتباط مجدد با کنت «مانوئلا» بهاو
علاقمند میشود و احساس میکند توان اینراندارد دومرد
مورد علاقه خود را بجان هماندازد. بهاینترتیب آزهردو
کناره میگیرد. «دانیل» که ازیافتن مانو لا مایوسمیشود.
خود کشی میکند. اما کنت که دیگر مسائل عشقی برایش
حالب تست و يه میات سراس کته هد است, و دراا ما ده
میکند تا در رژه طرفداران موسولینی در رمش کتجوید.
«جوزیه پاترونیگریفی» پنجاهسال دارد از کار کردن
با روسلینی» روزی» و ویسکونتی تجربه اندوختهاست.
اولین فیلم خود را بنام «دریا» در ۱۹۰۳ به فستیوالو نیز
داد.
تکنيك استوار و میزانسنهای زیبای«پترو نی گر یفی»
در فیلم «خلقت خداوند» یادآور کارهای استاد میزانسن
در سپنما «ویسکونتی»ست» بدونآنکه در اینبادآوری
شاثبهی تقلید راهیافته باشد. متاسفانه همانگو نه کهاشاره
شد اغلب فستیوالها بیشتر سرسپرده «حرف تازهاند» تا
تكنيك و تسلط هنرمندانه به کار سینما.
برزیل :
ِ
انش مرده
رنگی - ٩۰ دقیقه
کار گردان : ما رکوس فاریاس
فیلمنامه : ما رکوس فاریاس - سلیم میگو ثل
فیلمبر داری : را کوثل سیسون
موسیقی : پدروسا نتوس
بازیگران : جوفره سورس: اوتان باستوست آنجلاسسیلت
رودلفو آر نا
همه برایآزادی میکوشند امااینکوششاگر ازجانب
فقرا باشد با ضرب و ستم نظامیان سرکوب میشود. این
مضمو نیست که فیلم «آتش مرده» از برزیل درپی نمایش
آنست» اما این مضموندرخلالحوادث مختلف فیلم گم و گور
میشود «
مالك ضعیفالنفس و متعصب يك مزرعه بز رک نیشکر
یکی از رعایای خودراکه پیرمر دکفشدوزیست بخاطریك
امر جزئی از زمین خود اخراج میکند و بهپادرمیا نیافراد
خانواده خود نیز درمورد بخشش پیرمرد وقعی نمينهد.
ناگهان ملك او مورد تجاوز و چپاول دستهای راهمزن
قرار میگیرد. بعد از رفتن راهزنان گروهی سربازبرای
راکو آنان هار شون :رها تعروازی های سا مه را
ناشی از توطئه افراد خودی میدانند و بهاینمناسسست
عدهای بیگناه را دستگیر میکنند و مورد شکنجه قرار
میدهند. يك عضویارلمان کهخوه عنصر فاسدیست و درصدد
جمعآوری رای برای انتخابات بعدیست میاید خودی
نشان بدهد که بهخود او مظنونمیشو ندو بهز ندا نشمیبر ند.
او در زندان رویای يك «رفرم» اجتماعی را میبیند که
خود او در صورت تصدی امور بوجود خواهد آورد.همه
چیز ناامید کنندهاست» نهحکومتیشر افتمندانه و نهتشکیلات
انقلابی سازمانیافته و نه هیچ روزنی که نوید دهندهی
آیندهی بهتری باشد. کفشدوز پیر از فرط ناامیدی
خود کشی می کند درحالی کهتنهاسیاهپوست فربه وبیکارهای
بر ماتمش اشك میر زد .
فتاه یا روالی تدای و فیر دراماتك قد
ارزشهای خود را بیشتر درانتقادات تند اجتماعیمیجوید.
آدمهای بد شدیدا بد هستند و آدمهای خوب شدید خوب.
بدها معمولااژپولدارهاهنتند و خوب هاازفقرا. کارگردانی
فیلم نیز بنوبه خود امتیازی به فیلمنامه ندارد.شگردهایی
کهسالهاست در سیتما کنار گذارده شده گهگاه درفیلمخودی
نشان میدهد. کوشش در ضبطعکسی که انعکاسخورشیددر
آب, زیرپای کارگر زحمتکش باشد که یعنی اینقدمهمای
گوهربا رکا رگراست . با باز انعکاسشدیدخورشيددرعينك
سیاه مرد فقیر نابینا که یعنی اینچشمهایبستهبهتر وروشنتر
از چشمها ی گشودهای میبیند و الخ ...
در صحنهای از فیلم ناگهان برای خالی نبودنعریضه
(شاید گیشه) يك رویداد «اروتيك» رویمیدهد. دخترمرد
کفشدوز ناگهان زیر شکشرامیگیردو باحالتیجنونآمیز
برخود میپیچد و مرد میطلبد. پیرمردکفشدوز بای .
حفظ آبرو با شلاق بجان دختر میافند.ضربات شلاقکم کم
دختر را به مرز ارضاء شهوانی میکشاند و عجیب اینکه
پیرمرد شلاقزن راهم. :
پنزده
اتحاد جماهیر شوروی :
اوچه سفید
رنگی - ,۹6 دقیقه - محصول فرقیزستان شوروی
نو یسنده و کا رگردان : بولوتبك شامسی بف (براسا سکتاب:
چنگیز آتیمانف)
فیلمبرداری : ماناس ماساجف
موسیقی : آلفرد شنیتکه
بازیگران : (کودكه خردسال) نو رگاسی سید یگالیچف .
آسانقول کو توباجف
کشتی سفیدی کهگاه از ورای صخرهها, در آبهای
«ایسيك» پیدا میشود» برای کو دك هفتساله قهرمانداستان
فیلم مظهر امید و شادی نیست. چراکه بگفته مادر پدراو
دریا نوردیست که درهمینکشتی کار میکند. اما پسر#پدرش
را ندیده است و نمیشناسد. از وقتی چشم باز کردهسدر
بزرگ را بهعنوان سرپرست بالای سرخود دیده» پدربز رگ
برای او از بدیها و خوبیها و اینکهچگو نهمیتوانخوبی
را از بدی تمیز داد نقلها گفته است. ولیوقتی پایعمل
پیش میاید وقتی پدر بزرگ بهجنگلبان بدطینتدر کشتن
گوزن کوهی کمك میکند» باور کودك نسبت بهخطاناپذیری
پدز بزرگک جریحهدار میشود. این برای پدربز رگضربه
نختی است. اوبرای, خوشآعه- دیگوان آرماهای را
خوه به نوهاش آموخته بوه خراب کردهاست. پسرك در
هذیا نی تبآلود رژیای تغییرشکل خودرا بهماهیمیبیند.
میبیند که امواج دریا رابرایرسیدنبه ناو چهسفیدمیشکافد
مس فرط 9
«ناوچه سفید» که ازتصاویر شاعرانهای برخوردار
است مثل غالب فیلمهای روسی فیلم بدینیست. فیلمخوبی
همنیست. سینما ثیست روایتگر وقصه گو.باشگردی کلاسيك
و کلیشهای. آهنگ تحول در بیان سینمائی فیلمهای روسی
آتقدر کند وآرام است که دز مقاسه با تحولات ۱۳۱
سینما میتوان فاقد تحولش نامید.
«بولوتبكشا سییف» اهلقر قیزستان» در آکادمیفیلم
تحصیل کرده و اولین فیلم کوتاهش رادرباره چوپانهای
قر قیزساختهاست و خارج از شوروی یکبار در ۱۹۲1برای
فیلم مستند خوه از فستیوال «ابرهاوزن» جایزه دریافت
داشته است .
شانزده
اتحاد جماهیر شوروی :
ب رگزی دگان
رنگی - 4۵6 دقیقه
کا رگردان : ژوزف شیفینر
فیلمنامه : پاول فیلین و ژوزفشیفینر
فیلمبرداری : هاینر یخ ماراندژان
موسیقی : نادشداسیمونیان
باز یگر ان : النا پر و کلوا » والری زولو توهین» لودمیلا
گلادو نکو
« نیکلای کاساتکین» از سربازیکه برمیگردد» مادر
و خواهرش .باو گوشزد میکنند که هسرشبهویچندان
وفادار نبوده انت. «نیکلای» که ازبا زگشت نزدزن
۷۳
زن و پیشخدمتی میکند و «نیکلای» شفل
خوبی به عنوان راننده کامیون بدست میآورد. سفری
طولاتی پیش میآید ولی «نیکلای» برایکاری از نیمهراه
برمیگردد. در خانه رئیس کارخانه زنش را میبیند که
بهدیدار او آمده . این يك دیدار معمولیست اما ببرای
«نیکلای» گران میآید. دنیای کوچك اوبکلی درهممیریزد
و بفکر طلاق میافتد. د ردادگاه طلاق زن میگوید که
عاشق شوهرش است اما «نیکلای» بدجوری ر نجیدهخاطر
هت اعد از طلاق «نیکلای» دوباره اززدواجميکند.
اما با هسر جدیدش احساس خوشبختی ندارد. گاهبیگاه
بهبها نههای مختلف بخانه اولین عشقش میرود. کم کم
بهمشروب پناه میبرد و دلبه کار نمیدهد. سرانجام
«نیکلای» که در معرض سقوط قطعی است ناگهان بخود
میآید و در مییابد که «کس نخارد پشت او جزناخن
انگشت او!»
«ژوزف شیفینر» که فیلم «برگزیدگان» او بطور
خارج از سابقه در برلین بهنمایش درآمده در سال ۱۹۳۷
در ساختن "210161 ]هاناحم(1 که فیلمی در زمره
آثار كلاسيك سینمایرو سیهد رآمده» با«الکسا ندرسابرچی»
ارت داشته است . غیر ازآن فیلمن نیز بر اساینیکی از
داستانهای «چخوف» ساختهاست. فیلممتوسط:« بر گزیدگان»
ار ای برای حفظ موازنه بارایالات متحده که امسالدو
فیلم خارج ازسابقه در برلین داشت7 در بر نامه گنجا نده
شده باشد .
هفده
اسپانیا :
تعطیلات طو لانی ۱۵۳۲
رنگی - ۱۰۱ دقیقه
کار گردان : ژوم کامینو
فیلمنامه : مانو ث لگوبرسن ژوم کامینو
فیلمبرداری : فر ناندو آریباس
موسیقی : | کساو بر مو نتالو اتك
باز بگر ان : آناليا کید » فر انچسکو رابال» کو نچاولاسکو
با شورش «فرانکو» و آغاز جنگهای داخلی اسپانیا:
آندسته از ساکنین حیرتزده بارسلونی که در تعطیللات
تابستانی بسر میبرند تصمیم میگیرند در ویلاهای خود
بما نند تا سروصدا بخوابد. لیکن تعطیلات اجباری آنان
برخلاف انتظار بدرازا مپانجامد. دامنه درگیری کم کم
به منطقه آنها کشیده میشودو آنهاناگزیر میآموزنسد
چگونه میتوان در جوار آتش تفنگها سرکرد و چگونه
او و حنکلات ناشی از کمبود مواد آغذاف کنار: مد
درحالی که بزرگترها در گوشهو کنار برای یافتنچیزقابل
خوردن پرسه میزنند. شاگردان تنها مدرسه منطقه بازار
سیاه مواد غذائثی ترتیب میدهند. «کوئيك» کهبز رگترین
بچههاست از مرگ پدر درجبههجمهوریخواهان ر نجمیبرد
و «آنکارنا» دخترك پیشخدمت از مجروحشدن برادر :
«كوئيك» اولین تجربه عشقیاش را با «آنکارنا»صورت
وه که ایتکار منجر بهاخراح دختر ازکار میگرده +
نو عفدهسالش تمام فیست که به نظام احضار مسیشوة
و «آلیسیای کوچولو» که عاشق اوست تا با زگشتاورنج
انتظار را بر خود هموار میکند. سرانجام در بهار۱۹۳۸
وت ان افتضادی باوج :رسیده با اشغال:هوقت
اردوی تابستانی» تعطیلاتطولانیسا کنین آن پایانمییا بد.
تعطیلسازان اينك بهدنیائی برمیگردند که تغییراتمهمی
در آن روی داده است .
کارگردان «ژوم کامینو» که در آغاز جنک ای
داخلی اسپانیا بدنیا آمده شرح این جنگها راازدیگران
شنیده است فیلم او از زاویه تازهای بهجنگ نگاهمیکند.
نگاهی نافذ .و گلایهآمی که بیشتر متوجه کسانیست کهاز
۷
و یس ات ی رای سکب ای زا فا کت
و .بدون آنکه صدای «فنان و
و مرغوای او» در - دهد بهنجز به و تحلیل این مو قعیبت
مهمل میپردازد. بهمین دلیل آسان نمیتوان فراموش کرد.
هیجده
ابالات متحده آمریکا :
بافالوییل و سرخپوستان
رنگی - ۱۳۵ دقیقه
کا رگردان : رابرت آلتمن
فیلمنامه : آلن رودلف و رابرت آلتمن
فیلمبرداری : اد کونس - جك ر بچاردز
موسیقی : ریچارد باسکین
بازیگر ان
جو ث لگری» کون مك کارتی.
در ۱۸۸۵ «ویلیام کودی» مشهور به «بافالوبیل»
گاوچران محبوب» پس از يك زندگی سراسر پرحادثه در
غربوحشی تصمیمگرفت از آگاهی و تجارب خود درکار
نمایش استفاده کند. چه عقل معاشی داشت! او نه تنهاباین
وسیله از پیشگامان حرفهی نمایشگری بحساب آمد بلکه
سرپرست بزرگترین برنامه نما یشیصدسال پیش آمریکاشد.
برنامههای او در محلی برگزار میشد که خود یادآور
اردوگاههای گاوچرانان غرب وحشی بود.
درگروه او هنرمندان طرازاول همکاری داشتند.
«آنی او کلی» مشهو تر ینتیر اندازمو نث.«ما نزوسوما نو ئل»
دو مکزیکیشلاقباز» کابوهایشجاع» سوا رکاراناستثنا ئی
با نضمام صدها نوازنده وگاوچران و سرخپوست.
«سیتینگبول» رئیس قبیلهسرخپررست «سی و کس» نیز
بهدسته «بافالوبیل» پیوسته بود. نمایش «سیتینگ بول»
علیرغم حر کات پرسوصدا و محیرالعقول دیگران نمایشی
ساده از بردباری و متانت بود. با اینحال با اقبال غریبی
مواجه میشد. «بافالوبیل» مطلقا دلیل این توفیقرانمی
فهمید. گوئی «سیتینگبول» هربار که بمیدان میآمد7
تماشاگران را جادو میکرد. آوازه شهرت «بافالوبیل»
و گروهش بجائی رسید که رئیس جمهوری وقتایالاتب
متحده و بانو برای تماشای برنامه اردو گاهشان راقرین
افتخار کردند. اما «سیتینگبول» که گوئشی تمامر نج
همکاری با «بافالوبیل» را بخاطر سئوالی ازمقامریاست
جمهوری متحمل شده بود سئوالش بدلیل مصالح سیاسی
بلاجو اب ما ند. برای «بافالوبیل» پیش بینیاین نکتهمشکل
نبودکه نمایش او و «سیتینگ بول» و نحوهمناسباتفان
صدسال بعد نیز در نمایشی بنام زندگی در آمریکاهمچنان
جریان قوس ات
فیلم با رهبری هنرمندانه «رابرت آلتمن» درمقام
کارگردان همراهست. نوعی کارگردانی که با همه تاثیسر
نهائی و غائی مسیری بر پرده باقی نمیگذاره (چونجان
فورد و هوارد ها کز) . زیرپوستی و ناپیداست گوئی که
کا رگردانی نشده باشد. و اینگونه کارگردانی بهگسان
بسیاری صاحبنظران غایت کمال در هنر کا رگردانی تثاتسر
و سینماست .
«رابرت آلتمن» قبل از اتمام فستیوالطی نامهایبه
هینّت برگزار کننده » نسبت بهتدوین مجده فسلمش توسط
«دینودلار نتیس» تهیه کننده : برای پخش اروپائیفیلم
اعتراض کرد» و هرگونه جایزه و افتخاری رانسبتبهنسخه
اروبائیفیلم مردود,دانست. آغا «دکتر بائر» دبی کل
فستیوال اعلامداشت
فستیوال قرارگرفته تدوین اولیه و مورد تائید « رابرت
آلتمن» بوده است و جوایزی که بهفیلم تعلق گیردصرفا"
برای نسخه نمایش داده شده در فستیوال خواهد بود.
«رابرت آلتمن» از جمله کارگردانان پیشتازسینمای
آمریکاست. فیلمهایش هر کدام به نحویگرده از اصول
نسخهای که مورد قضاوت هینتژوری
5 بل نیومن» برتلانکاستر > جر الدین چاپلینء
بالا : بافالوبیل وسرخپوستان (ایالات متحده) برنده
جایزه خرس طلا
پائین : برگزیدگان (شوروی - خارج ازسابقه)
1
بالا : تعطیلات طولانی سال ۳۰ (اسپانیا)
ط : ف مثل فربنکس (فرانسه)
ن : مردی که به زمین آمد (انگلستان)
کلابهای سیتمای آمریکا خالی:5 دهاند. فیلهانی ماننه
۱۳۳ «کالیفر نیا نصف به نصف» و«نشویل» .
نوزده
فر انسه :
ف مئل فربتکس
رنگی - ۱۰۷ دقیقه
کا رگردان : مورس داوسون
فیلمنامه : ژال و مورس داوسون
فیلمبرداری : ژاك شیابو
موسیقی : پاتر يك دیو ارورولاندونسان
بازیگران : پاتريك دیوار» میومیوء میشکل پیکولی»
جانبری
«آندره» بیست وششساله است.مهندس شیمیو بیکار
یرسور نی یات وبا وش ان علاط ات
جوانی» زمانی که فقط فیلمهای زیباو با شکوه نشانمیدادند.
معبودش د وگلاس فر بنکسبودوپسرشرا «آندرهفر بنکس»
مینامید. «آندره» با پدر و سینمای مورد علاقه او که
به رژیای درهم ريخته میما ند کارندارد. بدنبال یافتن
شغلی» مناسب است که چون نمیبابد: خیال مهاجرت
به «و نزو ئلا» دارد. دوست دختر او «ماری» در ك
آژانس مسافرتی کارمیکند و قراراست نقش اول «آلیس
در سرزمین عجایب» را در تئاتر متوسطی بعهده بگیرد.
درحالی که همهچیزبرای «ماری» درحال روبراه شدناست:
کوششهای آندره برای یافتن کار بجائی نمیرسد. شب
افتتاح نمایش «آلیس در سرزمین عجایب» آندره عازم
و نزو ئلاست. میخواهد «ماری» را بهمراه ببرد امااوحاضر
نیست از توفیق در اجرای نقش نخست «آلیس ....» چشم
توت هرید 2 ایند ازایدن ماری ار فنظ مر کنیا ما
وقتی سوار قطار میشود میبینید تنهائی قادر بهاینسفر
نیست . برمیگردد. در ثیمه نمایش به تئاتر میرود.دراطاق
گریم به «ماری» تکلیف می کند که دست از کار بکشدوبااو
پیاید. «ماری» سر باز میزند و بهصحنه میرود. «آندره»
که دیگر چیزی برایش مهم نیست دنبال «ماری» بهصحنه
نمایش میرودو او را بیرون میکشاند. طی درگیری با
افراد پشتصحنه سرش به داربستفلزی میخوره و راهی
بیمارستان میشود . در آمبولانس طی رویائی تبآلودخود
را در لباس «د وگلاس فربنکس» و «ماری» را در لباس
«آلیس» سوار بر قالیچه سحرآمیز میبیندکه برفسراز
ساختمانهای عظیم شهر صنعتی درپرو از ند. 3
بهاین ترتیبسانجام«آلیس» و «د وگلاس فربنکس»
از موریس داوسون که فیلمهای تلویزیونی متعدد
ساخته. سا لگذشته فیلم «لیلی» دوستمبدار» در قسمست
مسابقه فستیوال برلینبود. فیلم امسال او «ف مثلفر بنکس»
با تحسین منتقدین آلمانی روبرو شد. در واقع امر فیلم
او از تکنيك روان و بیتکلف و بازیهای بسیارخوبی
برخوردار است و بیش ازپایان فسیتوالاز فیلمهایستحق
جایزه بحساب میآمد.
سس
ناتسلفتا
مردی که به زمین افتاد
رنگی ۱۵۰ دقیقه
کا رگردان : نیکلاس ر وگ
فیلمنامه : پل مایرسب رگ (براساس رومان والترتدوس)
فیلمبرداری : آنتونی ریچمو ند
موسیقی : جان فیلیپ
بازیگران : دیوید بووی» ریپتورن» کاندی کلارك >
بو كهنی
برای «اولیور فارنزورث» مشاور حقوقی ساکن
نیویورك ناگهنملاقات کنندهعجیبی میااید. مردجوانیست
بنام «توماس جروم نیوتن» که بظاهر انگلیسی است. وی
از مشاور حقوقی میخواهد برایش واحد اقتصادی بزرگی
با عنوان «بنگاه جهانی» بهثبت برساند .
مشاور تحت تاثیر تسلط شگفتانگیز مرد بیگانبه
بهعلوم مختلفکارهای حقوقی و اداری مربوط به بنگاه
در شاف تسس را مر
اماء در واقع امر» مرد جوان مخلوقی از سیاره
دیگریست. سیارهای که بهعلت کمبود آبدرشرف نا بودیست.
مرد جوان» زن و دوفرز ندش رادرسیارهخودپشتسرگذاشته
و به زمین آمده است «بنگاه جهانی» بهیمن ثروت بیحد
و حساب «نیوتن» بزودی ابعاد وسیعی مییابدونظسر
کارئلهای راقیب را بجوه جلب میکند دا ۱۳
امور امپراطوری علمی و اقتصادی خود را از اطاقبك
هتل بدست میگیرد. و مشاور حقوقی یا کارگذار اوافراه
موردنیاز «نیوتن» را باپول یا وسایل دیگر بهخدمتش
میکمارد. از جمله این افراديك استاه شیم است که 3
کار در آزمایشگاه استخدام میشود. «نیوتن» تصادفا" با
دختری بنام «ماریلو» آشنا میشود. و بهتدريج کارشان
بهعشق میکشد. «نیوتن» بدلایل خاصی کلیه فرستندههمای
تلویزیونی شهر را با گیر ندههای متعدد همیشه زیر نظر
دارد. در یکی ازاینگیر ندهها چندبار « شعبان جعفری»
رئیس باشگاه ورزشباستانی جعفری را میبینیم کهدرحال
میلگرفتن است. موفقیت های بنگاه علمی - اقتصادی
«نیوتن» قدرت"های رقیب را برعلیه او تکار ۱
در شروع با زگشت مجدد بهفضا وی را میربایندومشاور
حقوقیاش را میکشند. آزمایش علمی مختلفی روی بدن
«نیوتن» آغاز ميشود. در زندان ویژه او تنها «ماریلو»
اجازه ورود مییابد. آنها پس از يك صحنه عشقیعجیب
درمیيابند که دیگر چیزی برای هم ندارند. سرانجام
«نیوتن» از زندان میگر یزد. در این هنگامسالهاسبریشده
است. همهی کسانی که باوی درگیر بودهاند سالخوردهاند»
تنها اوست که از لطمهی زمان در امان مانده است. اما
خود او نیز همراه نقشههایش برای نجات سیارهایدیگر
از دست رفته است .
فیلم «مردی که به زمین افتاد» علیرغم داسشان
پرحادثهاش فیلم نچسب و بیهودهایست. با همهیرگو ثی
چندان نمیگوید یادست کم مژّثر نمیگوید. فیلم ازعکسهای
زایدیکه صرفا بپانی رای ای ۲۰
این بیماری اغلتب. فیلیبرداران نها ۱
کارگردانی اژ راه بدرشان میبرد.
قبلا" «جك کاردیف» و بعد از او «الکساندرر وگک»
فیلمبرداران تثبیت شده انگلیسی که دورخیز برای ساختن
«شاهکار» برداشتند اما فیلمهای متوسطصاد رکردند. فیلم
در لحظاتی ۲ نقدرا پ رگوثی میکندکه از حوصله تما تا ۱۳
معمولی و «آ کسیونپسند» نیز بدور میافتد. چندبار
تماشاگران برای «مردی که بهزمینافتاد» دربرلین کفزدند
و هربار با مفهومی منفی.
بیستو با
ایتالیا :
میشل عز یز
رنگی - ۱۰۸ دقیقه
کار گردان : مار بومو نیچلی
فیلمنامه : سوسوچهچی دامیکووتو نی وگوه بر اساسرمان
«ناتالیا گینز بو رگ»
فیلمبرداری : تو نینود لیکلی
موسیقی : نینورو تا ۱
باز بگر ان : مار یآنجلا ملاتوء دلفینسیر یگ» اورورهب
کلمان » مارچلو میک لآنجلی
«میشل» را از طریق نامهها ی که بهاومینویسند
۳6
بالا وپائین :
مرد بینام (مجارستان) - برنده جایزه بهترین کاراول
يك فیلساز ء کا رگردان فیلم «مرد بینام» - لاسلو
لاگوسی - است
۷۳۹
و رها که در بارداش میرند میتتاي پر تطا هر
به علت مسائل سیاسی نایدید شده است. برای مادر
«میتل» «نامهای از پسرش مر که در ار تفا سامت
است از «مارا» مراقبت نمایند.
«مارا» که نوزادی در آغوش دارد» مدعیستطفلاز
آن «میشل» است. وروه او که دختر لوده و بددهنیست
و گوئی بوئیا زآداب معاشرت نبرده است برای خانوادهی
مبادی آداب و پایبند سنن «میشل» فاجعهای بهحساب
میآید. «مارا» بهاین دلیل که بچهای بهدنیا آورده از
زمین و زمان طلبکار است. و همه کس رابیدلیلوبادلیل
میآزارد. حتی ناشری راکه بدلیل عشق کارهایشراراست
و ریس میکند: حتی عتیقهفروشی راکه بدون بستسگی
با «میشل» به حمایتش برمیخیزه و دوستا نشرادرسیسیل
که وقتی از همهجا رانده ميشود پناهش میدهند. درحالیکه
«مارا» همه پل هاراپشتس خود خرابکرده » خبر مپرسد
«میشل» در يك شورش دانشجویی درپاریس کشته شدهاست.
با مرگ «میشل» خط ذکور خانواده بهبنبست میرسد.اما
مگر طفلی که «مارا» همراهدارد از «میشل» نیست؟
اینك «مارا» بایستی دوباره به فامیلی که قبلادرآن
جائی نداشت برگردد و همه باید مشکلاتش رابیذیر ند.
«ماریو مو نیچلی» کار گردان صاحب نام و پرسابقه
ایتالیا ئی یکبار در ۱۹۵۷ از فستیوال برلین خرسنقره
گرفته بودو ظاهر؟ برای تکرارآن آمدهاست. لیکنمتاسفانه
با فیلمی نه چندان مهم. فیلم ازآنچه بیست سال پیش
سینمای ایتالیا با شرکت «سوفیالورن» در نقش زن جوان
خاکی خوشگل که لودگی کند و لیچار بگوید, میساختت
فزونی نداره .
پیستودو
مجارستان :
مرد بینام
رنگی - ٩۱ دقیقه
کار گردان : اسلولاگوسی
فیلمنامه : استفان کاردوس
فیلمبرداری : ژوزف لور نیچ"
موسیقی : امیل بترو یچ
بازیگران : گیورکی جر کالمی ۰ ژوزف ماداراس,لیلی
مو نوری » روبرت کولتای .
وقتی سربازان مجار » در سال ۱۹6۷ از جبههروسیه
به وطن بازمیگردند. یکی از آنها برای مسئولینامر
مشکل بزرگی ایجاه میکند. او اظهار میداره ناش -
که آندره ۲آمبروس است - در فهرست سربازان ازجنگ
برگشته نیامده است.. مسئولین برای سهولت کار وتکمیل
فقرست نام يك سرباز فراری را بهاو میدهند. «آندرهآ»
میپذیرد. برای او که بدون پدرو مادری معیندریتيمخانه
بزرگک شده نام با نام تفاوتی ندارد. لکن بهمحضباز گشت
به زندگی روزمره مخصوصا زیر فشار سیاسی ناميكسرباز
فراری پیبهاهمیت هویت خویش میبرد. کمیسر دفتر
سیاسی میوش راءعلی پراش دنااکند. ول ره ندرد]»
اک فور؟ آنجه را کهمشواهد
بدست نیاورد به زور متوسل میشود.
«ندرهآ» بهامید یافتنشهودبهزادگاه خویشمیرود.
آنجا متوجه میشود مردی که قبلا عنوان سرپرستتیاشرا
داشته قطعه زمینش را بنامخود ضبط کرده است.«آندرهآ»
احساس میکند جنگ واقعی تازه برایش شروع شده. مرد
کلهشق و دیرجوش است .
غاضب با سوء استفاده از هویت موش یرای
درهمشکستن مقاومت او وامیدارد گروهی در يك ین
میهمانی تا حد م رک کتکش بز نند.
«]ندرهآ» که کمیسر دفتر سیاسی را در عدماعاده
هویت اصلی خود مقصر میداند به نیت سوء قصد
بهسو قتش میرود » اما ضعیفتر از آنست که کمیسر رااز
ازدواج داده .
پای درآورد . کمیسر علیرغم قضاوت «آندره7
نيكفطرنیست . مردمجروحرا بخانه میبرد و ازا
می کند . 1
زن و کودکان کمیس و خود او را در خوابمی
«"ندره آ» نیمهشب بر میخیژد .
گریزد. ولی قبلازآنکهکاری صورت دهدباز دستگ
میکنند. کمیسر ابنك درمییابد که باید موضوع هور
او را جدیگرفت. و عنوان «آندره؟ آمبروس» را با
عودت میدهد.
فیلم «مرد بینام» باوجودی که اولین فیلم بل
«لاسلولاگوسی» کا رگردان سیسالهمجارستاناست. ا زآخر
کار بسیاری از کارگردان های صاحبنام جهان
واگنها به صحرا ريخته میشود. فیلم تابهآخر بااستحکا
همین فصل زیبا بدون نقصان پیش میرود بامیزانسنهی
و کار فنی خوب و بازیهای راحت و تاثیرگذار. فی
تا اینحد کستاخ» تلخو معترض ازيك کشور سوسیالیستی
بعید مینموه . »
و چندین سال در «سفیلم» سکو دستیار کا
است. باید در انتظار فیلمهای خوب ازاینکار
جوان بود
پیستوسه
ژاین :
جنابت درخانه اشرافی
رنگی -- ۱۰۲۱ دقیقه
نویسنده و کا رگردان : بوشی تا کابایاشی
فیلمبر داری : فوجیوموریتا
موسیقی : موبوهیکو اوبایاشی
باز بگر ان : تا کاشیروتامییا » توشیکو تا کازاوا
جسد عروس و دامادی را پس از عروسی» غرق
خونکنارهم دريك مسافرخانه بیلاقیبیدامی کنند,۱ 91۳
نگاری نشان میدهد که دست راست قاتل دو انگشتندارد.
درحالی که پلیس در جستجوی قاتل است. .بازپرسبکمك
يك کارآگاه خصوصی به تجزیه تحلیل واقعهمیپردازند.
موضوعات ضد و نقیضی پیش مياید. يكمردنقا بدار با
سه انگشت نامهای میآورد ۱ و نیز جای دستخونآلو
مردی بدون انگشتهائی از دست راست بهدیوار اطاق
محل جنایت دید ميشود. اماکسی قادر بهپاسخ اینسئوال
نیست که قاتل چگونه دريك شب برفی بدون جایپائی
روی برف ازسافرخانه خارج شدهباشد. کارآگاءازمنبعی
موثق درمییابد که عروس با کره نبوده و داماه کهبیش از
هرچیز بهازدواج با دختری پا و باکره تمایل داشته
بنا بهمقتضیات خانوادگی و آدابو رسوم تنبهاینن
اما پیدا.
شدن جسد برادر کوچکتر داماد ورقرابرمیگرداند. برادد.
داماد که بهسختی قادر بهسخ نگفتن است در. خلالنب
بنابراین سررشتهای بدستمیاید.
[ آشنائی ۳ اما این مگ سرپوشی رویضعف
اکلی اف نمیگذارد. تقلیدا ز «هیچکاك» در همهجایدنیاب
منجمله ژاپن - هم معمول است و همفا قد اشکال. اشکال
اما از اینجا آغاز میشودکه بهچنین تقلیدهائیلمابفاسفی)
نیز داده شودبر ایر دگم کر دن. «چنایت در خانه اشرافی»
آاست. بخاظرفیلم«چه زلال بودآب» کههما نموقع
نواره تهران هم بنمایش درآمد.
ادر مقدس (دو بر ادر بظاهر
( ۱
ی - 4۵ دقیقه
کار دان ؛ ان ژبرو
: ژانگابن » دانیل داریو. ژا نکلودبربالی
ین فیلم » بصورتخارجازسابقه. ازفرانسهبهنمایش
9 شد. از جمله فیلمهای پرحادثهایست که برایفروش
, توزبع وسیع ساخته میشود و سازندگان آنهامعتقدند
همانفرمول همیشگی
یگانگستریهمیشگی راچه در قصه و چهدرپرداخت
لو راست کنید میشوداین: فیلم.
انگستر کهنهکا رکه «خمره» پولی را قبل. از
گرفتارشان در قصری حوالی رمخاكکرده در زندانبهيك
دژه تازه کار کلی فوتوفن یاد میدهد. سپس بعندازچند
تکست در نقشههای فرار از زندان بالاخره در مراسم
کریسس در هیّت کشیشان میگریزند. در فرودگاهپاریس
به هواپیما مینشیند و از اینجا شرح سفر پرمخاطره
آنهاست نا مرحله دستپابی بهخمره تدفین شده.
تجارتی خوبی ساختهاند» .
«ژان ژیژو» پیش ازرویآوردنبهفیلسازیدر نوشتن
نمایشنامههای مردمپسند با «ژاك ویلفرید» همکاری داشته
است. در سینما بگفتهی خودش هدفی جز ایجادسرگرمی
ِِ
ووبنم
جمهوریخلق چین :
۰
رنگ ۱۱۰ دقیقه
کا رگردان : لیوان هو[
فیلمنامه : چانچائو و چوچیه
فیلمب داری : چینگلی - بوآن - و - توتهب آن
وسیقی : لویوآن - و - تان گکه.
بازیگران : کوچنچینگ» وانگسو
بئیگ .۰ چانگچنگ
«کومراد لانگ» کار گررسادهو انقلابی مومن, بهریاست
دانشگاهی جدیدالتاسیس برگزیده میشود ۰ او در کار
تاژهاش میکوشد راه و روش جدیدی پیش بگیرد قبلاز
هر کار کوششهای محصلین را در اخذ نمره - برایاینکه
بعد؟ بهآن ببالند - متوجه راه دیگری میسازد. راه کسب
تجربه در حیطهی عمل. او معتقد است بهاین رتسب
دانشمندان آینده در ارتباط بیشتری با مردم خواهندبود.
تکار دیگر آقای «لانگ» آنستکه بچهها را وامیداره
با دست خود دانشگاه برفراز ارتفاعات دورازشهر بنا کنند.
بت یاء ونهی تب
در امتحانات نیز آقای «لانگ» روش تاژهای مرعسی
میدارد . اگر دانشجو ثی شب امتحان را در نبرد باحشرات
مزرعه شلتو لك گذرانده باش برای ازدستدادن امتحانروز
اخذه نخواهد شذ. روش آقای «لانگك» هوردبحت
و انتقد فراوان قرار میگیرد. در حزبگروهمخالف او
بیج میشود . و ادامه تحریکات مخالفین دستجاتی رادر
داخل دانشگاه بر علیه او میشوراند. لکن درپایانيك نامه
خصوصی از ریاستجمهوری «مائو» از آقای «لانسگ»
حمایت میکند. حمایتی که کفزدن دانشآموزان و تسلیم
آنها بهروش آقای «لانگک» را بدنبال دارد.بدینترتیب
آقای «لانک» در کار دشوار خضویش شمرهای نیکو
و افتخار آمیز برداشت می کند .
ِ ۰ وش
جمهوری فدرال آلمان :
موتز ارت
رنگی - ۲۲ دقبقه
نویسنده و کا رگردان
فیلمبرداری : پیت کِخ
موسیقی : موترارت س باخ - بوخرینی
بازیگران : پاولوس بکیاپس » دبگو کرووتی » سانتیا
گوزسیمر » اینگبو رک شرودر » کارلماریاشلی
آلمان فدرال با فیلم چهارساعته «موتزارت» دوفیلم
در مسابقه گنجانده است .
فیلمنامه براساس_ نامههای زمانکودکی موتزارت
و دفتر خاطراتش و نامهای پدرو مادر و خواهمرش
تنظیم شده است. بنابراین با شیوه مستند داستانی»
ز ند گینامه هنری موتزارت به فیلم در میاید» درسهمرحله»
هفت» دوازده و بیستسالگیاش. صحنههای فیلم در
سالزبورگک» مونیخ» اگزبورگ» ورسای» پاریس, لندن؛
رم» ناپل و اما کن واقعی زندگی و مسیر فعالیتموتزارت
فیلمبرداری شدهاست ۰۰ سازندگان فیل همهبازیگران رابجز
ایفاگر نقش پدر موتزارت آماتور معرفی میکنند. لکن
ما دو له کن از آسآهاورها را در تاتر های حرقهای
برلین بر صحنه دیدیم. فیلمچهارساعته«موتزارت» نمایش
کامل و دقیقیست از زندگی یکی ازمهمتر ینموسیقیدانان
تاریخ و بالطبع برای دوستداران این آهنگساز غنیمتیست
: کلاوس کی رشنر
منتقدین آلمانی فیلم «موتزارت» را بشدت ستو و ند
سازنده فیلم در فلسفه و سینما درس خوانده و بیش از
ساختن اولین فیلم بسیار بلند خود؛ یازده فیلمتلویزیونی
و تعدادی فیلم مستند ساخته است .
بیستوهفت
ابالات متحده آمریکا :
آمریکا در سیئما
رنگی - +۱۲ دقبقه
کا رگردان : جرج استیونس (پسر)
گوبنده متن : چارلتون هستون
با این فیلم - (خارج ازسابقه) - نمایش فیلمهای
ایالات متحده در برلین امسال بهسه فیلم میرسد.
«امریکا در سینما» مروریست بر تاریخ سینمای
امریکا با هدف نمایش سیمایامریکابهروایتفیلسازانش.
با تقل قسمتهائی از هشتادو نه فیل که طی آن ازکار
هشتاد و شش بازیگر ۰ یکصد و سیزده نو یسندهو فیلمنامد نویس»
پنجاه و چهارکارگردان» و هفتادوسه تهیه کننده بررجسته
فیلم درواقی
هدیه صنعت فیلمسازی ایالات متحده بهمناسبت دویستمین
سال جشنهای استقسلال امریکاست که با همکاری کلسیه
دست | ندر کاران سینمای امریکاء اعم ازشرکت هایتولید
فیلم» جوامع واتحادیههایفیلمسازیو بسیاری از آرشیوهای
شخصی هنرمندان میسر شده است.
«امریکا سینما» در پنج قسمت: سرزمین» شهرها»
جنگلها » خانوادهها و روحیه. تکوین جامعهی امریکائی
را از دیدگاه فیلسازان بدو تاریخ سینمایاین کشورتا
سال ۱۹۷۰ رانمایش میدهد. با تدوینی درخشانوانتخابی
کهجای خردهگیری فرو نمیگذارد. فیلمیست با صدف»
سینمای آمریکاء نمو نهآوری شده ات
بالا : دوبرادر بظاهرمقدس (فرانسه - خارج ازسابقه)
وسط : موتزارت (جمهوری فدرالآلمان)
پائین : نمائیاز «دربارانداز» درفیلم «آمریکادرسینما»
۷۳
بالا : راست - ژادویکا بارانسکا - برنده جایزه خرسنقره برایبهترینبازیگرزن برایفیلم «شبها وروزها»
بالا : چپ - ماربو مونیچلی کا رگردان فیلم «میشل عزیز» برنده جایزه خرس نقره برای بهترین کار گردان .
پائین : پلنبومن وجرالدین چاپلین
خرس طلا برای بهترین فیلم .
۷۸
درصحنهای ازفیلم «بافالوبیل وسرخیوستان» برنده جایزهبز ر کفستیوال»
رد
و موفق در هدف. سینمای آمریکا
راست پا دروغ کشور ساخته میشود. فیلمهائی ؟
جنگهای آزادیطلبا نه و .افتخارآمیز و توصیف
شکلات این جامعه آورده شاه ات از فیلمها
ادعا نامهها ثی بر علیه جامعهامریکا ئیبودهاند. ازتر
جو ائز
جواثئر رسمی فستیوال برلین ۱۹۷۰ در قسمت سا
بهاين فیلمها تعلق گرفت:
فیلمهای بلند :
ل] جایزه بررک فستبوال » خرس طلا 7 به
فیلم 1
بافالوبیل و سرخ پوستان بادرسنار بخیسینینگبول
ساخته رابرت آلتمن از ایالات متحده امریکا. ب
کارگردانی درخثان و توفیق در حدفهای اقتصادین
به تاریخ اجتماعی جامعه امریکائی .
ل] جایزه خرس نفره (ویژه هیئت ژوری) بهفیا
«کانو آ» ساخته «فیلیپگازالس». ازمکزيك باه
ارائه نمونهای موفق از سینمای معاصر امریکای لا
و تاثیر نهادن بر علیه رفتار خشونت آمیز ومتعصبانه
ل] جایزه خرس نقره » برای بهترین کا رکردانیب
مار یو مو نیچلی» سازنده فیلم «میشل عزیز» ۱
ایتالیا» بیاس نمایا ندن با فت پیچیدهمناسبات! نسانامروژ؟
با بیانی پراحساس و سینماثی .
لأ] جایزه خرس نقره » برای بهترین بازیگرزن
گو نه گون زندگی يكزن. 1
ل] جایزه خرس نقرهت برای بهترین بازیگرمرد به
رفته» از آلمان فدرال بخاطر بازی عمیق و موثرو نرسم
دقیق تنهائی يك مهاجر. ۰
اس جایزه خرسنقره. برای اولین کار خوب +
کا رگردان به : ۱
جستجوی هویت. ۱
لأ] جایزه خرس نقره به:
تمثیل و با تخیلی شاعرانه.
فیلمهای کو تاه :
ل] جایزه بزرگ فستیوال » خرس طلاه به؟
کوتاه : :
شیکومو نا کاتاء استاه نقاشی بر چوب 7 ساختهتا
اک ار ۰
بیاس تصویرکردن سیمایيكشخصیت نه تنها بخاطر
اهبیت هنرش بلکه بپاس کمال و توانائیهایش بهعنوانا
يك انسان . : ۰
ل] جایزه خرس نقره» به فیلم کوتاه:
زبلارها ساخته «کالبدشانل» از ایالات متحده
, بخاطر غنای تصویری و توصیفی نوستالژيكاز
5 جابزه خرس نقره 6 بهفیلم کوناه:
«انسان اولیه» سازنده م1 .13 .9از ایتالیا ()
کمال استفاده هنری از مادهایدر «انیماسیون»
فستیوال برلین ریشش درآمده .
باله ۰ بلبخاطر مسائل پشتپردهاش کهاز مسائل
ده همه فستیوالهای جهان آشکارتر است.
بزرگترین منتقد آلمانی زبان «فردریش لوفت» غالبا
لیات مضحك مهم؛ و بیعدالتی های مهم» کههرساله
رویداد مهم سینمائی» روی میدهد» سخنمیگوید.
ارهای از نویسندگان سینمائی برلین را دفتری برای
ش مردودین کان میدانند وپارهای دیگر عقیده دارند
کی به کفش برگزارکنندگان نیست چرا در آلمسان
حتبا برلین باید محل تلاقی این تفاهم فرهنگی هنری
را مونیت نه ؟ یا حامبورکد؟ که هر دو مرکز
سنعت فیلمسازی آلمان فدرال هستند؟
دکتر «آلفرد باش
ره فستیوال برلین بافتخار باز نسگی نایل میاید.او
شسال, «مصاحبه جانشین جوان خودرا که
نه بهعلت قدمت
» امسال پس از ادارهبر بیست و شش
8 بیست و شش
بازمان بر گزاری فستیوال خردهگرفته است» تا ئیدمیکند!
7 همتای جوان او سازمانیراکه از آشفتگی: حلا
بخالفین و نارضایتیهائی در داخل و خارج 0
ات یل خواهد کرفت. باید دانست مخارجبرلین
8 کل" بارسنگینی بر بودجه آلمانفدرال است. هسر
لمانی در محدودهی غربیاینکشور مالیات مخصوصی
برای اداره برلین میپردازد. بنابراین تقاضای اضافه
برای اداره فستیوال خالی از اشکال نخواهدبود.
" بنا بهگفته يك صاحبنظرء فستیوال برلین امروزه
فقط در عنوان بینالمللیست» اما در عمل چیزی جزيك
وال و مراسم محلی نیست زیرا نهتنها کشورهای دور
نزديك بلکه شهرهای داخلی آلمان نیز چنداندرجریان
کار این فستیوال و نتایج آن قرار نمیگیر ند.
در تقسیم جوائز رسمی فستیوال» نیز. غالبا بای
عدالت لنگیده است. لنگیامسال گر چه بهشدتسا لگذشته
نبود اما يك بررسی مختصر در آراء و نظرها میزانلنگی
را معین میسازد. از جوایز فیلمهای کوتاهو همچنین از
" عصب ایرانی بودن در مورد «باغ سنگی» کهبگذريم تنها
در يك مورد هیئت ژوری رسمی بهصدور رای صاثبی
پرداخت. خرس نقره برای «مرد بینام» ازمجارستان که
عدهای خرسطلا را حق آن میدانستند. امااخرسطلا
را سال پیش بهمجارستان داده بودند و ازقضا بیهودههم
داده . بودند. در نتیجه اسال که مجارستان بهراستیشایسته
جایزه بزرگ طلائی بود باید بهخرس نقره اکتفامینمود.
طبق معدل آراء منتقدین فیلمهای «بافالوبیل».
(یپولتوجیبی»» «تعطیلات طولانی ۱۹۳۰» و « مردبینام»
برای جایزه طلا شانس مساوی داشتند. جایزه کا رگردانی
که به «مازیو مونیچلی» تعلق گرفت میتوانست براحستی
ه«فرانسواتروفو» یا «ژوم کامینو»یاسپا نیا ثیتعلق گیرد.
«گرهارد اولشفسکی» بر نده جایزه بهترین بازیگر
مرد از «گیورکی جرکالمی» بازیگر «مردبینام» یا
«پاتريك دیوار» بازیگر «ف مثل فربنکس» بهتر نبسود
یا از «مارچلو ماسترویانی». همچنین خانم «ژادیکا -
بارانسکا» مطلقا از «میومیو» بازیگر فرانسوی یبا از
و ماریا نجلا ملاتو» ایتالیائیکار بهتری ارائه نداد .
روز چاه تصصصهرعظ ماع 5۳1 -1
منتقدین بینالمللی که سال گذشتهجایزهشانرابه«درغربت»
شهید ثالث داده بود ند امسال نیز با دادن جایزهبه.-
«تعطیلات طولانی ۱4۳۰ از اسپانیا خطای ژوری رسمی
را تا حدودی جبران کردند.
سهراب شهید الث, کارگردان ایرانی مقیم برلین
باوجودی که اسال فیلمی در فستیوال نداشت» بازیکیاز
موضوعات بحثهای سینمائی جرائد برلین بود» چراکه
آخرین فیل او «بلوغ» وا بخشمسابعه در فهرست انتظار
نگه داشته بود. شاید بهاینخاطر که «دکتر با ثر» بز رگترین
آسکا ندال تاریخچه ۲۰ ساله فستیوال خودرا بخاطر
«در غربت» شهید الت هنوز بیاد داشت. بحثبیشتر
درباره «بلوغ» را بهفرصتی دیگرء بهامیدآنکه امکان
نمایشش در ایران فراهم آید, موکول میکنم و باترجمه
سرمقاله مجله «فیلم انتر ناسپونال» که نشریه یومیه ورسمی
فستیوال برلین است دربارهشهید ثالث» گزارش را پایان
میدهم. در عنوان این مقالهبا کلمه« کار گر» و «کا ررگردان»
. منظور نویسنده اشاره به منهوم فیلم
ددو غرایت» است که طراز مقابله»جامعهی آلمانی را بسا
کارگران مهمان: تر کهای مقیم برلین نشانمیداد.
«کا رگر»دان میهمان
ماجرا به سال ۱۹۷ برمیگردد . به سال نمایش
«يك اتفاق ساده» در ثر ببون سینمای جوان و «طبیهعت
بیجان» در بخش سابقه فستیوال برلین» بهزما نی که
«سهراب شهید الث» ناشناس با بودجهای بوجه غیسر
قابل تصور اندك؛» و با تم وژبان سینمائی بسیارسادهای
دو فیلم خلق کر ده بودء دو فیلمی که« فقر » ثرو تشانمحسوب
میشد. حبرت و ستایش همهجانبه برانگیخته شد.
شهید ثالث راجایزهباران کردند» خرس نقره بهطبیعت
بیجان تعلقگرفت. مانسیون ژوریکاتوليك و بخشیاز
جایزه نقدی دفتر خدمات سیتمای نروتستان را بسن
«يك اتقاق ساده» و «طبیعت بیجان» تقسیم کردند .
ژوری منتقدین نیز جایزه خود را به «طبیعتبیجان»
اهداکرد و بهاين ترتیب همه بطور ناگهانی به کار کشف
در آن «اتودهای حساس» و «فیلم شاعرانه پراحساس»
پرداختند . شهید ثالث سرشاد» دلخوش و امیدو اربا ینکه
حالا تمام درها برویش باز تشه است بهو طنثر رفتامسا
قضیه برعکس بود. د رکاراینفیلسازغیر متعارف اشکالاتی
پدید آمد. بوجهی که فورا چمدانش رابستو به کشوری
که روی خوش باونشان داده بود رویآورد و فیلم
نمونهای ساخت درمورد سائل زندگی «کا رگرانمیهمان»
این فیلم ادعا نامه نبود» بلکهتوضیح
بازی شده است
بنام «درغربت».
و تذکاری بود در مورداینکه حتیکارگران خارجینیز
باید در حد يك انسان محترم شمرده شوند. آنچه جای
تعجب بسیار باقی میگذاشت» اینبودکه «شهیدثالث»
نوانسته بود حتی در محله «کروتینرب رگك» برلین نیز
بهشیوه خاص خود وفادار بماند و تصاویری بوجودآورد
که در عین آرام. کند. و ساکن بودن آکندهاز هیجان
و احساسی نها نی باشد. تصاویری که قادرند ازطریقی کامل
غیر دراماتيك مفهوم خود را القا کنند و دردو زخمرابا
برهنگی مطلق تمایان سازند.
اما ناگهان غیرممکن اتفاقافتادو«درغربت» برخلاف
انتظار بسیاری خرس طلا دریافت نکرد. ژوریبینالمللی
اصلا آن را تادیدهگرفت. ازقرار معلوم ژوری درانجام
وظیفه مشکل تفسیم بالمناصفه جوائز بینرقبای بلسوك
شرق و غرب بخودش خیلی زحمت داده بود. اینموضوع
«شهید ثالث» را آنچنان رنجاندکه جایزه پرارزش
منتقدین را نوعی تعارف پنداشت» و علاقهای بهدریافت آن
نشان نداد - دییلم منتقدین در دفتر فستیوالامانتما ندنا
اينکه «شهید ثالث» آنرا همین چند روز پیش بدون
کمترین تشریفاتی بالاخره تحویلگرفت. اسال حسق
«شهید ثالث» بطرز عصبانی کنندهای بیشتر پایمالشد.
«بلوغ» فیلم جدید این «کارگردان مهمان» مقیم برلین
باگزارش زندگی روزمره يك پسربچه و مادرروسپیاش
بدون تردید از کیفیت عالی يكفیلم پراحساس وپرتائیر
اما بعضی ازآقایانکه ازتماشایفیلمهای
اولیه این فیلساز غیر متعارف دچار حیرت میشدند
و آنهائی که احساس.و برداشت «شهید ثالت» را از دنیای
کارگران ترك تحسین میکردند اظهارلحیه نمودند که کار
این «شهید ثالث» داردبهقالبزدن یکنواخت شباهتپیدا
میکند. این نظربه خدعهآمیز و کثیف است. وازمتعارف
بودن صاحب عقیده در قبال يك فیلمساز غیر متعارفناشی
بر خوردار است .۰
شده است .
باری «بلوغ» در لیست ذخیره فستیوالجایگرفت
و عمانجا ماند و فز"سایته راء پیدانکرد. گروات تا
«تریبون سینمای جوان» هم کهبهرحال برای خودشخصیت
و غروری قائلاند» لازم ندیدند دنبال فیلمی بدو ند که
بهآنان تعارف نشده بود.
«بلوغ» در يك نمایش خصوصی و در تلویزیون
بهنمایش درخواهد آمد. خبر تازه اینکه «شهید ثالث»
بکارساختن فیلمی دیگر خواهد پرداخت کهموقتا«عشق»
نام دارد. علیالظاهر بایستی شک رگذار بودکه«شهید
الث» هنوز حق داره دراین کشور فیلم بسازد.
کورت هابر نول
کارت دعوت برای تماشای آخرین اثر «سهر اب شهیدثالث» به نام «بلوغ»
1100۳ 76 ۱۷05.7 ونهطاتگآناه ۷۷۵ اد ده و9 صعمه ۱۷۷۲
2-01
و374
۲۱۸۱۴ ۵۴ ۶
۲۴۸۷۸۱8۶ ۴۶ ۴
0۲0۷0/015 7
2۳۱۵۳۱0۲9
10۱۱00۲۲6۲ ۳۱2۱۱۵۱5209 0
ععواهه ۱2/0 ۲20«ا0ط ۷۵0
۱۱۲۵۵9-۲ ۱۳۱ ۷ ۲ آن)
1۳۴6۲۱030
201601216۳751206
۷۹
شادی عبدالسلام (مصر) توماس کوئّین کرتیس (امریکا) رونه تونه (فرانسه) دیوید رابینسون (انگلستان) هزیر
داریوش (ابران) نینوزوبچیلی (اینالیا) فائزاحمد پاکستان) - داوران نخستین جشنواره بینالمللی مصر
جایزه مخصوص هیئّت داوران را به «مهرداد فخیمی» وفیلم «غریبه ومه» (تصویر بالا) وجایزه نفرنینی طللا
را برای بهترین فیلم کوتاه به «هفتتیرهای چوبی» اهدا کردند.
۸
جنبی دیگر بنمایش درآمدکه حاکی از
۰ ۷ اعلام شده» مسئّله رقابت احتمالی ۱۲
نخستین دوره جشنواره بینالمللی فیا
قاهره از ۱٩ تا ۲۳ اوت با شرفت بیستو۶
۲کمور در بانتحت مص تا
در مجموع» درحدود نود فیلم بلند و کو
در قسمت سابقه» قسمتاطلاعات و بکی ۳۰
مسئولان جشنواره در سطح بینالمللی بود. اما
در دورههای بعدی تخفیف خواهدیافت.
ناظربن غربی همگی اظهار عقیده کرده|
که پیدایش جشنواره قاهره در وهله اول ناشی
آن اس تکه مصر میخواسته ابید ۱۳۳۲
رویداد مشابهی راکه اسرائیل در پائیز اما
زمان برگزاری دومین جشنواره قاهره» زهس
رویداد تهران نیز مورد توجه شخصینهایمث
قرارگرفته است.
سینمای ایران با دو فیلم داخل مسابته(
هر دو به اخذ جایزه نائل آمدند) و فیلم «شازه
احتجاب» همراه با پنج اث رکوتاه درخشان د
قسمت اطلاعات و حضور شخصیتهائیا زا نکشور
بالاتربن توفیق رابدستآ وردند» بطوربکهروزناه
مشهور «لوموند» چاپ پاربس » گزارشخودر
از جشنواره در شماره ۲ اوت تحت عن وا ۱
«ایران و ایتالیا بر اولین فستیوال فاهرهمسله
بودند» انتشار رب
6 فیلم طوبل داخل مسابقه عبارت ۳
از: «رانندگی طولانی» ازرومانی» «قصر شنی)
کالزونزین» ازمکزيك. «من)کنون زن هستم)
ازاسپانیاء «شکستناپذیر ان» ازنر کیه . «ساطاد
شب» از برزیل» «باد جنوب» از الجزیره »
«وقتی پائیز فرارسد» از اتحاد جماهیرشوروی؛
بختری بنام رابینسون» از چکسلواکی» «قیام
:ٍ ی» از هلند و بالاخره «رفتارناشایست» از
ن.
1 ۱۸ فیلم کوتاه مسابقه آزاین قرار بودند :
ار رجز برههای رئیس» از الجزای « کمانب رآب»
یز از بلغارستان » «درخت وحدت» و «م رکز
بطالعات اسلامی»- هر دو از هندوستان»«جهش
ار هخارج» و «مخلوقات دریا» هر دوازانگلستان»
حمدبه» از تونس» «خاطر ات»و «ضدعفو نی»-
هو از پ و گسلاوی» «رودئو» و «سانتافه» -
۱ هر دو ازابالاتمتحدهآمریکا» « گکسترشریاض»
. عربستان سعودی ( و این اولین فیلمیاست که
این کشور تهیه شده) . «آن زن» از هلند .
هفتتبرهای چوبی» ازایران. «رودخانهتیاز
آلب» و «روتسفو رگک» هر دو از لمانفدرال»
مجسههای شکیلی بودند ازاین چهره .
متنکامل ری هیئت داوران جشنواره .
که درآن «هژیر داربوش» نیزعضویت داشت »
4 شرح زیر اعلام شد :
به «مواظب دلتك باشید» اثر آلبر توبوبلاکوا
(ایتالیا) » بخاط راستفادهاش اززبانی استتيكبرای
کاوش در مسائل پیچیده اخلاقی» کار گردانی
عالی و نیز کیفیت منیع بازبهابش.
۲- جابزه بهترینفیلم کوتاه» نفرتیتیطلاه
بخاطر جنبه ابتکاریش بهعنوان افسانهئیامروزی
نظر درباره خطر اتبا لو هرسانههایجمعیاستفاده
میکند» و بخاطر بازیهای طبیعی» فیآلبدبهه
پر تحرن بازیگران خردسالش.
۳- جایزه مخصوص هینتداوران» نفرتیتی
تقره» به مدیر فیلمبرداری مهرداد فخیمی, بخاطر
قداوم و یکپارچگی کیفیت تصویری عالی فیلم
«غریبه و مه» (ابران).
ار مت ی ای » ففرتتتین
ثثره» به «برنهاره سینکل»» بخاطر مهعارت
بچشم نیامدنی و سادگی موّث رکار گردانیش در
«لینا براکه» (آ لمان فدرال) وبخاطرپرداختش
به موضوعی غیر قراردادی همراء با پیامیسرشار
از امید.
9 جایزه بهترین اهنرپبثه آزن» "ضدیتی
تقره » به «لینا کارستن» بخاطرخویشتنداری »
سادگی» طنزظر یف واجتناباز گرایشبهاحساسات
که در تجسم نقش اصلی «لینابراکه» (المان |
فدرال) بکار میگیرد.
جایزه بهتربن هنرپيشه مرد» نفرتیتی
نقره » به «عماد حمدی» » بخاطر قدرت حضور
وصداقت بازیش در فیلم «گناهکاران» (مصر) .
۷- يك جایزه نفرنیتی نفره به فیلم«وقتی
پائیز فرا رس» اثر «ادمون کساجان» به خاطر
انسانیت عمیق و بازیهای عالی هنرپیشگاندر
این فیلم سرشار از عشق بهزندگی.
و
پاانکه جشنواره قاهره در زمانی بر گزاز
شدکه موج حملههای تروریستی تداپیر امنیتی
شدیدی را برای حفظ جان اعضای هینّت داوری
و میهمانان جشنواره ایجاب میکردکه میدان
تحرك آنان را کامالا محدود ساخته بود» معهذا
ب رگزار کنند گانتوانستندسطحی عالی ازمیهمان-
نوازی عرضه کنند. نخستوزبر مصر» انجمن
نوبسندگان و منتقدان فیلم» انجمنتهیهکنندگان
فیلم» تلوبزیون مصر» مدپر هتل شراتون قاهره
استاندار قاهره و دیگران میهمانیهای شرقی
باشکوهی پمناسبتجشنوارهبرپا کردند» وبرنامه
های جهانگردی به اسکندربه» لو کسوروآسوان
در تمام مدت ادامه داشت. گفتنی است که رئیس
هیئت داوری» «تامس کوئی نکرتیس» منتشد
سالمند و پرسابقه آ مریکائی که نوشتههایشرادر
«هرالد ترببون» میخوانیم» در هواپیمائی بو د که
صبح روز پسازخانمهجشنوارهازقاهرهبهلو کسور
میرفت. همانطور که میدانید » این پرواز دچار
پلث حادثه «هواپیما ربائی» شدکه با مداخله
کوماندوهای ارتش مصر بحمداله بهنتیجه نرسید
و بالاخرهآ خربننکته] نکهدرطیجشنواره»
«سازمان سینمائی مصر» ازطریق انتشارپوسترها
و | گهی در تشریات مختلف تحت عنوان « در
سرزمین فراعنه فیلم بسازید» کوشش چشمگیری
برای جلبنظر نهیه کنندگان وفیلمسازانخارجی
عم آزورده
بالا : قلب سک (آلبرتو لاتوادا)
وسط : فاضی وقانل (برتران ناورنیه - فرانسه)
پائین : رفنار ناشایست (انگلسنان)
۸.۱
۰ :ده
76 مهس
جشنواره کان
فریدون معزی مقدم
پنجشنبه غروبیاست . افتناح جشنواره بیستونعم
است در سی سالگی (تقریباً دورد پسند بالزاك) . خارج
ازسابقه «هالیوود .۰.۰ . هالیوود» یا با نام آمریکایی
آن «س رگرمی اینست. قسمت دوم») را نشان میدهند.
دوساعت ونه دفیقه تمام وجود ما ازمعصومیت » ازعشق
ازدلتتگی پرمیشود . این پاره دوم خوشبختانه جامعتر
است به موزیکالها | کتفا نشده است . جین کلی صدایش
شنیده میشود «سرگرمی» ننها در «رقص وآواز»
هالیوود نبود «سرگرمی» برهمهی زمینهها حکومت
میکرد . همه هستند » همهی رفتگان وازپای ماندهها .
دو سه دهه که بگذشته میرود ایام ودوره «سینما ایران»
ماست .
موزیکالهای «مترو» وبعدازآن موزیکالهایوارنر
که «رکس» رقیب تازه نفس لالهزارنشان میداد . الان
باور کردنش خبلیمشکلاست . اصللا" باو رکردن فیلمهابی
که دراین لالهزار کهنه ونو يك وجبی آن ایام نشان
میدادند مشحل است دیگر آزاین «بعلاوه» اسلامبول و
لالهزار چیزی نمانده » کریسنال با آن سالن انتظار
موزائیك و ستونهای کلفت و عکسهای امضاء شده
هنرپیشهها ء ر کس وأئینه کاری و لژمخصوص » تابستانی
ماپاك ری » برلیان وفیلمهای روسی بیادآوردن همهی
اینها وسیار سیار سائل ومطالب دیگر همه را این
«هالیوود . .۰ . هالیوود» باعث شده است . تاآنحا که
ممکن بوده اص لکاریها را - آنها را که زندهاند - همه
را نیز جمع کردهاند. فیلم تمام میشود . کسی روی سن
| سبز وباغچه مانند «پالهدو فستیوال» میآید. نامهایی
| «کارل لور» در دونما از فیلم «کلهی نورماندس -
۷
را میخواند : جانی ویسمولر پیرمردی باد کرده بالباسی
کاملا" نمایشی «لاس وگاسی» زرقوبرقوار میدود تو »
اما چندان راحتنمیتواند رویپایشبند شود میکروفون
را ازدست معرف میگپرد ونعرهیگرفتنهیی بیاد مرد
وحشی جنگ ل که شیرنا رگیل وشربت نیشکر مینوشید
سرمیدهد. سینما طعم این شیر نا رگیلرا بکام ما ریخت.
تارزان جاودانه شد. اما جانی حالا هفنادودوساله است
کسی که بیشتر وموفقتر آزهمهی «زیبایی» کار کردهها
دراین نقش درخشید وتنها یکبار ازاین هیأت خارج
شد (حریق مرداب ۱۹۵۲) . خشتهای طلای «مترو»
يكبيكك روی سن مياآیند » پعنی آنها که توانستهاند
خودشان را ازه ر کجاکه بودهاند اینطرف يا آنطرف
زمین به «کان» برسانند واین دیدار تاریخی را همکن
سازند. خیلیها دیگرنمپتوانند : لورل وهاردی نیستند»
بودآ بوت ولو کاستلو» موریس شوالیه » برادرانمار کس»
«گروچو » هارپو » چیکو وآنگاهی اوقاتی زیبو»
(فکر میکنم فقط زییو زنده است متولد ۱۵۰۱) .
اسپنس تریسی ».کلارک گیبل ۰ آسکار لیوانت و
جودیگارلند . دبلیو . سی . فیلدز » جان باریمور
خيليها نیستند.
بعد ازجانی نوبت سید چاریس » کار ی گرانت »
دونالد او کنور ولسلی کارون است وبعد نام جین کلی
مبآی د که فصلهای جدید فیلم را کا رگردانی کرده است
وعلیالاصول این فکر سرهم کرد نگذشته مال اوست .
میاید میایسند ورویشبطرف .مسیریست که همهآمدهاند
وشروع میکند به دست زدن هیچکس و هیچ کجا را
اوئژ» اثر «ژیلکارل» از «کانادا»
نمیبیند » اعلام کننده نام فرد آستر را خوانده اس
سالن بپا خواسته ومیکروفونها دستآبدست
وهر کدام چند کلمهای میگویند. کلی بفرانسه » فرداسن
کم حرف وفقط چند کلمه » همه خوبند وهمه د ۳
واین تکرارشدنی نیست .
فیلم برای تماشا وبیادآوردن است .
هالیوود را فراموش کرده وخیال دارد فیلمی
سازمان توربستی فرانسه درمعرفی پاربس وپارسم
بسازد .
هالیوود ریبورتر مینویسد » «عجیب نیست شم
مترو لبخند میزند» وچه لبخند بجابی برای آغاز يك
جشنواره فیلم که دنیا بهآن نگاه ودرآن کاروبار دارد :
کلهی نورماند سن - اونژ
(ژی لکارل - کانادا - منتخب دوهفته
کار گردانان)
«چه کسی دیوانه ست ؟ چه کسی نیست ؟
نورماند سن - اونژ فریاد میزند: «منخوشبختم »
میزونم » - خواهش میکنم منو نجات بدین !»
کلافه ازخوشبختی ۰ آرزویی بیامید»
به فضاهای آزاذ وبی دروپیکر مهجوری .
» با زندگی دردنیای سرمایهدار دماغ آشفته » آیا
(نورماند) خیلی دیوانه است که میخواهد ک رکسهای
سی بلعش کنند » پاپ را اغوا کند ویا اینکه درخانهی
وی قشربانیان طبیعی حِِ جامعه باز
این فیلم را ساختهام تا نشان دهم درسر يك زن
وان آمروزی چه چیزهایی ممکناست بگذرد اين را
ی بهترین هنرپیشه خودمان کارول لور نوشتهام . و
قل خودش سخن گفته را آغاز کرد ۰ .».
پن هشتمین فیلم ژیل کارل است . دراین اواخر
هیزم شکن ۷۲ وبدنهایآسمانی) تصمیم اوبرای
ن فیلم دیگر روشن شه است : هدف حد فاصل
بال وواقعیت ؛ البته با حفظ يك نکته : دنیای
قهرمانان» او به يك اعتبار «فانتزی انتخابی»
» دنباییست که ازپناهبردن بهآن ازیکس وگزبری
+ وازسوی دیگر وخیلی فرویدی دنیایی نیست که
بق میلمان بنیایش میکنیم . جالباست درایندنیای
اصله » کستاخی آنچنان نیست که درواقعیت اخلاق
دهنه زده باشد. اینجا با فضا وآدمهای «آزادی
8 هستیم . طبقات کم وبیش وجود دارد » اما
بهرحال ا زگرسنگی نمیمیرد وهیچکس درهرحد
1 ونیازی نیست که متحمل نظم بیشازحد وآزار-
دای باشد. حنی )گر تقاضای جامعه (تازه جامعه
چه) ازفرد نه فقط رعایت محض نباشد » بلکه
الکن و با التماسطلب انضباظی بکند (تلفن
اند به همکارش در درا گاستوری که کارمیکند برای
تراشی جهت سر کار حاضرنشدن : همکارش میگوید
و دیروز هم نیامدی . نورماند لحظهای فکرمیکند
3و با عصبانیت میگوید: «به مدیر دراگاستور بگو
3 جهنم» و گوشیرا میگذارد .) نه او از گرسنگی
مرد . بیکاری درچنینجامعهای معنای هولناك
ری برای کا رگر پاگرسنگی برای فلان زارع فرضاً
گ را ندارد . بیکاری تقریباً بعنی درجابی موظف
ودرحالیکه اصول وریخت کریه زندگیدرچنین
دی و بیمعنا ومعنویتی را تا مغز استخوانحس
1 . خواهرش زودتر از او بکوچه زده است .
۶ درخانهی او جا خوش کرده است تازه با
۲
ی و ی ۱
دستوپا کند اما ذهن دیگر حوصله وتأمل
روی چشم » مادر هم برای دورماندن ازآسایشگاه (رنظم
جامعه تروتمیز چنین میگوید ومیخواهد) باید تظاهر
به عقل کند باید بکوشد که عاقلباشد,هر حالیکه «طبیعی »
بودنش دردیوانگی است . او با گذشتهاش فقط میتواند :
دیوانهی بیآزاری باش چون وحشت چر و کها ومرگک
سلو لها آغازشدهاست و «گذشته» خیلی رنگی ودرخیال
گذشته است : ستارهای» که نشد. وجاهت عمومی که
هرگز بدست نیامد .۰.۰ . کارل لور به حق مستعد است
ومیبينيم که درفاصله فیلم شیرین (آخرین فیلم
ما کابهو یچ - آیننیمه دیوانه بو گسلاو مقیم کانادا) تااین
فیلم راهی دراز را طی کردهاست . وچقدرعشق به مادز
وجود دارد عشقی که ژیل کار درآن (فیلمنامه ژیلکار
وبن بازمن) سهم زیادیدارد . عشقی که بدل ما شرقیها
بیشتر مینشیند وتنها امید وبارقهایست دراین دنیای
پیمادر وريشه شده . همینقد رکه ژیلکار عاطفه را
عاطفه به اصل به مادر وصورت ازلی را کاملا" فهمیده
است ودرگ میکند. میتوانیم اطمینان داشته باشیم که
شرافتی در کار است وسینههای برهنه کارول لور و کلهی
پاپ اگر متذ کر قهر و زور نجارت فیلم تلقی شود (که
نباید تلقی شود)» معهذا حکایت مزورانهای درپیش
چشم نداریم .
باغهای خا کستری
(بر ادران دیوید و آلبرت میسلس - ایالات
متحله امریکا - هوای زمان) 3
خاله ودخترخاله زا کلین کندی - آوناسیس - ٩
موضوع این فیلم مستند عجیب هستند. این مادر ودختر
دريك خانه مخروبه ۲۸ اطاقه که در ودیوارش درحال
ریختن است زندگی میکنند. مردم شهر وشهرداری و
اداره بهداشت بسیج شدهاند تاخانه را خراب کنند وآنها
را ازآنجا برانند » خانهای که سی چهلگربه درآن از
آزادی کامل نرخوردارند وهرجا که بخواهند کثافت
خانهای بدون لوله کشی آب و با دو روح که مدت ۲۵
سال است درآن اسیر خود ویکدیگرند.
بعضیها معنقدند که فیلمسازها یعنی دیوید وآثبرت
میسلس این دو زن را استثما ر کردهاند وتماشای اینفیلم _
تجاوزیست ازطرف هرتماشاچی درزندگی عجیب و
است
باغهای خاکستری (برادران میسلس
و 5 ۳ ق رن
_ ایندو زن » ادی بز ِ ذن باید ۸۰ سال |
و ادی کوچك که باید ۸ه سال داشته باشد (درهنگام
فیلمبرداری ۷۸ و ۵7 سال). اما اینها همه حرفهای از |
روی رقت قلب است . فیلم بقدری گرم و گیراست که
موضوع خاله ودخترخالهی ژا کلین اوناسپس بودن بعد
ازچند دقیقه فراموش میشود . رابطهی این مادرودختر
مکالمات روزمره تخیلات و حسرت گذشته آنها اصللا"
«سینما مستقییم» «داستانغیر افسانهای» و «مسنند»
این است وبس . آنها که بدنبال فیلمهای ستند هستند.
نباید این فیلم را ازدست بدهند.
«باغهای خاکستری خانهای جنزده و تسخیرشده
: درتسخیر ریا , خاطرات » آرزوها وناکامیها»
نفرت دائّم دوانسان تنهامانده . مادری هفنادوهشت ساله
ودختری پنجاه وشش ساله . ادیت بوویه بیل ودخترش
ادی به ترتیب خاله ودخترخاله ژاکلینکندی هسنند.
درمحاصره آشغالهای يك گذشنه درخشان ومرفه همه
چنین خیالات مربوط به این گذشته مادر ودختر» امروز
دريك وابستگی غمانگیز وشدید وظالمانهای زندگی
می کنند .»
بنگناه
(ل وکینوویسکونتی -
«رم » درپایان قرن نوزدهم » تولیو هسرش »
جولیانا , را تركکرده است تابتواند با کننس «ترزا
رافو» زندگی کند. معشوقهی او کنتس «ترزا رافو» نیز
زندگی آزادی را درپیشگرفته است . اما زندگی او
با «تولیو» براساس حسادت بسیار پیچیده وتوآم با
شکنجه است . «تولیو» که مدتهاست همسرخودرا ندیده
است بیتوجه به عشق «ترزا» بخود اورا درحد زنی
محرم اسرارپذبرفته است . «جولیانا» با نویسنده جوانی"
آشنا میشود واینآغاز دگرگونیاوست بیآنکه شوهرش
علت این دگرگونی را دریابد. سوء ظن «تولیو» اورا
دوباره بخانه باز میگرداند » اما دیگر خیلی دير شده
است . جولیانا آبستن است » وعلیرغم مخالفت «تولبو»
با بدنیاآوردن بچه «جولیانا» سرسخنانه طالب حفظ
آنست . چه برسر اپن بچه بیگناه ناخواسته که هیچگونه
اشتیاق وعلاقهای به او نیست واین زو ج که درآمیزهای
ازنفرت وحسادت دوپاره شدهاند خواهد آمد .»
ابتالیا - خارج ازمسابقه)
- ایالات منحده امریکا)
۸
مخدوشبودن » اعتباریبودن » چند و جهیبودن »
حکایت تألبفی فیلمهای آخرین لوکینو ویسکونتی »
دراین آخرین کار این بزرگترین و جدیترین استاد .
سینمای ایتالیا - بویژه در دههی شصت وهفتاد که با
ورسیونهای کاملا" متفاوت و متنوی تصنیف و انشاء شده
است - حتی به واژههای يك مجموعه ازفرهنک وادب
واخلاق حمله میبرد .
«بیگناه» نتیجه بلافاصله اخلاقی پوسیده است .
«بیگناه» نوزادیست ناخواسته . نوزادی برآمده از
زنا . زنایی درلطافت » شعر» تور وحریر وابریشم .
زنایی درفاصلهی شرابهای کهنه و رسینالهای پیانو
اختصاصی قصرهای اشرافی . زنایی درتصور باطل تعالی
انسان متعدن . زنایی میان مبلعای استیل و کاناپههای
مخملی وقابهای اکلیلی . کفهای مرمر » موزائيكهای
واکس خورده » چترهای تابستانی و کلاههای حصیری»
آلاچیفهای پنهان ساز وگلخانههای بخار کرده ۰ میان
پیشخدمتهای آهارزده » کالسکهها ء قراولها » ندیمهها
و کلیددارها . زنایی درفاصلهی میهمانیهای رقص و
باشگاههای شمشیربازی . زنایی در رقابت خوشگل
پراقداران وشکیل کاسکت پوشان . اخلاق حق بجانب
بورژوازی که قبل ازهرچیز هرگونه استثعار را مجاز
میشمارد ودرضمنتخلف ازهرستوآداب نجیبزادگی؛
هیچگونه تخطی ازاین منهیات را بردیگران مجاز
ثمیشمارد .
رمان عاشقانه قرن نوزدهمی «گابریل دانونزیو»
نیز بیناسب مطلوب ویسکونتی نیست . این فضایآشنا
وملوف اوست . ویسکونتی ایناواخرآینههای پهناوری
برزندگی نجبا واشراف اروپایی تاباند. او بدنبال تاریخ
مستند نرفت . بورژوازی اروپابی پدر عقل سرمایهداری
امروز ازنقطه نظر او - که نقطه نظری قابل احترام و
درستاست - بهنمونههای متمایز که تاریخ متذ کر نهاست
کاری ندارد . این آدمها » این موجودات رش کرده
دراین مجموعه فرهنگی وطبقه همگی دارای صفات
مشتركٌ واجتتاب ناپذیری هستند زائیده روح طبقاتی
خود . اینها نظم .ایدهآلی را بشارت دادهاند وخود
اولین عهدشکنان آن بودهاند. برزخی که با آنها هميشه
همراه بودهاست ضعف نفس درمقابل جبروت ارادهایست
که بخود نت دادهاند. موش مردههای پائین ننهای که
همیشه پشت پردههای بلند مخمل منگولهدار وآداب
وتعارفها وادعاهای شرف ودستکشتوی صورت هم زدن
ودوئل ونمایشهای عاشقانه خونین پنهان بودهاند ودر
هالیوود تحت محا کمه (دیوید هلیرنپسر - ایالات متحده امریکا)
محدودیت ء ود وگانگی چنین احوال ورو زگاری امکان
بروز نبوغ وقدرت خلاقه شان فراهم گشته است . زبانی
درهن رکه همه چبز را به اوج میرساند مکر صراحت .
دراین فضاً صراحت وبرهنگی نوعی هنك وتجاوز است
وهیچکس طاقت وتحمل آنرا نمیآورد . بعضیها باز
قصه قدیمی «ویسکوننی درتکرار خودرا» ساز می کنند .
آنها هرگز با سینمای موّلف رابطهای برقرار نمی کنند.
آنها شاید ازویسکونتی پیر انتظار داشتند او فیامیبسازد
که کوچکترین نشانههای آشناپی ازتألیفات قبلی درآن
نباشد یا شاید «رو کو وبرادرانش» دوباره برایشانچهره
آشکار سازد . اپنها بیتأمل وعجول ومعناد تعجبزدگی
و به شگفت] مدنند و نمیخواهند. بفعمند کهرو زگار «حرف»
هنرمند را مشخص خواهد ساخت . جرفی عمیق .
ویسکونتی سهم خودرا بکمال به نسلهای شاهد وآینده
ادا" کرده است . جای آثار او درموزه هنرزمان برای
همیشه محفوظ خواهد بود وتابلوهای زیبای او در
حکایت «زیبایی وموریانه» برای همیشه وبرای اهل
باقی میماند. باد جمله فردريك نیچه افنادم درآغاز
کتاب «چنین گفت زردشت» . او نوشت «کتابی برای
همه کس وهیچکس» . درتماشای فیلمهای ویسکونتی
بز رگ وبحتهای بعد ازنمایش هميشه بیاد این جمله
افتادهام . با عرض معذرت این فیلم ودیگر فیلمهای
ویسکونتی نمیتواند ونباید هم با تماشاچیان سینمای
بیمعرفت جهان ار تباطیبرقرار کند » اما همگی فیلمهای
ویسکونتی برای آنان وبخاطر آنانست .
هالبوود تحت محا کمه
(دیوید هلیرن پسر - آمریکا - دوهفته
کا رگردانان)
«بیستوششم آ گوست ۸ درواشنکتن کمیته سنا
مأمور بررسی فعالیتهای غیرآمربکایی اعلام کردکه
گزارشیاز نتیجه اطلاعاتی که ا زگروه جاسوسی کمونیست
بدست آمده مننشر خواهد ساخت 0
«لسلیها لیول» درفرهنک سینماییخودازواقعهای
که بیشازصدها هنرمند وتکنیسیندرجه يك هالیوودی
را از کار بیکار کرد ودرفهرست سیاه جای داد ودرباره
مشهور ترین منهمین بازجویی سنا چنین مینویسد :
ده هالیوود : آلوابسی » هربرت بیبرمن » لستر کول »
ادوارد دميتريك » رینگ لاردنر » جان
هاوارد لاسون » آلبرت مالتن » سم
.. اورننیس ۰ آدریان اسکات
ترومب و گروه مشهورسناربست» نهیه؟
وکا رگردانی بودند که در >۱۹۷ ازا
پاسخ به کمینه فعالیتهای غیرآمرن
دراین خصوصی که آنها کمونیست هر
پا نیستند خودداری کردند. برای هر
محکومیتهای کوتاه مدت زندان مر
شد وپس ازآزادی اززندان برای درا
نتوانستند بکار وحرفهی خود با زگرد
اینها که جای خود دارند . تاریخ سینما همکی
بیاد دارد . آوارههایی مثل «جوزف لوزی» حتر؟
انگلستان هم درآغاز نتوانست با نام خود فیلم بسازو
الیا کازن ازترس با زگشتدادنش بهتر کیه ویونان لاز
«اعتراف» واظهار پشیمانی کرد . دميتريك هم پس۱
دریافت حکم محکومبت «نادم» ازاآب درآ مد وهمکا ۲
کرد . دست راستیها دردادگاهها محشر عجیبی درا
انداختند. خیلیها کار وحرفه خودرا بخطر انداخت
ودرتظاهرات ضد این رسیددگی خصمانه «مك کارنی
شر کت کردند. قاضی دادگاه (جی پارنل) را بعداً بع
سوء استفاده و کلتهای مالیاتی از کار برکنار شد
ریچارد نبکسون هم جزو بررسی کنندههای پروندهه
بود ! یکسال این کشوا کش بازجوئی طول کشید. بعضی
فقط بهاینعلت که ننوانستند درتاریخ مقرر دراخطارباه
خودشان را به واشگتن برسانند محکومیت یافتند
صاحبان استودپوهای بز رک محافظ کارانه وازترس .۰
طعن ولعنتنامه علیه متهمین به واشگتن بردند وه
دست هرکسی بودکه حاضربود به این متهمین دن
وناسزا بگوید. محاکمه صورت ظاهری قضیه بود,
محکومیتها هم . اما ری سری بنیادهاینامرتی رسم
دست راستیهای افراطی » خیلیها را برای سالها از
کار بی کار کرد . خیلیها دیکر نتوانستند بههالیووه
با گردند. جمعآوری هوشمندانهای ازقبل» وبعد وحین
واقعه شده است. ترومبو دردادگاه وترومو بعدازآن
خیلی سئوالها دورهگردانده شده است وازمیان آن
جوابهای محشر بیرون میزند . يك فیلم مستند » ۱۰۵
دقیقه » محصول ۱۹۷۵ و ۱۱ میلیمتری ...
شیوه کار کا رگردان برای ساختمان فبلم با طرح
ستوالهای واحد ازاشخاص مختلف که درهنگام واقعه
در دوجناح قرارداشتند ومقابله دادن پاسخهای امروزی
آنان با فیلمهای خبری زمان وآنچهکه درآن هنگام
بیان داشتهاند » میباشد : شیوهای آشکار کننده .
«نیشانت» (شیام بنگال - هند)
«پات دهعده کوچك »۰ ۱۵۹4۵ ۰ هنوز درحالنی
لي . چهار برادر دهکده را درچنگ خود دارند.
جوم بجلعي با زن و کود کش ازراه مپرسند. برادران ازهمسر
,یلم خوششان میآید. بالاخره اورا میدزدند » پنهان
يسازند وبه او تجاوز میکنند. معلم خشمگین ودیوانه
" ره است اما نه مقامات کشوری» نه پلیس ونه روحانی
حرآت روبروشدن بااین خانواده پرقدرت را ندارند.
بخانه برادران نقل معان می کند. معلم می کوشد
هالی ده که نسلهاست به قبول نقدیر وسرنوشت خود
کرده] زد صحبت کندو آ نهارا ازظا لما نه بودن و ضعینشان
آگاه سازد وآنان را برضد ظلم بشوراند.
ٍ پردهکده ضمن مراسم ناگهان وضع دگرگون میشود ..
1 «آنعور» بنگالر) در ۱۵۷۶ دربرلین نشاندادند.
آنهم چیزی بود مثل نیشانت . فقط با يك فرق
بو ضوع آنکور «حق استفاده ازآب» خیی ازاین
«فئودالیسم» - که بنظر میرسد «بنگال» درست
نیشناسدش - هندیتر است .
۰ هردو فیلم ازشبوه بازیگری پرادای هندی آسیب
وحشتنالك دیدهاند . «نیشانت» ازيك جهت لذتآور هم
۰ بود ! جابجا ازداربوش مهرجوئی - پستچی - نشان
اشت وتأثبر پذیرفته بود . نماهایی هست که اصل"
[ تکرارشدهاست . کاراکتر معلم حتی ازنقطه نظرفیزیکی
ثبیه پستچی علی نصیریان است واصلا" با توجه به
حوادث نمیتوان لحظهای این تأثیرپذیری را ادیده
گرفت . (صحنهای درعصیان ودیوانگی وازخود بیکانه
"| شدن پستچی داریم که سربکوه وصحرا میزند وفربادش
" دردرهها میپیچد . «تکرار» نمای این صحنه - آلبنه
رنگی - با هنرپیشه هندی وبا استفاده ازهمان نوع
فرباد و اکو مشاهده وگزارش میشود .)
ا
زمینبازی شیطان
" (فرد شپیشی -استرالیا - دوهفته کا رگردانان)
3 مج نشان اه ی سل 3
ادها ناشی میشود - ونه ضرورناً نیادهای مذهبی -
1
[ژمین بازی شیطان (فرد شپیشی
۱ ۱
- استرالیا)
يت روز عید "
هن ادامه میدهد. درانجا که مجموعهای
ازقوانین بعنظور مقاصد خاص با سرسختی وبیتوجه
به عقلاییبودن آنها اعمال میشود من فکرمیکنم این
قوانین » ولو هرچه با حسنیت » تقریباً همیشه بعلت
انعطاف ناپذیری واقندا به مفاهیم آمرانه ودیکته شده »
مولد عکسالعمل وضد خود اند .»
اگر «لیبیدو» فیلم چهارقسمتی استرالبائی را
۰ 4 ۱
(جشنواره دوم) بخاطر بیاورید قسمت چهارهش ازاین
تازه ازراه رسیده بود وزمین بازی شیطان اولین فیلم
بلند اوست . بهرحال دریکی دوصحنه جدال بین میل
وآنچه که معقول وبرخلاف نظر شپیشی مذهبی نیزهست
بخوبی شکل میکیرد .
مطروحه بیشتر دراین است که برزخ وواماند کی درسطح
اطاعت کنندگان بررسی نمیشود . دراین مدرسه مذهبی»
بسیاری ازمعلم - کشیشهای جوان ازظاهری که باید
داشته باشند (واین ظاهر با باطن آنها نیز کار دارد)
ستوه آ مده) ند . بزبان دیگر «مجریان» خودشان هم
ازاجرای آنچه که گفته شده است ودردرجه اول خودشان
باید مراعی آن باشند دل خوشی ندارند. وهرچه هم
ورد میخوانند وبخودشان فوت میکنند وعیسی مسیح را
بکمك میطلبند بیفایده است . بسیاری ازلحظات خون
جوان سرسپردهها نمیتواند تحمل منهیات صومعهای را
داشنه باشد وحکمت ریاضت را بفهمد. خون جوان
جوان است وپرازمبل وپرازهمهی آن چیزهائی که فرد
شپیشی «کیفیات انسانی» اصطلاح کرده است . وضمناً
سینمای استرالیا با این چهرههای جدید درراه بنای
ساختمان جدیدیست . سینمایی که ضمن بیان عمومی
حالت محلی خودرا نیزحفظ میکند.
امیر اطوری احساس
(ناگیسا اشیما - ژاین - دوهفت هکا رگردانان)
«امپراطوری احساس يك فیلم حقیقناً اروتبك
است . با این حرف من بدنبال تأیید يك بیپردهگی
نیستم چرا که این روزها واژه «اروتيك» برای نمایش
هرگونه اعمال جنسی » برای هرآنچه که فرانسوی در
زبان لطیفش «کنافت» مینامد » برای هرآنچه آدم با
تریبت «ماتحت» اصطلاح می کند - بکار برده میشود.
درتماشایاینفیلم مرتبآیباد نیشیما و کنابفوقالعادهاش
و
ار موز ات۳9 یی و
بدرخت و کشته شده به ثیرهای کمان از نقطه نظرجنسی
۰ - جوانی برهنه » داستانی ازظلم
موفقیت فیم باتوجه به تز
و سرخ» ( ی 9 فیلم ۳ ۱۳۹ ۱
حضور داریم . مردی مثل سن - سباستیان بسته شده
به زنی که عاشق اوست واورا خواهد کشت واسته است .
ضمناً من تعریف مشهور «ژرژباتای» را دراینجا نفل
میکنم که براساس آن اوروتیسم تأیید زندگی تاسرحد
مر ک است .»
این خلاصهایست که آشیما برای معرفی آخرین
آثرش نوشته است اما سابقه کارش :
4 - شهری ازعشق وامید
- تدفین خورشید
شب ومه درزاپن
۱- گرفته شده (اطعام حیوان)
۴۳ - شورش
- دفترخاطرات پونبوئی
- تجاوز درظهر
۷ - گروه نینجا
رسالهای درباب هرزهخوانی (ثرانههای وقیح)
ژاپنی .
۸ - جنک آرام
- مرگ با دار (اعدام بوسیله دار)
سه میخواره پبا خاسنه
- دفترخاطرات يك دزد شینجو کو (بی)
- پسر
- مائوسه - تونگ وانقلاب فرهنگی
0 - توکیو
- او بعد ازجنگ مرد
- مراسم
۴۳ - خواهر عزیز ثابستان
۵ -- امپراطوری احساس
واما ببینیم این سازنده «پسر» و «مراسم» و «دفتر
خاطرات يث دزد شینجو کو» که درسینمای جوان جهان
کنار برتولوچی و رومرمیگذارندش ونفسنازه سینمای
عصبانی وغیرمتعارف ژاپن بحسابش آوردهاند » تمایلاث
سوررئالیستیاش را دنبال کردهاند وبونوئل ژاپن هم
نامیدهاندش درباره آخرین کارخود چه میگوید. کاری
که بهیچوجه نمیتوان انتظار داشت نه برپردههای
سینماهای عمومی آیران ونه حنی جشنواره تهران
به نمایش گذارده شود :
س : فک رکرده بودیدکه درژاپن عنوان فیلم را
- ژاپن)
امپراطوری احساس (نا گیسا اوشیما
۵
ك
(فیلم) حکایت يك کشتن است ؟
ج : مدتها بودکه من به کاری براساس داسنان
مشهور «سادا» فکرمیکردم . آناتول داومن تهبه کنندهای
که من بیشتر آزهرتهیه کنندهای دردنیا تحسینش می کنم
اين عنوان راکه کار ساختن فیلم را ی و بمن
پیشنهاد کرد .
س : شما چه ارتباطی بین میل جنسی » خوشی
ناشی که برقرار هی کنید .
: ارتباطی ازمیان رفتنی » درغایت رت
عشق ء ۳ این است : : «من دارم میمیرم» .
س : آیا به ژرژباتای » آننوان آرتو ویا ساد (که
بعلت سادا اجتتابناپذیر بذهن میآید) فکر نمی کنید ؟
ج : هن خیلی تثبل هتم که کتابهای آنها را قبل
ازنوشتن فیلمنامهام دوباره خوانده باشم .
س : موضوع (حادثه - حرکت) فیلم چونعشقی
مدام (نامنقطع) تصویر شدهاست : محلهایی که (فیلم)
برده میشود فقط براساس خطی تغییر میکند که
هیچگونه توقفی را میان عشاق ایجاد نکند . بیست
فضای (د کور) مختلف هست . بیست اطاقعشق ء اما کنی
صومعهای چون فضای میانآمفی نآ ترها که برای مراسمی
مرگبار وقف شده باشند » آیا شما » مثل ما » در خصوص
«وحدت عمل» خود مجاب شدهاید ؟ ۱
ج : همانطور که تدقیق کردید» میخواستم ح رکات
رات بدنی و کلمات تنها ازيك زبان بیرون بهجهند:
زبان جنسی . اگر جز آين میشد » من فیلم خودرا يك
7 بحساب میآورم . فضای انتخاب شده مسلماً
فضای عشق ومرگ است » وبنظرمن این فضا تمام ژاپن
را میپوشاند . .
. س : شما بما اجازه نمیدهید که به.سادا (نام زن
فیلم) بعنوان قاتلی نگاه کنیم . مرد » قربانی او »
میپذپرد . حتی پایان وعاقبت خودرا نسریع میکند .
ار از مطایبه و شوخطبعی صرف جلوتر برویم بنظر
میرسد که شما عشق دیوانه (عشقبازی دیوانهوار) را
ج : درارتباط با «سادا» واژه قاتل مرا تکان
میدهد همانطور که هرژاپنی دیگررا . اگر» درآغازه
سادا و کیچیزو ازنقطه نظر جنسی آزادند » اما (رفته
رفته) بطرف شکلی ازتطهیر ونقدیس میروند » ومن
امیدوارم همه متوجه این مطلب شده باشند.
«تاتسیو افوجی» و «ایکو ماتسودا» درصحنهای ات 0
1 و عفق» بگذارید , ۰ و آیا درذهن 0 ۱
بوسپله دار» (درفرانسه دارزدن) به موضوعاتی بسیار
معاصر برمی گردند » امپراطوری احساس؛ براساس
موضوعیست که +2 سال پیش اتفاق افناده » چه تناسبی
بین این موضوع وامروز حس میکنید ؟
ج : حقایق هیچکدام ازمناسانش را مادامیکه
پژواکی را درآدمی بیدار می کند ازدست نمیدهد حتی
اگرتعلق به قرن دیگری داشته باشد.
س : بعضیها شما را بخاطر صرفنظرکردن از
تعهدات اجتماعی وسیاسیتان سرزنش خواهند کرد .
ج : آیا این واقعاً مهم نیست که بیتفاوتی کسی
را به مسائل سیاسی نشان دهیم ؟
س : اززمینههای اصلی قبلیتان چه چیزهائی
بجای مانده ؟ رژیاهای کودکی - واقعیت ژاپنی ؟ آیا
این را میتوان دررابطه ادیبی که این «ناحدودی»
ینیمها (سادا و کیچیزو) را با شرکای جنسی بز رگتر
ا زخودشان (از لحاظ سنی) وحدت میدهد» جستجو کرد.
ج : هن قصد ندارم اینگونه مطالعه روانکاوانه
راکه. شما درارتباط با فیلم من پیش کشیدهاید حاشا .
کنم . این سئولیتش با شماست . بهرحال باید بگویم :
آیا کسی (وقتی جوان است) میداند که با زندگی خود
چه بکند ؟ بعداً آدمیزاد به درك ونتیجهای میرسد
واین دقیفاً قضیه شخصیتهای من است که امبال خودرا
درمخالفت با جامعه اظهار میدارند.
س : بنظر شما صحنههای راهنما و اصلی کدامند؟
ج : بگذارید هرتماشاچي خودش ازطرف منپاسخ
بدهد . ۱
س : برای پرهیز ازهرسوء تفاهمی ممکن است
مفهوم واژههای «گیشا» و «فاحشه» را درژاین ۱۹۳۲
وامروز روشن سازید.
ج : واژه «گیشا» گروههای خرفه بسپار منفاوتی
را معنی مید هد . «گیشا» «فروش هن رآدم» معنیمیدهد
اما درطبقات پائین جامعه مفهوم آن «فروش تنآدم»
است . برطبق تفکراتی ویژه کشور ما دنیای حسیات
جنسی بسیار دور ازمصالحه با ارزشهای انسانیست .
ازاین تصور وعقیده راجع به «کوش و کو» که «علم . به
درك وتشکر» و «علم به عشقورزی» را بهم میآمیزد
هرکز غفلت نشده است . در رگذشته این (علم وعمل
کوش وکو) حتی یکی ازشرایط «آقا» بودن بود .
درقرندهم «رمان گینجی» پایه گذارجامعه اشرافی
9 «س» (در فرانسه پسرجوان) و «مر
ژاپنی شد » وبرای اولینبار, وبعلت آن
جنسی مدعی علم به عشقورزی ند . چند
ومرد) دراین جامعه اشرافی به اوج خود
تصفیه وتلطیف اخلاقیات جنسی دردوران پر.
«سامورائیها» فرو نشست » اما دردوران امیرا
«ایدو» دوباره زنده شد » یعنی بین قرن هفد
نوزدهم . بدیهی استکه چنین فرهنگی ازا
طبقات حاکمه بود که درخانههای لذت عملا" به و
درمیآ مد. خانهها نی که مطلقاً به چند همسری ۱
. (چند همسری) دردوران ه
درجهت ترغیب «تجدیدنظر طلبی) قتصا دی کشو ۳
پات الکوی خارجی (به جامعه ژاین) تحمیل کردیز
سنت زیبای «علم عشقورزی» محو میشود وقبلاز 1
جنک دوم جهانی میمیرد » سادا و کیچیزو بازماند 5
رین کشت دنه وش و
قابل تحسینی ژاپنی است .
س : پایان فیلم یادآور این مطلب استکه چم
روز بعد ازجناینش سادا را درحالیکه غرق شادی /
والت تناسلی (قطع شده) عشقورزش را دردست دار
پیدا می کنند. این اطلاعات از کجا بدست آمده ؟ ۰
ج : تمام گزارشهای پلیس منذ کر اینحقیقتاس,
درواقع آخرین نمای فیلم من ملهم ازاینگزارشهاه
که بدون آن همه چیز ازاول ااخر تقلبی و۳۳
میننند . 3 ۱
س : کفتخوهای (فیلم) شما کوتاه است .
نشانگیرانه » شما مجبورمی کنید که تماشا کر ببیند » حب
کند » فک رکند. برای هرتماشاچی فیسلم شخصیتر
وخصوصیثر میشود . 1
ج : ترجیح دادم که گفنگوهای کوتاه داشته باشم
و زیرنوسهای فرانسه بخوبی این ایجاز را منعکس
می کند ازاینها گذشته عمل عشقورزی به کلمات احتباجی
ندارد .
س : اینطور بنظر میرسد که عثق - دیوانا
(عشقورزی دیوانهوار) درقطع نسل نهابی به غاب
خود میرسد » شاید درست باشد که فک رگناه را از نقط
2 س ومن امیدوارم که کیچیزو تصوير ا۳
مصلوب را درشما بیدار نکند.
س : چه کسی ازنقطه نظر ذهنی وروحی درشاً
مو ثر افتاده است .
«نا گیسا او شتا و تهبه دوصحنه ۳ «امپراطوری احساس» با 0
۳ دهند وتمام آنها که میخواستند ومیخواهند
ی ولباس وهوسنیقی را وشها همیشه ازکار یاه
باینهآرا (دکوراتور) سود جستهاید.
ی (ز ج : درآغاز من فکر میکردم کسی هستم که
میخواهد تمام «زیباشناسی» را نابود کند وحال آنکه
به فیلم دیگر زیباشناسی خودرا کشف می کند
صازهنگامیکه با صحنهآرای بز رک «جوشو تودا»
شدم .۰ اگرقرارباشد تعریفی ازخود بدست بدهم »
یف مخلوطیازیكاحوال ریاضیت کشی واحساسی
بپکوری غیرقابل توصیف است . اگر خودرا درنمایی
|اصه کنم این نما شعلهای خواهد بود برزمینهای سیاه
که چ بسیار تیره . دراین روال «امپراطوری احساس»
3 اهانه وبخوبی حدودی راعه این زیباشناسی مرا
نبال خود آورده است نشان میدهد.
سس : درحقیقت وننها میتواند توآم با تعمد باشد
تاسلیا برای اولینبار خودتان را درحادثهای فیزیکی
شهاباوتی بهتربگويم جنسی محبوس کردهاید » ضمن اینکه
ادرگاهید چه سوء تعبیرهاپی ممکناست بوجود آید.
ج.: حقیقت این استکه من کاملا" درساختن این
. یلم وبشکلی که میخواستم آزاد بودم .
: س : درژاین » سادا شخصیت مشهوری است .
ثر مروز او مبین چیست وچرا شما این فبلم خودرا به او
اختصاص دادید.
ج : درژاین نام سادا چنان شناخته شده است که
بقط کافیست آنرا بزبان بیاورید وسئله جدیترین
پات (تابلو) جنسیرا پیش بکشید. اپن کاملا" طبیعی
يك هنرمند ژاپنی کارشرا بهاین زنخارقالعاده
ختصاص دهد. وبشکر همکاری فوقالعاده بازیگراق
ار کار که تهبه کننده تدارتك دید » فکرنمی کنم که به
صویر وتلقی که از او موجود است خیانت کرده باشم .
س : آیا شما مراعی اصول يا سنتوعرفیهستید؟
ج : من هميشه دررویای تداخلدادن واقعیت و
رژّیا بودهام .
شا س : موضوع فیلم بعدی شما چیست ؟
1 ج : ازآقای آناتول داومن بیرسید.
6
, دونما ازفیلم «درطول زمان» اثر «ویم وندرس» از «آلمان فدرال»
۲
تمام حرفهای آقای آشیما را اینجا وآنجا و
حتی به پاسخهای ایشان درجلسه نمایش فیلم به دق
گوش دادم . همین مصاحبه را هم که ترجمه کردهام
بشاهد آوردهام که همه اشارات مزورانه تجارتی که بقصد
و با تعمد قبلی درآن جای داده شده است بخوانند و
خودشان قضاوت کنند. زیرچتر «سادا»ی ۱۹۳۲ پنهان
شدن ويك فیلم اروتيك کاملا"ً کنترل شده ساختن این
بنده را مرعوب نمیکند. دراین لحظه اکراه من ازاین
فیلم ازاحوال اخلاقی نویسنده - اگر داشته باشد -
خیلی فاصله دارد . موضوع این است که فیلم را برای
چه ساختهاند واین فیلم روایت «سادا» را درچه جهت
پیش کشیده است . برای من «سادا» موضوعی کاملا"
توجیهپذیر است وارتباطی با «سنت جنسی» ژاپنیندارد
واین صغری کبری کردنها وبه سیرتحول فرهنگ جنسی
درایام دودمان اینامپراطوری وآن سامورائیها رسبدن
ارتباطی ندارد .
فیلم آقای آشیما با «سادا» ازلحظهای روبرو
میشود که با کیچیزو بده بستان جنسی خودرا آغاز
می کنند.
«سادا »ی فیلم و اشیما واقعاً درست گفته است تب
همان سادایگزارشهای پلیس است . سادایی که آلت
تناسلی عشقورزش را دردست دارد ونیمه دیوانه در
خیابانهای توکیو تلوتلو میخورد . اشپما لحظهای را
به هویت «سادا» اختصاص نداده است .
سرمستی ناشی ازعشق (عشقبازی) فریاد این است : من
دارم میمیرم» . بله اما این اوج «خواستن - رسیدن -
مرگک» استتباط وتلقی ذهن ازلذت جنسی است ونه
اینکه آرزوی مرگ درلذت جنسی شکل مطلوب ومقبول
پیدا میکند ودیگراینکه بااینکه بیستبارمتوالی وضعیت
«من دارم میمیرم» درفیلم تدارك دیده شده است »
برای یکبار نیز اننقال این حس به تماشاچی ممکننشده
است . اشیما بخوبی میداند » هربار دوشخصیت فقط
یکبار دیگ رکاری را انجام میدهند. ودراین تکرارفقط
صحنهای دیگر ازيك هماغوشی هست . من درباره این
فیلم بیشتر ازاینکه مشکوك باشم وبعلت عدم بضاعت
کافی نسبت به فرهنگ خاوردور وسرزمین آفتاب به
لکنت بیافتم مطمئن هستم امپراطوری احساس کاری
سطحی است . رهایی جنسی با نمایش عمل جنسی خیلی
«درغایت
. فاصله دارد . رهایی جنسی دريك انتها ازانسان متعالی
یت میکند. نه اشیما آدمهابی سل مر بااين فیلم |
ی ین . متأسف کرد . نهاينهم درست
نیست او خیلیها را توانست غافلگی رکند. تمام آنها را
که فیلمهایی چون «پسر» . دفترخاطرات يك دزد
شینجو کو ربی). اعدام بوسیله دار و «مراسم» را ازاو
دیدهبودند وامپراطوری احساسرا هم به هوای کار نامه
وزین اشیما رفتند ونشستند وبله غافلگیرشند. ازهمهی
این حرفها بگذریم کدام تهبه کننده فرانسوی میشناسید
که راغب باشد سرمایه خودرا برای يك فیلم جدی
بیبازار ژاپنی به خطر بیاندازد مگراینکه صحبت از
«ساد» و «سادا» و «سودا» باش. (قیافه خانم کاوا کیتا
نماینده رسمی سینمای ژاپن درفستیوالهای بینالمللی
بعداز نمایش فیلم خیلی جالب شده بود . اوهم غافلگیر
شدهبود وبدبختانه کنار هنرپیشهها نشسته بود ونتوانسته
بود قبل ازروشن شدن چراغها توی تاریکی بزند بچاله
ومجبور شد درحالیکه عرق ازسر ورویش میریخت با
لبخند وتعظیمهای سایونارایی ظریف همچنان حالت
موّدبانه خودرا حفظکند. اما دیگر چیزی باقی نمانده
بود ۰ . .) /
درطول زمان
(وبم وندرس - آلمان فدرال - مسابقه)
«برونو صاحب يك تریلی است وآنرا ازاین سو
بهآن سوی کشور میراند. کار او تعمیر وسوار وپیاده
کردن تجهیزات وآپارات ودیگر ماشینآلات سالنهای
سینما درشهرهای کوچك ودهکدههایی که هنوز سینما
دارند میباشد. هروقت سینمابی تعطیل میشود برونو
وسایل نمایشی را میخرد ء پیاده می کند ودرتریلی خود
جای میدهد تا آنرا درجای دیگر بفروشد. يك روز
او با روبرت که آززنش درایتالیا جدا شده وتازه بکناره
رود الب رسپدهاست آشنا میشود وباتفاق سفرمی کنند.
فیلم سفرآنهارا ازاین سو بهآنسوی آلمان دنبال می کند»
از لوندبو رگ به هوف ودر امنداد مرز آلمان شرقی :
فیلمی ماجراپی درباب پایان سینما درآلمان شهرستانی
ودرخصوص آغازشدن زندگی در سنسی .»
این درسیر وآن دیگری کنده شده (مجموعه
حرکات برونو درشیوهایست که حالت انتقامجو بانه اما
خاموشی نسبت به شرایطی که برای خود پذیرفته است |
کاملی که زن و بو آزراه میرسد چمدانی که
وقتی بازش می کنند خالیست .) گفنتگو در رد است با
پذیرفتن یکدیگر. برونو که میپذیرد روبرت با او همراه
شود به نوعی دست بهآزماپش شیوه دیکر یعنی زندگی
توآم با رابطه وعاطفه بادیگران داشتن وبهرحالپذیرفتن
مسئولیت میزند (غیبت روبرت دريك فصل برونو را
کلافه می کند) و روبرت با پذیرفتن هسفرشن بابرونو
میخواهد آزادی برونو را داشته با شد وزندگی ولنگار
اورا حس کند.
اما «انتخاب» مسئله اصلی است واتبان اینکه این
رویه با آن رویه فرقی نمی کند غم وتلخی خاموش فیلم
را بهاوج میرساند. بپرونو داعیه انتخاب نمیتوا ند داشته
پاش همچنانکه روبرت . آگاهی آنها. تحرك مخنصر
انسانی آنها - انسانهای کرخت شده - برای پذیرفتن
ادامه وضعیت است توأم با این تجربه تلخ که دیگر
امپدی برایشان باقینمیماند. آنها یکبار ازدپوارزندگی
خود بالا میروند وزندگی دیکررا درآنسوی دیوارتجر به
می کنند وباز میگردند ودیگر پشت دیوار حتی » رمز
و رازی برای تخیل و رویا ندارند :
قطاری درموازات تریلی بروئو » روبرت را بطرف
زند کی گذشته خود میبرد ودرنقطهای فاصله بین آندو
آغاز میشود » درحالیکه هردو سررگذشت محتومی را
بطور ضمنی پذیرفتهاند. آدمهایی با قدرنی درحد
عروسکهایی که ازپشت آئینه راننده درماشین آویزان
می کنند. آدمهای خیمه شب بازی» همانگونه که درپوستر
فیلم نشانشان دادهاند.
شیوه بیانی فیلم کند وهمراه با ضرب زندگی
عادیست . فیلم نزديك به سه ساعت (دوساعت وپنجاه
| وشش دقیقه) است » سیاه وسفید ورفتار دوربین و
فیلمبرداری فیلم نیمه حرفهای و کمی آزاردهنده .
کا رگردان نیز درجابی گفته است که ضمن ساختن
| فیلم به فصلهای بعدی اندیشیده است واین شیوه کار
برایش لذتبخش بوده است . فصلی که روبرت ازبرونو
جدا میشود وبدیدن پدر خود میرودکه چاپخانه کوچکی
دارد وتقریباً دیگر ازپا افناده است» بخوبی میفعماند
که تعمداً شبوهای نیمه حرفهای برای ساختمان فیلم
انتخاب شدهاست چه که توانابی کاملا" حر فهای کار گردان
بهرحال دراین فصل کاملا" آشکار میگردد . ویم وندرس
بغیراز فیلمهای کوتاه منعدد چند فیلم بلند ساخته است
مثل «دلهره دروازهبان درلحظه پنالتی» براساس کتاب
دونما ازفیلم «مار کیز فون)» ساخته «اريك رومر» - آلمان فدرال
۱ پیترهان دک ۰ «ح کات کاذب» 0 «وبلهم مایستر» ]|
گونه درسینمای آلمان (فدرال) باید "در تعقیب کار
وندرس نیزبود » در کنار فاسبیندر» هرز وگ و . .۰ .
مار کیز فون 1
(ارباك رومر- آلمان فدرال - مسابقه)
مجبور هستم شك خودرا با شما درمیان بگذارم
واعتراف کنم بعلت عکسالعمل عاشقوار خیلیها ممعن
است علت بیتفاوتی من درخصوص این فیلم صرفاً به
سلبقه برگردد ونه هیچ چیز دیگر. درحالیکه نمیتوانم
این قصه کوتاه هاینریشفون کلایست را آنقدر جالب و
بهرحال حامل حرف وصاحب عمقی ببینم ودرحالیکه
از کنترل » وقدرتکنترل وایجاز اريك رومر لذت نیز
بردهام . معهذ) درتمام مدت مشاهده وهنگامیکه فیلم
بپایان رسد فقط يك کلمه » مفهوم يك کلمه بیشتر از
هرچیز دیگری درذهن سفرداشت . «بیخودی» مهارت
فوقالعادهای برای ساختن شیئّی زیبا وبیخود .
قیاسی که ما کسبرود » رفیق ومفسر وجمعآوری-
کننده آثار فراننس کافکا » بین کلایست و کافکا بعمل
آورده است نیز چندان تکاندهنده نیست . گاه اوقات
آثار برجستهی ادبی بزبان فیلم چیز مزخرفی ازخود
بدست میدهد. این نتیجه ناخوشایند ضرورتا بعلت عدم
توانایی وتبحرفیلساز نیست » علت را باید درجای
دپگری جستجو کرد . درچیز دیگری . منظورم تراژدی
غمانگیز ترجمه شعرمسلم ومطلق والبته بزبان وفرهنگی
خاص به زبان با فرهنگی دپگر است . اپن شاید خیلی
بچگانه بنظربرسد. اما من هميیشه فکرمی کنم » کسیکه
تاریخ ایران را نخوانده » کسیکه درایران بدنیا نیامده
وبز رگ نشده » قرآنرا نخوانده » ازحدیث وروایتهای
مذهبی چیزینمیداند » کسیکه دگ رگونی زبان » اعتبار
مفهومی ت رکیبات زبانی » جناس ووزن طبیعی کلمات
وت رکیبات يك زبان را بدرستی نشناخته » محال است
بتواند از ترجمه صددرصد «درست» و «موّمن» يك بیت
شعر حافظ بحالنی بیفند که يك ایرانی متوسطالحال از
نقطه نظر بضاعت فرهنگی میافتد. درست یا نادرست
این اعتقاد من است . درهمین قیاس درمشاهده فیلم
مار کیز فون ا" خودرا درمقابل چنین ترجمه درست و
مومنی میبینم . کوا کس, کا رگردان مجارستانی (ماشین
آبپاش پرتغالی - وقتیکه ژوزف برمیگردد) بمن
. «تو آزاینجهت امتیازی بفیلم نمیده ۱۲
با پذیرفتن این «نفهمی» خودم را درمیان:۲2 ۲۳ 7
وبجای آورندگان فرارمیدهم ۰۰ . ایندفت وموشٌ
و «پرفکشینسم» درجامعه وناریخ شناسی برای جر
صرفاً برای اعلام توانابی ؟ صرفاً برای اثبات ۶
بازسازی؟ و کرنومتر احوالگذشته بودن ؟ ار
توانایی درپشت سر موضوع دیگریندارد منباید ثر
دهم که به قصه کوناه وموجز وزیبای کلایست بسنل
چون قصه بیفایده کلایست فایدهاش درزبان ادبی
که سینما - اگر بخواهد سینما باشد - مجبوراست
بدور بریزد . من بااین سینمای ادبیاتچیارتباط موا
ندارم . میدانید آنچه که از «مار کیز فون ۱ » کلاز
برای سینما شدن باقی میماند اینست که برای
مینویسم . شما خودتان قضاوت کنید که هرچقد
صداقت ودانش ودانایی وآشنایی ومهارت داشته با
«چه کار» میتوانيم با آن بکنیم :
«مار کیز » بیوهای مشهور به تقوا وپا کداه:
درجریان یات جنک بیهوش افتاده است . قلعه
موردحمله سپاه روساست . يك افسرروس پیکر
را بجای امنی میرساند تا ازدست سربازان کزاق
امان باشد. مار کیز ازصمیم قلب سپاسگزار ناجی ۶
است . مدتی بعد ازجنگ ناگهان سرو کله افسررو
پیدا میشود وازمار کیز تقاضای ازدواج میکند. ۱
رفتار خانواده مار کیز را متعجب میسازد ودرکمل ا
تقاضای اورا رد می کنند.
مدتی بعد مار کیز درمییابد که آبستناست . پدرا
بیگناهی مارکیز را باور نميکند و اورا ازخانه خر
میراند. مار کیز بیچاره تصمیم میگیرد سرگذة
خودرا درروزنامهای بچاپ برساند » وتقاضا می کند!
مرد مقصر (فریبدهنده ؟) خودش را آشکار سازد و
وقتیکه مرد موصوف خودرا ظاهر میکند میفهمیم؟
همان افسر روسیست که تأیید میکند ازمار کیز سوء ر
استفاده کرده است » وقنی که او بیهوش بوده .71۰۰
سر ره
آقای کلاین ۱
(جوزف لوزی - فرانسه - مسابقه) ۱
1۳
«شانزدهم ۱۹۵۲ » درپاریس تحت اشغال » رابرطً
کلاین (آلن دلون)» يك دلال اشیاء وآثار هنری
ند طلب نسخهای ازروزنامه «اخبار بهودی» را که
پست شده است پای در آپارتعان خودمییابد »
آروی برچسب روزنامه دیده میشود . آدرس
با مهارت پاكٌ شده . اصل ونسب کلاین آلزاسی
اسپورك است واعقاب شکاتوليك فرانسوی که
شان را بهرحال به لوبی چهاردهم رساندهاند.
با اطمینان ازاینکه اشتباهی رخ دادهاست بهاداره
میرود ودرمییابد که فهرست مشتر کین بهاداره
فرسناده شده است . ازقرار رابرت کلاین «دوم»
ومهارت برایایجاد تسهیلدرفعالیتهای مرموز
نود وهم چنین پنهان ساختن هویت رسمیخود بهچنین
پوداست زده است . ماشین دستگیری گروهی بکار
ه وشبکه ضد بهود حلقه محاصره را تنگترم ی کنند.
برت کلاین دراین مرحله دوم ودگ رگون شده زندکی
- رفته رفنه به این استتباط میرسد که شاید این
تتیجه گناه وقصور خود اوست » بیاعتتنایی به
ولیتهابی که بعنوان يك انسان میبایست میداشت .
رفتار بیتفاوت وغیرانسانی بشر با یکدیگر زمینه
ی اولین کا رگردانی جوزف لوزی درفرانسه وبزبان
براسه است . داستانی اخلاقی و کافکابی » قصهای
هاردهنده . .۰ ۰ .»
۷ در «]قای کلاین» » تمایلات جوزف لوزی درشیوه
ن بصری فیلمهایش بکمال رسیده است . لوزی
ی دوره دوم کار خود یعنی ازهنگام اقامت در
ن بتدریج امکان به فعل درآوردن نظربههای
خودرا پیدا می کند » اما درچنگال «تم» فرصت
بر خوابیده» این تجارب آغازمیگردد. «بیگانهی
«زمان بیترحم» , «کولی وآقا» قرارکور
ت اتفاقی). «جنایتکار» » د«نفرین شده» (اینها
شدهاند). فرصتهای اولین این دوره جدیداست
ز ازآزادی کامل برای اجرای نظریههایبیانی
ردار نیست . کار با «ابو» آغاز .میشود . فیلم
ایشده «لوزی» که تقریباً درفضایتولید بینالمللی
4 ند .
"وضوح تمهای تألیفی او نیز دراین فیلم به اوج
وازاین ببعد با او میماند. البته آنها که «کولی
٩ را از او بخاطر دارند بهتر میدانند که اپن موّلف
۶ پیش تمهای مالوف خودرا انتخاب کرده وبهآنها
پرداخته بود . مسائل«نابود کردنخود» وبررسی
کازین» ساخنه رت لوزی» ازفرانسه
گرفتار ضرورت جستجوکردن این «کلاین
آن » و «جامعه شناسی جنسی» هردو در «کولی وآقا»
کاملا" به قوام آمده بود . تنها فقدان حضور موّ کد
ابعاد عیلی" جامعه شناسی سپاسی - تاریخی باقی بود که
دیکر از «ایو» ببعد) نه فقط بزبان اشارت ودرحاشیه
بهآن بسنده نشد بلکه بصورت دشنام لفظی وتصویری
وبسیار عیان واول شخص سکوهای محکم یافت . بااین
مقدمه شاید بتوانيم مدعی باشم که «جوزف لوزی»
سیاسیترین فیلسوف هنرمند سینمای روزگار ماست
وبرای پرهیز ازهرسوء تعبیری باید اضافه کنم منظورم
از «سیاسیترین» حزبیترین نیست . واژه فیلسوف را
بدون تعمد بکار نبردهام . او تحلیل گرست تا مبلغ »
نمایشگر تا سرسپرده . 1
لوزی خود ازنقطه نظر ساختمان بصری درمورد
فیلم «آقای کلاین» به سه نوی تصویر موجود درفیلم
اشاره می کند: «غیرواقعبت»» «واقعیت» و «انتزاع».
حتی برطبق نظر خود آهنگک حرکت دوربین دراین
سه نوع تصوپروهمچنین مدتنماهارا مشخص کردهاست.
آمیزه اين سه نوع تصویر درجهت معرفی«عکس»
ذهن «کلاین» است . ذهنی در واقعیت و وهم و در
جستجویی برای انهدام خود . بنابراین فضا واما کن »
نور وطرز قرارگیری دهنهی دوربین وشیوهی نگرش
آن درتمام لحظات » ذهنی ودرارتباط مستقیم با حالت
نی وبا خصوصیات کلی شخصیتهاشت ودر «کلاین»
شدیدا ميکروسكوپيك درروشن ساختن دالانهای تاريك
ذهن خوابیده «کلاین» که رفته رفته بیدار میشود .
بیداری دردناکی برای در اسارت رفتن وبه نابودی
رسیدن . فصل آغاز فیلم آپارتمان کلاین موزائیکی »
باروك » سنگی - مرصعی وخکاتیگر روحیهای خشك
سرد وزمستانی ومبینبیاعتناپی و بینبازیست. «کلاین»
کاتوليك زاده فرانسوی - بشدت فرانسوی و پابند و
مفتخر به اعقاب (کلاین یکبار بدیدن پدر خود میرود
- درارتباط با موضوع کلاین غایب - وفضای منزل
پدری نیز درحکایت مجموعهداری يك بورژوای نه
چندان خرپول اما مفتخر به فلانالدولهگی خویش و
سردارفلانی بابا جد است.) بهرحال کسب و کار باصطلاح
آسانی را که به بهودیها نسبت میدهند انتخاب کرده
او به عزت وارزش پول درگرماگرم احتیاج
ونیاز بهودیان به پول بخوبی واقف است . او بهودیها
را نمیتواند دوست داشنه باشد. اصلا" بهآنها فکرنکرده
است (فصل دوم فیلم : «خرید تابلو ازيك بهودی که
بخانه او میآید. شیوه مکالمه » خشونت درمحبت »
است .
بیاعتنایی به سائل بهودی وشیوه پرداخت سکههای [
طلا) . معشوقهاش نیز ارزش انسانی نمیتواند داشته
باشد . جزو ابزار زندگی برای کاملبودن است حتی
بصورت ناخوداً گاه . درآپارتمان واسطه جنسی است
(بجز درهنگام عشقورزی وجود عاطلی استکه با او
ارتباطی ندارد ومعمولا" درحالی کلافه » ستاصل پا
بیحوصله روی تختخواب مشغول کنابخوانی است .
پسباکك زنان ویترینی که معمولا" درانتظار مشتری کتاب
وروزنامه مطالعه میکنند . ودربیرون ازآپارتمان
وسیلهای برای تکمیل ظاهر «مرد» بودن است (فصل
تئاتر- کاباره با نمایش ضد بهودی که درآن جریاندارد
وبیتفاوتی« کلاین» ضمن موّدببودن وآداب بجاآوردن
سبت به معشوقه - همراه - زن » همچنین نسبت به
نمايش وقیح ضد بهودی کاباره » او مثل همهی
فرانسویهای دیگر وآلمانیهای بونیفورمپوش - عادی
و اساس - سهم پرداختی خودرا درتأیید نظریهها و
گسترش آن نفهمیده است) . کلاین به تلنگری ازتمام
هستیآرام خودفاصله میگیرد. «هولناکی» اشتباه شدن
با يك یهودی تمام منطق و وقار و دوراندیشی و
حسابگریهایش را بهم میزند او ازيك ضد - بهود
ناخودا گاه به ضدیهودی خوداگاه تبدیل میشود (فصل
برخورد با ناشر روزنامه «اخبار بهود» که درآن بشکلی
موهن درجهت اثبات آن کلاین دیگرنبودن و نتیجناً
بهودی نبودن خود ملاحظه بهودیبودن ناشر - رولان
برتن - را ندارد .) اما این آغاز کاراست . او رفتهرفنه
درتارعنکبوت رنج وترس يك اقلبت قرار میگیرد .
کلاین دیکرکیست ؟ با او چه خصومتی دارد ۰ دشمنان
او چه کسانی هستند؟ دراین جستجو او با هراسیفزاینده
لحظه به لحظه ضعیف وضعیفتر میشود . خواری و
خفتی که زندگی وتمام ارزشهای هویتبخش اورا مورد
تهدید قرار داده است ورفته رفته اورا مبدل به یکی
ازهزاران هزارنفری می کند که برای زنده ماندنآرزوی
هویت دیگر دارند. کلاین باآن اعتماد بنفس منفرعن »
پیچارهای میشود که چلفتی بازیهایش بیشتر پلیس
وقت را دریهودیبودن او مطمئن میسازد . او هرچه
درجستجوی خود برای یافتن آن کلاین دیگر واثبات
هویت خود پیشتر میرود فاصلهاش ازخود بیشتر
میگردد . «کلاین دیگر» هر گز پیدا نمیشود » اما این
کلاین کاتوليكك فرانسوی فرصتطلب اصل ونسبدار
پدنبال جستجوی خود دردسشگیری عمومی شانزدهم -
هفدهم جولای ۱۹۵۲.(به نقل ازدفترچه اطلاعاتیفیلم)
۸۹
| گرفتار میشود » همراه با پانزده هزار نفر دیگر. پانزده
هزار نفر دیگ رکه ه رکدام برای نجات ء به هویتی جز
هویت خود احتیاج دارند .
اما بسپاری » بسیاری ازآنان صبور وبردبارند و
دیگر خودشان هستند ومیخواهند بهرحال خودشان
باشند . ولواینکه مقصد ترنهاپی که آنها را خواهد برد
آشوینس باشد » که هست » که بود .
لوزی حالت تعلیق را لحظهای رها نمی کند ء در
اپن انتظار بسوی نپستی کلاین مپان جمعپت در کنار
مردی قرار میگیرد که روز مشاهده روزنامه «اخبار
بهود» با برچسب نام خود مجبورشد تابلو پرتره هلندی
«آدرین وان اوستاد» را به ارزانترین قیمت ممکن بهاو
بفروشد. مردی که هنگام رفتن کارت ویزیت کلاین را
ازاوگرفته بود تا اورا به بهودیهای نیازمند دیگربرای
فروش اشیاء عنیقه وآًثارنفیس هنری خود معرفیکند.
وباین ترتیب در دوسطح وهمی غیرقابل تفكيك از
واقعیت همیشه حضور دارد . توطئه اننقامجویانه یا
جسنجوبی ویرانگرانه درهویت ؟ وشاید بعلت وجود
چنین مقابله دادنهاست که کار ما نویسندگان ومفسران
برایبرتاب انک «نتیجه اخلاقیست»» «ملودراماتيك»
و «سانتیمانتال» و .۰.۰ . . راحت میشود . اما تصمیم
عجولانه ما حقیقت روشن بسیاری ازفیلمهای لوزی را
کدر نخواهد کرد . پایان «حادثه» » «پیشخدمت» و
«واسطه» را بخاطر بیاوریم : راز بقای جامعها ی که
لوزی نمایشگرآنست برقدرت مصالحهایست که درمقابل
رویداد فجیعبرین منهیاتش ازخود نشان میدهد وچون
بعنوان تماشاچی خواهان این مصالحه نیستیم سرزنش
کردنها آغاز میشود . این حالت اخلاقی کافکایی که
درخلاصه داستان فیلم شرح آن رفت عبارات بیحکمت
و کلیشهای نیست . زنهار ونتیجه اخلافی فیلمهایلوزی
برای تنبه وادامه زندگی نیست . طنز سیاه همین است.
که بفهمی که متلاشی شدهای (جیمزفا کس- پیشخدمت) .
که بفهمی که بیخود ترا محا کمه میکنند. که آدم سالم
نمیتواند نترسد (سرباز- تام کورتنی- سلطان ومعلکت) .
که بدانی دفاع بیفایده است (دیرك بوگارد - و کیل
تسخیرینظامی سلطان ومملکت) وجان آدم اصلا" معلوم
نیست دراختیار کیست (موضوع احتمال عفو . سلطان
ومملکت) . ودراین فیلم نیزتوجه اخلاقی ومتوجه شدن
کلاینها وقتی میسراست که سوت ترنهای آشوینس بلند
شده است . ضمناً فیلم برای آلن دلون ایدهآل بود
همانطور که آلن دلون باآن رذالت خاموش ومسحور-
کننده صورت واندامش برای فیلم . جذابیتی که درآن
واحد پست بیتفاوت خشن ودرعین حال مظلوم است
وبحث بازیگران «مولف» را پیش می کشد که از حوصله
این گزارش ونقد خارج است .
زشت » کثیف وپست
(اتوره اسکولا - ابتالیا - مسابقه)
«زشت » کثیف وپست » حکایتی دروجود سا کنین
نواحی کنا رگذاشته شدهی رم است . طبقهای حاشیهای
از طبقه کا رگ رکه حولو حوشدیوارهای شهر چادرزدهاند
ومجبورند که کار و بیتوته سراهای خودرا خلق کنند.
کسانیکه بریده ازمصرف اجتماعی بهرحال مجبور به
تحمل بمباردمان » مصرف خصوصی » هستند که جامعه را
به زیادهخواهی ودرخصوص اینگروه به بدستآوردن
حوائج گرانقیمت تحريك می کند. اینمردم اغلب (برای
رسیدن به مقاصدی که چنین اخلاق اجتماعی دیکته
میکند) راهی جز دزدی» فحشاء جنایت وشاید احتمالا"
فیلم درزی رگنبد سنپیتر مبان گداآباد وزاغههای
رم جریان دارد اما حقیقت وواقعیتی که جریان دارد
ازآن همهی زاغهنشینیهای دنیاست .»
«زشت » کثیف وپست » حکایت جدالوجنگ میان
جمعیت خانوار است : نزاع وسرزنش ومبارزهای نه بین
طبقات بلکه میانافراد. جنگ چنگودندانمیانوالدین
وفرزندان » بسنگان نسبی وسببی. علائق ازدرون بهم -
تابیدهایست که يكخانوار بیست نفریرا ازیکدیگر جدا
میسازد. غایتچیزناقا بلیاست امابرایآ نها بسیارمهم است
يك میلیون لیر که پدر- سالار خانواده بابت غرامتر
ازيك چشم کورشدن بدست آورده است . مبارزه داخلی
با مبارزه میراثخواری که در زندگی باشکوه نمایشی
ویکتوریائی سابقه دارد چندان فرقی ندارد . مثل همان
نمایشها فرزندان علیه پدر میایستند وپدر «خانمی» را
برای نشاندن برتخت زاغه بخانوار میافزاید. انعکاسی
ازمشکلات تملکی و «حرص» طبقه متوسط . شخصیتهای
نامطبوع دور ازهردرك واستتباطی ازهمدردی با مردم »
«انسانیتی هیولائی» » بیآ نکه دربند سرزنشی باشند »
طبیعتاً سئولیت را به بیعدالتی اجنهاعی صرف
دونما ازفیلم معروف «اتوره اسکولا» موسوم به«زشت » کثیف وپست»
۹
برمیگردانند » بیعدالنی اجتماعی که آنها درعین بر
بودنشان نمایش زنده آن هستند.
آبعدی ورمکرده » ولوده » که در آن
غیرمحافظه کار و تسلیدهنده عمل و نقش اعنرا۳]
کسیختکی را بعهده دارد . کدام کنابچهی سیادر
تأثیر وخشونت بیشتری از کمدی وآدمخواری «ییث
متواضع» جانانان سویفت درخود دارد؟ (خلاصه ز
ازداستان فیلم از اوراق اطلاعاتی).
«این يك حقیقت اساسیست : دنبا وافعاً
بهتری میبود اکر هیچ آدم گدای بیکارهای درآنوم
نداشت ! آنها باحضور تهویآورشان هر گونه هماهه
را بهم میزنند » آنها تنها واهانتآمیزترین علت جدء
ترین مشکلات وسائلی هستندکه جامعه انانی را 3
زده میسازد .
این کدا - بیکارهها موجوداتی غیراجتماعیانر
مشاغلی مندرآوردی غیرمفید وجعلی . به مصالح <
اعتنایی ندارند » درمقابل جنبشهای کروهی سرکئر
ودرمقابل هرمسئله انسانی نشتناپذیر وپوست کلفتنر
اصللا" وابداً اهل مالیاتدادن نیستند. نسبت بهبحرا
اقتصادی که کشور عزیزشان با آن روبروست بیتفاوتنا
به سقوط بورس سهام » تورم به عذر (ناچیز) تعلقداشتر
به طبقهای باصطلاح توسریخور توجمی نمی کنتا
کوچکترین وسیلهای برای ادامه زندگی و زنده ماثدر
دراختیار ندارند و با مهارت و پدرسوختگی از دس ٩
بیماریهای عصبی ودماغی جامعه صنعتی فرار میک
دلیلش واضح است چون آنها هرگز شغل و کار قا
و تلافی کنندهای ندار ند.
اپ ن گدا - بیکارهها تنها اعضابی ازجامعه امروز ۲
هستند که تحت هیچگونه استثمارطبقهی باصطلاحار بابان
وسرمایهداران بسرنمیبرند وهمیشه این امتیاز وآزادی |
را دارند که ه رگوری که دلشان میخواهد بروند وهرگر؟
گرفتار زندانهای اتومبیلی شهرها که منبع اینهمه آشوه
روانیاست نمیشو ند .
با تکبر وبیاعتنایی دورتادور تمام پاینختها (و
شهرهای بزرگ) جهان سنگربندی کرده ودرعین حال ۱
همپشه فاصلهی خودرا با جمعیت دنیا حفظ می کننا
حتی با جمعیت ثروتعند ومرفهی که درمراکز مسکولی
شيك واشرافی این شهرها زندگی میکنند ونمیدانلا
چه خاکی بسرشان بریزند ومرتب اینطرف وآنطرف
درحال سگدوزدن هستند معاشرت ورفتوآمدی ندارند
بقه میکوشند تبعیضات طبقاتی را همچنان
- ظاهرنشدنشان با حضور نادرشان دراما کن
. درواقع آنها هرگز بفکر حمایت وتشویق
بیخود باشند که ازشیوهای که اداره میشوند وآنچه
ها ميگذرد خداعالم است این کثافتها حافظ صادق
رین درجه بیسوادیاند که ننیجناً آنها را ازهرچه
چاپی و کذب آموزشی مصون نگهمیدارد . آنها
مال بیشرمی «فرهنگ رسمی» را رد میکنند. کی
ازر وه که گدا - کشنهای را در يك کنسرت » يك سالن
,| يك نمایشگاه نقاشی ء يك کتابفروشی » يك سینما
تقاتر دیده باشند؟ _کی بوده که اینگدا - گشنهها
برای شرکت دريك مناظره » دريك جلسه
درواقع با فخر به دستنخوردگیخود درارتباط
لم ودانش و کلام مکتوب تمام این چیزها را تحقیر
ما 1 واگر متجاوزی ازآنها ء آن جرآت را داشته باش
ور 6 خودرا ازسوراخ ومفذی بداخل این محافل بزساند
.. |(فاصله چهره واقعیاش آشکارمیشود . علنش پرواضح
رات . گدازاده است : آیا تابحال هیچ اتفاق افتاده که
ابر پدر ومادری ثروتمندگدا بدنیا بیاید ؟ با ازطرف
پگر پسروالدین فقیری ثروتعند بدنیا بیاید ؟ اگرفقر
ای موروثی نبود برایگدا - گشنه بودن کافی بود
آدم فقط پول نداشته باش. اما واقعبت این است که
۳ وضوع به این سادگیها هم نیست . فقدان پول فقط
1 یکی ازلکههای ننگیست که لایه اجتماعیآنهارا متمایز
کند. حقیقت این است که ای نگدا - گشنهها , این
یسروپاها ء آدمهای زشت » کثیف » رذل » ستیزهجو »
شی » خشن » بیشرف ودروغگویی هستند » با سابقه
رونده » محکوم ده » تحت نظر تذ کرداده شده و
آلیوعدهنده اعمال غیراخلاقی خطرنال کثیف وپست مثل
زر( زا کاری با محارم .
| اينگدا - گشنهها بخاطر انجام اين اعمال کثیف
انحرافات دیگر حتی قانون مقدس ازدواج را زیرپا
1
۰
ار ویا پك بحث سینمائی را پذیرفته باشند؟ این .
دونما از فیلم«باباتو» (سه زنهار ) ساخته «ژانروش»-نیجریه
میگذارند ود رگلههای ده نفری وبیست نفری دراین
آلونكها وزاغهها برایفراهمآوردن موجبات کثیفترین
وغیرقابلبیانترینتمایلات پستخود رویهم میلولندء»
(ساده شده مقدمهای که اتوره اسکولا و روجرو ما کاری
برفیلمنامه خود نوشتهاند .)
اسکولا قبل ازفیلسازی روزنامهنگار بود وبعد
همکاری با دینوریزی کا رگردان پرسابقه ایتالیایی را
شروع کرد وسهم قابل توجهی در ده دوازده فیلمنامه
او دارد . اسکولا یکی ازبهترین فیلمهای اسالجشنواره
«کان» را عرضه کرد . فیلمی که درهرجا با توجه به
موضوع ونحوه بیان آن جای مغتتمی دارد . این فیلم
زبان خاص متفرعن وتجریدی وازای نکن گگوییهای
رایج فیلمهای اننلکتوئلی فستپوالی را اصلا" وابداً
نمیشناسد. حیوحاضر موضوع آنجاست . موضوع زنده
است . وجود دارد . کافیست آدمی پرازطنز » پرازحرف
مثل اسکولا طرحی برآن سور کند والحق چه طرحی
سوار کرده است این اسکولای نازنین که صددرصد
ایتالیایی نیست » دویست درصد ایتالیایی است . ونتیجه
ازآن فیلمها که محال است » غیرممکن است جز ازایتالیا
وازدست ایتالیایی بیرون بیاید.
همانطوریکه ازمقدمه خودتان متوجه میشوید
طرح داستان تعقیب وجسنجوی يك خانواده زاغهنشین
است براییافتن محل و کشرفتن غرامتی که پدرخانواده
بابت کورشدنش ازيك شرکت بیمه گرفته است وآنوقت
گوشت وپوست واستخوان وخوندادن به این موضوع
ازطریق نگاه جامع بهبالا وپائین زندگیچنینخانواری.
پسر جوانی که روزها لباس » «اواخواهری» ء میپوشد
برای کاسبی ووقتی از «کار» برمی گردد یقه زن برادر
خودرا" میگیرد . پدری که به عروس خود نظردارد .
دراین زاغهنشینی تخیلزندگیهاینادرست طبقه متوسط
را باتوجه به وضعیت مادی جدید بشکل کاریکاتور و
تراژدی - کمیکی بمرحله اجرا درمیآورد ووافعیت
میبخشد. فقر اخلاق را میکشد. خلاء اخلاقی معلول
فقراست . آدم میتواند دریافتن«گنجی حقیر» به مرگ
شوهرپدر» پدرشوهر» پدرزن تن دربدهد. هرنبودنی
هرحذفی هرمرگی يك موفقیت ويك رضایت يك راحتی
ويك فرجاست. فرجیلااقل درحد با زشدن سی ساننیمتر
جای بیشتر برای خوابیدن .
حق دینوریزی را نمیخواهم ,در درام حسادت
(درایران حسادت بسبت ایتالیایی) نادیده بکیرم اما
جای جای میشود فهمید که فیلمنامهای که اسکولا برای
اين فیلم نوشته است چقدر سینمایی وغنی وبصریبوده
است چقدر درضمنلود کی تمام ریزهکاریهارا یاداآوری
کرده است .
پایان فیلم سرسام مدام ومداوم اين زندگی را
با چنان عکسی بینظیر وسکوپدهنده (نه ازهولنا کی
وبلعه ازبداعت وایجاز)ای همراه می کند که کمتر در
فیلمهای پرحرف ووراج امروز میبینم . دراینخانواده
محشر دخترله دوازده سالهای هست که هیچچیز نمیداند
مشغول کشف است . دارد به عالم زنانه وارد میشود .
وهرروز صبح ضمن نگهداری ازقفس بچههای کوچك
محله » (مهد کودلها) که عیناً لانه مرغیست روی
دیوارهای راه میرود وسعی میکند تعادل خودرا با
ح رکاتی که مثل بندبازان به بدن خود میدهد حفظ کند
واولین ترانههایی را که بادگرفته زهمزمه میکند » نمای
آخرفیلم که دوربین از لونك همراه دختر برای آغاز
يك صبح دیگر به بیرون میزند دختررا ازپشت سر در
کادر دارد تااینکه دختر بعادت ملوف به دیواره میرسد
وروی آن براه میافتد ورفته رفنه دروضعیتی قرار
میگیرد که ماسیلوئت دختررا درنمای عمومی درحالیکه
«رم » درزیرپا دیده میشود مشاهده می کنیم . دختری
که با شکمبالاآمده بازی کود کانه» خودرا ادامه میدهد.
۰ وخورشید همچنان میدرخشد وانسان
را ازاین همه رنج که درزی رآفتاب میکشد چه حاصل
که اینجا باطل اباطیل است
و و هم و
باباتو (سه زنهار)
(ژان ی - نیجربه - مسابقه)
«بعد از اودیسه (یوزپلنگ - جاگوار)» بعد از
هزیود وهرودوت (تعقیب شیر با تیرو کمان » قدم به
قدم)» ژانروش ایلیاد را بزبان فیلم آورده است .
کاملا" بداهه سرایانه ۰ تأثیر تکاندهنده او درهمین
فیالبداهگی نهفته است » اما کار او ضمناً بما پادآور
میشود که قبل ازآنکه سقراط بیاید ویونانیان را بیدار
سازد وبه ایمانی نو فراخواند » سیاهپوستانی بودند
درست مثل بقبه » . زاكٌ ریوت ۱
«یکی بود یکی نبود » سالها پیش . ..
داموره ولام » دورفیق که درجزیره فیرگون میان
۹
میخواهد با آموزش شکار برپشت زین جوانان را
جنگجو سازد . لام که طبیعتی صلحجو وآرام دارد فقط
بدنبال گاوهایش هست تا روزیکه زنش بخاطر اینکه
| لام بجنگ نرفته است اورا تحقیر میکند. پسرش موسی
هفت ساله هم به پدرش فشار میآورد : «دوستام
مسخره میکنن» . لام تصمیم میگیرد بطرف جنوب
بطرف گورونسی به باباتو برود . لام و داموره غرق در
رنگهای جادویی ولباسی رزم همراه دوخدمتکار خود
تالو و تته نیجررا ترك می کنند. درمرز نگهبان مرز نیز
بهآنها میپیوندد. يك شکارچ ی که هرگز جنگ ندیده
است . ۰
با رسیدن به اردوی باباتو داوطلب میشوند که
همراه جنکجو «کازاری» به عملیات جنگیبعدی بروند.
دهکدهای فتح ميشود . تالو زخمی مشود . رهبردهکده.
کشته میشود » تبری به چشم گازاری میخورد وگازاری
نیز میمیرد . داموره که بخاطر دختر رهبسر دهکده
جنگیده است » دهکده را باتش میکشد و اسرا را براه
میاندازد . در اردوی باباتو شادی پیروزی وحزن
مرگ گازاریست . اسپران شجاعتر به ارتش باباتو
پذیرفته میشوند. دیگرانرا تبعیدمی کنند پا میفروشند.
«دییاما» دختر رئیس دهکده به سلك زنان داموره
درمیآید. وبعد ازمراسم مذهبی تدفین گازاری» داموره
رهبرجنگ میشود .
بعد ازسه سال » لام نیز بنوبه خود به این بازی
ظالمانه کشیده میشود و زنی را برای خود به اسیری
میگیرد : مارایام (مریم).
«دییاما» ازداموره آبستن است . «مارایام» نیز
میخواهد بچهدار شود که يك پیشگو وفالگیر که پساز
بك دوری هفت ساله باز گشته است درهقابلگرفتن يك
اسر حاضر است سه زنهار و پرهیز به اسیردهنده
"بیاموزد . لام علیرغم مسخره واستهزاء جنگجویاندیگر
«مارایام» را به فالگیر میدهد ودرمقابل این اندرزها
را م ی گیرد :
هنگام غروب بیش ازيك دهکده پیش نرو -
- هرگز ازرودخانه درحال مد عبور مکن .
- اگردرشب خشمگینیبرایمقابله تاصبح صبر کن.
درست در لحظهای که «مارایام» میخواهد خودرا
بخاطر لام بکشد - معلوم میگردددکه فالگیر وپیشکو
اورا آزاد ساخته است . «مارایام» آزاد است اما لام
آورا برای هميشه ازدست دادهاست . لام تصمیم میگیرد
بدون هیچ چیز به سرزمین خود برگردد .
نمائی ازفیلم «دستیار» اثر «توماس کورفر» - سوئیس
۰
1
ك
5
رود نیجرزندگی میکنند » شکار چیو چوپاناند. داموره
دربین راه او با مصطفی تاجر که با کاروان خران
واسیران خود حرکت میکند آشنا میشود . مصطفی که
نمیخواهد شب را دردهکدهای توقف کند شب هنگام
بوسیله شیری دریده میشود . لام وارث مال واسیران
او میگردد . داموره با جنگجویان واسپران خود به او
زنهار لام غرق میشود . لام رفیقش را ازدست داده
است اما مایملك داموره به او میرسد . لام «دییاما»
را به خدمتکارش تالو میبخشد. وقتیکه لام با شکارچی
مرزبان خداحافظی میکند تصمیم میگیرد علت واقعی
مرک داموره را فاش نسازد . «همهی ما دروغگو و
ترسو هستیم » بله این راز ماست .» کاروان درغروبی
به جزیره فیر گون میرسد. لام وتالو مشکوكٌ ازسکوت
دهکده در کنار رودخانه اردو میزنند وشب هنگام برای
کسب خبر پنهانی به دهکده میروند. آندو مردی را
میبینند که در کنارزن لام خواپیدهاست . لام میخواهد
اورا بکشد که سومین زنهار پیشگو را بخاطر میآورد
وبه آردو برمیگردد وتا صبح برای مقابله صبر می کند.
روز بعد علیرغم اشکهای هر داموره با زگشت
باشکوه وپیروزمندانهای به دهکده است . لام به خانه
خود میرود وهسرش به او خوشآمد میگوید آنچنان
که هیچ اتفاقی نیفناده است . اما بعد مردی از کلبه
خارج. میشود . لام آماده است تا اورا بکشد که زنش
میگوید «پسرت را نمیشناسی » هشت سال استکه
رفتهای» ۰ لام میکوید «شکرخدا اینزنهارسوم است» .
بعد پسرش را بطرف میدان دهکده میبرد تا ماجرای
مرگ داموره را برای بزرگان محل با زگ کند ودرعین
حال پسرشرا ترغیب می کند تا مثل اوباشد ورفتار کند.
اما ناگهان آرامش سابقی خودرا بخاطر میآورد »
به طبیعت خود میاندیشد که اينك پست شده است .
به تمام ثروتی که نمیداند باآن < چکا رکند » به پسرش که
قادر نیست حکایت واقعی 1 بهترین رفیقش »
داموره را باو بکوید» . ۰
آقای پازولبنی مرحومغ حتی از بقیه و بقایای
همکاران دو سه متر آنطرفتر پرید واین اواخر مدعی
نوعی سالاد و کفبینی شدند ازطریق بازسازی سینمایی
قصص د کامرون» کانتتبوری وهزارویکشب برای رسیدن
به مردمشناسی تاریخی واجتماعی ورفتاری و کرداری
وتعمیم آن تا اجتماع وجامعه معاصردرفضای جغرافیایی
باصطلاح این قصص , که خدا عالم است وهمین خدا
اورا بیامرزاد . آنها که میخواهند بگویند من توی سر
«مال» میزنم فقط بهيک اشاره باصطلاح علمیو نار بخی
| این بنده وجهکنند. هم ارزگیری فضای ار
و باشد. من ازهمان وقتی که بمنظور
یمن و «صاحارا» دلم به تاپو توپ افناد که اینها با
۱
اجتماعی یمن - یعنی آنچه که ازمعماری تار
هنوز بافی است - با فضای اصفهانی - بازهم از
ازمعماری تاریخی این شهر بافی است برای ار
وحدت زمانی وبالطبع اجتماعی قصص هزارویع
چقدر حاکی ازبینش عمیق مردمشناسی تاریخی
چقدر دال برمعرفت تاریخ مردمشناسی . حالا نو
ژانروش است با فیلمی که ازطریق بازسازی باصو
قصههای اصیل » قصد روایت » مشاهده وضبط در
نخوردگیها واصالتهای بدوی, بیابانی و کاملا"
به محیط را دارد ودرحالیکه میخواهد فیلم سین
باشد بازیگران نیمه حرفهای وغیرحرفهای » آدمم
بومی را وامیدارد که «ادای» قصه را در بیاور ند
آن نشان بدهد کاسه دوغ را چه جوری دورمیگرداز
انتولوژی و انتوگرافی - . . . شناسی و .۰ .
نگاری که ژانروش درسینما آن دخیل پسته 9
توسل بهآن مرتباً درتأکید وتأییدخواهی اسنادیخور
در کار مستند است » مقولهاپست محترم وصاحب
ودرسینما هم البته که جای آن نه چندان پراست وس
الحق که میتواند خدمتگزار صادقی هم درمردشنانه
باشد وهم درمردمنگاری » اما این ملغمهی دابا
حیران وسرگردان است نه جداً چشم به علم و
۰ شناسی ۰۰ . نکارزی دارد ونه میتواند «سینما
. . شناسی . ۰ . نگاریها فرنگی - سینماچی جوا
و توی هندوچین وچین وهند و «ایصفاهان)
. شناسی . . . به نگاری بکار
پرداخت آنهم با دوربین و گاهی پروژ کتور وترا
واین آت وآشغالها که کدخدای آبادی را رم ه
چه رسد به الاغ ده..
این دستکاری همیشه مردم را ازحر کات و کلماد 1
طبیعیشان دور میکند » از کار روزمره بازمیدارهم
خودشان را زندگیشان را حرکاتشان را کلماتشان ر:
برای اینگروه میسپونری جدید «درست» میکنند |),
رنک می کنند » بزلگ می کنند ومسخره بازی درمیآورا ۲
وضبط این شکل مصنوعی غیروافعی بخاطر این کود ی
وان کوشه ناخودا گاه که دوربین بیتفعر مشغول 1
کردن است میشود دکومانتر اتنوگرافيك . اما بدبخنا( ی
زعدان فیامهای ازاین دست آنقدر کم ومحدود است ۱
زمینههای کار هرروز آنقدر محدود ومحدودترمیشود!
باید شا کر این کوششهای بدرستی هدایت نشده و باعه
زمینهای از ِ
مج چم ری 30 نس ۲[
يك واحد تسار رویهم گذاشتهاند.
,که تولدش به ۱۹۲۲ میرسد . سینمابی
فقیر ذبیتجربه . اما فردا ما با نامهای
لاسان» » «بوبوهاما» » «اومار و گاندا»
ِِ" یه بیشتر برخورد خواهیم کرد .
: وتان ژانروش درصدد با زآفرینی تاریخی ۲
تاریخ ازشکم روایتهاست . رواینهایی که
نسل به نسل وسینه به سینه گرم وزنده به
کرده است . اما بازیابی سنت گمننده تاربخی
این بازسازیها بسیارمشکل بنظر میرسد وشاید
ست . درآغاز وظایف او به کارهای 0
ود میشود اما هرچه بیشتر آشکار میگردد که
اعات اربابش چیزهای بیهوده!بست. او بیشترحالت
ی پیدا میکند. اوقاتی که توبلر وقت خودرا در
۱ 3 ا میگذراند جوزف همدم هسر او میگردد و
او درمسائل آموزشی . بالاخره اوضای اقتصادی
ورا مجبور می کند که خانهنثین شود و باصطلاح
پیکاران قرار بگیرد . والسر نویسنده این
ثعیین می کند که این داستان را نباید کاملا"
تلقی کرد چرا که خود او وقایع آن را هنگامی
ن دستیار تجارتی يك مهندس اسنخدام شده
وادنسویل کنار دریاچه زوریخ تجربه کردهاست.
میخواهد کاملا" به داستان والسر وفادار بماند
اثتقال آن اززبان مکتوب به زبان فیلم طبیعناً
"وتعبیراتی را پیش میآورد . گرچه داسنان در
اتفاق میافند فیلمنامه با سائلی مثل بیکاری که
83 روز نیزهست سروکار دارد . درفیلم کاملا"
شده است که تفسیر وتحلیل طبقه متوسطالحال
۶ بورژوا که در کناب آمده است عیناً تصویرشود.
* ادعا شنده استکه این اثر والسر کاملا"ً شاعرانه
#-. قصد دارد نشان بدهد که تعیل والسر از
دور 0 نیست» -
کورفر فیلمسازیست با تمایلات سیاسی اما ۳
تاآسمان با فیلسازانی چون لیتین که درفستیوال امسال
برای اثبات حقانیت طبقه استثمار شده کا رگر حمام خون
آغیرممکن براه انداخته بود متفاوت است . اگرقرار باش
سیاست درسینما جاّی پیدا کند بزبان کورفرها خواهد
بود تا فیلمهای مبالغهایافسانهای یاضبطهای مصاحبهای .
درسطح فیلمهای خبری اما دست کاریشده که این روزها
خیلی شیوع پیدا کرده است . یادآوری میکنم که از
کورفر فیلم «مرک مدیر سیر 2 مکس» قبلا" درجشنواره
فیلم تهران نمایش داده شده است . فصلهای فیلم و
اجزاء تصویری فصلها بلند وبررسی کننده وضرب فیلم
مثل درون تسلیم ژوزف .مارتی سنگین ودیگ رگذر است
که ضمناً احوال جامعهای که همه چیزآن تعبین وتثبیت
شده است را نیز القاء میکند. کورفر بخوبی تنهابی
و کر- کارمند را که ازیکطرف عاجز و اسیر دست
کارفرماست وازطرف دیگر بدون او کارفرما فلج است
بخوپی نشان داده است . سالهای عمر ژوزف مارتی با
همهی پیروزیهایی که ممکناست درارتباط با کارفرهمای
خود بدست اآورده باش میگذرد . مارتی یکروز با
یکدست لباس ويك چمدان مندرس میآید ویکروز بعد
زچندین سال کارمیرود باهمان لباس وچمدان مندرس.
عملیات ماروزبا
(میگوئیل لیتین - مکزيك - مسابقه)
برای ساختنفیلم سیاسی امروزباید اسباب بز رگی
را جمع کرد . اسباب بزرگی عبار تستاز دراختیارداشتن
يك کا رگردان که نسبتاً شهرت سیاسی ومنعهد دارد :
شهرت سیاسی لیتین حداقلش «تبعیدی» بودنش است.
ازسال ۱۵۷۲ که حکومت سالوادور آلنده - که در
دوره او لیتین مدیر «شیلی فیلم» شد - را برچیدند »
لیتین درمكزيك کار می کند. دوره فعالیتهایتتا تریاش
هم بسپاری ا زکارهای پینترومیلر وبرشت ونمایشنامه -
نویسان «متعهد» آمریکای لاتين را بروی سن آورده
است . برای «سرزهین موعود» فیلم قبلیاش در ۱۹۷۶
جایزه «زرژ سادول» را بعنوان بهترین فیلم خارجی
نی زگرفنه ایت . خوب این کا رگردانش . مورد بعدی
دراخنیارداشتن يك يا چند هنرپیشه است که باصطلاح
خودشان را وقف سینمای سیاسی کردهاند. جان ماریا
والونته چطوراست ؟ از او بهتر پیدا نمیشود . بسیا
خوب آهنگساز چطور؟ میکیس تتودوراکیس ؟ عالی
» مکزيك که |
اه اشکالیندارد همان ۳ دوبارهگرفتار |
شده را یقهاش را بگیرید. اما ممکن است دردسرهای
سیاسی پیش بیاید بهتراست به «امروز» شیلی کار نداشته
باشید. وبنابراین قصه برمیگردد به کار گران يك معدن
نیترات درشیلی ۱۹۰۷ .
تابحال فیلمی با این همه حماقت وخون ساخته
نشده است . با این همه شعار وتخیلات عاشقانه درباره 1
مبارزات طبقاتی . تابحال حتی اینقدرموضوع را - ضمن
اینکه میخواهد تأکید کند نه - سانتیمانتال سرهم
نکردهاند. تابحال به این بیمعرفتی سینما را دستاویز
نکردهاند. نه این فیلم ونه هیچ فیلم دیگری نه فقط
ازنماشاچی يك جوان ویتتامی نمیسازد » يك آزاده
آمریکابی نمیسازد بلکه وادارش کند بیشتر به اين
جناحهای هنرمندانه چپ وراست بخندد . اصلا" این
واقعاً نهایت خوشبینانه تصورکردن است» خوشبینی
دیوانهواری که فک رکنند با اين فیلمهاهم میتوا نآ گاهی
سیاسی فراهم کرد . اين فیلم را باید درفستیوال مسکو
عرضه میکردند وجایزه اول میدادند يا کارلوواری .
تأسف تماشاچی از بیشرفبودن فیلم نیست ازسادهلوحی
فیلساز است . آدمیواقعاً دلشبدرد میآید که به هرچه
که حولوحوش «حق» ساخته میشود بد بکوید » اما
چاره چیست . این فیلمها نه سند سیاسیست نه استناد
سینماییست ونه يك اعتراض درهنر حل شده . ونه
گرهای ازمشکلی باز می کند فقط «آخیش راحت شدم»
دارد آنهم برای فیلسازان ونه حتی تماشاچی عقدهمند.
کجای دنیا درتحت شرایط دست شاندگی يك
سیستم سرمایهداری استثماری که .يك مشت سرمایهدار
خارجیوداخلی حقوق بده نظامپانبودهاند ونگهدار نده
سیستم قرار بوده که نظامیها » پلیسها و .۰ . . به
آدمهای طاغیوعصیان کننده - که ضمناً درد بهآنجایشان
رسیده که توی تاریکی ازپشت خرخره میبرند - النفات
پرتراند راسلی پیداکنند وبمردم ادوکلن بزنند و با
بچههایشان عروسك بازی کنند؟
درچنین شرایطی اگر پلیس سوارنظام کارگران
شورشی يك معدن را به رگبار نبندند واعدام وتیرباران
نکنند باپد فرستادشان برای معاینه پزشك روانی . اين
حعایت اریخ است یعنی حکایتی است درچهارچوب
تاریخ اما خدا میداند چه میزان ناچیزی ازآن قابل
استناد است ومبالغه کردن در نماپش خشونت وسبعیت هم
دیگر خیلی دستمالی شده .
واقعاً درپایان اين فیلم فقط اظهار تسف لازم
است . یعنی يك آگهی" تسلیت برای کسانیکه به این
استادی میتوانن د گریه کنند ودل بسوزانند. صد البته
آقای لیتین تعمیم ذهنی قضیه را خواستار ومدعی
هستند وشیلی آغازقرن را ازيك دهکده به پهنای شیلی
معاصر تشبیه میسازند. این کارها مالیات ندارد هیچکس
هم ازآدمیزاد نمیخواهد که آثبانش کنی . نازه دراین
دنیای هیپ و کریت وسوفسطایی همه چیز ضد خودش را
هم معنی میدهد چه برسد به تعمیم واین ۰ ۰ ۰ اما
مدتهاست که دیگر دراین فیلم سیاسیهای روزنامهای»
حزبی » قطعنامهای » اعلامیهای که ازيك طرف آزعین
تاریخ وحرف فرسنگها فاصله دارد وازطرف دیگرمدعی
«بلافاصله گی» ست توی کت امثال بنده نمیرود که
نمیرود که نمیرود . البته این مطلب ارتباطی بهآرزو
برای موفقیت وزندگی بهتربرای تمام ملل آمریکای
لاتین نداردکه واقعاً هرانسانی آرزومند آنست .
«داستانفیلم در ۱۵۰۷ درشیلی بوقوع میپیوندد.
دردهنده ماروزیا که برای معادننیترانش شهرت دارد»
یکروز زنان دهکده جسد یکیازمدیران انگلیسیشرکت
معدن را پیدا می کنند. ازآنجا که مقامات رسمی شر کت
پافشاری می کنند که جنایت فوراً پاسخ داده شود » ارتش
سرانگشتی يك معدنچی را بنام روفینو دستگیر می کند
وتیرباران می کند با اینادعا که او درصددفرار آزدهکده
بوده واین تخطی ازقانون است .
به خونخواهی روفینو یکیازدوستانش. سباستیان
دستگیر وتیرباران میشود . اعنصابی آغاز میشود و
بلافاصله همه جا را فرامیگیرد . «جونز» مدیرشر کت
از ایکو يك شهر نظامی درجنوب دهکده ماروزیا
تقاضای تقویت نیرو میکند. اعتصاب باید فرونشانده
شود کمپانی تحمل ريسك پخش ناراضیها را درجامعه
معدنچیان نبترات ندارد. نظم ومقررات باید اجرا شود.
ستوان آرخادونا فرهاندهگردانی که به ماروزیا اعزام
شده است هی وانتسد ۰ « مضمحل ساختن این دشمنان
وطیرستی ست » .
يك شب انفجاری رخ میدهد وسربازهاد رآشفنگی
وهراس یکدیگررا با تیر میزنند وبعد معدنچیان را
متهم می کنند. حکومت نظامی اعلام میشود . جستجو »
تفتیش روزانه » شکنجه واعدام . وقتیکه رهبران
کارگران به زندان میافتند » معدنچیان سازماندادن
به مبارزه شان را آغاز میکنند . .
ایستگاه بعدی گرینویچ ویلیج پل مازورسکی - ایالات متحده امریکا)
4
۹
ایستگاه بعدی » گرینویچ وبلیج
(پل مازورسکی- ابالات متحدهام ربکا مسابقه)
«گرینویچ ویلیج درقلب نیویورك بسال ۱۹۵۳ .
لاری لاپینسکی؛ بر و کلین ويك زندگی خشك ومحدود
اما بیدردسرخانوادگی را بقصد کسب استقالال درزندگی
وجامه عمل پوشاندن به رویاهایش ترك میکند : او
میخواهد هنرپيشه شود . او جاهطلبیهایی دارد و
همچنین خوشذوفی وشوخطبعیهایی . او بیست ساله
است وزندگی درانتظار آوست . او بزودی با سه چهار
نفر آدم جوان دیگ رکه بیشباهت به او نیستند آشنا و
صمیمی میشود . فیلم با لطافت وظرافت اززندگی آنها
دراین «دهکده» خبرمیدهد. «دهعده» ای که تمایلات
وتوجهات تتاترجوان وپیشرو آمریکا درآن آفریده شد
ودرشرایط کولیواری زند گی کرد - درست مثل «سن
ژرمن دپره» - يك اجتماع کامل ازهنرمندان چوان »
نویسنده » نقاش » موسیقیدان ونئوازنده » که بسیاری
ازآنها امروز شهرت جهانی دارند» .
«وقتی که «هاری وتونتو» را در>۱۹۲ میساختم»
سه ماه درنیویورك بودم . گرچه درطول پانزده سال
گذشته که در لوسآنجلس زندگی میکنم من بارها به
نیویورك سرزده بودم » اما اين اولینباری بود که سه
ماه متوالی بعد ازاین همه سال درشهرخودم گذراندم .
دراین سه ماه درهتلی د رگرینویچ ویلیج چند خیابان
آنطرفتر ازمحلی که دراوایل دهه پنجاه زندگی می کردم
مستقرشدم . وفکرمی کنم اینبارزمانبسیاری ا زخاطرات
مرا زنده کرد .
خاطرات ماجراهای من بعنوان يك بازیگرجوان
که میخواست «هاملت» بشود وبه ایفای نقشهای فرعی
جوانهای محکوم وبزه کار رضایت داد . .
بهمین علت وقتی به لسآنجلس ب رگشتم وشروع
کردم بنوشتن حایتی که درامد درباره آن روزهای
ابتدای کار در «ویلیج» بود . من قصد نداشتم تفاوت
درشیوه زندگی زنان ومردان جوان دهه پنجاه وهفتاد
راکه دراین منطقه بودند وهستند را بگویم اما وقتی
فیلم تمام شد برایم آشکار گردید که «ما » خیلی بیشتر
حرف میزدیم » که «ما » خیلی «جدی» تربوديم » که
«ما » خیلی خبلی خیلی بیشتر جاهطلب بودیم و کلی
از تظاهرات فیلسوف مابانه خود لذت میبردیم . ۰ . اما
هیچکدام ازاین مسائل هنگام نوشتن فیلمنامه درذهن
من نبود . من فقط سعی می کردم بخاطر
لحظاتیرا که برایم مهم بودند پیدا کنم وب
بدهم » افسانهایاش کنم تا مردم بتوانند از
لذت برند ... من بیقوارهگی مداومی را بیاداه,
بالا پائینهایبسیار. ۰ . او لینعشق ۰ ۰ . ترك خ
وترك خانه دراوایل دهه پنجاه آنقدرها معمولنو
مردهای بيستويك ودوساله فقط به دودلیل مع
خانه پدر ومادری را تركکنند یا برای رفتن !
وظبفه ویا دانشکده ۰ ۰ . فقط « کولیها وجنگ
بودند که خانه را بقصد گرینویچویلیج ترك میکرا
وما فکر می کردیم که تافته جدا بافته هستیم ...۱۰
میخورديم ... سیگار دود میکردیم وتوی <
میر قصیدیم ... اما همه ما هنوز بطور دردناک
دو. دنیا مانده بودیم ... دنیای کود کی (مال :
بر و کلین گذشته بود) ودنیای گرینویچ ویلیج ...
برای فیلمبرداری وساختن «ایستگاه بعدی » ۲
ویلیچ» به «ویلیج» ب رگشتم] نقدرها که خیلیهامی
آنجا را دگرگون شده ندیدم .۰۰ . البته درست
امروز آنجا خشونت بیشتری هست . . . همه جیزه
بنظرمیرسد .. همه این چیزها درست . . . اما
واقعاً مهم یعنی مهمترین تفاوت فکر می کنم 1 ۹
اس که تمام رفقای آنرو زگار من (ا کثریت شان
دیگر آنجا. نیستند .۰ . وقنیکه درخیابانها قدم
بیگانهها وغریبهها را میبینم . . . بدیهی اس
اما هنوز هنرمندان » نقاشان » بازیگران» ن
متظاهرهای جوان وپرآرزوبی دراینجا زندگی ۶
۰ کرینویج ویلیج هنوز بیتا ویکناست .۰.۰
بر گشتنبه آنجا هستم . . . به صرف کردن وفت لا
درنیویورك ... شاید حکایت فیلم این چیزها با
مطمتّن نیستم . . . نیرویی که درشهر نیویور9
درهیچ شهر دیگری درایالات متحده وشاید دنا
ندارد حفبقناً تنها شهریست که درآن
مداوم باثروتعند وفقیرروبرو میشوید. شهری ۶19
آزفرهنگهای مختلف .۰.۰ شهری با ضرب 3
سریعتر .۰ .. که مفهوم «بقا » بشکل عجیبی
هیجانآور میشود .۰۰ . یکجور پیروزی درفقه
را درآن به شب رساندن هست . . .
من همیشه اعنقاد داشتم که نوشتن چیزی
اتف ازفیلمهايم بعدازساختن فیلم حقیقتا کار ی
است . . . اينکه فیلم باید بتواند خودش حق
, ...اما باید اعتراف کنم که بعدازنوشتن این
ن درباره «ایستگاه بعدی » گرینويچ ویلیج » .
ی که بیشتر آزهرچیزی درمن پیدا شده است .
عجیبی از «محبت» و «درد» .۰ .. ازخنده واز
.دادن ۰ ۰ ۰ ماجراجوبی بلندپرواز و کمدیخودمانی
,| بنابراین هیچ چیزنباید عوض شده باشد ء اینطور
ن ؟»
(ترجمهآزادی ازنوشتهی پال مازورسکی
پرفیلش) با عنوان : تفکراتی درباره
«ایستگاه بعدی » گرینویچ ویلیج» .
هازورسکی یکیاز با استعدادترینفیلسازان امروز
یکاست . خودش معنقد است که کارش تألیف
یهای خصوصی درباره موضوعات جدی» است
بزرگترین تأثیر ونفوذ درکارش اززندگی
پودش ناشی مشود با این حال وعلیرغم تشابه شدید
گذشت جوان فیلم به وقایع کلی زندگی خود
ورسکی » او نمیپذیردکه فیلم خودنکاری باشد
۰ مازورسکی با سابقه کاری که دربازیگری دارد
قش کوچکی درترس وهوس ساخته استانلی کوبريك -
دیکری همراه با سیدنیپواتبه درجنگلنخته سباه -
(کارهای تئاتری وتلویزیونی متعدد) دیگر از اداره
ان ازیگران عاجزنیست . اما این درمقابل طنزوشوشطبعی
گنر رمقابل شناخت بینظیر واستثنایی فضا وشخصیتها
ف سبار بسیار ناچیز است . يك لحظه نیست که کسیبتواند
رو آزچنگ کلمات فیلم » رفتار بازیگران خلاصی داشته
اشد. به تمام معنی فیلعی آمریکایی آنهم ازفیلمهابی
اینروزها خیلی کم دیده میشود (دراین ردیفاز لحاظ
وم ثلرت سناریو » نمونههایی که درخاطرتان مانده باشد
«آلیس دیگر اینجا زندگی نمی کند» و «زنی تحت
و لأثیر» ازجان کاساوینس را میتوانم نام ببرم). هیچکس
يك ثبه ملا نمیشود . مازورسکی هم در کارش دوده
ار جرا خورده است . نویسنده اول برنامههای «دانی کی
یآقو» بودن برای چهارسال نه بیدلیل است ونه بدون
اجر. از «شلی وینترز» مادری ساخته که فقط ازدست
این دونفر برمیآهد. اکر قراربود جوایز درست تقسیم
ود مازورسکی باید با اتوره اسکولا (زشت ء کثیف »
پست) ومارتیناسکورسیس (راننده تا کسی) درافتخارات
اسال کان سهیم میبود . چنان سکوت شد انگا رکه
اره بلور (فیلیپگارل - فرانسه)
اصلا" این فیلم را درقست سابقه نشان ندادهاند.
آنوقت میگوئید چرا صدای آدم درمیآید که به مار کیز
فون 1" بیخون و روح جایزه مخصوص میدهند
(درحالیکه انصاف نیست آدم را مجبور میکنند توی
سرفیلم بزند) آخر وقتی مازورسکی هست اريك رومر
باید برود توی همان گرینویچ ویلیج جزو «آرتیستهای
آینده» بنشیند قلسفه ببا فد واسپرسو بخورد .
لنیبیکر بازیکر جوانی که نقش لاری لاپینسکی
را بازی میکند میباید با خوزه لوئی سکومز (بازیگر
فوقالعاده اسپانیایی فیلم پاسکال دورانت که الحقجایزه
حقش بود) درجایزه بهترین بازیگر شريك مپشد واگر
قرار نبود ژست مجارستان را حفظ کنند واظهار التفاتی
به دومينيك ساندا نیزنشود (ماریتوروشيك و دومينيك
ساندا اشتراکاً جایزه بهترین بازیگر زن راگرفتند).
درقیاس با ثلی وینتر ز که دراین فیلم باصطلاح بازیگر
زن نقش دوم است اصلا" محل وجایی نداشتند. بازیگر
زن فوقالعاده واستنایی اسال شلی وینترز بود وبس
وداوران محترم درجهت تایید این نظر کافی بود که
«شلی وینترز» سرایدار آپارتمان «مستأجر» پولانسکی
را نی ز که بفاصله چند روز با این فیلم درجشنواره
دیدند مقایسه می کردند تا میفهمیدند این بازیگرچقدر
با استعداد وچقدر حرفهایست وچطور نمیگذارد ازهر
نقش به هرنقش ذرهای ازوجود خودش یا نقشهای
دیکر بافی بماند. شلی وپنترز بازیگریست که درروی
پرده سینما فقط وفقط شخصیتهای آفریده شدهاش را
میبینم . در مصاحبه مطبوعاتیهم خیلیافناده ودرویش
کفت «ا گر میخواهد شانسی باشد میخواهم برای
مازورسکی باشد » کان دیگر نمیتواند افنخاری بمن
بدهد ما آب افتخارات را ریختیم و الکش را آويختيم.
اما داوران به مازورسکی هم اعتنا نکردند.
هو اره بلور
کا رکردانان)
«کاری استتيك (از لحاظ زیباییشناسی) کردهام 5
چون فکرمیکنم چیزهای زشت وجود دارد وهنوز
چیزهای زیبا . من ترجیح میدهم تصاویری بسازم که
از لحاظ زیبابیشناسی چشمانم را بشگفتی بکشاند.
برای من سینما لحظهایست که من دوباره خودرا
بیابم » مقصودم این استکه آن لحظه که من واقعاً از
خود بیخود شدهام ووجود ناخودا گاهم بیش ازآنکه
باید پیشی میگیرد » شروع به فیلمبرداری میکنم - اگر
دوربینی دراختیار داشته باشم - دوباره به دئیای
خوداً گاهی هستی باز میگردم . من عمل پوچی چون
بریدن رگهایم را در وان حمام پیش نخواهم گرفت .
من هميشه فکر کردهام که هنر ذهنی بوده واینکه
غیرهمکن است هنری عینی (اوبژکتیو) بوجود آید »
ازاین گذشته من هم رگز چنین کوششی هم نکردهام .
هیچکس نباید فک رکند که يك هنرمند کسی است که
خواهد آمد تا جایی راکه شما انتظار دارید پرکند .
اینکه هنرمند میتواند کوچکترین کمک و دادرسی باشد-
من درخصو صيكچیز آیمان دارم : هنر بیفایده است».
بعد ازاپنهمه سالی که درتاریکخانهها سر کردهام
با دیدن فیلمی که دومينيك ساندا را همان مانکنی که
درابندا بوده نشانم میدهد ومرور این قطعنامهای که
بو ی گند پنیر درجه يك فرانسوی ازآن بلند است واقعاً
باید احمق باشم که حتی دشنامی نثار آقای فیلیپگارل
کنم اما این تهمت را (اگر بزنید) بجان میخرم .
ما نامهای بسیار داریم
(مای زتر لینگ - سوئد - دوهفت هکا رگردانان)
فیلم شانزده میلیمتری و ۵۱ دقیقهای مای -
زترلینگ . عذرخواهانه میآّید ومیگوید که فیلم را با
عجله وبرای منظور خاص (جنبش زنان وتظاهرات
رسمی مربوطه) ساخته است وبرای تلویزیون کانال دو
سوئد . فیلم چندان تازه هم نیست » فوقالعاده هم
نیست . سعی می کند صداقت داشته باشد وبه همین
منظور خودش درمقابل دوربین خودش مینشیند . زنی
که بازیگریش درتاریخ سینمای سه کشور ضبط است ؛
سوئد » انگلستان وآٌمریکا . درمصاحبهای میگوید:
«دوتنهایی که برای محافظت ازخود برایبکدیگر
حدوحدود قائل میشوند » دوتنهایی که یکدیگررا بجا
میآورند ۰.۰.۰ یکی همکن است عشق را درشنوهای
ادراك نماید .۰ .
مهمترین چیز رشدکردن وظاهرشدن است » نه
ازطریق يك مرد بلکه همهی زنان در کنار یکدیگر و با
ظرفیتهای خود .
هبو لاهایمنمهر با نند» آ نها زمنپشتیبا نیمی کنند .
ما نامهای بسیار داریم (های زترلینگ - سوئد)
-
* اس و اس یت سا دش ۳ ار ۳ و مت مس من تس تمس سب مس سس سس سس یی سس حیحصت از رس زین سس اس سس سس سید مد سارت لا متسد خی زج عما مک جک متس اس
۱ هربار که وسوسه شدهام آنها مرا زنهار دادهاند . . .
«این کار را نکن . نمیتوانی توقفکنی . مجبورمیشوی
فراتر بروی - اگرچنین نکنی پس چطور ممکن است
رشد کنی 0 ۰.۰۰«
فیلم کسالت يك زندگیرا درمیانعشق, زناشویی»
فسق ومادری ازچشم یکزن دنبال میکند. سعی میکند
«حق بجانب» نباشد . اما هست . کمی آرتیست بازی هم
دارد . زنها هم دست زدند.
دوثئل
(ژاك ربوت - فرانسه - دوهفت ه کار گردانان)
«درفیلم ممکن است انسان يك درندهخوئی را
برپیشانی ماه بخواند. اما ماه تنها نیست . براساس
پارهای ازافسانههای اساطیری ماه انعکاس خورشید
است وپیامبر او : براساس پارهای دیگر ازافسانهها ماه
معرف کم وبیش مشخصصفات شوم وسیاه خورشیداست.
هردو (ماه وخورشید) امکان زندگی کردن را فراهم
کردهاند. ومعهذا هردو این مشار کت را حاشا می کنند.
آنها بر«دوئل» روشنی میدهند آنگونه که خاطره زمین
را نگهداشتهاند وبرافسانههایش تأکید میکنند .»
ل#قلآنها که «سلین و ژولی به قایقرانی میروند»
را درجشنوارهی پیشین دیدهاند تا حدودی با شیوه کار
ژالك ریوت آشنا شدهاند. فیلمهای مهم قبلی او بهترتیب
ازاین قرارند: 6۲ع67ظ دا امن شا که همکار
دیگرکایه وسینمابی ریوت » ژان - لو گدار درآن
نقشی بعهدهگرفت (۱۹۵۱-۷) » پاریس بما تعلق دارد
۰ (۱۵۶) » سوزان سیمون» (۱4۲۵)» «مذهب
دیدهرو» (۱۵۹۲6) » عشق دیوانه (۱۹۸) »غریبه
(پخش نشده ۱5۷۲۱) علت عدم پخش خیلی مختصر از
این قراراست مدت فیلم دوازده ساعت وچهل دقیقه .
ژاكٌ ریوت اینفیلم را بانهایت ناراحتی تدوین مجددی
کرد ودرسال ۱۹۷4 به نمایش درآمد و با طول مدت
نمایش حدود چهار ساعت وبیست دقیقه ! بگذریم در
این بینابین او فیلمی نیز درباره ژان رنوار که زمانی
دستیارش بوده میسازد بنام «ژان رنوار » حامی»
(۱۹۲۷-۸) وبالاخره نوبت میرسد به سلین و ژولی
به قایقرانی میروند (۱۵۹۷4) » ودوئل که کارش می کشد
به ۷ - ۱۹۷۵ ودرآغاز قراربود با نام زندهباد (ویوا)
برپرده بیاید واین یکی ازنقطه نظر زمان سینمایی »
دوئل (ژاك ربوت - فرانسه)
۹۹
مراعی مدت متعارف وقراردادی ودر ۱۱۸ دقیقه .
پنه لویی هاستن درگزارش جشنواره کان ۷۱
(فصلنامه تابستان سایتاند ساوند » ۱۵۷۲) بهاینمطلب
که جدا ازوضعیتهای مختلف » فیلمهای زالك ریوت
حلقههای زنجیر پشت سرهماند ونباید حلقهای را از
دست داد اشاره می کند. این مطلب حامل اشاره دیگری
نیز میتواند باش وآن اینکه دیگر باید ژاك ریوت را
چه کارش را به پسندیم » وچه نپسندیم در کنار دیگر
کا رگردانان موّلف وصاحب سبك طبقهبندی کنيم .
ازطرف دیکر دیوید تامسون فرهنگنویس سینمایی
ژاك ربوت را بعنوان مهمترین کارگردان درحال کار
زمانه بجا میآورد . خوب دست وقلم میلرزد مگر نه
نه اينکه ما چشم به دست وقلم ازما بهتران داریم . اما
نه اگر ژالك ریوت را بجای بياوريم حکایت رعب و
مرعوب نیست . ریوت ازهوا نیامده » پله پله بالا آمده
وتجربه کرده وحرف وحرفهایی دارد وعلائقی درسینما .
او سینمای آمریکاییها را علیالاصول میپسندد و
فضاهای اشتروهايم » روسلینی » مورنائو وفریسلانك
(خدا رحمتش کند) را بجا میآورد (فرهنگ سینمابی
دیوید تامپسون - صفحات 4۸۰ تا 4۸۳) . اصلا" در
قسمتی ازفیلم «پارپس بما تعلق دارد» دريك مهمانی
نمایش «متروپولیس» جریاندارد. بنابراین ژان-کو کتو»
فیلم - شب وسپاهیها وتاریکیهای حامل بارهای
دراماتيك را میتوان 0 فیلمهایش نشان کرد واینکه
مردم فیلمهایش بیشتر علاقه به افسانه سازی زندگی
دارند تا اینکه ۲ و گاهانه فیلساز
دنیای خیال باشد. بنابراین فیلسازی او به اعتباری
مدعی صداقت ومعنا نیست . ودرفیلمهایش «بازی»
باصطلاح غیرمعقول آدمیزاد بیشتر جای دارد تا منطق
ومعقولیات که ما معمولا" بخودنست میدهيم . وبرهمین
آهنگ جدال دائم الهههای شب وروز (ژولیت برتو
وبول اوژیه) وچیستانی که نباید درپایانش راه حلی
باشد دراین آخرین فیلم آغاز میشود . حقیقتش این
خجالتزده هم فرصت تماشای بیش ازيكبار این فیلم
را نداشت وچون «پنه لوپی هاستن» هم یعبار دیدن
راکافی ندانسته است میتوانم ادعا کنم شاید بسیاری
آزمطالب را متوجه نشده باشیم . اما يك چیزسلم است
وآن اينکه ریوت میتواند (وتوانسته است) کتاب سیاه
سینمابی را درست قوام بیاورد . آن کتابی که درسینما
بعلت «پسپیام ونتیجه فیلم چه بود وچیست» مدتهاست
مهجور افناده است : هميشه کسی میمیرد
پرازتهدیدهای سلم وناپیدا وهمه چیز درآن
میداند » هميشه سی زودتر رسیده است .
شب وروز فیلم «عکس - عین» شب وروز
هولنالتر میشوند » دالانها بیگزند نیستند »
فقط یکبار نمیمپرند وهمه چیز احتمال دارد واین
وسیاق است که لذتهای لحظه به لحظه فیلمهای"
را هعکن ساختهاست . توجهی کامل به حادثهای
میافند وحاذثهای که «بی بروب رگرد» بدنبال
شاید ازاینروست که پایان فیلم مثل پایان فصلی
است . کنابی که تمام نشدنش نصف رضایت خوا
وشاید به همین دلیل استکه ربوت بسختی
فیلمهای دوساعنه بسازد . راستی نمیتوانم به
خاص دودنیای مختلف پولانسعی (مستآجر) و
دراین فیلم ازپارس اشاره نکنم . پاریس
نقاشهای کنار خیابان » موزهها » شانسون و کار
پاریس فولیبرژه و کان کان پاریس کافهزده کی ب9؟
کجاست ؟ اینجا شهریست که همه درآن تنها ۵
شهریست پرازتوطنه ودیوارهای پرچشم وناظر» هم ش
کواریومی که در کنارشقرارهای توطئه آمیزمی گذا
نهادی ازلی از «کنسرو» حیات وزندگیست .
متا
(رومن پولانسکی - فرانسه - مابقه)
«ترلکوفسکی (رومن پولانسکی) کارمند جر
دريك دایره بایگانیست . طبیعناً آدمی خجالتی"
درایجاد رابطه با غریبهها اشکال پیدا می کند
یتآپارتمان خالی دريك محله خوبپارپسپیدا
سرایدار (شلی وینترز) به او میگوید که مستأجر ؟
آپارتمان که دخترجوانی بوده چند روزقبل خودا
ازپنجره به بیرون پرت کرده است . موسیوزی (ه
دو گلاس) مالك ساختمان با اجاره ساختمان. 1
ترلکوفسکی موافقت میکند. ترلکوفسکی به +
میرود ودر کنار تختخواب شول که کاملا" بیحر
با استلا (ایزابل آجانی) آشنا میشود وروز را ب
به شب میرساند.
روز بعد ترلکوفسکی اطلاع پیدا
مرده است وبعد بهآپارتمان جدید اسباب کشی می ؟
بتدریج او خودرا مجاب میساز د که هسایگانش ۳
أ
«ایزابل آجانی» ستاره فیلم «ه
درجهت زنده سازی شخصیت سستأجر |
تمان در او هستند » با این قصد ونظر که او
شنی مشابه را تجربه کند .»
زگشت به تم مالوف تنهایی ورنجهای ناشی از
ی درجوامع شهربست . مراد ازتنهایی » تنهابی
لاب شده نیست بلکه عجز درارتباط برقرارکردن
"اک نٍ ودرنتبجه تنها شدن وتنها ماندن . این حالتکمو
ی که ۱ درهمهی سا کنین شهربز رک وجود دارد اما بدا
([ «بیکانه» » «غریبه» » «شهرستانی» » «غیر» »
۵ 2 جهدار وبیدست وپا . (ترل کوفسکی مرتباً یادآور
"۰ یس همه شدن خویش است وبراین سئله با توجه
ند اصرار دارد و بااين تأکیدها بیشتر لاینحلبودن
1 مت کر است : «ژوسویی ناسیونالیزه») .
مالیخولیا هميشه حاضر است فقط کافیست کمی
یداد داشته باشیم و باآن تنها بمانیم درحقیقت بروز
#اری روانی ترل کوفسکی (نقشی که توسط خود رومن
ایفا میشود) يك نوع معالجه خصوصی وخود
پست . او کوچکترین رابطهای با اطرافیان خود
آرد بنابراین با توسعه و گسترش رابطه ذهنی خود با
دختری که قبل از او درآپارتمان مورد اجارهاش
کرده وبعد .ازپنجره همان آپارتمان خودرا به
ن پرت کرده وخود کشی کرده درصدد نجات از
وایجاد جمعیت است . «فانتزی سیاه» و «کمدی
آف» اغلب از آذهان انسانهای رفته رفته بطرف انزوا
ده شده جاری میشود وهميشه نیز بهراندازهای که
سیاه باشد اظهار نامهای برای ایجاد ارتباط ومیل
"[ندگی ست . نویسنده درضمن گزارش وتفسیر «دوئل»
ار ژاله ریوت به این دنیای بازی سیاه ومردمی که
ریننده آن هستند اشارهکرد . همچنین به صورتی
ریس» که بیشتر درونیست . «پاریسی» که مفهوم
شهرهای جهان را دیگر نمیتواند بدك بکشد.
نی ازشهری هولناك » تهدید کننده وپرازتوطئه که
ز «ریوت» ویولانسکی فقط درافانههای «فرانژو»
هایی ازآن هست . پاربس آپارتمانهای کهنه و با
های چوبی پوسیده که حتی آشکار کننده قدم زدن
ای انسان درخلوت خویش است . پاربس بایگانها
بکا تور نویسهای کوچك ومرعوب . پاریس باسا کنینی
و کینهتوز که درآن تشخیصدیوانه ازعاقلچندان
۶
ردئو
(رومن پولانسکی» و «شلیوینترز» درنمائی از فیلم «مستأجر»
درستاجر تم دوفیلم نسبناً قدیمی پولانسکیدرهم
آمیختهاند. هم شکل خارجی وهم شکل درونی ایندو
فیلم یعنی فیلمهای » انزجار (۱۹6) وبچه رزماری
(۱۹2۸) دوباره در «مستأّجر» دیده میشود . ما کبت
(۱۹۷۱) ۰ چی ؟ (۱۵۷۲) وچاینا تاون (شهر چینی
۶ تقریباً آزاین تمها فاصله داشت . اما مستأجر
دوباره آدمها را دراسارت آپارتمانها قرار میدهد -
اسارتی که وجود دارد . این بیپناهی ودیوار بهدیواری
با شروشیطان که ازشکم معماری قرن ببرون میزند و
باصطلاح آدمها را بهم پیوسته است . مهم نیس ت که
دراین تحمل تهدید وهراس خود پا دیگری يا دنیا را
به نابودی بکشانیم . هراس وترس آدم درستأجر-
همچنان که درفیلمهای ذکرشده - دررابطه مستقیم با
محل ومسکن آدمیست . معمولا" درفضای خیابان » در
محلکار بنظر نمیرس چیزی يا کسی آدم را تهدید
کند. هرقدم که آدم به «مآوایش» نزدیکتر میشود در
محاصرهی بستهتروتهدید حسشدنیتریست. آماپولانسکی
دوباره روحیه خودرا باز يافته است روحیها ی که در
«رقص خونآشامان» باوج رسید. دنیای سیاه وهولناك
آدمها ضمناً مضحاك هم هست . آدمیزاد تنها فقط مستعد
سبخ وبیماری نیست » غمگین وحزنزده و
نبست . مضحك هم هست . آدم بیدستوپا هم هست .
اصلا" آدمهایی هستند برای شکست خوردن » آدمهای
آرام وصلحجوبی که هر کس میتواند ازآنها استفاده کند.
این نوع آدمها به اشکال مختلف عکسالعمل نشان
میدهند ود گر گونیهابی ازنقطه نظر اخلاقی وروانی
پیدا میکنند. عکسالعمل شخصیتهای مورد علاقه
«پولانسکی» انتقامجویانه نیست » بزبان دیگر طبیعی
و «منتظره» نیست آدم صلحجووبی آزارفیلم سکپوشالی
سام پکینپا را بخاطر بیاوریم .
ریاضیدان جوانآرامی که بشهرك آرام اسکانلندی
میرود وحیوان کینهتوزی که ازآن شهر برمیگردد . و
دراین فاصله نجربه کشتاری را که با آن کشانده شده است
با خود دارد . غایت عکسالعملی که درانسانها ودرمقابل
تجاوز به حریم وحرمت انسان ممکناست. اما پولانسکی
شخصیتهای خودرا فاقد ارادهیی هیولاتی میپابد
شخصیتهای او همیشه درمقابل توطتّه جمع محکوم
بهفنا هستند ومعمو لا" مدافعخود حامل شر یا بیماریست.
ترل کوفسکی نیز مثل قهرمانان خونآشام مثل دختر
تنها مانده در «انزجار» مثل نابود کنندههای خونآشامان
۳ ۳ 0 جای داده است 9 برای سقوط | 5
اقدام مستقیم «هسایهکان» دربچه رزماری لازم است |
ومستأجرکافیست که مردم بازی روزمره خودرا داشته
باشند تا شخصی درانزوا به جنایتکارانهترین توطئه علیه
خویش ایمان بیاورد . تکرار خود کشی ترل کوفسکی در
پایان فیلم مضحك نیست بیچون وچراست خنده نیست
که زهرخنده ست .
۰ ۱۹۰
(برناردو بر تولوچی- ایتالیا -
«دو پسر درنابستان ۱۹۰۰ متولد میشوند در امیلی
درناحیه برلی ن گیبری . یکی آلفردوست نوه زمینسالار .
بزرگ ودیگری لتودالکو نوهی یکیازرعبتهای کوچك
این مالك بزرک . وقتی پدر بزر گها میمیرند (نابودی
پرمعنی که ازمیان رفتن يك دوره تقریباً فتودالی را
بشارت میدهد) وطلیعه يك عصر جدید آشکار میگردد
(نهضت کار گران زراعی وسوسپالیسم) آنها قدم به قدم
فرن بیستم را به جلو میآبند هردو وابسته وجدا ازهم
به علت اصل وذات وتنفرها وعشقهای خود .»
برتو لوچ یگفته است که این فیام حکایت انتقال
وتبدیلفرهنگ کشاورزی بهفرهنگ صنعتیست. همچنین
ازمبان رفتن بعضیازارزشهایی که ازخاك بیرون میآمد
اما این بیان بسیار موجز وخلاصه شدهایست خیلی
چیزهای دیگرهم هست . همانطور که درجایی نوشتهاند:
«فیلم پروازی ۷۵ ساله برزندگی ایتالیاست ازآغاز تا
به آمروز این قرن . ضمن ناریخنگاری ووقایعنگاری
با توجه به زندگی يك ناحیه (امیلی) ويك خانواده
ازچشم دو کود کی که درآن به سالخوردکی میرسند .»
باور کردن این همه خوشبختی وخوشاقبالی برای
کا رگردانی که میخواهد يك فیلم سپاسی انقلابی
بسازد خیلی خوشینی میخواهد. من این را برای همه
کسانی مینویسم که هنگام تشکیل دادگاه کار گری آخر
فیلم برای محاکمه آلفردو (زبرپرچم سرخی که بوسعت
فضای باز دهکده برصحنه داد گاه چتر شده بود) هورا
می کشیدند ودست میزدند.
فیلم برتولوچی باحدود ٩ میلیون دلار سرمایه -
گذاری ساخنه شده است به غیراز «] لبرتو کریمالدی»
تهبه کننده ایتالیائی (که اگر کمونیست باشد پاپ حنماً
خود استالین است ۱) شريك دیکر فیلم کمپانی بونایند-
خارجازمسابقه)
«رومن پولانسکی» بازیگر وکا رگردان فیلم «ستآجر» به هنگام تمرین صحنهای ازفیلم
هس
| آرئیست آمریعئیت .
درخیل بازیکنان بیشمار فیلم که در طی ه ساعت
و ۳۰ دقیقه میآیند ومیروند اینها آمریکایی هستند :
برت لنکستر - استرلینگ هیدن - رابرت دوثیرو و
دونالد ساترلند. حالا چرا باید نقش يك مالك را در
اپتالیای ۱۹۰۰ برت لنکستر به عمده داشته باشد (یعنی
هیچ بازیگر ایتالیائی برای این نقش مناسب نبود) ویا
دونالد ساترلند باید فاشیست ایتالیائی بشود ویا رابرت
دو نیرو نوهمالكباشد اینهاپرسشهائْیست کهتهیه کنندهها
بهتر میتوانند بهآنها جواب بدهند.
" بدیهیست میخواهند فیلمی بسازند که هیچ دلیلی
برای نرفتن وندیدن فیلم پیدا نشود . یادمان باشد
«بر تولوچی» هنوز نامش مترادف ویادآور «تانگو» و
«ماری آشنایدر» ست .
توانایی خودرا در کار فیلمسازی با خیره سری
باثبات رسانده است . حالاً اگربشود آن میان حرفی هم
زد چه بهتر. البته برتولوچی نه فقط کم حرف نزدهاست
بلکه بهرحبلت خوشختانه پپرحرفی هم کرده است »
آنچنان که الان فیلم با طول مدت نمایش پنج ساعت
وبیست دقیقهای روی دست تهیه کنندهها مانده ومرتب
صحبت تدوین مجدد است که افر «بر تو لوچی» تن به
چنین قصابی بدهد هرچه را هم بهم بافته باش پنبه
می کنند ودیگر فاجعه ۰ تکمیل میشود .
اگر مینویسم فاجعه قصدم خردهگیری وازسکه
آنداختن کار «برتولوچی» نیست . به هیچوجه . منظورم
فاجعه سرمایه گذاریست که محالستآنچهرا که پیشبینی
کردهاند برگرداند. خیلیها فیلم را تحسین خواهند
کرد اما.اين خیلیها همهی آنهایی نیستند که جوابگوی
فیلمهای چند میلیون دلاری «محصول مشترك» اند .
آنها که برای سه تفنگدار «سالکیند» و کينك کنگ
«دینود لارنتیس» صف خواهند کشید همه شان درصف
۶۰ گریمالدی نخواهد ایستاد . وگرنه بازیگران
آمریکایی امتحانخودشان را دادهاند. از «برتلنکستر»
چیزی بیش ازشخصیت «یوزپلنک» و «قطعه گفتکو»
ویسکونتی نخواستهاند. درحقیقت این فیلمها بهترین
«تست» برای اثبات توانایی برت لنکستر برای ایفای
نقش مالك زمینهای امیلیست . دونالد ساتورلند و
رابرت دونیرو همکه چشم وچراغ بازیگران همه فن
حریف روز هستند و استرلینگ هیدن هم افادهی
انتکلتوالیسم سینماییست . بنابراین باتوجه به محبوبیت
این بازیگران درسینمای بینالمللی بویژه بازارهای
آمریکا وتحت تأثیر سینمای آمریکا » ضمن ملاحظات
۰ (برناردو برتولوچی - ایتالیا)
خنری انتخاب آنها چندان دور ازمنطق سرمایه گذاری
فضا سازی «برتولوچی» هم توأم با تیزهوشی
کامل است . زحمت بازسازی به چند دلیل کم میشود .
تاآنجا که به اوایلقرن مربوط میشود فیلمهایویسکونتی
وحی منزل است » توی زندگی دهاتیهای همان دوره
رفتن دنبالهاشرا کود کی برتولوچی بخاطردارد وسقوط
فاشیست وزندگی بعد ازفاشیسم را باید زندکی خود
برتولوچی دانست. هوای این دومرحله را برتولوچی
استنشاق کرده است . منتهی يك فرق دربازآفرینی
نتورئالیسم «برتولوچی» با نئورئالیسم ایتالیا هست .
نئورئالیسم اینالیا علیالاصول ازمحلههای فقیرنشین
وبیخانمانهای شهری رالبته به جز چند مورد) فراتر
نرفت . «سبات» درفیلمهای نئورئالیسم ایتالیا اول به
خیابان آمدن بود » دوم مردم عادی را نشان کردن بود»
سوم مشاهده بود وچهارم که کار را کمی خراب کرد
دراماتیزه کردن حقیقت بود . برتولوچی شکل دیخری
را انتخاب میکند او نئورئالیسم تماشایی درستکرده
است شاید بشو دگفت حصعتاحعک-مع۱ عهلنمه506»6۲
علیالاصول «بازآفرینی» با «نئورئالیسم» (وبعفهوم.
سنتی آن) درستیز است » ماده وموضوع نئورئالیسم
امروز است تاریخ نیست .
نئورئالیستهای ایتالیا به اين دلیل موفق بودند .
که موضوع وماده شان را میان جامعه پیدا کردهاند »
اصلا" فضای نئورئٌالیسم اینالیا آنجا غنیترودرستترست
که دستکاری درواقعبت کمتر بوده - حال دهات امروز
ایتالبا دهات ۱۹۰۰ نیست دلیلی هم ندارد بازسازی
برابر با اصل بشود . ازای نگذشته حرف مهمتر ازصداقت
سن وصحنه است . گواینکه برای شکل تماشایی آن
هرنوع سند ووسیله وشاید مورد مطالعه قرا رگرفتهاست.
ازاين گذشته او شکل ایتالیای شهرستانی را جامعه
شهرستانی را تصویر میکند نه اينکه آدمیزاد شهرستانی
را درتضاد با شهر بزرگ قرار دهد یکی دو فیلم
ویسکونتی - یکی دوفیلم انتونیونی و ۰ ۰ .) .
«حرف» بز رگ بر تو لو چیحمله صریحوسرسختا ناش
به مسئلهایست که ازدرونچپ گرا وراستگرا ومیانهروی
ایتالیایی برمیخیزد . اعتراض برتولوچی به این مسئله
اس که چرا ایتالیاییها (اگر به طالعبینی اعتقاد داشته
باشیم) همه خلقوخوی متولدین برچ میزان را دارند.
هر کشت و کشتاری» هرجنگی وهرد گر گونی اجتماعی
با يك کدخدامنشی» يك مصالحه ويك اثتلاف سرش هم
آمده است وازآغاز بیداری وآغاز مبارزات جدی این
قرن برایتالیا جزاین چیز دیگری ن
اشارهی دیگری هم بطورضمنی درخود دارد ..
ایتالیاییها دربست قبل ازاینکه سوسیال
باشند» فاشیست باشند» نتوفاشیست باشند»
باشند. کمونیست باشند» کاپیتالیست باشند» اه و
مافیا باشند .۰ . . درته دل کاتوليكهای احسار
هستند. آینياك حس کلیست . اما دراجزاء «بر تولو ,
کاملا" باظرفیت » خصوصیات انسانی را بین این
وطبقات اجتماعی تقسیم می کند ودرقسمت دوم
دیگ رکاملا" عنان از کف میدهد ودر چندین فصل ما
شیوه نمایش فیلمهای روسی - استالینی میشوی
این دیری نمیپاید » آنقدر هست که «برتولوچی» ۱
بهرحال يك جناح صاحب اراده وتصمیم بوجود
درمقابل فاشیستها و محافظه کارها و میاضهره
واتیکانیها . مردم شهری » مردم اهل میلان و
فلورانس واقعاً عالم دوپیرمرد مست (ریکادو لئو)
ایتالیا مال آنها بود (ارباب ورعیت) وبارها ر
دستگیر کردهاند و محاکمه کردهاند » بارها
نوشیدهاند وبارها یکدیگررا نجات دادهاند وا
یکدیگررا دوست داشتهاند نمیفهمند - دوپیرمرد
تلوتلوخوران راه میروند همدیگررا فحش مید؛
اینطرف و نطرف پرت می کنند ومواظب هستند آ ندد
بزمین نخورد . 1
فقط حرف اولم را دوباره یادآوری می
وقتیدرحقانیت طبقه زحمت کشعلیالخصوص کشاور( .
ایتاليا که درآخر فیلم کارگران هم بهآنها میپیو
فیلمی ساخته میشود » فیلمی که دراین دنیای <
وشجای ودلاور وپرجرآت ! افسار روزگار را ازد
سرمایهدار ومالك میگیرد » فیلمی که سیاسی «
انقلابی ست (دارم حرفهای کلیشهای وراحت ساز د
ازمنتقدان را پیش میکشم) برای این فیلم چرا .
میلیون «دلار» سرمایه گذاری می کنند ؟ البته
میبرند. ازبرتولوچیگرفته تا ۰۰۰۰ اما سود پیش!
شده اینفیلم ما لگریما لدیست وبانکدارانش » بوناد
آرتیست و وام کارانش » پس نتیجه اخلافی این داه
این است :
هنرتفنگ نیست وسینما فشنگ » وتمام جنگ
آن جنک زرگریست واین مطلب را سرمایه گذ
صنعت سینما ازمنتقدین رژی دبره مآب متعهد خب
بهترفهمیدهاند. وضعیت جالبیست هردوطرف راضی
خوشحالند » اینطور نیست ؟
« ۱
آثار قابلبحث دیگر شرکت کننده درجشنوارد .
را درفرمت دیگری مارح خواهیم ۰۱۳۳ .۰ ۱
۶
*